جمعه ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۱ شهريور ۱۳۹۵ - ۰۶:۰۹

دلنوشته‌های یک خبرنگار از حج خونین 94

ماه ذالقعده فرا رسیده ، و اکنون شهریور 94 هجری شمسی است، کاروان های حجاج ایرانی یکی پس از دیگری ، از فرودگاههای کشور ، حرکت خود را به عربستان آغاز کرده اند.
کد خبر : ۳۲۲۱۱۰
صراط: همزمان با فرارسیدن سالروز فاجعه منا خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما دلنوشته ای را در خصوص آنچه در فاجعه منا در سال 94 اتفاق افتاد منتشر کرده است که در ادامه می خوانید:

شور و اشتیاق سالها انتظار ، و زیارت حرم پیامبر اسلام ، و خانه خدا ، حجاج را در شادی وصف ناپذیری فرو برده است ، شادی که از ماهها پیش وجود زائران بیت الله الحرم را فرا گرفته است .

زمان رفتن فرا رسیده ، باید از مادیات رهایی یافت ، به حساب و کتاب اعمال خود رسید و خدا حافظی کرد ، ودا با خانواده ، دوستان و اشنایان ، شاید این آخرین باری باشد که دیگر انها را می بینیم ، همه شادند ، همه مسرور از زیارت حرم پیامبر ، زیارت بقیع غریب ، رسیدن به خانه خدا و درک عرفات و منا ....

و مدینه اولین مقصد ماست ، جائیکه دیدنش آرزوی هر مسلمانی است ، جائیکه اصلا شب و روز ندارد ، شوق حضور در حرم نبوی اینگونه حجاج را به این مکان مقدس کشانده است ، اشتیاق ایستادن در نماز های جماعت حرم پیامبر و راز و نیاز زیر گنبد خضرای رسول گرامی اسلام .

و حجاج سرمستند ، انگار اسمانی شده اند ، اینجا جایی است که تمامی ندارد ، و این خاطره نیست ، خواب نیست ، بله ، واقعیت است ، ما در مدینه هستیم .

و گوشه ای دیگر از کنار حرم پیامبر ، جنت البیقع است ، جایی که دل ها را با غربتش می لرزاند ، جاییکه غم قرن ها را در وجودت تازه می کند ، جایی که مظلومیت ائمه را نمایان می سازد ، و بقیع این روز ها شادمان است ، شادمان از حضور پر رنگ ارادتمندان به ائمه ، شادمان از حضوری گسترده حجاج در عین ممانعت سربازان سعودی ، انها نمی خواهند کسی در اینجا به زیارت ائمه بپردازد ، انها نمی خواهند کسی نجوا کند و از غربت و مظلومیت و ستمی که بر ائمه رفته بگوید ، سعودی ها این حضور را برای خود وهابیشان خطر می دانند ، مگرمی شو د در بقبع بود و نجوا نکرد ، مگر می شود به یاد مظلومیت و ستم های رفته به ائمه معصوم گریه نکرد ، مگر می شود در این مکان مقدس تضرح نکرد ومعصومیت و مظلومیت ائمه معصوم گریه نگرد . حالا دیگر چند روز ی از حضور حجاج در شهر پیامبر می گذرد .

دلنوشته‌های یک خبرنگار از حج خونین 94

مدینه این رروز ها میهمانان دیگری نیز دارد ، میهانانی از جنس ایثار و شهادت ، کسانیکه که با کوله باری از درد و مجروحیت ، و نقص عضو این جا امده اند ، اما دلشان صاف است ، روحشان ازاده و بزرگ ، واینان جانبازان عزیز قطع عضو و قطع نخاعی ما هستند ، سرافرازان عزیزی که ملت ایران هیچ گاه رشادت انها را فراموش نمی کند . و اینان عاشقانه به این مکان مقدس رسیده اند.

*دعای کمیل در مدینه

و اولین دعای کمیل زائران در مدینه و در کنار مسجد پیامبر ، حضوری پر رنگ و نجوای دعای معنوی روح افزای کمیل ، و این مراسم در بین الحرم بر گزار می شود .

