جمعه ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۸ دی ۱۳۹۵ - ۰۸:۲۲

اسقف مبارز و حامی آرمان فلسطین که بود؟ +تصاویر

"هیلاریون کاپوچی" به دلیل حمایت از فلسطین و فلسطینی‌ها، مورد نفرت صهیونیست‌ها بود و از سوی آن‌ها تبعید شد.
کد خبر : ۳۴۲۲۵۰
صراط: "هیلاریون کاپوچی" به دلیل حمایت از فلسطین و فلسطینی‌ها، مورد نفرت صهیونیست‌ها بود و از سوی آن‌ها تبعید شد.

به گزارش باشگاه خبرنگاران، هفته گذشته، واتیکان اعلام کرد «هیلاریون کاپوچی» اسقف مشهور قدس شریف که به دلیل مواضعش در مورد حمایت از فلسطین و مبارزه بی امان با رژیم صهیونیستی از سوی مقامات این رژیم به تبعید طولانی مدت در ایتالیا محکوم شده بود، سرانجام در سن 94 سالگی درگذشت.

با فوت وی، فلسطینیان یک حامی بزرگ و مبارز خستگی‌ناپذیر را از دست دادند. اسقف کاپوچی که بین فلسطینی‌ها به "پدر کاپوچی" مشهور بود، چندین دهه از مردم فلسطین در برابر مظالم صهیونیست‌ها حمایت و در مسیر احقاق حقوق مشروع آن‌ها مبارزه کرد. «هیلاریون کاپوچی»، زندگی خود را وقف راه آزادی فلسطین کرد.


اسقف مبارز و حامی آرمان فلسطین که بود؟ +تصاویر

اسقف کاپوچی که بود؟

اسقف کاپوچی در 2 مارس 1922 در شهر حلب واقع در شمال سوریه چشم به جهان گشود. وی پس از خواندن دروس دینی، ساکن قدس شمالی شد تا اینکه در سال 1965 اسقف کلیسای کاتولیک شد.

یک مسیحی مبارز و حامی آرمان فلسطین

اسقف کاپوچی، به دلیل مواضعش در حمایت از فلسطین، فردی شناخته شده بود و از حامیان اصلی جنبش مقاومت در برابر اشغالگران سرزمین فلسطین به شمار می‌رفت. او بارها و بارها سخنرانی‌ها و خطابه‌های آتشین و کوبنده علیه مقامات ستمگر رژیم کودک‌کش اسراییل داشت. همین موضوع، موجب بازداشت او در سال 1974 میلادی شد.

ماجرای دستگیری و محکومیت پدر کاپوچی توسط صهیونیست‌ها

وی به دلیل انتقال سلاح به سرزمین‌های اشغالی به نفع جنبش مقاومت، در دادگاه نظامی اسرائیل به 12 سال زندان محکوم شد. این اسقف انسان‌دوست و آزاداندیش، در دادگاه به همکاری با گروه‌های مقاومت فلسطینی متهم شد اما در مقابل همه این اتهاما، مردانه از کار خود دفاع و اعتراف کرد که با خودروی خود برای فلسطینی‌ها اسلحه می‌آورده است و هدفی جز مبارزه با صهیونیست‌ها و حمایت از مردم مظلوم فلسطین در برابر وحشی‌گری‌های اسراییل نداشته است.

پس از انجام چند عملیات، سازمان اطلاعات رژیم صهیونیستی به او شک کرد و وی را تحت نظر قرار داد. در 8 آگوست 1974 خودروی وی که حامل مقادیر بسیاری زیادی مواد منفجره بود، ضبط و به مرکز پلیس رژیم صهیونیستی در «مسکوبیه» قدس منتقل شد.

هیلاریون کاپوچی، پس از کشف دست‌خطش که شماره تلفن یک مسئول بلندپایه جنبش فتح به نام «ابوفراس» در لبنان را در دفتر یادداشتش نوشته شده بود، مجبور به اعتراف شد.

اما پس از 4 سال، با میانجگری واتیکان آزاد شد و در سال 1978 از فلسطین اشغالی اخراج شد و بقیه عمر خود را در رم و در تبعید سپری کرد.

