پنجشنبه ۰۶ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۳۱ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۰:۱۱

روایت خواندنی از زندگی عجیب پارالمپیکی‌ها

همه قهرمان های پارالمپیک به خاطر ویژگی های منحصر به فردی که دارند مشکلات بزرگی را در زندگی خود پشت سر گذاشته اند مشکلاتی که قبل از حضور در مسابقات پارالمپیک باید آن ها را شکست می دادند.
کد خبر : ۳۲۳۸۸۸
صراط: همه قهرمان های پارالمپیک به خاطر ویژگی های منحصر به فردی که دارند مشکلات بزرگی را در زندگی خود پشت سر گذاشته اند مشکلاتی که قبل از حضور در مسابقات پارالمپیک باید آن ها را شکست می دادند.

به گزارش مهر، مسابقات پارالمپیک را باید بیشتر دید، لذت برد و دوست داشت حتی بیشتر از مسابقات المپیک! این رقابت ها پر است از آدم­هایی که یک بار پیش از این رو در روی مشکلات ایستاده اند، پیروز شده اند و تمام نشدن هایی که روزگار پیش پایشان گذاشته را پشت سر گذاشته اند و حالا با همه تفاوت هایشان آمده اند تا داشته ها و توانایی هایشان را توی گوش دنیا فریاد بزنند. المپیک یا پارالمپیک برایشان فرقی ندارد این آدم ها یک ادعای بزرگ دارند آن هم اینکه باور کنیم؛ که همه آدم ها با همه ویژگی ها، داشته ها و نداشته هایشان همیشه  یک «قهرمان درون» دارند که می شود بیدارش کرد اما به شرط خواستن. گزارش زیر معرفی کوتاهی از قهرمان هایی است که علی رغم همه مشکلات و سختی ها زورشان به زور دنیا چربیده و حالا می شود اسمشان را  در کاروان پارالمیپک ریو دید و از روی سکو ایستادنشان لذت برد.

بن بست آقا مرتضی از ماه عسل تا ریو

شاید یکی از چهره ترین چهره های پارالمپیکی  نه تنها برای ایرانی ها که برای همه مردم دنیا در ریو بود. مرتضی با دومتر۴۶سانتی متر  قد بلندترین فرد ایرانی است و یکی از پاهای او ۱۵ سانتی متر از پای دیگرش کوتاه تر است، شاید این یکی از مشکلاتی است که او در همه این سال ها با آنها در گیر بوده است؛ اما چیزی که در تمام دوران نوجوانی و جوانی او حتی از رشد غیر طبیعی قد و قواره اش هم آزار دهنده تر بود هضم نکردن این ماجرا برای همکلاسی ها،دوستان و آدم های کوچه و خیابان بود تا جایی که در همان دوران نوجوانی انقدر لحن توهین ها و تمسخرها نسبت به او زیاد شد که مرتضی با وجود اینکه دوره راهنمایی را با معدل بالا به پایان رسانده بود اما تصمیم به ترک تحصیل گرفت و با وجود خواهش و التماس های مادرش به کارگری و کار در مغازه پرداخت و نهایتا خانه نشنین شد و در این مدت نیم متر دیگر به قد و بالایش اضافه شد. بعد از هفت سال حالا نوبت بیرون آمدن مرتضی از خانه بود. او سال ۸۸یکی از مهمان های جنجالی احسان علیخانی در ماه عسل بود تا داستان زندگی و بی مهرهای آدم های اطرافش برای مردم تعریف کند. اما ورق برگشت، حالا مردم انگار او را بیشتر دوست داشتند انقدر که حتی بچه محل هایش اسم کوچه بلند قد ترین پسر ایرانی را به اسم«بن بست آقا مرتضی» تغییر دادند. مسئولان فدارسیون والیبال نشسته از او دعوت به عمل آوردند و نهایتا در سال ۹۴ با عضویت در تیم والیبال نشسته ثامن الحجج به لیگ برتر آمد و نهایتا به تیم ملی راه پیدا کرد و حالا امسال مرتضی مهرزادی که روزی در«ماه عسل»بزرگترین آرزوی زندگی اش دیدن«علی کریمی» از نزدیک بود خودش یک قهرمان ملی به حساب می آید که همه دنیا او را می شناسند و از او می نویسند و مردم ایران با مدال طلای پارالمپیک ریو باید به استقبالش بروند.