جائیکه که در روز ها ی اینده و شاید هیچ وقت دیگر ، اینگونه حجاج را در کنار هم ، و در این جهان نتوان دید. و چه زیباست این دعای پر معنی و معنوی و چه حال و هوایی به جمع زائران داده است ، زائرانیکه با زمزمه این دعا در کنار گنبد خضرای پیامبر و قبور امامان معصوم ، روح خود را صیقل می دهند .

*حرکت اولین گروه از حجاج ایرانی به سمت مکه مکرمه

حالا دیگر روز ها از حضور حجاج مدینه اولی در شهر پیامبر می گذرد، و به ماه ماه ذالحجه وارد می شویم ، کم کم باید اماده رفتن شد ، باید از مدینه خدا حافظی کرد ، با تمام خوبی ها و صفای بی پایانش ، باید با پیامبر گرامی واداع کرد ، و به سمت مکه روان شد .

در این حرکت باید از مسجد شجره گذشت و محرم شد . و اینجا در مسجد شجره شور و شوق وصف ناپذیری دیده می شود. همه خوشحال از اینکه محرم شده اند و عازم خانه دوست و کعبه دل ها هستند . بایداز مادیات خود را رهانید و راهی شد و اینجا جایی است که باید با لباس احرام قصد دیار دوست کرد . از مسجد شجره دسته دسته حجاجیان با کاروان ها پس از محرم شدن و تلبیح با اتوبوس به سمت مکه راهی می شوند .

*حجاج در مکه

و اکنون ماه ذالحجه روز های اولیه خود را به حجاج نمایان ساخته است ، جائیکه دیگر حاجی سر از پا نمی شناسد ، اینجا دیگر نمی توان وقت تلف کرد ، باید استفاده کرد ، دیگر در حریم و حرم امن الهی قرار گرفته ای، نظاره کن و خیره شو و با خدایت حرف بزن ... اینجا اخرین مکان ارزو وآمال مسلمانان و عاشقان الهی است .

*ازعرفات تا منا ، حرکت حجاج به سمت عرفات

و عرفات ، سرزمین آرامش ، سرزمین استجابت دعا ها ، و سرزمین تطهیر و معنویت ؛ حجاج امروز نهم ذالحجه با وقوف در عرفات ، دعای روح بخش عرفه امام حسین (ع) را نجوا می کنند و با خدا ی خود به رازو نیار می پردازند.

پیش ازآن ، مراسم برائت از مشرکین ، و بیانیه ای که با صدای پر انرژی دکتر رکن ابادی سفیر پیشین ایران در لبنان قرائت می شود و این صحنه ها و صحنه های بعدی در تاریخ مانگار می شود .

حالا دیگر حجاج سرزمین عرفات را با تمام زیبایی معنوی اش به سمت مشعر الحرام ترک می کنند .
سرزمین وسیعی که اینجا حجاج چند ساعتی فرصت بیتوته و استراحت دارند . فرصتی که می توانند به انچه که در چند روز اخیر بر انها در اعمال حج ، گذشته و آنچه که باید با حضور در سرزمین منا انجام دهند و حج را به به پایان برسانند ، فکر کنند ، امشب همه مرور گر اعمالشان هستند ، چند سا حتی به طلوع افتاب نمانده ، طلوعی که همه در ارزویش هستند ، اشتیاق ورود به سر زمین منا ، سرزمنین دوست داشتنی با ان همه راهپیمایی اش ، با بیتتوته چند روزه اش ، با رمی جمراتش و دعا های شبانه و عید قربانش ، با تراشیدن سر و تقسیط و حاجی شدنش .

امشب هیچ کس به فکر خواب نیست ، انگار فردا و با طلوع افتاب صفحه دیگری از زندگی حجاج رقم خواهد خورد.

امشب همه در این سرزمین با هم صحبت می کنند و خاطره یاد می کنند ، امشب در مذدلفه انگار شب پایانی ندارد ، انگار افتاب نمی خواهد طلوع کند و از حادثه ای تلخ خبر دارد ، حادثه ای کشنده که خیلی ها را که در کنار هم هستند و از روز های قبل با هزارآرزو ، خود را به این سرزمین رسانده ، فردا از هم جدا خواهد کرد .

