جمعه ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۲ شهريور ۱۳۹۵ - ۲۰:۵۵

ماجرای یک فساد دیگر از زبان جهانگیری

معاون اول رییس جمهور با بیان اینکه پرچم مبارزه با فساد را اعتقادی برداشته‌ است، تاکید کرد: عده‌ای هر دروغی را جعل کردند تا شاید من را در راه مقابله با فساد وادار به عقب‌نشینی کنند.
کد خبر : ۳۱۸۹۲۳
صراط: معاون اول رییس جمهور با بیان اینکه پرچم مبارزه با فساد را اعتقادی برداشته‌ است، تاکید کرد: عده‌ای هر دروغی را جعل کردند تا شاید من را در راه مقابله با فساد وادار به عقب‌نشینی کنند.

به گزارش ایسنا، اسحاق جهانگیری در پایان سفر یک روزه خود به استان قزوین عصر امروز (سه شنبه) در کنار منتخبین این استان در دانشگاه آزاد واحد قزوین اظهار کرد: ما ایستاده‌ایم که این دولت قانون‌مدار باشد تا کشور قانون‌مند شود. عزم ما برای مبارزه با فساد جدی است هرچند عده‌ای هر دروغی را جعل کردند تا شاید من را در راه مقابله با فساد وادار به عقب‌نشینی کنند اما این پرچمی که من برداشته‌ام اعتقادی است چرا که می‌دانستم فساد در کشور سیستمی شده است.

وی با اشاره به پرونده فساد نفتی یادآور شد: هنوز ابعاد قضیه بابک زنجانی باز نشده اما حتی یک نفر از آن‌هایی که روی حقوق‌های میلیونی معرکه گرفتند نیامدند این قضیه را باز کنند. در حالی که می‌توان از این داستان ده‌ها فیلم ساخت و کتاب نوشت.

جهانگیری اضافه کرد: یک جوان با زد و بند دو میلیارد و 700 میلیون دلار که بخشی از آن نفت و بخشی از آن پول است را به دست آورده، مدعی شده که چون تحریم هستیم دلار را به من بدهید تا بین پیمانکارها توزیع کنم و بعد از آن مدعی شده که بانکم تحریم شده و نمی‌توانم توزیع کنم. در حالی که اصلا چنین مساله‌ای نبوده است.

وی ادامه داد: آن بانک که کاغذی بوده و باید مشخص شود چه کسانی نوشته‌اند و امضا کرده‌اند که این حجم از پول در اختیار این بانک قرار گیرد. ساده‌ترین مساله این است که این شخص اعدام شود. البته قبول داریم که باید مجازات شود ولی از آن مهم‌تر این است که این پول به کشور بازگردد و مساله مهم دیگر اینکه مشخص شود چطور چنین اتفاقی شکل گرفته است. آیا آن زنجیره پاره شده یا حلقه‌های این زنجیره هنوز هستند و همچنان ژست انقلابی می گیرند.

معاون اول رییس جمهور با اشاره به یک فساد اقتصادی دیگر خاطرنشان کرد: به خاطر آزرده نشدن خاطر مردم خیلی از مسائل را نمی‌گوییم. زمانی گروهی تصمیم گرفتند که در دوران تحریم از یکی از کشورهای خارجی پول بیاورند. در بانک مرکزی آنجا 130 میلیون دلار تحویل آن‌ها دادند و همان‌طور در هواپیما نشستند و وقتی به ایران بازگشتند 100 میلیون دلار به بانک مرکزی تحویل دادند. وقتی هم پرسیده می‌شود که 30 میلیون دلار چه شد می‌گویند نمی‌دانیم گم شده است. تا این لحظه هم گم شده است.