صراط: با نزدیک تر شدن به انتخابات ریاست جمهوری کم کم آرایش انتخاباتی جریانات سیاسی مشخص تر و راهبردهای آنان در چند ماه آینده روشن تر میشود. در این بین اصلاحطلبان که با رصد اوضاع و شرایط از دو سال پیش دریافتهاند که گزینه قابل اتکایی برای عرضه و رای آوری ندارند، باید کما فی السابق وضعیت طفیلی دولت اعتدال بودن را تحمل کنند، وضعیتی که چندان خوشایند قاطبه اصلاح طلبان نیست.
در این میان شخصیت و خلق و خوی رئیسجمهور که پیشتر خود را متخصص امنیت ملی معرفی کرده بود، باعث میشود تا با تحلیل شرایط و نیاز مبرم اصلاحطلبان به وی، رفتاری کجدار و مریز با آنها داشته باشد و نقش یک ناپدری را برای آنان بازی کند. به گونهای که علی شکوری راد دبیر کل حزب اتحاد ملت از عدم عشق و علاقه اصلاحطلبان به روحانی خبر داده و حمایت از روحانی را یک حمایت کاملا عقلانی میداند. وی میگوید که این حمایت عاطفی نیست و عشق اینجا معنایی ندارد. ما ارزیابی میکنیم و میسنجیم و ادامه میدهیم.
در این بین، میانداری حزب اعتدال و توسعه (حزب رئیس جمهور) در مدیریت سیاسی دولت چندان به مذاق اصلاحطلبان خوش نیامده است. در این راستا بود که مجید محتشمی رئیس جبهه اصلاحطلبان با انتقاد از عملکرد اعتدالگرایان،گفت: «حزب اعتدال و توسعه اصلاً قابل وزنکشی با اصلاحطلبان و در جایگاه تعیین شرط و شروط برای این جبهه سیاسی نبوده و نخواهد بود.» همچنین وی میگوید: «به اعتقاد بنده حزب اعتدال و توسعه وزنی در بین جریانات سیاسی کشور ندارد.»
همه این مباحث زمانی جالب میشود که عملکرد اصلاحطلبان و دولت را در انتخابات مجلس شورای اسلامی مرور میکنیم. "علی صوفی" عضو شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان ضمن هشدار به حزب اعتدال و توسعه گفت: «با توجه به نقدهایی که اصلاحطلبان به عملکرد دولت تدبیر و امید و حزب اعتدال و توسعه دارند، باید در مورد موضعگیری این جناح در انتخابات ریاستجمهوری تصمیمگیری شود؛ خصوصاً عملکرد حزب اعتدال و توسعه در انتخابات مجلس شورای اسلامی و تشکیل فراکسیون امید مورد انتقاد اصلاحطلبان بود.» انتقاد علی صوفی به خالی کردن پشت عارف توسط دولت در جریان انتخاب ریاست مجلس و همچنین گنجاندن چهرههایی با پیشینه اصولگرایی به اصطلاح معتدل در لیست امید بود که بعد از انتخاب، به اعضای لیست امید پشت کرده و هر یک راه خود را رفتند.
بر این مبنا وضعیتی که هم اکنون اصلاحطلبان در آن قرار دارند، آنان را در مواجهه با روحانی و دولت یازدهم به چند دسته تقسیم میکند. در این بین با توجه به رابطه دو طرف که بر مبنای منفعت استوار است، گاه اختلافات معناداری به وجود میآید، اختلافاتی که از آن بوی قانع نبودن اصلاحطلبان به سهم خود و دلگیری از اعتدالیون میباشد. اختلافاتی که به شکل های مختلفی بروز می یابد.
الف- راهبرد سکوت
بسیاری از اصلاح طلبان در مواجهه با این سوال که برای انتخابات سال آینده ریاست جمهوری چه برنامهای دارند، راهبرد سکوت را برگزیده تا ضمن ارسال این پیام که اولا خیال روحانی بابت حمایت سال آینده اصلاح طلبان از او راحت نباشد و ثانیا تا جایی که ممکن است کفه ترازو در بده بستان سیاسی با وی را به نفع خود سنگینتر کنند.
محمدرضا عارف در خصوص جلسات اصلاحطلبان برای انتخابات سال 96 گفت: «هنوز شورایعالی سیاستگذاری نشستی ترتیب نداده و تصمیمی برای چگونگی ورود به انتخابات صورت نگرفته است. رئیس فراکسیون امید در مجلس شورای اسلامی در خصوص ورود به صحنه انتخابات ریاست جمهوری و کاندید شدن، گفت: «من هم عضوی از جریان هستم و بر اساس تصمیم و خرد جمعی عمل خواهیم کرد و هنوز در این بازه صحبتی نشده و نمیخواهم نظر شخصی داشته باشم»
محسن رهامی نیز میگوید: «اصلاحطلبان تاکنون نامزدی برای انتخابات ریاست جمهوری 96 معرفی نکردهاند! مواضع آقای روحانی به اصلاحطلبان نزدیک بوده و اصلاحطلبان در این سه سال از وی حمایت کردهاند.»
