صراط: تاریخ استعمار و استکبار اگر چه مملو از رنج و محنتهایی برای مردمان تحت
سلطه بوده، اما به ننگیِ پذیرش کاپیتولاسیون یا "حق قضاوت کنسولی" آن هم از
روی میل و اختیار نبوده است. کاپیتولاسیون در واقع عهدنامهای بین دو
کشور است که به موجب آن شهروندان یک کشور که در کشور دیگر ساکن هستند و یا
به آن مسافرت میکنند، از حقوق برون مرزی یا امتیازات ویژهای برخوردار
میشوند. به عبارتی کشور پذیرنده این عهدنامه عملاً اتباع خارجی را از
قانون مصون دانسته و حاکمیت خود را خدشه دار کرده است.1
با نگاه به تاریخ به این نتیجه میرسیم که کاپیتولاسیون همواره از سوی قدرتمندان بر ضعفا تحمیل میشده است. حتی در دوره یونان باستان و رم باستان نیز این سرسپردگی وجود داشته است. مهاجران یونانی در مسائل مدنی و جزایی در سواحل شمالی مصر تابع مقررات یونان بودند. در دوره رم باستان نیز رومیها در سرزمینهای تحت تصرف خود در صورت ارتکاب جرم تابع کنسولهای رم در آن مناطق بودند. اما به طور مشخص کاپیتولاسیون در آغاز بین حکمرانان اروپایی و سلطانهای عثمانی بسته شد. با گسترش استعمار این عهدنامه سرسپردگی بر دیگر مناطق جغرافیایی نیز تحمیل شد.4
استعمار در اغلب موارد با کاپیتولاسیون همراه بوده است. تاریخ استعمار در جهان سوم مملو از این عهدنامه تحمیلی است. نظام کاپیتولاسیون در قرنهای هفده، هجده و اوایل قرن نوزدهم هنگامی که تجار غربی به مناطق تحت استعمار سرازیر شدند، گسترده شد.تایلند، اندونزی، گرانادا، عثمانی و ایران تنها نمونههایی در این مورد هستند.
حق قضاوت کنسولی در تاریخ استعمار یکی از ابزارهای تحقیر آمیزی بود که قدرتهای غربی بر جهان سوم تحمیل کردند. اگر چه قدرتهای بزرگ، حق ملتها به استقلال، خودمختاری و برابری را به عنوان یک حق پایهای به رسمیت شناختند، اما در ارتباط با کشورهای جهان سوم آن را به ویژه با تحمیل کاپیتولاسیون نقض کردند. منبع: موسسه مطالعات تارخ معاصر ایران
کاپیتولاسیون
در ایران تاریخی طولانی دارد. سابقه کاپیتولاسیون در ایران به زمان شاه
سلطان حسین صفوی بر میگردد که در سال 1708 میلادی طی قراردای با فرانسه به
این کشور داده شد.
به موجب ماده یک این قرارداد رسیدگی به اختلاف بین اتباع فرانسه در ایران به کنسول فرانسه داده شده بود. اصل کاملهالوداد که در عهدنامه ترکمانچای1203 ه.ش با روسیه امضا شد، کاپیتولاسیون بود.2 بعدها دیگر دولتهای استعماری از جمله آمریکا، عثمانی و ایتالیانیز این حق را از دولت ایران به دست آوردند.
به موجب ماده یک این قرارداد رسیدگی به اختلاف بین اتباع فرانسه در ایران به کنسول فرانسه داده شده بود. اصل کاملهالوداد که در عهدنامه ترکمانچای1203 ه.ش با روسیه امضا شد، کاپیتولاسیون بود.2 بعدها دیگر دولتهای استعماری از جمله آمریکا، عثمانی و ایتالیانیز این حق را از دولت ایران به دست آوردند.
اوج این سرسپردگی در دوران پهلوی دوم رخ داد. لایحه مصونیت مستشاران
آمریکایی در سال 1342 در دوران نخست وزیری حسنعلی منصور به تصویب مجلس
ایران رسید و یک سال بعد دوباره به تصویب سنا و مجلس شورای ملی رسید.
امام
خمینی (ره) با افشای پذیرش چنین طرحی از سوی رژیم شاه، دولت وقت را وادار
به عقب نشینی کرد. با پیروزی انقلاب، در سال 1358 با تصویب شورای انقلاب
پرونده کاپیتولاسیون برای همیشه لغو و بسته شد.3حال به پیشینه تاریخی
کاپیتولاسیون در دیگر کشورهای جهان سوم میپردازیم.