حرکت حجاج به سمت منا و در ادامه برای رمی جمرات اغاز می شود ، کاروان های حجاج یکی پس از دیگری پس از یافتن چادر های خود در منا ، و استقرار و صرف صبحانه ، برای رمی جمرات حرکت می کنند همه دوست دارند با دوستان خود و انهائیکه در این مدت با هم بودند حرکت کنند، مسیر طولانی است و هوا گرم ، ساعت تقریبا از 9 صبح گذشته است ، در ابتدای ورودی به رمی جمرات در منا سربازان سعودی حجاج را به سمت خیابان 204 هدایت می کنند ، گویا چاره ای دیگر برای رفتن به رمی جمرات غیر از این خیابان نیست .

وارد خیابان 204 می شویم و حرکت اغاز می شود ، ابتدا ی مسیر همه با ذکر و دعاو نیایش در حرکت اند ، اما انگار این خیابان در شرف وقوع اتفاقی است ، اتفاقی بزرگ که تا ساعتی دیگر منا را به قربانگان حجاج تبدیل خواهد کرد .

کم کم حجاج خود را برای حضور در سرزمین عرفات ، این سرزمین پر رمزو راز و معنوی اماده و لحظه شماری می کنند . جائیکه هر حاجی از ان پاکیزه بیرون می اید .

اما واقعه ای در این ماه ، شیرینی حج را به تلخی می کشاند . سیل و طوفان در مکه و سقوط جرثقیل در بیت الله الحرام حادثه ای ناگوار را رغم می زند .

حادثه ای که در ان 13 دهها تن از حجاج از جمله یازده تن از هموظنانمان جان خود را ازدست می دهند .

و این تازه اغاز راه این نوحوادث است ، حوادثی که جهان را به متحیر می کند در این حادقه تهداد زیادی از زائران جان خود را از دست می دهند از جمله یازده تن از حجاج کشورمان .

*حرکت حجاج از مکه به سمت عرفات

امروز حرکت حجاج از سمت مکه به سرزمین عرفات اغاز شده است . و عرفات ، سرزمین آرامش ، سرزمین استجابت دعا ها ، و سرزیمن تطهیر و معنویت ؛ حجاج امروز نهم ذالحجه با وقوف در عرفات ، دعای روح بخش عرفه امام حسین ع را نجوا می کنند و با خدا ی خود به رازو نیار می پردازند.

*مراسم برائت از مشرکین

و در ادامه ، مراسم برائت از مشرکین ، و بیانیه ای که با صدای پر انرژی دکتر رکن ابادی قرائت می شود .و این صحنه ها و صحنه های بعدی در تاریخ مانگار می شود .

*حرکت حجاج از عرفات به سمت مشعر الحرام

حالا دیگر حجاج سرزمین عرفات را با تمام زیبایی معنوی اش به سمت مشعر الحرام ترک می کنند .سرزمین وسیعی که اینجا حجاج چند ساعتی فرصت بیتوته و استراحت دارند . فرصتی که می تواننند به انچه که در چند روز اخیر بر انها در اعمال حج ، گذشته و آنچه که باید با حضور در سرزمین منا انجام دهند و حج را به به پایان برسانند ، فکر کنند ، امشب همه مرور گر اعمالشان هستند ، چند سا حتی به طلوع افتاب نمانده ، طلوعی که همه در ارزویش هستند ، اشتیاق ورود به سر زمین منا ، سرزمنین دوست داشتنی با ان همه راهپیمایی اش ، با بیتتوته چند روزه اش ، با رمی جمراتش و دعا های شبانه و عید قربانش ، با تراشیدن سر و تقسیط و حاجی شدنش . امشب هیچ کس به فکر خواب نیست ، انگار فردا و با طلوع افتاب صفحه دیگری از زندگی حجاج رقم خواهد خوردد.