مبارزه حتی در تبعید

اما تبعید پدر کاپوچی هم مانع از آن نشد که او دست از حمایت مظلومان فلسطینی بردارد. در سال 2009 شخصاً ناوگان آزادی را همراهی کرد و در سال 2012 نیز شخصاً در کشتی مرمره حاضر شد و برای نابودی اسراییل دعا کرد و مردم فلسطین را صاحبان اصلی اراضی اشغال شده اعلام کرد. هرچند کشتی مرمره، ناجوانمردانه مورد حمله صهیونیست‌ها قرار گرفت و 10 فعال ضد صهیونیست هم در آن حادثه کشته شدند.

مواضع اسقف کاپوچی در قبال سوریه

مواضع اسقف کاپوچی درباره جنگ علیه سوریه هم آشکارا اعلام شد. او در محافل بین‌المللی از دولت و رهبری سوریه حمایت می‌کرد تا جائیکه در یکی از سخنرانی هایش برای جمعی از مردم ایتالیا صراحتاً اعلام کرد که «سوریه سرزمین مبارزه و جهاد است»

محبوبیت کاپوچی در میان اعراب

پدر کاپوچی در میان برخی دول عربی محبوب بود و حتی چند کشور عرب‌زبان، با چاپ تمبر از تصویر وی، مراتب قدردانی خود از مواضعش را ابراز داشتند. شاعران عرب نیز با سرودن اشعاری در وصف اسقف کاپوچی، او را ستودند. اما با این حال، وی یکی از منفورترین روحانیون کلیسا نزد عربستان بود. مفتی های مزدور سعودی، گاه در خطابه های خود، کاپوچی را یک فاسد و جاعل اسناد و تاریخ معرفی می کردند و خواستار اعدام او در ملاء عام به منظور عبرت دیگران شدند. «ملا مفتح الباب» یکی از افراطی ترین مفتی های سعودی، در یکی از سخنرانی‌هایش در نماز جمعه مکه، کاپوچی را یک مفسد فی‌الارض نامید و خواستار شد در مقابل قدس، او را آتش بزنند.

با این حال، کاپوچی همچنان فردی محبوب و آزادیخواه نزد بیشتر مردم کشورهای عرب زبان بود. کاپوچی که به زبان عربی مسلط بود، در برخی سخنرانی‌هایش، به این زبان با اعراب سخن می‌گفت و آن‌ها را به نابودی اسراییل بشارت می‌داد.


اسقف مبارز و حامی آرمان فلسطین که بود؟ +تصاویر

تجربه حضور در ایران از زبان اسقف کاپوچی

پدر کاپوچی در یکی از خاطراتش از سفر به ایران حکایت می‌کند. وی می‌گوید: «هنگامی که در سفر اوّل به ایران آمدم، انقلاب اسلامی رخ داده بود و سفارت اسرائیل را که از زمان شاه مانده بود، تبدیل به سفارت فلسطین کرده بودند. این مناسبت، حادثه‌ای تاریخی بود. همراه مرحوم دکتر بهشتی(ره) و ابوعمار به سفارت رفتیم. همه جا پخش شده بود که سفارت اسرائیل، تبدیل به سفارت فلسطین شده است. صدای شادی از تمام مردمی که بیرون سفارت جمع شده بودند، بلند بود. من می‌خواهم بیشتر بر این نکته تأکید کنم که جریان فلسطین، جریان حقّ است و دیری نمی‌پاید که اثری از اسراییل در نقشه جهان نمی‌ماند.» 

