چهارشنبه ۰۵ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۳۱ مرداد ۱۳۹۵ - ۰۹:۴۶

يونسي: اصلاح‌طلبان از روی ناچاری حامی روحانی شدند

دستیار ویژه رئیس جمهوری در امور اقوام و اقلیت‌های دینی و مذهبی گفت: روحانی از ابتدا گزینه اول اصلاح‌طلبان نبود و این جریان سیاسی برای اینكه خود را در فضای سخت سیاسی كشور زنده نگه دارد از روحانی حمایت كرد.
کد خبر : ۳۱۸۳۹۱
يونسي: اصلاح‌طلبان از روی ناچاری حامی روحانی شدند
صراط: دستیار ویژه رئیس جمهوری در امور اقوام و اقلیت‌های دینی و مذهبی گفت: روحانی از ابتدا گزینه اول اصلاح‌طلبان نبود و این جریان سیاسی برای اینكه خود را در فضای سخت سیاسی كشور زنده نگه دارد از روحانی حمایت كرد.

به گزارش میزان، حجت الاسلام علی یونسی، دستیار ویژه رئیس جمهوری در امور اقوام و اقلیت‌های دینی و مذهبی امروز یکشنبه 31 مرداد 1395 گفت وگویی مشروح با روزنامه اصلاح طلب اعتماد داشته است که در ادامه برخی از مهمترین قسمت های آن را می خوانید:

* من معتقدم حسن روحانی در انتخابات سال آینده نه تنها موفق خواهد شد بلكه رای بیشتری از سال ٩٢ هم كسب خواهد كرد. در حقیقت در رقابت سال آینده اهرم حامیان دولت و طبقه‌ای كه از روحانی حمایت می‌كند بسیار تاثیرگذارتر از اهرم‌های مخالفان روحانی است. ما این توفیق ملی و نمایش قدرت را در هفتم اسفند و به ویژه تهران به خوبی دیدیم. همان اهرمی كه یك لیست را به طور كامل برنده تهران كرد در سال آینده هم روحانی را با رای بیشتر رییس‌جمهور می‌كند. البته مخالفان روحانی هم اهرم‌های دیگری دارند و شاید بخواهند به آنها فكر كنند اما چیزی كه روشن است آنها اهرمی به اسم حمایت اجتماعی ندارند و همین موضوع شكست آنها را قطعی خواهد كرد.

* عاقلانه‌ترین كار این است كه مخالفان دولت تلاش كنند با روحانی كنار بیایند و در فكر مطرح كردن یك نامزدی جدی برای رقابت نباشند.

* به هیچ عنوان به صلاح كشور نیست فضای انتخاباتی سال آینده به سمت دو قطبی شدن برود. انتخابات باید در كمال آرامش و دور از جنجال و تخریب و بی‌اخلاقی برگزار شود.

* تردیدی نیست كه بسیاری از مخالفان دولت تمایل دارند كه از هر اهرمی علیه دولت استفاده كنند اما شكر خدا كشور ما هم رهبری هوشمند دارد و هم قانون كه اجازه نمی‌دهد دیگران به میل خود عمل كنند و هر كاری كه دوست دارند بكنند.

* بحران‌های دولت اصلاحات راحت‌تر حل می‌شد زیرا آقای خاتمی اهرم‌های امنیتی بیشتری در اختیار داشت كه در حل مسائل و از سر گذراندن بحران‌ها به كمكش می‌آمد. از طرف دیگر دولت اصلاحات یك جریان قوی سیاسی را به طور كامل پشت سر خود داشت كه در مجلس هم حضور داشتند كه به كمك دولت می‌آمدند، در واقع دولت روحانی فاقد این دو عنصر است. در واقع خاتمی حمایت قاطع یك جریان پرقدرت سیاسی كشور را داشت و در واقع جریان اصلاح‌طلب از روی ناچاری از او حمایت نمی‌كرد بلكه آن دولت را برآمده و متعلق به خود می‌دانست و چنین عنصری می‌تواند یك رییس‌جمهور را در مقابل بحران‌ها قوی‌تر كند. اما روحانی فاقد چنین فاكتوری است.