کاپیتولاسیون در جهان سوم
کاپیتولاسیون در جهان سوم
با نگاه به تاریخ به این نتیجه میرسیم که کاپیتولاسیون همواره از سوی قدرتمندان بر ضعفا تحمیل میشده است. حتی در دوره یونان باستان و رم باستان نیز این سرسپردگی وجود داشته است. مهاجران یونانی در مسائل مدنی و جزایی در سواحل شمالی مصر تابع مقررات یونان بودند. در دوره رم باستان نیز رومیها در سرزمینهای تحت تصرف خود در صورت ارتکاب جرم تابع کنسولهای رم در آن مناطق بودند. اما به طور مشخص کاپیتولاسیون در آغاز بین حکمرانان اروپایی و سلطانهای عثمانی بسته شد. با گسترش استعمار این عهدنامه سرسپردگی بر دیگر مناطق جغرافیایی نیز تحمیل شد.4
استعمار در اغلب موارد با کاپیتولاسیون همراه بوده است. تاریخ استعمار در جهان سوم مملو از این عهدنامه تحمیلی است. نظام کاپیتولاسیون در قرنهای هفده، هجده و اوایل قرن نوزدهم هنگامی که تجار غربی به مناطق تحت استعمار سرازیر شدند، گسترده شد.تایلند، اندونزی، گرانادا، عثمانی و ایران تنها نمونههایی در این مورد هستند.
بریتانیا
در سرزمینهای تحت سلطه خود در آمریکای جنوبی در راستای نژاد پرستی و
بردهداری از این حربه استفاده کرده است. بریتانیا در دوران سلطه خود بر
آمریکای شمالی کاپیتولاسیون را بر بومیان این مناطق تحمیل کرد. گویان در
آمریکای جنوبی در قرن هجدهم در نتیجه شورشها بر ضد تاجران و کارخانهداران
انگلیسی در سرزمین خود، دوبار متحمل چنین عهدنامه ای شد. اسپانیا و پرتغال
نیز در دوران سلطه خود بر کشورهای این منطقه، کاپیتولاسیون را بر بومیان آن
تحمیل کردند.5
نمونه تاریخی دیگر عهدنامه تسلیم مربوط به امپراتوری عثمانی است. سلطانهای عثمانی به این دلیل چنین موافقتنامهای را با قدرتهای اروپایی امضا میکردند که نمیخواستند دخالتی در قضاوت بر بازرگانان و زیارت کنندگان مسیحی داشته باشند. در واقع ریشه کاپیتولاسیون در عثمانی به قرن یازدهم و اواخر قرون وسطی بر میگردد که دولت شهرهای ایتالیا، به ویژه ونیز و جنوا، روابط تجاری خود را به دریای مدیترانه گستراندند.
نمونه تاریخی دیگر عهدنامه تسلیم مربوط به امپراتوری عثمانی است. سلطانهای عثمانی به این دلیل چنین موافقتنامهای را با قدرتهای اروپایی امضا میکردند که نمیخواستند دخالتی در قضاوت بر بازرگانان و زیارت کنندگان مسیحی داشته باشند. در واقع ریشه کاپیتولاسیون در عثمانی به قرن یازدهم و اواخر قرون وسطی بر میگردد که دولت شهرهای ایتالیا، به ویژه ونیز و جنوا، روابط تجاری خود را به دریای مدیترانه گستراندند.
شهروندان این دولت شهرها در قلمر عثمانی از "فرمان امان" برخوردار بودند.در
اولین مرحله در سال 1453 میلادی حق کاپیتولاسیون به جنوا داده شد.همچنین
فرانسه اولین کاپیتولاسیون را در سال 1500 در مصر بر این امپراتوری تحمیل
کرد.در سال 1535 فرانسوای دوم، پادشاه فرانسه موفق شد با سلطان سلیم پاشا
موافقتنامه ای امضا کند که بر اساس آن فرانسویها از قضاوت محاکم ترک معاف
شدند و محاکم فرانسوی داخل عثمانی حق چنین قضاوتی را به دست آوردند. این
معاهده توسط سلاطین بعدی عثمانی تکمیل شد.6
چین از دیگر کشورهایی است که کاپیتولاسیون را در تاریخ تحت استعمار خود تجربه کرده است. بریتانیا در سال 1843 کاپیتولاسیون را بر چین تحمیل کرد. در حالی که اتباع چین در بریتانیا از چنین حقی برخوردار نبودند.