امشب همه در این سرزمین با هم صحبت می کنند و خاطره یاد می کنند ، امشب در مذدلفه انگار شب پایانی ندارد ، انگار افتاب نمی خواهد طلوع کند و از حادثه ای تلخ خبر دارد ، حادثه ای کشنده که خیلی ها را که در کنار هم هستند و از روز های قبل با هزارآرزو ، خود را به این سرزمین رسانده ، فردا از هم جدا خواهد کرد .

* حرکت حجاج از مذدلفه به سمت سرزمین منا

حرکت حجاج به سمت منا و در ادامه برای رمی جمرات اغاز می شود ، کاروان های حجاج یکی پس از دیگری پس از یافتن چادر های خود در منا ، و استقرار و صرف صرف صبحانه ، برای رمی جمرات حرکت می کنند همه دوست دارند با دوستان خود و انهائیکه در این مدت با هم بودند حرکت کنند، مسیر طولانی است و هوا گرم ، ساعت تقریبا از 9 صبح گذشته ، در ابتدای ورودی به رمی جمرات در منا سربازان سعودی حجاج را به سمت خیابان 204 هدایت می کنند ، گویا چاره ای دیگر برای رفتن به رمی جمرات غیر از این خیابان نیست .

وارد خیابان 204 می شویم و حرکت اغاز می شود ، ابتدا ی مسیر همه با ذکر و دعاو نیایش در حرکت اند ، اما انگار این خیابان در شرف وقوع اتفاقی است ، اتفاقی بزرگ که تا ساعتی دیگر منا را به قربانگان حجاج تبدیل خواهد کرد .

*فاجعه منا

فاجعه منا که در تاریخ حج یکی از حوادث تلخ برای امت اسلامی و جهانیان است هر گز به فراموشی سپرده نخواهد شد کشتاری که قلب هر ایرانی را به درد اورد . فاجعه ای که باید خود در انجا می بودی وعمق ان را درک می کردی .

لحظاتی مرگ بار برای حجاج کشور های مختلف که لحظه لحظه ان جانکاه و نفس گیر بود . لحظاتی که عزیز ترین هایمان را از ما گرفت ، لحظاتی که حاج سید حمید رضا حسینی و حاج حمید میرزاده از همکاران خبری همراهم و بیش از 460 تن از عزیزانمان را از ما گرفت .

دقایق سکرات موت ، صحنه هایی که در مقابل چشم هایمان میهمانان خانه خدا را به مسلخ کشاندند و هیچ کس دم برنیاورد .

لحظاتی را انجا دیدم که تاریخ از بی شرمی سعودی ها سالیان سال شرمگین خواهد بود . جان کندن حاجیانی را دیدم که تنها قطره ای اب می توانست انها را نجات دهد ، و ماموران سعودی را دیدم که بالای سر جنازه ها تنها جان دادن انسان های بی گناه را نظاره گر بودند و لبخند می زدند زخمی هایی را دیدم که دقایقی بعد به دلیل بی توجهی ماموران سعودی یک به یک جان خود را از دست دادند و ماموران سعودی را دیدم که در خودرو های خود نشسته و بطری آب در دست ، فقط نظاره گر بودند .

گویا انها ماموریت داشتند تا این فاجعه را به سر انجام برسانند .هیچ وقت یادمان نمی رود که حکام سعودی با جنازه های حجاج ما چه کردند هیچوقت یادمان نمی رود که پیکر های مطهر حجاج ما را در کانتینرهای بدون یخچال انداختند و روزها و روز ها زیر افتا ب ماند .

و هیچ وقت یادمان نمی رود که چه کار شکنی هایی در کار شناسایی و انتقال پیکرهای حاجیان ما کردند و هزاران هیچ وقت و یادمان نمی رود دیگر که هر کدام از انها فقط گوشه ای از قساوت حکام ال سعود را می رساند .

ما همه اینها را دیدیم اما چند نکته دلمان را در مقابل ان صبور کرد:اینکه ملت ایران هیچ وقت عزت خود را از دست نداده و نخواهد داد. اینکه هرگز حاضر نشدیم در مقابل این همه بی حرمتی و نگاه کینه توزانه به حجاج ، حجی را قبول کنیم که صاحب خانه نیز راضی به انجام آن نیست .

