صراط: در تماسهای بسیار مهم، مخصوصا در لحظات شکستن خطوط دشمن، فرماندهان و رزمندگان از لهجه آنها متوجه می شدند که این احمد، کدام احمد است!
به گزارش مشرق، در عملیات بیتالمقدس، دو احمد داشتیم که فرمانده بودند و صدای آنها از شبکههای بیسیم مرتب شنیده میشد!
احمدمتوسلیان، فرمانده لشکر27محمد رسول الله (ص) و احمدکاظمی، فرمانده لشکر 8نجف اشرف.
در تماسهای بسیار مهم، مخصوصا در لحظات شکستن خطوط دشمن، فرماندهان و رزمندگان از لهجه آنها متوجه می شدند که این احمد، کدام احمد است!
اما جالب تر زمانی بود که دو احمد با هم کار داشتند!
در مرحلهی دوم عملیات که بچههای لشکر محمدرسول الله در دژ شمالی خرمشهر درگیری سختی داشتند و احمد متوسلیان با بدنی مجروح، عملیات را هدایت میکرد، احمد کاظمی با او اینگونه تماس میگرفت:
احمَد احمَد ،احمَد
احمِد، احمَد احمِد!
او سه احمد اول را که یعنی متوسلیان، با لهجهی تهرانی میگفت اما اسم خودش را با لهجهی نجف آبادی، مخصوصا مقداری هم غلیظ تر بیان میکرد!
به این ترتیب احمد خوب و دوست داشتنی پایه ی خنده را برای فرماندهان زیادی که صدای او را از بیسیم میشنیدند فراهم میکرد.
یادشان بخیر!
به گزارش مشرق، در عملیات بیتالمقدس، دو احمد داشتیم که فرمانده بودند و صدای آنها از شبکههای بیسیم مرتب شنیده میشد!
احمدمتوسلیان، فرمانده لشکر27محمد رسول الله (ص) و احمدکاظمی، فرمانده لشکر 8نجف اشرف.
در تماسهای بسیار مهم، مخصوصا در لحظات شکستن خطوط دشمن، فرماندهان و رزمندگان از لهجه آنها متوجه می شدند که این احمد، کدام احمد است!
اما جالب تر زمانی بود که دو احمد با هم کار داشتند!
در مرحلهی دوم عملیات که بچههای لشکر محمدرسول الله در دژ شمالی خرمشهر درگیری سختی داشتند و احمد متوسلیان با بدنی مجروح، عملیات را هدایت میکرد، احمد کاظمی با او اینگونه تماس میگرفت:
احمَد احمَد ،احمَد
احمِد، احمَد احمِد!
او سه احمد اول را که یعنی متوسلیان، با لهجهی تهرانی میگفت اما اسم خودش را با لهجهی نجف آبادی، مخصوصا مقداری هم غلیظ تر بیان میکرد!
به این ترتیب احمد خوب و دوست داشتنی پایه ی خنده را برای فرماندهان زیادی که صدای او را از بیسیم میشنیدند فراهم میکرد.
یادشان بخیر!