بریتانیا نخستین بار در سال 1580 و هلند در 1612 از حق قضاوت کنسولی در عثمانی برخوردار شدند. با گسترش قلمرو عثمانی در اروپای شرقی، این امپراتوری کاپیتولاسیون را به سرزمینهای تحت تصرف خود که قومیتهای متعددی داشت نیز تسری داد تا با مخالفت قدرتهای غربی مواجه نشود.7
چین از دیگر کشورهایی است که کاپیتولاسیون را در تاریخ تحت استعمار خود تجربه کرده است. بریتانیا در سال 1843 کاپیتولاسیون را بر چین تحمیل کرد. در حالی که اتباع چین در بریتانیا از چنین حقی برخوردار نبودند.
بریتانیا نخستین بار در سال 1580 و هلند در 1612 از حق قضاوت کنسولی در عثمانی برخوردار شدند. با گسترش قلمرو عثمانی در اروپای شرقی، این امپراتوری کاپیتولاسیون را به سرزمینهای تحت تصرف خود که قومیتهای متعددی داشت نیز تسری داد تا با مخالفت قدرتهای غربی مواجه نشود.7
اعطای
این امتیازات به دنبال خود منجر به معاهدات تجاری نابرابری بین عثمانی و
قدرتهای غربی شد. سرانجام با انعقاد پیمان لوزان در سال 1923 و در ارتباط
با ترکیه، کاپیتولاسیون لغو شد.8 در سال 1921 بریتانیا طی قراردادی با
سوئد، شهروندان سوئدی ساکن مصر را نیز از این حق برخوردار کرد.
با
این حال کاپیتولاسیون در مصر تا سال 1937 برقرار بود. در واقع
کاپیتولاسیون تحمیلی قدرتهای غربی در شمال آفریقا به ویژه در الجزایر، تونس
و تریپولی بیشتر برای آزادی یهودیان ساکن در این مناطق بود. تونس در سال
1824 چنین عهدنامهای را پذیرفت.9 چنین معاهداتی سبب شد غربیها مناطق
عثمانی را برای کوچ یهودیان مناسب ببینند.
چین از دیگر کشورهایی است که کاپیتولاسیون را در تاریخ تحت استعمار خود تجربه کرده است. بریتانیا در سال 1843 کاپیتولاسیون را بر چین تحمیل کرد. در حالی که اتباع چین در بریتانیا از چنین حقی برخوردار نبودند. بریتانیا و آمریکا در سال 1943 از چنین حقوقی برای خود در چین به طور رسمی صرف نظر کردند. در واقع ژاپن اولین کشوری بود که به کاپیتولاسیون در سال 1899 پایان داد.10 یونان در سال 1914 نیز به این قرارداد خاتمه داد. فرانسه نیز در دوران استعمار خود در مراکش، در سال 1631کاپیتولاسیون را تحمیل کرد تا تجار خود را مشمول معافیتهای تجاری کند و هم حق قضاوت کنسولی در مراکش را به دست آورد.
چین از دیگر کشورهایی است که کاپیتولاسیون را در تاریخ تحت استعمار خود تجربه کرده است. بریتانیا در سال 1843 کاپیتولاسیون را بر چین تحمیل کرد. در حالی که اتباع چین در بریتانیا از چنین حقی برخوردار نبودند. بریتانیا و آمریکا در سال 1943 از چنین حقوقی برای خود در چین به طور رسمی صرف نظر کردند. در واقع ژاپن اولین کشوری بود که به کاپیتولاسیون در سال 1899 پایان داد.10 یونان در سال 1914 نیز به این قرارداد خاتمه داد. فرانسه نیز در دوران استعمار خود در مراکش، در سال 1631کاپیتولاسیون را تحمیل کرد تا تجار خود را مشمول معافیتهای تجاری کند و هم حق قضاوت کنسولی در مراکش را به دست آورد.
سرانجام
مراکش در سال 1920 این حق را لغو کرد.تایلند (سیام) در آسیا نیز زیر سلطه
کاپیتولاسیون در دوران استعمار بوده است که در سال 1927 به این رویه پایان
داد.11 امروزه اغلب کشورها و از جمله ایران با توجه به اصل "درون سرزمینی
بودن قوانین" همه اتباع بیگانه در خاک خود را، بهجز در احوال شخصی و
نمایندگان سیاسی، تابع قانون محل اقامت میدانند تا از این طریق حاکمیت خود
را پاس بدارند.12
فرجام سخن
فرجام سخن
حق قضاوت کنسولی در تاریخ استعمار یکی از ابزارهای تحقیر آمیزی بود که قدرتهای غربی بر جهان سوم تحمیل کردند. اگر چه قدرتهای بزرگ، حق ملتها به استقلال، خودمختاری و برابری را به عنوان یک حق پایهای به رسمیت شناختند، اما در ارتباط با کشورهای جهان سوم آن را به ویژه با تحمیل کاپیتولاسیون نقض کردند.