حجی که ال سعود پایبند به هیچ تعهدی در قبال زائران ایرانی بیت الله الحرام نیست و به صراحت در مذاکرات با مقامات حج ما اعلام کرده اند . حجی که حکام ال سعود فلسفه ان را تغییر داده اند . حجی که در ان نگاه ال سعود شیعه گریزی و در نهایت ایران گریزی و ایران ستیزی است . حجی که سعودی ها زیر احرامشان شمشیر بسته اند .

*حجی که گفتند دیگر تامین امنیت حجاج ایرانی را قبول نمی کنیم

و این همان حجی است که امام حسین ( ع ) هم در ذی الحجه سال 60 هجری قمری برای جلوگیری از شکستن حرمت کعبه آن را نیمه کاره گذاشت و امروز ال سعود نیز همان سیاست یزیدیان وقت را در پیش گرفته اند .

انها با بی کفایتی ، فرقه گرایی و طایفه گری حرمت حج و خانه خدا را شکسته اند .

یادم هست در ایام حج سال گذشته و پس از واقعه خونبار منا یکی از حجاج کشور های اسلامی که تعدای از زائرانشان هم در این حادثه جان باخته بودند به من گفت : به مردم ایران غبطه می خورم .

او می گفت در حادثه منا ، تعداد زیادی از کشورهای اسلامی حجاج خود را از دست دادند اما هیچ یک از مقامات و رهبران این کشور ها یک اعتراض کوچک هم به حکام سعودی نکردند ، حتی از عربستان با ان همه بی کفایتی در فاجعه منا ، بخاطر برگزاری حجی خوب تقدیر کردند ، اما نکته جالب اینکه رهبر جمهوری اسلامی ایران با اقتدار در مقابل کشتار حجاج امت اسلامی در منا موضع قوی گرفت و قدرتمندانه به رژیم سعودی در برابر بی کفایتی شان اخطار داد و انها را تهدید کرد .

*و اما اغاز فاجعه منا

حرکت حجاج در خیابان 204 که اکثرا زائران ایرانی اان را تشکیل می دهند کند می شود ، از یک سمت حجاج از این خیابان وارد و از سوی دیگر به دلیل بسته شدن خیابان ازدحام وحشتناکی شروع می شود ، از دحامی که باعث می شود تعدادی از حجاج زیر دست و پا بمانند و همین امرموجب مشکلات نتفسی انها ، مصدومیت و در ادامه مرگ .

ثانیه ها و دقایق همراه با دلهوره در خیابان 204 بر حجاج مستولی شده است ، تعدادی برای نجات خود از این وضعیت سعی می کنند با فشار به یکدیگر خود را به سمت راست یا چپ خیابان که کوچه های باریکی است به چادر ها و بعثه های دیگر کشور ها برسانند اما تمامی این راهها بسته است . تعدادی سعی می کنند خود را به نرده های اطراف خیابان رسانده و برروی سقف چادر ها برسند ، عده ای هم خود را می رسانند ولی غافل از اینکه این سقف ها پارچه ای است و سقوطی دردناک در انتظار انهاست ، سقوطی که با مرگ و مصدومیت همراه است .

این سمت خیابان همه دارند با صدای بلند الله و اکبر می گویند و از خدا کمک می خواهند عده ای زجه می زنند و تعداد زیادی نیز زیر دست و پا مانده اند . کسی به فکر کسی نیست یا نمی تواند باشد چرا که همه به فکر نجات خود هستند . اینجا دیگر نفس ها به تنگ امده و انگار هوایی برای نتفس در این خیابان نیست خیلی ها زیر دست و پا مانده اند و کسی نمی تواند کسی را از زیر بیرون بکشد، احرام تعداد زیادی از حجاج افتاد و کنار رفته است ، تعدادی از شرم عریان بودن می نشینند و همان کافی است تا زیر دهها حاجی که برای گریز از مرگ ان بالا تلاش می کنند بمانی . همه کمک می خواهند اما کسی نسیت انگار همه با هم در این خیابان برای زنده ماندن با هم مبارزه می کنند ، نرده های اطراف خیابان 204 دیگر طاقت مقاوت در برابر تلاش حجاجیان برای زنده ماندن را ندارند و همین امر باعث می شود که دهها تن زیر نرده ها بمانند و جمعیت بروی انها ، با مرگ برای زنده مانده جدال کنند .