محمد خالوندی، از چوپانی در ایل تا طلای ریو

«محمد وقتی پدرش را از دست داد من باید برایش هم مادر می بودم هم پدر، ما زندگی سختی داشتیم و محمد برای اینکه به اینجا برسد زحمت های زیادی کشید یادم می آید وقتی از یکی از قهرمان ها پرسیدند دلت برای چه چیزی تنگ شده او گفت دلم برای قرمه سبزی های مادرم؛ ولی اگر از محمد بپرسید می دانم او به جای قرمه سبزی می گوید من دلم برای نان و سیب زمینی هایی که مادرم برایم می پخت تنگ شده»این حرف های مادر محمد خالوندی درباره زندگی پر فراز و نشیب پسرش است. شاید برای خیلی از ما دور از انتظار وعجیب به نظر بیاید اما محمد خالوندی یک جوان عشایری است که درست در روزهایی که در بین گله دام های عشیره اش چوپانی می کرده است رویای ایستادن روی سکوی قهرمانی را توی ذهنش می ساخته. او این سال ها علاوه بر کسب مدال های پارالمپیک در حال شکستن رکوردهای جهانی هم هست. محمد خالوندی در پارالمپیک لندن در رشته پرتاب نیزه نه تنها موفق به کسب مدال طلا شد که بعد از سالها رکورد جهانی این رشته را هم زد. او در پارالمپیک۲۰۱۶ هم باز با کسب مدال طلا به ایران بازگشت و در کنارش مجددا رکورد خودش نسبت به چهار سال پیش را جا به جا کرد.

جواد حردانی،کلکسیون مدال های رنگی از آتن تا ریو

این قهرمان ۳۲ ساله اهوازی  که با معلولیت رو به رو است در ابتدای دوران نوجوانی اش  به فوتبال علاقه مند بود و حتی در ۱۵سالگی به عنوان یک فوتبالیست خیلی خوب هم شناخته می شد اما چون پرتاب های خیلی خوبی داشت به دو میدانی تشویق شد و روی آورد و بعد از آن بود که جواد حردانی با کسب مدال نقره در المپیک آتن استارت افتخار آفرینی هایش در پارالمپیک را آغاز کرد. او مدال برنز پرتاب وزنه و طلای پارالمپیک پکن در سال ۲۰۰۸ را به خاطر پرتاب دیسک دریافت کرد و  در پارالمپیک۲۰۱۲ لندن هم دو مدال گرفت یکی مدال برنز برای پرتاب وزنه و دیگری مدال طلا برای پرتاب دیسک؛ اما افتخار آفرینی های جواد همین جا به پایان نرسید او امسال در پارالمپیک ریو به خاطر تغییر قوانین نتوانست در رشته تخصصی خودش در پرتاب دیسک شرکت کند اما با این وجود دست خالی برنگشت و با مدال برنز در رقابت های پرتاب نیزه باز هم دست پر از ریو به ایران آمد.