حضور اسقف کاپوچی در ایران و ماجرای گروگان‌های آمریکایی

وی ادامه می‌دهد: «اجازه امام خمینی موجب شد تا من در این موضوع دخالت کنم یعنی در موضوع گروگان‌ها و در واقع، همان جاسوسان آمریکایی. من در حالی داخل این جریان شدم که هیچکس در هیچ جایی نمی‌دانست که گروگان‌ها یا زنده‌اند یا مرده؟ سالم هستند یا بیمار؟ به فرمان امام، تلویزیون ایران، 2 ساعت در اختیار یک محفل دینی قرار گرفت. من به هر یک از گروگان‌ها، نیم دقیقه فرصت دادم تا از طریق تلویزیون با خانواده و همسر و فرزندانشان گفتگو کنند و نامه‌های مربوط به آن‌ها را تحویلشان دادم و نامه‌های آن‌ها به خانواده‌شان را رساندم. یک بار در جشن میلاد حضرت مسیح(ع) و یک بار در جشن سال نو میلادی، یک بار هم در سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران. در هر سه بار، برای گروگان‌های آمریکایی جلسه‌ای را در تلویزیون ایران ترتیب دادم. در حالی که آمریکا برای آزادی گروگان‌ها دست به عملیات نظامی در طبس زد. عملیات نظامی شکست خورد و به جای آزادسازی گروگان‌ها، سربازان آمریکایی دفن شدند. در آمریکا حرکت‌هایی علیه کارتر آغاز شد با این محوریت که تو می‌خواستی گروگان‌ها را آزاد کنی اما در عوض آزاد کردنشان، دفنشان کردی. کارتر می‌خواست به خاطر اصرار و خشم ملّت آمریکا، جاسوسان آمریکایی را پوششی برای شکست خویش قرار دهد. پاسخ امام خمینی(ره) به من این بود: این‌ها همگی زنده و مرده‌شان آمریکایی هستند و خارج خواهند شد. هنگامی که قرار شد جاسوسان آزاد شوند، امام در تلویزیون اعلام کردند باید اسقف کاپوچی بیاید. من آمدم و یک هفته اینجا ماندم و با امام ملاقات کردم برای حل این قضیه. گروگان‌ها را به سوئیس بردیم و به صلیب سرخ و وزیر خارجه سوئیس تحویل دادیم. مناسبت دوّم برای دیدار از ایران، مشکل مدارس و خصوصاً مشکل مدرسه اندیشه بود که یک ماه کامل برای برقراری صلح و آشتی در تهران ماندم و الحمدلله با رضایت پروردگار و حُسن نیت و پاکی قلب امام خمینی عزیز و بزرگمان، موفق به حل مشکل شدیم.»

کاپوچی در کسوت سفیر ایران در واتیکان/ مرام انقلاب اسلامی، دین همراه با عمل است

اسقف کاپوچی ادامه می‌دهد: «من از طریق صحبت‌های طولانی و بسیار که با امام خمینی(ره) داشته‌ام می‌گویم که دین، لقبی نیست که تنها به آن اکتفا کنیم و نیز مؤسسه‌ای که به آن دل ببندیم و یا مجموعه‌ای از عقاید که فقط به آن‌ها ایمان بیارویم. بلکه دین، زندگی است، دین، عمل است، دین بخشش و عطا و فدا کردن است. من دین تو را از زندگی‌ات و از اعمالت می‌بینم. دین، عمل کردن است. من شخصاً تا به حال از هیچکس، دینش را سؤال نکردم. اینکه هر کس چگونه پروردگارش را می‌پرستد، شیوه‌ای خاص است که نمی‌توان در آن داخل شد. آیا از طریق قرآن، خدا را می‌پرستد یا از طریق انجیل و یا تورات؟ این شیوه‌ای است که من هیچگاه در آن داخل نمی‌شوم. شعاری که من همیشه آن را می‌گویم این است: بهترین شما، نزدیکترین شما به خدا و سودمندترین شما به نزدیکانتان و خدمتگزارترین‌تان به امّت و وطنتان می‌باشد. مقیاس همین است. دین برای خداست و یقین دارم که شیوه و مرام حکومت ایران و انقلاب اسلامی ایران نیز همینگونه است.

اسقف کاپوچی، به حضور رهبر معظم انقلاب هم رسیده بود و حمایت رسمی خود از مقاومت فلسطین اعلام کرد. وی، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای را رهبر جهان اسلام در برابر جریان کفر و صهیونیست خوانده بود. وی اعلام کرده بود که مرید رهبری است و هر جا که حرکتی علیه رژیم صهیونیستی صورت گیرد، آنجا حضور خواهد داشت.


اسقف مبارز و حامی آرمان فلسطین که بود؟ +تصاویر

وعده نابودی رژیم جعلی اسرائیل

اسقف کاپوچی، گویا به وعده‌ای که امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری در مورد نابودی اسراییل در آینده‌ای نزدیک داده‌اند، کاملاً یقین داشت و بر اساس همه شواهد، وعده این اتفاقِ نزدیک به زمان ما را داده است. 

کاپوچی دیگر در میان ما نیست اما دیر نباشد زمانیکه پیش بینی‌اش در مورد اضمحلال رژیم غاصب و نامشروع صهیونیسم به وقوع بپیوندد.