دیگر طاقت دیدن این صحنه ها را ندارم ، دوستان و هم کاروانیان و همکارانم در رسانه ملی را نمی بینم ، دیگر نمی توانم نفس بکشم انگار مرگ به سراغم امده و من هیچ توانی برای مقابله با این صحنه ها را ندارم ، کنارم دوست پزشکی است که دائم صدایش را می شنم که می گوید دست مرا رها نکن ، سعی کن ننشینی ، می شنونم که هی می گوید حاجی بنشینی دیگر نمی توانم کمکت کنم و هر دو زیر دست و پا خواهیم مرد .

نمی دانم چه زمانی طول می کشد که مرا به سمت یکی از همین کوچه های خیابان 204 و می کشاند تنها چیزی را که احساس می کنم ، اینکه دراز کش در این کوچه ای که پر از هم همه است و کنار م جنازه های حجاج افتاده ام ، دوباره فریاد می زند بلند شو اینچا امن نسیت .

فشار جمعیت برای ورود به این کوچه لحضه به لحضه بیشتر می شود به هر زحمتی شده به داخل چادر کشیده می شوم ، سوی دیگر چادر دارای نرده هایی است به سمت خیابان 204 ، باز من دراز کش و بی جان افتاده ام اما شلوغی را احساس می کنم ، احسا س می کنم که همه دارند از نرده ها برای نجات خود بالا می روند تا خود را به سمت چادر برساند داخل چادری که ظرقیت شاید بیست نفر را ندارد و الان حدود 200 نفر داخل ان یادمصدوم اند یا مرده اند و یا از ترس خفگی به ان پناه اورده اند .

دیگر اینجا نیز برایمان امن نیست ، دوبار دکتر توکل که او هم از هم از دوستان خود دور افتاده و این از شانس من بوده که مرا نجات دهد، به هر زحمتی که شده مرا از ان همهمه و جهنم بیرون می کشد و به سمت شرق چادر ها می برد .......


*چند ساعت پس از فاجعه منا

با گذشت ساعت ها از فاجعه منا ، هنوز رژیم ال سعود برنامه خاصی برای انتقال مصدومان و نیز انتقال پیکر های حجاج ندارد ، خیلی از حجاج به خاطر گرمای هوا نرسیدن کمک ، یکی پس از دیگری جان خود را ازدست می دهند، انگار قرار نیست کسی برای کمک وارد عمل شود . امار های اولیه نشان می دهد بیشترین تلفات و مصدومین این حادثه ، مربوط به کاروان های ایرانی است . خیلی ها هنوز به کاروان های خود باز نگشته اند.

خبر می رسد ، برخی ها هم که به بیمارستانهای مکه و شهر های اطراف منتقل شده اند ، در راهروهای بیمارستانهای سعودی بستری شده و رسیدگی به انها انجام نمی شود .

دولت سعودی به ایرانیان برای جستجوی زائران خود در بیمارستانها و سرد خانه ها را نمی دهد ، اوضاغ بغرنجی در میان کاروانهای ایرانی بعثه و سازمان حج حاکم شده است .

مسئولان اینجا در سرزمین منا در تلاش هستند تا اخبار و اطلاعاتی از کاروان های حجاج بگیرند.

خیلی از افراد سرشناس از جمله دکتر رکن ابادی سفیر سابق ایران در بیروت و نیز دیگران و تعدادی از قاریان و حافظان بین المللی قران هنوز به کاروان های خود باز نگشته اند ، التهاب بین حجاج ومدیران ایرانی بسیاربالاست و امید ها کم کم به نا امیدی تبدیل می شود .

