جمعه ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۸ آذر ۱۳۹۵ - ۱۰:۳۵

اوقات فراغتی به نام «پاساژگردی دخترانه»!

هر ساعتی از روز که وارد پاساژهای بزرگ شهر شوید با خیل عظیمی از جمعیت روبه‌رو می‌شوید. روزش هم فرقی نمی کند و این در حالی است که اگر به دیدن آثار تاریخی و جاذبه‌های گردشگری شهر بروید به جز روزهای خاص و مناسبتی استقبالی مشاهده نمی‌کنید.
کد خبر : ۳۳۸۷۸۱
صراط: هر ساعتی از روز که وارد پاساژهای بزرگ شهر شوید با خیل عظیمی از جمعیت روبه‌رو می‌شوید. روزش هم فرقی نمی کند و این در حالی است که اگر به دیدن آثار تاریخی و جاذبه‌های گردشگری شهر بروید به جز روزهای خاص و مناسبتی استقبالی مشاهده نمی‌کنید.

 به گزارش شهرفردا، هر ساعتی از روز که وارد پاساژهای بزرگ شهر شوید با خیل عظیمی از جمعیت روبه‌رو می‌شوید. روزش هم فرقی نمی کند و این در حالی است که اگر به دیدن آثار تاریخی و جاذبه‌های گردشگری شهر بروید به جز روزهای خاص و مناسبتی استقبالی مشاهده نمی‌کنید.

صادقی که در یکی از پاساژهای بزرگ شیراز مغازه دارد می‌گوید: با اینکه بیش از 50 درصد مردم بدون قصد خرید وارد مغازه‌ها می‌شوند اما فروش اجناس هم وضعیت مناسبی دارد البته مدها و برندها، مردم در پوشاک از مدها استقبال کرده و خرید می‌کنند.

با یک گروه 4 نفره از دختران هم‌صحبت می‌شوم که بیش از یک ساعت است در طبقات پاساژ درحال پرسه زدن هستند، یکی از آنها در پاسخ به سوالم که به قصد خرید چه چیزی به مرکز خرید آمده‌اند، می‌گوید: چیز خاصی مدنظرمان نیست، آمدیم ببینم چه اجناس جدیدی به بازار آمده است.

یکی از آنها که مدعی است که وقت خود را تلف نمی‌کند و اوقات فراغت خود را به کتاب خواندن می‌گذراند وقتی از او می‌خواهم که چند کتاب جدید که به تازگی وارد بازار شده است را نام ببرد نمی‌داند اما لباس‌هایی که پوشیده کاملا بر طبق مد روز دنیا است.

بیشتر افرادی که با آنها صحبت کردم دلیل این حجم بازارگردی را میل به زیبایی عنوان کردند که البته با دلایل کاملا منطقی می‌توان نقطه قدرت این دلیل را تضعیف کرد.

جامعه‌شناسان می‌گویند: گذشته از میل به زیبایی و برتر بودن، مسئله دیگری که در بین جوانان بسیار پررنگ است و سبب گرایش بیشتر آنها به چنین مسائلی می‌شود، تهی بودن جوانان امروز از فرهنگ واندیشه بومی و اعتقادی خویش است.

توجه به گونه‌های مد که هر از گاهی در جامعه ایران رشد می‌یابد، ضرورت تامل جدی به این مسئله را فراروی متولیان فرهنگی جامعه قرار می‌دهد و به نظر می رسد تلاش برای الگوی مناسب در کنار ضرورت توجه به فرآیند جامعه‌پذیری جوانان از کودکی تا جوانی امری شایسته دقت در این باب است.

اصغر مسعودی عضو کمیسیون فرهنگی مجلس می‌گوید: علاوه بر تهاجم فرهنگی که انجام شده، نبود قانون‌های حمایتی از فرهنگ‌سازی بومی سبب شده تا ذائقه مردم تغییر کند و به بیراهه برود.

این نماینده مجلس معتقد است: باید به علایق و سلیقه‌های نسل جوان اهمیت داد و بر اساس نیاز آنها تولید کرد.

در قوانین ما  مد هیچ جایگاهی ندارد و در واقع هیچ تدبیری در این زمینه اندیشیده نشده است، قانون‌های موجود تنها انگشت به سمت مردم و به صورت برخوردی است، اما به اینکه فرهنگ‌ساز در صورت تخطی چه سرنوشتی خواهد داشت، اشاره‌ای نشده است.

زلیخا ساعی کارشناسی ارشد هنر است و در یکی از هنرستان‌های به نام مشغول به تدریس است، او محجبه و چادری است و گله‌مند از اینکه مدتهاست دیگر موفق به تهیه لباس مناسب نیست و تمام لباس‌ها به سمت مدهای غیرمتعارف رفته است.

او می‌گوید: من به عنوان یک محجبه می‌توانم بگویم که برای داشتن حجاب در جامعه باید یک فرد ثروتمند بود و یکی از دلایلی که از مدهای غیرمتعارف و چیپ و بی‌ارزش استقبال می‌شود قیمت بسیار پایین این اجناس است.

ساعی که مسئولان را مقصر اصلی این مرگ فرهنگی می‌داند، عنوان می‌کند: شورای انقلاب فرهنگی باید به این مسائل رسیدگی کند، اما با نگاهی به لیست این اعضا و کمرنگ یا بی‌رنگ بودن زنان در لیست آن هم وقتی نقش زنان در این مسائل پررنگ‌تر است گویای عدم توجه به این مهم است.