سیامند رحمان، قوی ترین مرد تاریخ

شاید پیش از این دنیا هیچ وقت ۳۱۱کیلوگرم وزنه را بالای سر هیچ قهرمانی در طول تاریخ ندیده بود. سیامند رحمان اما این خیال را برای خیلی ها به واقعیت تبدیل کرد. این  قوی ترین مرد جهان که از هنگام تولد با معلولیت جسمی و حرکتی رو به رو از هشت ماهگی تا هشت سالگی  سر و کارش با بیمارستان و معالجه مشکلاتش بود. اما او با در نظر گرفتن این مشکل رفته رفته به باشگاه رفتن علاقه مند شد و به سمت ورزش وزنه برداری روانه شد. او پیش از این طلای پارالمپیک لندن را هم در کارنامه خود دارد. سیامند پیش از اینکه راهی مسابقات ریو شود اعلام کرد که دوست دارد انتقام مدال طلای بهداد سلیمی را از ریو بگیرد برای همین هم قول وزنه ۳۰۰کیلوگرمی را به دنیا داد. سیامند بعد از حضور در مسابقات، نه تنها به قولش عمل کرد؛ بلکه در نهایت آرامش  و با همان لبخندهای معروفش  وزنه ۳۱۱ کیلوگرمی را زد و تمام دنیا را حیرت زده کرد.

سامان پاکباز، اولین حضور، اولین مدال

این دهه هفتادی ۱۹ساله که متولد شهر«سی سخت»یاسوج است. قبل از حضورش به ورزش دو میدانی به مدت دو ماه تکواندو می رفته که به خاطر این که علاقه ای به این ورزش نداشت بعد از دو ماه کنارش می گذارد ، بعد از آن هم به پیشنهاد یکی از دوستان در سن ۱۲ سالگی به ورزش دو میدانی روی می آورد ،حدود یک سالی هم صرفا برای وزن کم کردن دومیدانی می رفته است که کم کم پایش به مسابقات استانی بازمی شود، در واقع از ابتدا اطلاع نداشته که چنین توانایی در وجودش هست ولی با کسب موفقیت هایش در رقابتهای استانی حس توانایی در وجودش اوج می گیرد و در اولین حضورش در میدان پارالمپیک با مدال نقره اش اولین مدال کاروان منا در ریو را هم به دست می آورد.

محدثه کهنسال،از تصادف در راه مسابقات ژیمناستیک تا کمانداری در ریو

«تا مدت ها شوکه بودم و نمی دانستم دقیقا چه اتفاقی افتاده است، اما همین که هنوز فرصت زندگی داشتم و خانواده ام را کنارم می دیدم، خوشحال بودم. من توانستم خیلی زود با این شرایط منطبق شوم و مهم ترین عامل آن خانواده و دوستانم بودند که همیشه در کنارم بودند و کمک کردند با زندگی جدیدم خو بگیرم و بعد از مدت کمی دوباره به مدرسه بروم و فعالیت های درسی ام را آغاز کنم» شاید این روایتی کوتاه و کوچکی از شروع مرحله جدید زندگی محدثه بود دختری که رویای ژیمناستیک در سر داشت و به طور جدی آن را دنبال می کرد تا روزی که در راه مسابقات از قم به تهران تصادف کرد و پاهایش را از دست داد اما تصادف و نبود پاهایش نتوانست باز هم رویای قهرمانی را از محدثه بگیرد تا جایی که او نهایتا  به تیر و کمان علاقه مند شد و در کاروان ایران با ۱۶ سال سن لقب جوان ترین ورزشکار ایرانی را از آن خود کرد.

زهرا نعمتی، کماندار المپیک و پارالمپیک ریو

او دیگر برای خیلی هایمان به یک چهره نام آشنا تبدیل شده است. اما زهرا نعمتی پیش از این در سال ۸۳ وقتی که فقط ۲۰سال سن داشت ورزش تکواندو را به صورت حرفه ای دنبال می کرد اما همان سال یک سانحه رانندگی و تصادف، مسیر زندگی او را تغییر داد و زهرا را ویلچر نشین کرد. اما او هنوز هم خودش را باور داشت و در کنارش ورزش تیر و کمان را به عنوان رشته اصلی خود جایگزین تکواندو کرد تا جایی که زهرا نعمتی در سال ۲۰۱۲  طلای تیراندازی در المپیک لندن را به دست آورد و اولین طلای بانوان تاریخ پارالمپیک را هم رقم زد  و روی سکوی قهرمانی خبر ازدواجش با «رهام شهابی پور» یکی دیگر از ورزشکاران تیر وکمان حاضر در المپیک را اعلام کرد؛ اما موفقیت های زهرا به اینجا ختم نشد و او بعدها نه تنها سهمیه پارالمپیک که سهمیه المپیک را هم به دست آورد و حتی پرچم دار کاروان المپیک ایران در ریو هم بود. زهرا اگر نتوانست در المپیک ریو به چیزی که می خواهد دست پیدا کند اما نهایتا در المپیک با کسب یک مدال نقره در مسابقات تیمی و کسب یک مدال طلا در بازی های انفرادی دست پر از ریو به تهران بازگشت.