در این حال نگرانی در داخل کشور و تماس ها ی پی در پی در سطوح مختلف بالا گرفته است ، دیگر کسی توان پاسخگویی به تماس های پر تعداد خانواده ها از ایران را ندارد ، خانواده هائیکه در پی جویای حال و سلامی عزیزان خود در مکه هستند .

در کاروان ها غو غا یی بپاست ، انگار امشب ، شب شام غریبان است ، هر کسی در گوشه ای در حال نجوا و گریه و زاری نیامدن عزیزی است ، تا اخر های شب هر از گاهی از گوشه ای از کاروان ها صدای صلوان و الله اکبر بگوش می رسد، انگار خبری از گمشده ای شده است ، برخی ها که اخر شب به کاروان می رسند می گویند در این شلوغی گم شده بودیم و برخی ها نیز برای مداوا به کاروان های سایر کشور های اسلامی منتقل شده بودند .

ایا می شود این عزیزان ما هم امشب برگردند ، سید حمید رضا حسینی خبرنگار پر تلاش شبکه خبر ، حمید میرزاده خبرنگار و گوینده خبر برونمرزی صدا و سیما را می گویم که هنوز باز نگشته اند ، هنوز هیچ خبری از انان نیست ، بابک قلیچخانی تصویر بردار شبکه خبر و صمد عسگری تصویر بردار خبرگزاری صدا و سیما هم که مصدوم شده بودند ، چند ساعت دیر به کاروان رسیدند و اکنون در جمع ما هستند و هنوز بخاطر مصدومیت اعمال خود را کامل نکرده و از احرام خارج نشده اند . اما در شک رفته اند ، ترس وحشت ازدحام و فاصله مویی با مرگ هنوز در وجود انها دیده می شود ، بی رمق و ساکت در گوشه ای از چادر در از کشیده اند و در ان سوی چادر نیز مراسم دعا و نیایش و مصیبت برای گمشدگان بر پاست ، و همه ذجه می کنند . انگار نه انگار که انهائیکه بر منا جان بدر برده اند حاجی شده ان ، اکثر سر ه تراشیده شده است اما امروز سعودیها این شیرینی و حلوت عید را به حجاج مخوصا به حجاج ایرانی به عزا تبدیل کردند .

هر لحظه که از واقعه می گذرد و عقربه های ساعت به سمت نیمه شب حرکت می کند ، استرس و اضطراب از نیامدن حجاج و بویژه همکارانمان بیشتر می شود، استرسی که همراه با یاد صحنه های صبح قیامت منا ست ، که هرگز نمی شود ازان رهایی یافت . هرگز رهایمان نمی کند .

مگر می شود ان صحنه های غمناک و یرانگر را فراموش کرد . مگر می شود تصاویر جنازه ای حجاج ایرنی را از یاد برد ، کسانیکه تا ساعتی پیش هنوز در کف داغ اسفالت خیابان 204 با بده های خوا الود و کبود افتاده بودند را فراموش کرد ، مگر می شود پیکر حاجیانی را که پوست تنشان به اسفالت داغ چسبیده بود را فراموش کرد مگر می شوذ پوست های بدن چسبیده شده به کف خیابان را از یاد برد .

و اینجا هنوز اول ماجراست داستان واقعی غم انگیز که کسی دیگر به مصدومان فکر نمی کند . الان پیکر ها کجاست ، حالا دیگر پس از 9 ساعت از موقع حادثه پیکر های حجاج با لیفتراک ها به داخل خودرو های حمل گوشت و کانتینر هی بار به محوطه سرد خانه مکه منتقل شده اند .

صحنه ای که ما و خیلی ها اینها را پس از دو سه روز از گذشت فاجعه منا با همان پیکر ها و زیر افتاب داغ مکه انها را دیدیم و ذجه زدیم .

صحنه هائیکه امداد گران ایرانی که برای شناسایی می رفتند با اجساد متلاشی حجاج روبرو می شدن .

در سوی دیگر تلاش های دیپلماتیک و رایززنی ها با سعودی ها برای شناسایی اجساد ، شناسایی و درمان مصدومین و نیز چگونگی اجساد ادامه دارد .

