شنبه ۰۸ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۶ شهريور ۱۳۹۰ - ۱۱:۰۱
هشتم شوال سالروز فاجعه تخريب قبرستان بقيع

فاجعه‌اي براي‌مسلمين نه‌فقط شيعيان!

هشتم شوال که در تاريخ اسلام به عنوان «روز هدم» ناميده مي‌شود، روزي است که به گفته بسياري از عالمان شيعه، بايد آن را «عاشوراي دوم» دانست، زماني که براساس فتواي عالمان وهابي و برخلاف نظر همه فرق اسلامي، قبور ائمه تشيع (س)، بزرگان اسلام و حتي شخصيت‌هاي برجسته اهل سنت – همانند خليفه سوم عثمان بن عفان ـ در قبرستان بقيع تخريب شد
کد خبر : ۳۱۸۳۴
هشتم شوال که در تاريخ اسلام به عنوان «روز هدم» ناميده مي‌شود، روزي است که به گفته بسياري از عالمان شيعه، بايد آن را «عاشوراي دوم» دانست، زماني که براساس فتواي عالمان وهابي و برخلاف نظر همه فرق اسلامي، قبور ائمه تشيع (س)، بزرگان اسلام و حتي شخصيت‌هاي برجسته اهل سنت – همانند خليفه سوم عثمان بن عفان ـ در قبرستان بقيع تخريب شد، اين اهانت تاريخي به مهمترين قبرستان اسلامي با گذشت بيش از يکصد سال هنوز داغي را بر دل شيعيان نهاده است که نمي‌توان آن را فراموش شده يافت، تمامي تلاش‌هاي عالمان شيعي در اين دوران براي قراردادن حداقل‌هايي مانند حتي يک سايبان بر روي مزار ائمه بقيع (س) نيز براساس اصرار بدون منطق عالمان وهابي بي‌نتيجه مانده است. آنچه مي‌خوانيد نگاهي علمي به مبناي استدلال وهابيون براي تخريب قبور و حرمت زيارت آنان دارد، استدلالي که همانند ديگر عقايد آنان نمي‌توان مبنايي ديني براي آن يافت و در کنار آن تلاش دارد تاريخ اين فاجعه ديني – و نه فقط شيعي – را تشريح کند، فاجعه‌اي که نه مبناي عقلي و فطري مي‌توان بر آن يافت نه دلايل ديني مي‌توان در منابع اهل سنت براي آن يافت. 