* روحانی هرگز یك چهره اصلاح‌طلب نبوده و ادعای اصلاح‌طلبی نداشته است و همیشه به عنوان یك نیروی میانه و معتدل در فضای سیاسی كشور حضور داشته و اصلاح‌طلبان هم به دلیل فضای سیاسی كه در چند سال اخیر بر كشور حاكم شد و اتفاقاتی كه رخ داد و به اقتضای زمان، حامی روحانی شدند.

* روحانی از ابتدا گزینه اول اصلاح‌طلبان نبود و این جریان سیاسی برای اینكه خود را در فضای سخت سیاسی كشور زنده نگه دارد و به خاطر منافع ملی و نجات كشور از برخی بحران‌های اقتصادی و سیاسی و بین‌المللی، از روحانی حمایت كرد و به عقیده من به همین دو دلیل این حمایت همچنان ادامه خواهد داشت و همین حمایت برگ برنده روحانی در سال آینده خواهد بود چرا كه ملت ایران ثابت كرده است كه در شرایط عادی تمایلش به اصلاح‌طلبی همواره بیشتر از تندروی است و روحانی نیز شخصیتی معتدل و بسیار باتجربه و مرد دوران‌های سخت است.

* در واقع رمز موفقیت اصلاح‌طلبان در این است كه می‌دانند خواست و میل مردم به چه چیزی است. شاید اصلاح‌طلبان بیشتر از روی ناچاری و برای مصلحت و منافع ملی و بین‌المللی كشور، حامی روحانی شدند. اگرچه گفتمان روحانی اصلاح‌طلبانه است اما ملاحظاتی دارد كه همین ملاحظات است كه در واقع تفاوت دولت روحانی و خاتمی را در نگاه اصلاح‌طلبان، رقم می‌زند.

* روحانی ناچار است آرامش و تعادل را در كشور حفظ كند. فراموش نكنیم در چند سال گذشته چه اتفاق‌هایی رخ داده است و چه هزینه‌هایی به مردم و حاكمیت تحمیل شده. روحانی حق دارد ملاحظاتی داشته باشد تا آرامش كشور را حفظ كند هرچند این ملاحظات برای برخی حامیانش خوشایند نباشد.

* واضح‌تر از این نمی‌توانم بگویم اما روحانی نباید سیاستی را در پیش بگیرد كه بخش‌هایی از حاكمیت و نیروهای مسلح نگران شوند. این ملاحظات هم نقطه قوت روحانی است و شاید از منظر كسانی، نقطه ضعف او. توجه به این ملاحظات، ممكن است یك مقدار از آرای او را كاهش دهد، اما از سوی دیگر به طرف مقابل نشان می‌دهد كه دولت با توجه به منافع و امنیت ملی، همواره جانب اعتدال را رعایت می‌كند ولو به قیمت اینكه بخشی از پایگاه اجتماعی‌اش را از دست بدهد. اما این پایگاه اجتماعی كه به خاطر ملاحظه‌كاری‌اش ممكن است از دست برود، آنقدر نیست كه موقعیت او را در انتخابات آینده متزلزل كند زیرا جریان حامی روحانی این قابلیت را دارد كه مردم را برای حمایت از او بسیج كند.

* ممكن است حسن روحانی هرگز این مساله را بر زبان نیاورد اما عملكردش نشان می‌دهد كه او كاملا متوجه این قضیه است. گفتمان حسن روحانی بیش از هر گروه جناحی به اصلاح‌طلبان نزدیك است و همین مساله نشان می‌دهد كه او به‌خوبی می‌داند حمایت اصلاح‌طلبان و پایگاه اجتماعی‌شان نقش بسیار مهمی در پیروزی او داشته و در سال آینده هم نقش مهمی خواهند داشت.