در
واقع این معاهدات که نابرابری در قدرت را نشان میداد به نابرابری در حقوق
نیز گسترش یافت. گروههای مخالف و احزاب سیاسی این مناطق تحت سلطه در مخالفت
با استعمارگران، لغو چنین معاهدهای را سر لوحه مبارزات خود قرار دادند.
چرا
که آن را در تضاد با حاکمیت کشور خود میدانستند. لغو کاپیتولاسیون در
مبارزات امام خمینی(ره) در ایران جایگاه ویژهای داشت. این رویه حاکی از
عدم اقتدار قدرتهای مرکزی در برابر استعمارگران بود.
کاپیتولاسیون اگرچه بیشتر بحث قضایی را مطرح میکرد و اهداف گوناگونی برای
استعمارگران داشت، اما در طول تاریخ با سه هدف تحمیل میشده است.
نخست تحمیل معاهدات تجاری نابرابر، دوم، ایجاد شکاف در جامعه در راستای
ایجاد جامعهای نابرابر و سوم مصونیت نیروهای نظامی کشورهای استعمارگر در
سرزمین تحت تصرف. حضور اقلیتی رها از قانون در کنار اکثریتی تحقیر شده
زمینه را برای خشونت و مخالفتهای بیشتر فراهم میکرد.
________________________________
1. http://www.dictionary.com/browse/capitulation
2. عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تاریخ روابط خارجی ایران: از ابتدای دوران صفویه تا پایان جنگ جهانی دوم، تهران، امیر کبیر، 1381، ص 351.
3. محمد علی چلونگر، کاپیتولاسیون در تاریخ ایران، تهران، مرکز آفرینشهای ادبی، 1382، ص 118.
4. نجات علی الماسی، حقوق بین الملل خصوصی: تعارض قوانین، تهران، میزان، 1390، ص 46.
5. Michael twaddle, Imperialism and the State in the Third World, London, Cambridge Press, 1992, P 251.
6. مسعود اسداللهی، احیای کاپیتولاسیون و پیامدهای آن، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، مرکز چاپ و نشر، 1380، ص 25.
7. Yutaka Horii, Capitulations and Negotiations The role of the Ventian Consul in Early Ottoman Empire, Cambridge, 1994, p 315.
8. James Angell,The Turkish Capitulations, The American Historical Review, Vol. 6, No. 2, 1901, p 254.
9. Leah Borenstein, Copitulations, https://www.jewishvirtuallibrary.org/jsource/judaica/ejud_0002_0004_0_03933.html.
10. https://www.britannica.com/topic/capitulation
11. T, Elias, The era of Protectorates, Colonies and Capitulations, Princton press, 1982, p 211.
12. مهدی مومنی، مبانیحقوق جزای بین الملل ایران، تهران، شهر دانش، 1390، ص 116.
________________________________
1. http://www.dictionary.com/browse/capitulation
2. عبدالرضا هوشنگ مهدوی، تاریخ روابط خارجی ایران: از ابتدای دوران صفویه تا پایان جنگ جهانی دوم، تهران، امیر کبیر، 1381، ص 351.
3. محمد علی چلونگر، کاپیتولاسیون در تاریخ ایران، تهران، مرکز آفرینشهای ادبی، 1382، ص 118.
4. نجات علی الماسی، حقوق بین الملل خصوصی: تعارض قوانین، تهران، میزان، 1390، ص 46.
5. Michael twaddle, Imperialism and the State in the Third World, London, Cambridge Press, 1992, P 251.
6. مسعود اسداللهی، احیای کاپیتولاسیون و پیامدهای آن، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، مرکز چاپ و نشر، 1380، ص 25.
7. Yutaka Horii, Capitulations and Negotiations The role of the Ventian Consul in Early Ottoman Empire, Cambridge, 1994, p 315.
8. James Angell,The Turkish Capitulations, The American Historical Review, Vol. 6, No. 2, 1901, p 254.
9. Leah Borenstein, Copitulations, https://www.jewishvirtuallibrary.org/jsource/judaica/ejud_0002_0004_0_03933.html.
10. https://www.britannica.com/topic/capitulation
11. T, Elias, The era of Protectorates, Colonies and Capitulations, Princton press, 1982, p 211.
12. مهدی مومنی، مبانیحقوق جزای بین الملل ایران، تهران، شهر دانش، 1390، ص 116.