ساختن بنا بر قبور
از ديدگاه عالمان وهابي براساس تنها يك روايت موجود در كتاب «صحيح مسلم»‌، «مسجد قراردادن قبرستان‌ها و نماز خواندن در آنها و روشن کردن چراغ، آنها نيز به مفاد حديث ابن عباس ممنوع مي‌باشد. . . و اما توجه به سوي حجره نبوي(ص) در موقع دعا کردن، بهتر است که از اين عمل نيز جلوگيري بشود، چنان‌که از کتب معتبر استفاده مي‌شود، چون بهترين سمت‌ها، سمت قبله است و همچنين طواف بر قبور و بوسيدن و به‌طور کلي دست کشيدن به آنها اعمالي است حرام و ممنوع! و نيز ذکر خواندن و رحمت فرستادن در مواقع نامبرده همگي بدعت است» براساس همين فتوا قبور ائمه (س) در بقيع به همراه ديگر بقعه‌ها و زيارتگاه‌ها تخريب شده است. اما آن يك حديث ‌اين است: «حَدّثنا يحيى بن يحيى و ابوبکر ابى شَيبه و زُهبُر بنُ حرب. قال: يحيى اَخبرنا و قالَ الاخران، حدّثنا وکيعٌ عن سفيان عن حبيب بن اُبّى ثابت عن اَبى وائل عن ابى الّهياج الاسرى. قال لى على بن ابى طالب اَلا اَبْعَثُک على ما بَعَثنى عليه رسولُ الله (ص) أن لاتَدَعَ تِمْثا لاً الاّ طَمستَه و لاقبراً مُشْرِفاً الاّ سَوّيته». (صحيح مسلم، ج‏۳، ص‏۶۱)
درباره اين حديث بايد گفت اين حديث كه به عنوان «حديث ابي‌الهياج» شناخته مي‌شود، حديث ضعيفي است؛ چون در سلسله راويان آن، راويان غير ثقه وجود دارند که از جمله آنها وکيع و حبيب‏بن ابى‏ثابت از راويان سند اين حديث هستند كه هر دو آنان از نظر عالمان حديثي اهل سنت غير قابل اعتماد هستند حتي با فرض صحيح بودن آن نيز در دلالت حديث نيز جاى بحث و گفت‌وگو وجود دارد؛ چون «وَ لا قَبراً الاّ سوّيته» به معناى تخريب بناى قبور نيست بلکه به معناى مسطح کردن آن در مقابل تسنيم؛ يعنى بلند کردن قبر و بالا آوردن؛ آن است. ديگر آنکه اين حديث، به فرض صحّت سند، نمي‌تواند مدعاي وهابيان را اثبات کند؛ چون حديث مذکور، امر به مسطح کردن قبر مي‌کند و اين‌که آن را همانند پشت ماهي نسازند؛ کلمه مُشرِف در حديث به معناي بلندي بيش از حدّ است. از اين‌رو آن حضرت دستور داده تا قبرهاي بيش از حدّ بلند را مساوي کنند و کوتاه کنند، نه آن‌که قبر را تخريب کنند! بنابر اين به استناد اين روايت نمي‌توان فتوا به تخريب قبور داد همانگونه كه تمامي مذاهب پنجگانه اسلامي يعني حنفي، ‌شافعي، ‌مالكي، ‌حنبلي و شيعي بر ساختن قبر بالاتر از زمين اجماع دارند و حتي برخي از اين مذاهب بر مستحب بودن اين كار تأكيد كرده‌اند. همانگونه كه سيره تمامي مذاهب و فرق اسلامي در تاريخ يك هزار و ۴۰۰ ساله اسلامي و تا قبل از تأسيس فرقه وهابيت در ۲۰۰ سال پيش، ‌ساختن بقعه بر روي مزار موضوعي مورد تأكيد و نشانه‌اي بر احترام بزرگان ديني بوده است به طوري كه حتي هم‌اكنون نيز مزار بسياري از عالمان اهل سنت كه در ديگر كشورهاي عربي هستند داراي بقعه و زائراني از كشورهاي مختلف هستند كه به عنوان نمونه مي‌توان به قبر ابوحنيفه در بغداد اشاره كرد.
تاريخ تخريب قبور بقيع
اگر چه براي نخستين بار در سال ۱۲۲۰ تخريب قبور ائمه بقيع (س) توسط اولين دولت سعودي روي داد اما با شكست اين حكومت خودمختار توسط حاكمان عثماني، ‌اين بارگاه با شكوهي عظيم‌تر از قبل ساخته شد به طوري كه اين مركز، ‌پس از بازسازي به عنوان مكاني بسيار زيبا و مجلل در نگاه سياحان توصيف شده است: «يكي از گردشگران انگليسي در اين باره مي‌نويسد: «مدينه قبل از انهدام مجدد توسط وهابيان سعودي، شبيه استانبول و شهرهاي بسيار زيباي سياحتي جهان بازسازي ‌شده ‌بود». اما اين شكوه و عظمت با آغاز سومين دوره حكومت وهابيون به شيوه‌اي دردناك از بين رفت، ‌در دومين واقع تخريب بقيع، ‌در هشتم شوال سال ۱۳۴۴ براساس فتواي عالمان وهابي، ‌بقيع و تمامي بقعه‌هاي آن تخريب شد، ‌اين افراد حتي به فكر تخريب مزار رسول خدا (ص) نيز افتادند اما شدت اعتراض مسلمانان در كليه كشورها به ميزاني بود كه جرئت تعدي به اين مكان مقدس را نيافتند، ‌اما تخريب قبور براساس فتواي عالمان وهابي تنها محدود به عربستان نبود بلكه اين افراد بارها اقدام به تخريب بناهاي اسلامي و شيعي در ديگر كشورها نيز كردند». عثمان بن بشر از ديگر مورخان وهابي درباره حمله به كربلا چنين مي‌نويسد: «… گنبد روي قبر (يعني قبر امام حسين عليه‌السلام) را ويران ساختند و صندوق روي قبر را كه زمرد و ياقوت و جواهرات ديگر در آن نشانده بودند، برگرفتند و آنچه در شهر از مال و سلاح و لباس و فرش و طلا و نقره و قرآن‌هاي نفيس و جز آنها يافتند، غارت كردند و نزديك ظهر از شهر بيرون رفتند در حالي كه قريب به ۲۰۰۰ تن از اهالي كربلا را كشته بودند.» و عقيده انحرافي در سال‌هاي گذشته به تخريب بارگاه سامرا و حرمين امام هادي و امام حسن‌عسكري(ع) نيز توسعه يافته است.

سيد علي اصغر حسيني