به گزارش خبرآنلاین، مسابقات کشتی فرنگی پیشکسوتان قهرمانی جهان ابتدای مهرماه در فنلاند برگزار شد. در این مسابقات تیم ملی ایران هم حضور داشت اما بنا به دلایلی از حضور در مسابقات منع و کاروان 42 نفره ایران نتوانستند روی تشک حاضر شوند. اتفاقی نادر در اعزامهای برون مرزی! برای پیگیری اینکه چه اتفاقاتی در فنلاند افتاده توانستیم با مربی تیم یعنی حسین تورانیان که خود زمانی قهرمان کشتی فرنگی ایران و آسیا بوده، گپ و گفتی داشته باشیم و از دلیل این اتفاق را از او جویا شویم.
مسابقات انتخابی و نامه به سفارت
اوایل سال جاری بود که فدراسیون کشتی اعلام کرد مسابقات کشتی فرنگی
پیشکسوتان قهرمانی جهان در فنلاند و رشته آزاد در لهستان قرار است برگزار
شود. من نیز به عنوان مربی تیم تصمیم گرفتم مسابقات انتخابی در سطح کشور
برگزار کرده و نفرات برتر را برای حضور در مسابقات مشخص کنم. درست است که
این مسابقات به صورت آزاد برگزار شده و هر کشوری هر تعداد ورزشکار می تواند
اعزام کند اما هدف ما این بود که تیم کوچکی برای مسابقات انتخاب کنیم. به
هرحال مسابقات انتخابی در تابستان برگزار شد و قرار شد نفرات برتر زیر نظر
کادر فنی تمرینات خود را پیگیری کنند. برخی در شهرهای خود تمرین کرده و
برنامه تمرینی را از ما می گرفتند و برخی دیگر نیز در تهران و زیر نظر خود
ما تمریناتشان را دنبال می کردند.
پس از چند وقت نفرات برتر برای حضور
در مسابقات قهرمانی جهان مشخص شد و اسامی را برای فدراسیون کشتی ارسال
کردیم. فدراسیون نیز نام برخی از نفرات را خط زد و با اعزام 42 نفر موافقت
کرد. نامه ای هم از فدراسیون برای سفارت فنلاند ارسال شد و ما به عنوان تیم
ملی کشتی فرنگی پیشکسوتان معرفی شده برای دریافت ویزا اقدام کردیم. سفارت
فنلاند نیز شرایط سختی برای صدور ویزا داشت اما بالاخره این اتفاق افتاد و
تیم برای اعزام آماده و بلیطها خریداری شد. نکته مهم اینکه تمام نفرات به
هزینه شخصی خود به مسابقات اعزام شدند.
آوارگی در هلسینکی
تیم در دو گروه به فنلاند اعزام شد. گروه اول سه شنبه هفته گذشته و گروه
دوم چهارشنبه به هلسینکی رفتند. مسابقات در شهری به نام «سینه یوکی» که
فاصله زیادی با هلسینکی داشت برگزار می شد.گروه اول به شهر برگزاری مسابقات
رفتند و ما نیز فردایش به هلسینکی رسیدیم. با آنها تماس گرفتیم که شرایط
مسابقات را بدانیم اما آنها به ما گفتند که به شهر مسابقات نرویم! از آقای
زمانی، سرپرست تیم، پرسیدم چرا به آنجا نیاییم؟! گفت به دلیل اینکه
فدراسیون نامه ای به مسوولان برگزاری مسابقات ارسال کرده و در آن قید کرده
که این تیم، تیم ملی ایران نیست و حق حضور در مسابقات را ندارد! شوک خیلی
سختی به من وارد شد. با فدراسیون تماس گرفتیم اما هیچ فردی در فدراسیون
جوابگوی ما نبود! آقای زمانی هم چندباری با افراد مختلف تماس گرفتند اما
همه از ارسال چنین نامه ای ابراز بی اطلاعی کرده و گفتند خبر ندارند!
مسوولان
برگزاری مسابقات خودشان از چنین نامه ای تعجب کرده و به اعضای تیم می
گفتند مگر شما چه کاری انجام داده اید که فدراسیون تان چنین نامه ای برای
ما ارسال کرده؟! دوستان هم هیچ جوابی برای آنها نداشتند. نفراتی که در آنجا
حضور داشتند به نشانه اعتراض به سالن مسابقه رفته و با گرمکن روی تشک رفته
و چند دقیقه ای نشستند. تماشاگران و تیمهای دیگر به تشویق اعضای تیم
پرداخته و پس از چند دقیقه مسوولان برگزاری گفتند ما خیلی دوست داشتیم شما
در مسابقات حضور داشته باشید اما متاسفانه فدراسیون شما نامه ای زده و شما
را از حضور در مسابقات منع کرده است. اینگونه شد که اعضای تیم هم به
هلسینکی بازگشتند.
مشکل وقتی برای ما ملموس شد که به فکر محل اقامت
افتادیم. قرار بود چهار روز در هتلی که فدراسیون کشتی فنلاند در نظر گرفته
اقامت کرده و دو روز هم به خرج خودمان در فنلاند باشیم اما شرایط طوری شد
که اگر می خواستیم در هتل اقامت کنیم، تنها دو روز می توانستیم آنجا باشیم و
به این فکر کردیم تا روز بازگشت چه کنیم؟!
