جمعه ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۱ شهريور ۱۳۹۵ - ۱۰:۳۵

توان پس‌انداز ایرانیان؛ ماهی ۵۰ هزارتومان

فرهنگ پس‌انداز اگرچه در سال‌های نه‌چندان دور بسیاری از مشکلات خانوارها را برطرف می‌‌کرده، اما امروز با تغییر شیوه زندگی به طور کامل فراموش شده است.
کد خبر : ۳۲۲۱۵۹

صراط: فرهنگ پس‌انداز اگرچه در سال‌های نه‌چندان دور بسیاری از مشکلات خانوارها را برطرف می‌‌کرده، اما امروز با تغییر شیوه زندگی به طور کامل فراموش شده است.

به گزارش تسنیم، باید توجه داشت که نظام درآمدی و قدرت خرید به طرز وحشتناکی کاهش پیدا کرده است، به طوری که اگر خانواده‌ای حتی قصد داشته باشد پس‌انداز کند، نمی‌‎تواند. البته فرهنگ یک‌دهم و پس‌انداز فقط مربوط به ایران نیست و کشورهای توسعه یافته و صنعتی جهان مانند انگلستان و آلمان نیز از آن استفاده می‌کنند.

شاید بتوان موضوع پس‌انداز را یکی از اصلی‌ترین شاخص‌های معیشتی دانست؛ پس‌اندازی که با گذشت زمان کمرنگ و کمرنگ‌تر شده است. اگر در دهه 70و یا ابتدای دهه گذشته، خانواده‌های ایرانی می‌توانستند مبلغی را برای پس‌انداز در نظر بگیرند، امروز دیگر آن مبلغ به قدری ناچیز شده است که پس‌اندازی شکل نمی‌گیرد که خانواده‌ها روی آن حساب کنند.

یافته‌های مرکز آمار از میزان درآمد و هزینه سالانه خانوار‌ها در سال گذشته نشان می‌دهد که متوسط درآمد یک خانوار شهری حدود 24میلیون تومان و هزینه متوسط آن حدود 23میلیون و 486هزار تومان بوده است که به‌طور متوسط هر خانوار شهری توانسته نزدیک 645هزار تومان(ماهانه 53هزار تومان) پس‌انداز کند. این در حالی است که از کل هزینه‌های سالانه خانوارهای شهری، حدود شش میلیون تومان آن مربوط به هزینه‌های خوراکی و اندکی دخانی و حدود 18میلیون تومان نیز مربوط به هزینه‌های غیرخوراکی بوده است. از سهم 25درصدی هزینه‌های ‌خوراکی و دخانی، 21درصد مربوط به هزینه‌های گوشت و از سهم بیش از 75درصدی هزینه‌های غیرخوراکی، 4/44درصد مربوط به مسکن بوده است. در حالی که رشد متوسط درآمد سالانه خانوارهای شهری چهار درصد بیشتر از رشد هزینه کل سالانه آنهاست، این یافته‌ها نشان می‌دهد که منبع تامین درآمد‌ خانوار‌های شهری بیشتر از محل درآمد‌های متفرقه‌ای تامین می‌شود که سهم آن به 51درصد می‌رسد.

در این میان، مشاغل مزد و حقوق‌بگیری سهمی 32درصدی و مشاغل آزاد و کشاورزی و غیرکشاورزی نیز سهمی حدود 16درصدی در تامین درآمد خانوارهای شهری دارد. موضوع به همین جا ختم نمی‌شود و یافته‌های مرکز آمار نشان می‌دهد خانواده‌های روستایی نیز در مساله پس‌انداز، وضعیتی تقریبا مشابه و حتی بدتر از خانوارهای شهری دارند، چرا که اعداد و ارقام مربوط به هزینه و درآمد سالانه خانوارهای روستایی نشان می‌دهد یک خانواده روستایی به‌طور متوسط، سال گذشته توانسته در نهایت حدود 50هزار تومان از درآمد خود را پس‌انداز کند.

با وجود آنکه همواره شاهد آن هستیم که نرخ تورم کاهش می‌یابد، اما قدرت پس‌انداز بنابه دلایلی مانند تله تورم و ناتوانی دولت در تقویت واقعی دستمزها، از سال 88به بعد 30درصد دیگر نیز کاهش داشته که این موضوع زنگ خطری دیگر برای اقتصاد رو به بحران ایران است. کاهش چشمگیر پس‌انداز خانوارها در 10سال گذشته نشان از آن دارد که خط فقری جدید به وجود آمده که متاسفانه شیب آن روز به روز بیشتر می‌شود. در طول 12سال‌ گذشته نه تنها چیزی بر توان خرید مردم افزوده نشده، بلکه افت قدرت خرید اتفاق افتاده که متاسفانه این روند همچنان ادامه دارد. هر چند در بیش از سه سال گذشته آهنگ رشد نرخ تورم کُند شده، اما به دلیل کسری درآمدی خانوارها بسیاری از خانوارهای با درآمد متوسط جامعه در تامین مخارج خود با مشکلاتی روبه‌رو هستند.

در این بین، اقشار کم درآمد به مراتب با مشکلات اقتصادی جدی‌تری دست و پنجه نرم می‌کنند. دولت در دوره فعالیت خود، تلاش‌هایی برای گشایش در زندگی و اوضاع اقتصادی مردم انجام داده، اما کافی نیست؛ به این معنا که دیگر دولت به تنهایی نمی‌تواند مشکلات را حل کند. در نتیجه باید بگوییم که اوضاع پس‌انداز روز به روز بحرانی‌تر می‌شود. شاید روزی برسد که خانواده‌‍‌ای حتی هزار تومان هم پس‌انداز نداشته باشد. دید جناحی به این موضوع حیاتی کاملا بسیار غلط است؛ چراکه باید همه دست به دست هم دهند تا در گرداب کاهش قدرت خرید بیش از این فرو نرویم.