*به باور من دولت باید به تلاش‌هایش سرعت ببخشد و به انتظارات جامعه در حوزه اقتصادی پاسخ بیشتری دهد. در همین فرصت باقیمانده دولت باید تحركات مشهودی را انجام دهد، تحركاتی كه نتیجه‌اش برای مردم ملموس‌تر باشد.

*انتظار دیگری از دولت می‌رود و آن در خصوص تغییرات مدیریت سیستم اجرایی است. رییس‌جمهوری باید مدیران ناموفق و ناهماهنگ خود را كنار بگذارد و دولت را فدای این مدیران ناموفق نكند. در واقع این توصیه من به دولت است و این ترمیم نباید دامنه‌اش تنها منحصر به كابینه باشد، بلكه باید در رده مدیران عالی هم این ترمیم صورت بگیرد. این مدیران ناموفق، ممكن است استاندار یا فرماندار باشند یا یك وزیر باشد. در واقع مدیرانی كه نتوانستند حداقل انتظارات مردم را برآورده كنند باید برای‌شان جایگزین تعیین شود.

*از سوی دیگر من معتقدم شخص رییس‌جمهور و وزرایش باید ارتباط خود را با جامعه و مردم بیشتر كنند. به باور من در فضای فعلی كشور مردم توقع دارند تا رییس‌جمهور در مورد مشكلات و موانعی كه بر سر راه برنامه‌ها و تحقق وعده‌هایش وجود دارد به مردم توضیح روشن و شفاف‌تری بدهد.

*متاسفانه تمام بار عملكرد دولت بر دوش شخص رییس‌جمهور است كابینه باید در این مورد یاری‌كننده رییس دولت تدبیر و امید باشد. اگر عملكرد دولت موفق باشد جریان اصلی حامی هم از او همچنان، حمایت خواهد كرد و با صدایی رسا خواهد گفت كه از یك عملكرد موفق حمایت می‌كند و تاثیر چنین حمایتی بی‌شك چند برابر خواهد بود.

* به نظر من مساله‌ای كه نه‌تنها برای دولت بلكه برای كشور هم خطرناك خواهد بود، این است كه در این چند ماه تا انتخابات، فضای كشور به سمت دوقطبی شدن پیش برود. دولت باید آرامش و امنیت روانی كشور را حفظ كند و آن را در راس همه امور خود قرار دهد. این موضوع حتی در مساله سیاست‌های خارجی ایران در منطقه هم صادق است. سیاست ایران باید حفظ آرامش در منطقه باشد و بر همین اساس باید تلاش كرد تا رابطه دوستی با كشورهای منطقه بیشتر تقویت شود و با سعودی‌ها هم به سمت تنش‌زدایی پیش برویم.

* بی شك مهم‌ترین اولویت دولت بیش از هر چیز خروج از ركود اقتصادی خواهد بود. با توجه به اینكه هرچه به انتخابات نزدیك شویم فضای سیاسی كشور هیجانی‌تر خواهد شد و عده‌ای هم به این موضوع دامن خواهند زد قطعا مهم‌ترین اولویت دولت در حوزه سیاسی حفظ آرامش جامعه خواهد بود. مخالفان دولت دوست دارند فضای سیاسی كشور ملتهب باشد و دولت نباید در این دام قرار بگیرد. به باور من در فضای امروز دم زدن از یك‌سری مسائل هر چند هم مهم و اساسی می‌تواند دمیدن در شعله‌ای باشد كه مخالفان برای ملتهب كردن فضا برپا كرده‌اند. سیاست دولت باید حفظ آرامش و دوری از التهاب باشد. دولت در گفتار و عملكردش مراقب باشد تا برای جامعه دینی، حاكمیت و نیروهای امنیتی نگرانی ایجاد نشود