صراط: با پایان یافتن مراسم اربعین حسینی (ع) بیش از چهل روز عزاداری و سوگواری شیعیان در سوگ شهادت سید و سالار شهیدان (ع) نیز پایان یافته و حال فرصت مناسبی برای آسیبشناسی انحراف در این مراسم معنوی است.
حسین عسکری محقق و پژوهشگر البرزی و مسؤول بسیج دانشجویی استان البرز متنی را در اختیار خبرنگار فارس قرار داده است که نشان میدهد آسیبشناسی جدی در شیوه برگزاری مراسم مذهبی در شرایط امروز تا چه اندازه ضروری است.
در گزارش تحلیلی مسؤول بسیج دانشجویی استان البرز که از یک اتفاق خرافی در شهرستان نظرآباد خبر میدهد آمده است:محرم امسال، در یکی از هیأتهای مذهبی شهرستان نظرآباد واقع در استان البرز، گروهی جوان احساساتی و بیاطلاع از فرهنگ اصیل عاشورا، بساط خرافی عروسی حضرت قاسم (ع) را پهن کردند.
دو مرد جوان را به عنوان عروس و داماد بزک کردند و بر سر سفره عقد نشاندند و قند بر سر آنان ساییدند.مداح آن هیأت (بخوانید خواننده)، ترانه «بادا بادا مبارک بادا» را با سبک و سیاقی سوزناک خواند.
در نهایت عروس و داماد را در بین جمعیت چرخاندند و کِل کشیدند و برای هیأت خود پول جمع کردند.
بی تردید وقوع چنین سوگواریهای انحرافی و نمایشی، زنگ خطری است برای آیینهای اصیل سوگواری حسینی (ع).
البته نکاتی در این راستا، قابل تامل است:
1. جناب قاسم (ع) از فرزندان امام حسن مجتبی (ع) است که در واقعه جانسوز عاشورا به شهادت رسید. اما عروسی ایشان با یکی از دختران امام حسین (ع) از تحریفات عاشورا است.
میگویند ملا حسین واعظ کاشفی (درگذشت 910ق) نویسنده کتاب روضه الشهدا، آن را از روزگار صفویه باب کرده است. در واقع اصطلاح روضهخوانی که امروزه به ذکر و بازگویی مصیبتهای روا رفته بر امام حسین (ع) و یارانش در واقعه کربلا اطلاق میشود، از عنوان کتاب روضه الشهدا گرفته شده است.
البته مذهب کاشفی همواره مورد سؤال و اختلاف بوده است، حتی در عصر خودش.برخی او را شیعه و بعضی دیگر سنی و گروهی او را سالک طریقت صوفی نقشبندیه میدانند.
از ظاهر امر چنین بر میآید که کاشفی اهل سنت و پیرو مذهب حنفی بوده است.
همچنین تبلیغات وسیع صفویان برای شیعه پنداشتن کاشفی، با هدف تثبیت روضه الشهدا به عنوان تنها مرجع مرثیهخوانی و اجرای تعزیه انجام میگرفت. این روایت، منتقدان جدی نیز دارد که معتقدند رفتار مسالمتجویانه کاشفی را میتوان بر کتمان و مدارا و تقیه حمل کرد که از اصول رفتاری شیعه در طول تاریخ محسوب میشود.
2. علمایی همانند علامه محمدباقر مجلسی (درگذشت 1110 ق)، علامه میرزا حسین نوری مشهور به محدّث نوری (درگذشت 1281 ش)، آیتالله شیخ عباس قمی معروف به محدّث قمی (درگذشت 1319 ش) و استاد شهید مرتضی مطهری (شهادت 1358 ش) اصالت تاریخی این واقعه را رد کردهاند.
استاد مطهری در این باره نوشته است: «...در همان گرماگرم روز عاشورا که میدانید مجال نماز خواندن هم نبود، امام نماز خوف خواند و با عجله هم خواند، حّتی دو نفر از اصحاب آمدند و خودشان را سپر قرار دادند که امام بتواند این دو رکعت نماز خوف را بخواند... ولی گفتهاند در همان وقت امام فرمود: حجله عروسی راه بیندازید، من میخواهم عروسی قاسم با یکی از دخترهایم را اینجا، لااقل شبیه آن هم که شده ببینم! یکی از چیزهایی که از تعزیه خوانهای ما هرگز جدا نمیشد عروسی قاسم نو کدخدا؛ یعنی نوداماد بود. در صورتی که این در هیچ کتابی از کتابهای تاریخی معتبر وجود ندارد» (حماسه حسینی، ج اول، ص 27).
3. به نظر میرسد کمکاری، سکوت و عدم نظارت هوشمندانه متولیان مذهبی، مسجدگریزی، عالمگریزی و مداح محوری در هیأتهای مذهبی و ترویج صرفا وجه احساسی و شور در محافل مذهبی و ... زمینهساز رویدادهایی از این دست است.
4. چقدر جای علمایی بصیر، مصلح و شجاع همانند استاد مطهری خالی است که به هنگام وقوع چنین عزاداریهای نامشروعی، بانگ برآورند و با خرافهها بستیزند.