کاهش تصاعدی قدرت پس‌انداز مردم در 10سال اخیر

پس‌‎انداز در فرهنگ ایرانی، قدمتی تاریخی دارد؛ به طوری که ما ضرب المثل‌ها و حکایت‌های زیادی درباره پس‌انداز داریم که به مرور تمام آنها به فراموشی سپرده شده است. شاید اصل یک دهم به گوشتان خورده باشد. این اصل می‌گوید اگر خانواده‌‌ای ماهانه یک میلیون تومان درآمد دارد باید تصور کند یک دهم این درآمد برای او نیست و حتما باید در حساب دیگری ذخیره شود. اصل یک دهم می گوید یک بنگاه و یا یک فرد باید حداقل یک دهم درآمدهای فعال خود را پس‌انداز کند تا بتواند از این طریق برای خود درآمد غیرفعال ایجاد کند.

به طور کلی و بنا بر تعریف اقتصادی، به مازاد مخارج سال پس‌انداز گفته می‌شود. ما به مبلغی پس‌انداز می‌گوییم که در مواقع بیماری و شرایط خاص به کمک ما بیاید. حال سوالی که برای همه شما پیش می‌آید این است که اصلا پولی برایمان می‌ماند که پس‌انداز کنیم؟ باید گفت که متاسفانه درست است. در حال حاضر شرایط اقتصادی طوری شده است که دیگر پس‌انداز غیرممکن شده است. بر اساس مطالعاتی که مرکز پژوهش‌های مجلس انجام داده، قدرت خرید مردم ایران، میان سال‌های 79تا 90به صورت مستمر و حتی تصاعدی کاهش داشته است. یادمان هست که در سال‌های 75تا 80خانواده‌ها با پس‌انداز صاحبخانه شدند، خودرو خریدند، وسایل خانه خود را نو کردند و ده‌ها اقدام مهم دیگر. در آن سال‌ها در اکثر خانواده‌ها یک نفر که غالبا پدر خانواده بود کار می‌کرد و همه مخارج را تامین می‌کرد، اما امروز با وجود آنکه چند نفر شاغل در هر خانواده وجود دارد باز هم مخارج خانواده به خوبی تامین نمی‌شود.

ریزش جمعیت به زیر خط فقر در این سال‌ها فاصله درآمد استان‌ها را نه تنها کاهش نداده بلکه به شدت افزایش داده است. به‌عنوان مثال، در سال 79شکاف درآمد در شهری مانند تهران که برخوردارترین استان کشور به حساب می‌آید، 8/3برابر بود که این میزان در سال 90به 5/5برابر افزایش داشته است. طبیعی است این شکاف، در پنج سال اخیر نیز افزایش داشته است. جالب است بدانید یکی از شاخص‌های توسعه قدرت پس‌انداز ملی است که قدرت پس‌انداز فردی و خانوادگی به تقویت آن کمک می‌کند. اساس بر این است که هر کشوری پس‌انداز بیشتری نسبت به دیگر کشورها داشته باشد، توسعه یافته‌تر است.


فرهنگ بین‌المللی یک‌دهم و پس‌انداز

فرهنگ پس‌انداز تنها به ایران مربوط نمی‌شود، بلکه در تمام فرهنگ‌ها چه اروپایی، آفریقایی و چه آمریکایی معجزه پس‌انداز همواره گوشزد می‌شود. گزارش‌های جهانی نشان می‌دهد آسیایی‌ها بیشتر از سایر ملل به پس‌انداز علاقه دارند. بیش از 57‌درصد از مردم این منطقه هر پول نقدی که به دست می‌آورند، به سرعت به صندوق پس‌انداز خود می‌ریزند. این در حالی است که برزیلی‌ها و در کل اهالی قاره آمریکا بیشتر پول خود را صرف مصرف می‌کنند تا اینکه در یک صندوق پس‌انداز آن را ذخیره کنند.

از این میان شهروندان روسی بیشتر پول خود را به خرید پوشاک اختصاص می‌دهند. بنا بر گزارشی که از سوی شرکت ملی پس‌انداز و سرمایه‌گذاری در کشور انگلیس منتشر شده است، پیش‌بینی شده که خانواده‌های انگلیسی تا سال 2050، پنجاه درصد از پول‌های خود را پس‌انداز می‌کنند که این میزان در حال حاضر 43درصد است. با این روند میزان پس‌انداز در آن کشور به 150میلیارد پوند می‌رسد که این میزان در حال حاضر 43میلیارد پوند است. این در حالی است که پس‌انداز خانواده‌های انگلیسی در 50سال پیش تنها یک میلیارد پوند بوده است. در کشور آمریکا اکثر دانشجویان، هزینه تحصیل خود را با ترکیبی از پس‌انداز خانواده، وام و اشتغال تامین می‌کنند. تامین هزینه تحصیل فرزندان برای خانواده‌های آمریکایی به دغدغه‌ای اساسی تبدیل شده است.

بسیاری از خانواده‌ها، پس‌انداز را از هنگام تولد کودک آغاز می‌کنند. همین مساله خود بر این نکته تاکید دارد که موضوع پس‌انداز از یک مفهوم مشترک بین همه ‌خانواده‌ها با فرهنگ‌های متفاوت، برخوردار است. به عقیده جورج گلاسون، طلا به شما روی می‌آورد، اگر حداقل یک‌دهم از درآمد خود را پس‌انداز کنید. بنابراین قانون یک دهم یا پس‌انداز یک قانون بین‌المللی است که باید همه به این معجزه، برای جلوگیری از فشارهای مالی روی بیاورند.