هادی نوری، از سانحه روز دامادی تا حضور در پارالمپیک ریو

او دارنده مدال طلای پارآسیایی اینچئون است و در پارالمپیک ریو تا مرحله یک هشتم نهایی هم پیشرفت. هادی نوری می گوید در سال ۸۸یک سانحه واتفاق مسیر زندگی اش را تغییر داد؛ اتفاقی که تنها دو روز بعد از مراسم عقدش برایش افتاده و او در موردش این طور می گوید:« زمانی‌که دچار حادثه و پس از آن ضایعه نخاعی شدم، تنها ۲ روز از زمان عقد من با همسرم می‌گذشت و با وجود اتفاقی که افتاد نه تنها من را رها نکرد، بلکه همواره کنار من بود و با حمایت‌ها و تشویق‌های او بود که توانستم به این سرعت در ورزش پیشرفت کنم و تمام این ها را مدیون او هستم و از او سپاسگزارم.»

ساره جوانمردی، پرافتخارترین ورزشکار ایرانی در ریو

او پر افتخارترین دختر ایرانی در کاروان پارالمپیک ریو بود. ساره جوانمردی که به طور مادرزادی از ناحیه پا دچار مشکل است. در پارالمپیک ریو تا جایی که توانست افتخارآفرینی کرد، مدال به دست آورد و  رکوردهای مسابقات را جا به جا کرد. او در بخش تفنگ بادی موفق به کسب مدال طلای پارالمپیک شد و رکورد جهانی را جا به جا کرد. ساره جوانمردی هم چنین در ماده تپانچه خفیف  هم در رقابت مختلط زنان و مردان موفق به کسب مدال طلا شد و پانزدهمین مدال طلای کاروان ایران به دست آورد.

بهمن گلبارنژاد، از جانبازی در جنگ تا از جان گذشتن در مسابقات

به طور قطع می توان گفت«بهمن گلبار نژاد» غم انگیزترین خاطره ایرانی ها از پارالمپیک ریو بود و کاروان منا در ریو هم از ایرانی قربانی گرفت و آنها را داغدار کرد.«بهمن گلبار نژاد» اما برای قهرمانی و بلند کردن نام ایران چیزی کم نگذاشت. قهرمانی که تنها یک روز مانده به قبول قطعنامه۵۹۸جنگ  ایران و عراق روی مین می رود و پایش را از دست  می دهد و تنها یک روز مانده به پایان مسابقات پارالمپیک نیز در شیب تند مسابقات فینال دوچرخه سواری دچار سانحه می شود واین بار جانش را از دست می دهد. او در پارالمپیک لندن  مقامی کسب نکرد و آن زمان علت این اتفاق را نداشتن روحیه به خاطر بیماری همسرش دانست همسری که در مسابقات اینچئون نیز درگذشت. اتفاقی که برای بهمن گلبارنژاد در ریو افتاد بعد از۵۰سال نخستین اتفاق مرگبار مسابقات المپیک و پارالمپیک بود. ناگفته نماند که بهمن گلبارنژاد پیش از اینکه به سراغ ورزش دوچرخه سواری برود قهرمان وزنه برداری نیز بوده است و در این رشته چیزی حدود۱۳مدال طلا و یک نقره جهانی به دست آورده است.