پیشنهاد دادم که به سفارت ایران در فنلاند مراجعه کنیم، شاید آنها بتوانند کمکمان کنند. به سفارت رفته و با دکتر جلالی، سفیر ایران در فنلاند، ملاقات کردیم. از شانس خوبمان جناب سفیر خودش کشتی گیر بوده و سال 47 در مسابقات آموزشگاهها حضور داشته، سالی که خود من نیز در مسابقات بودم. کمی با وی خاطرات گذشته را مرور کرده و سپس مشکلمان را با وی در میان گذاشتیم. وی ابتدا بسیار متعجب شد و بعد گفت در سفارت که نمی توان اقامت کرد. من به وی گفتم مرکزی فرهنگی در هلسینکی هست که اگر اجازه دهید در آنجا سکونت کنیم. وی نیز با مسوول آن مرکز که ایرانی بود تماس گرفت و قرار شد ما در مسجد آن مرکز فرهنگی اقامت کنیم. به این ترتیب و با کمک سفیر به مسجد رفتیم.
زندگی در شرایط سخت
در نماز جمعه اعلام شد که چنین اتفاقی افتاده و مردم اگر رختخواب اضافی
دارند، برای ما بیاورند. چند ساعت بعد بسیاری از افرادی که در نماز شرکت
کردند با رختخواب و پتو ملحفه به مسجد آمده و به این صورت برای خوابیدن
مشکلمان برطرف شد. از سوی دیگر نمی توانستیم هزینه ای بر روی دست آن مرکز
فرهنگی بگذاریم به همین دلیل سفارت قرار شد که برنج به ما بدهد و خودمان هم
پنیر و کره و مربا و غیره را تهیه کردیم. از آنجا که برخی دوستان آشپزی
بلد بودند از امکانات همان مرکز استفاده کرده و شام و ناهار را دوستان
خودشان درست می کردند. در فنلاند قیمت نان بسیار زیاد است، به همین دلیل
خمیر گرفته و خودم با کمک فر نان بربری پخت می کردم! از آنجا که هزینه رفت و
آمد نیز در آنجا زیاد است، ترجیح دادیم از مسجد بیرون نیاییم. برخی دوستان
گشت و گذاری در سطح شهر داشتند اما اکثر ما در مسجد بودیم. حال و حوصله
گشتن هم نبود چراکه ما برای حضور در مسابقات به فنلاند رفته بودیم نه گشت و
گذار و تفریح!
در چند روز اقامتمان بارها با ایران تماس گرفتیم که
بدانیم به چه دلیل آن نامه به مسوولان برگزاری ارسال شده اما هیچ فردی
پاسخگویمان نبود. عدم پاسخگویی و فشار و استرس فراوان باعث شد که آقای
زمانی در فنلاند سکته کند! به سرعت او را به بیمارستان رسانده و پزشکان
گفتند رگهایش بسته شده و باید بستری شده و عمل شود اما او مخالف بستری شدن
در بیمارستان بود و گفت مسوولیت تیم با وی است و نمی تواند بالای سر تیم
نباشد. به همین دلیل پس از چند ساعت بستری بودن، به رضایت خودش مرخص شد و
به مسجد بازگشت!
سفیر نیز چند باری برای بازدید از شرایط زندگی ما به
مسجد آمد و قول پیگیری داد. وی گفت حداقل می توان کاری انجام داد که هزینه
شخصی که برای حضور در مسابقات داشتیم به ما بازگردد. شاید باورتان نشود اما
خیلی از اعضای تیم با وام یا فروختن ماشین و زمین و قرض کردن از دیگران
برای حضور در مسابقات اقدام کرده بودند. برخی می گفتند به شهرشان که
برگردند باید به فکر پس دادن قرضها باشند. قرضی که هیچ فایده ای نداشت و
حتی نتوانستند در مسابقه شرکت کنند.
حداقل توقع
حداقل توقع ما این است که مسوولان ورزش
کشور و فدراسیون جوابگوی ما باشند که چرا از حضور ما در مسابقات جلوگیری
کردند؟ اگر قصد داشتند در مسابقات شرکت نکنیم پس چرا معرفی نامه به سفارت
ارسال شد؟! چرا به فکر آبروی ایران در مجامع بین المللی نبوده و با این کار
ما و تیم ما را مضحکه خارجی ها کردند؟! ما چه اشتباهی کرده بودیم که نباید
در مسابقات شرکت می کردیم؟
از سوی دیگر خواسته ما این است که هزینه اعزام نفرات به آنها بازگردانده شود تا شاید خاطرات سخت آن روزها را به فراموشی بسپرند.
حرف
آخر اینکه تیم ایران به سادگی در این مسابقات می توانست به مقام اول برسد و
یک ندانم کاری باعث آوارگی ما در فنلاند و دور شدن قهرمانهای ما از
مدالهای خوشرنگ و کسب اعتبار برای کشتی ایران شد.