این دبیر هنر که باید هنر و فرهنگ را به دانش‌آموزان خود یاد دهد، خاطرنشان می‌کند: این هجمه‌های مد، جوانان را نشانه گرفته است اما چند درصد مسئولان تصمیم‌گیر در این زمینه را جوانان تشکیل داده اند؟ نباید انگشت تقصیر سمت و سوی مردم گرفت.

شما هم بحران‌های مدگرایی فرهنگی را حتما مشاهده و حتی طنزهایی در این زمینه خوانده و منتشر کرده‌اید اما ممکن است آن را به عنوان بحران در نظر نگرفته باشید، مانند: ساپورت، لباس‌های پاره و زخمی، کلیپس، مانتو‌ها و لباس‌هایی با نوشته‌های خاص، مدل‌های عجیب مو و جواهرات فرقه‌ای که اگر چه بیشتر زنان را مخاطب قرار داده اما مردان نیز از این مدها بی‌نصیب نمانده‌اند.

جامعه‌شناسان مدگرایی را علاوه بر شخصی و منحصر به فرد بودن سلیقه، آموزشی و تربیتی می‌دانند و همسان‌سازی‌هایی به وجود آمده را وقتی یک مد وارد بازار می‌شود را نتیجه همین روند تربیتی عنوان می‌کنند.

دکتر کامکار روانشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه شیراز بحران هویت را اصلی‌ترین دلیل این پاساژگردی و خرید بی‌رویه بیان می‌کند و می‌گوید: با تمام پیشرفت‌های انجام شده در زمینه مسائل تربیتی و روانشناسی، مردم به سمت دوست نداشتن خود پیش می‌روند و با تغییر در ظاهر خود سعی در دوست‌داشتنی کردن خود هستند.

او تصریح می‌کند: افراد به جای اینکه دوست داشتن خود را بیاموزند به دنبال جلب توجه هستند و این خودباختگی شخصیتی و ضعف اعتماد به نفس سبب شده تا هر روز به سمت خرید و استقبال از مدهای بی‌ارزش کنند.

یکی دیگر از دلایل پیش‌آمد چنین مسائلی آموزش از طریق رسانه‌ها است، وقتی رسانه ملی و بومی یک جامعه محبوبیت خود را از دست می‌دهد وافراد جامعه به سمت رسانه‌های دیگر با فرهنگ متفاوت می‌روند خواه ناخواه جامعه دچار تغییر فرهنگ و حتی گیجی فرهنگی می‌شود.

برنارد کوهن محقق و جامعه‌شناس غربی جمله معروفی دارد که می‌گوید: «رسانه‌ها نمی‌توانند به ما بگویند که چگونه فکر کنیم اما می‌توانند بگویند در مورد چه چیزی فکر کنیم.» این سخن او به رویکرد برجسته‌سازی اشاره می‌کند و به نقش رسانه‌ها و رسانه‌های نوین بر مد و مدگرایی می‌پردازد.

رسانه‌های نوین که بخش عمده آن شبکه‌های اجتماعی است که توسط افراد حقیقی مدیریت می شود و صحت و سقم چیزی را دنبال نمی‌کنند و انگار که تنها رسالت انتشار به آنان واگذار شده، رسوخ جدی در جامعه داشته‌اند.

شاید یکی از دلایل این محبوبیت این باشد که مردم شخصیت واقعی خود را در آنجا به نمایش می‌گذارند و به صورت نمادین رفتار و زندگی نمی‌کنند.

ناگفته نماند در کنار این هجمه‌ها بازگشت به سلایق سنتی در راستای این مدگرایی مدرن رو به گسترش است و پارچه‌هایی با طرح‌ها و مدل‌های ایرانی طرفداران خود را پیدا کرده است، اما گران بودن این طرح‌ها  سبب شده تا مورد استقبال گسترده قرار نگیرد.

در کنار این پاساژگردی و مدگرایی ظهور گروه‌های مد و فشن و فعالیت‌های زیرزمینی این افراد عواقبی را به دنبال داشته که عدم توجه و پنهان کردن آن ضربه‌های جبران‌ناپذیری را به جامعه می‌زند.

اگر در شبکه‌های اجتماعی مانند اینستاگرام گشتی بزنید شاهد فعالیت قابل توجه‌ای مدلینگ خواهید بود که بدون مجوز رسمی مشغول به کار هستند و زرق و برق‌های این تبلیغات آنها سبب گرایش جوانان و به ویژه دختران به این سمت و سو شده است.

قوه قضاییه تدابیری برای مقابله با این فعالیت‌ها اندیشیده اما قطعا باید راه‌های فرهنگی تاثیرگذار در این مورد یافت.

سعی شد با تعدادی از مسئولان فرهنگی در این زمینه صحبت شود اما یا پاسخگو نبودند و یا جواب‌های کلیشه‌ای را شنیدیم که هیچ کمکی برای مقابله با این فرهنگ‌گریزی نمی‌کرد.

با اندکی مطالعه و تحقیق در این زمینه می‌توان به این نتیجه رسید که ناهنجاری‌های موجود برگرفته از تلفیق آنچه می‌بینیم و مطابقت بی‌کارشناسی آن با عرف جامعه است که برای رفع آن نیاز به انقلابی فرهنگی داریم.