کارشکنی سعودی ها داینجا به حد اعلای خود رسیده است

اجازه شناسایی به اجساد را نم یدهد و بیم دفن پیکر حجاج در عرستان از سوی سعودی ها بدون اطلاع مقامات و خانواده های ایرانی فضای اضطراب اوری را در کاروانهای ایرانی و مدیریت حج ایجاد کرده .

و اینجاست که ناخدا کشتی انقلاب اسلامی در اباره این فاجعه موضع سخت و قوی را اتخاذ می کند

موضعیئکه رژیم ال سعود را به تعدیل سیاست های خود در قبال کارشکنی ها و شناسایی و انتقال اجساد می کند .

پس از ان وزیر بهداشت به همراه معاون حقوقی وزیر خارجه اجازه ورود به مکه را برای پیگیری موضوع پیدا می کنند و پیکر ها در چند سری به اینران منتقل می شودند.

در این حال سرنوشت تعدای از حجاج بنام هنوز در هاله ای از ابهام قرار دارد . دکتر رکن ابادی یکی از این چهره هاست . که خود بنده در مسیر مشعر بسمت منا و رمی جمرات ساعتی را با هم در حرکت بودیم ، از بیانیه برائت از مشرکین که وی ان را قرائت کرد صحبت کردیم من به دکتر قول دادم که پس از باز گشت از رمی جمرات و در چادر ها تصویر ارسالی از ان مراسم و بیانیه برائت را برای وی تقدیم کنم که متاسفانه این امر با شهادت این عزیز هیچ وقت محقق نشد . در این حال پیگیری ها برای یافتن این عزیز و حجاج دیگر در جریان است

ابتدا سعودی ها اعا می کنند که اصلا چنین کسی وارد عربستان نشده است . اما بنده با مراجعه به بخش گذرنامه بعه و در یافت کپی از صفحه ورد وی به عربستان و ارسال ان به تهران و سپس پخش از شبکه های مختلف داخلی و در نهایت رسانه های خارجی ، مهر بطلانی به این ادعای پوچ سعودی ها زده می شود .

سر انجا پس از ما ها که سعودی که ادعای بی خبری از رکن ابادی داشتند، با حضور خانواده وی در مکه و با دادن وسایل شخصی وی از جمله انگشتر کارت حج و ساعت از دفن وی در روز های اولیه حادثه منا خبر می دهند که با تلاش مقامات کشورما سرانجا پیکر دکتر رکن ابادی به ایران منتقل می شود .

بر اساس اخرین وضعیت پرونده فاجعه منا از سوی دادستان تهران در این فاجعه 465 نفر زائر ایرانی به شهادت رسیدند که اجساد 41 نفر در عربستان دفن شدند و پیکر 424 حاجی به ایران منتقل شد . در این حادثه همچنین بیش از دهها تن از حجاج ایرانی نیز مصدوم شدند . با گذشت یکسال از فاجعه کشتار حجاج در سرمین منا که یکی از تلخ ترین حوادث از نوع خود بشمار می رود ، بررسی ابعاد مختلف این فاجعه هر روز ابعاد خاصی بخود می گیرد . هنوز رژیم ال سعود مسئولیت این حادثه را بر عهده نگرفته است .و هیچ حرکتی را برای شفاف ساز ی موضوع حقوق این فاجعه بعمل نیاورده .

همانگونه که مقام معظم رهبری در بیانات اخیرشان در دیدار خانواده های شهدا ی منا فرمودنند باید یک کمیته حقیت یابی برای بررسی این فاجع ایجاد شود دولت های اسلامی باید در این امر و برای احقای حق جانباختگان خود از طرق مختلف به رژیم ال سعود فشار اورند . انچه که مسلم است اینکه حج یک فریضه واجب الهی است و اداره حرمین شرفین با توجه به بی کفایتی حکام ال سعود باید از سوی کشور های اسلامی صورت گیرد ، چرا که فاجعه منا و نیز فجایع پیش از ان در ایام حج نشان داداه است دولت عربستان صلاحیت برگزاری حج امن را ندارد .