ب- راهبرد تهدید
محمدجواد حقشناس عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی در گفتگو با مهر ضمن بر شمردن سناریوهای مختلف اصلاحطلبان میگوید: اصلاحطلبان به گزینه غیرروحانی هم فکرکنند. اصلاحطلبان با توجه به سناریوهای جریان رقیب، باید گزینه دیگری غیر از روحانی نیز داشته باشند و در مورد آن فکر کنند.
همچنین سید فاضل موسوی نماینده اسبق مجلس در گفتگو با روزنامه آرمان خبر از آماده شدن 6 الی 7 نفر از درون اصلاحطلبان برای ورود به انتخابات ریاستجمهوری می دهد. وی با لحنی توصیه آمیز میگوید: روحانی باید قبل از اینکه کار از کار بگذرد، کاری کند و کار را به دقیقه 90 موکول نکند. دولت به اصلاحات لطماتی وارد کرده است.»
رسول منتجبنیا قائم مقام حزب اعتماد ملی نیز در گفتوگو با آرمان ضمن هشدار به روحانی در خصوص بازی با کارت اصولگرایان، تهدید میکند که اگر روحانی به اصولگرایان نزدیک شود، آلترناتیو معرفی میکنیم. وی همچنین میگوید ما در انتخابات 96 به هیچ کس چک سفید امضا نمیدهیم. حمایت اصلاحطلبان از آقای روحانی در سال 92 براساس یک رویکرد متعارف نبود بلکه به دلیل شرایط نامتعارف انتخابات بود.
ج- راهبرد حمایت
دستهای دیگر از اصلاحطلبان با وجود همه کم مهریهای دولت و شخص رئیسجمهور با این نظر که تا فرا رسیدن وضع مطلوب، وضع موجود بهترین گزینه است، به حمایت حداکثری از روحانی روی آورده اند. در این خصوص محمدرضا خاتمی نایب رئیس مجلس ششم در گفتگو با ایلنا میگوید: «روحانی گزینه اول و آخر اصلاحطلبان است و اگر ایشان در عرصه باشند، هیچ فرد دیگری از جریان اصلاحات نامزد نخواهد شد»
محمد عطریانفر عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران نیز معتقد است: «تکلیف اصلاح طلبان برای نامزد انتخابات 96 کاملا مشخص است و روحانی بدون تردید نامزد اصلاح طلبان برای انتخابات اینده می باشد.»
مرتضی مبلغ فعال سیاسی اصلاحطلب نیز با بیان اینکه اصلاحطلبان در حال بررسی شرایط انتخابات ریاستجمهوری هستند، گفت: «هر رییسجمهوری معمولا در دو دوره هشت ساله برای تکمیل برنامهها موفق به اخذ رای از مردم برای ریاست قوه مجریه میشود و اصلاحطلبان هم در همان راستا عمل میکنند.»
البته مجید محتشمی دبیر کل حزب آزادی، عدم وجود گزینه وزین در نزد افکار عمومی را مطرح می کند و میگوید: «فعلا بهترین گزینه روحانی است.»
حکیمیپور عضو اصلاحطلب شورای شهر تهران میگوید: «تاکنون موضوعی به صورت قطعی در بین اصلاحطلبان مطرح شده این است که آقای روحانی تنها گزینه اصلاحطلبان برای رقابتهای ریاستجمهوری آینده است و اصلاحطلبان به هیچ عنوان در مقابل آقای روحانی گزینه دیگری معرفی نخواهند کرد.» با این وجود اصلاحطلبان درباره چگونگی و استراتژی حمایت خود از آقای روحانی بحث و تبادل نظر خواهند کرد و با توجه به شرایط انتخابات و وضعیت رقبا استراتژی مناسب را انتخاب خواهند کرد.
کشتی سوراخ روحانی؛ مشکل اصلی اصلاح طلبان
کارنامه سه ساله دولت یازدهم، کارنامه قابل اتکایی نیست. به گونهای که خبرگزاری بلومبرگ در گزارشی به بررسی وضعیت اقتصاد ایران و وعده های روحانی پرداخته و مینویسد: «سرخوردگی در ایران در حال افزایش است چرا که تاکنون از شغل و پرداخت بهتر که به گفته دولت روحانی بااجرای برجام برای مردم فراهم خواهد شد، اثری دیده نشده است.»
بلومبرگ مینویسد: «این مشکل در شرایطی برای روحانی ایجاد شده است که وی خود را برای رقابت در دور بعدی انتخابات ریاست جمهوری ایران آماده میکند و یک نگرانی برای جامعه بینالمللی به وجود آمده است.» همچنین نتایج یک نظرسنجی که از سوی دانشگاه مریلند انجام شده است نشان می دهد که 74 درصد از کسانی که در این نظرسنجی شرکت کرده اند شاهد بهبود وضعیت زندگی خود نیستند. نزدیک به سه چهارم از کسانی که در این نظرسنجی شرکت کردهاند نیز معتقد هستند که روحانی در کاهش نرخ بیکاری در این کشور موفق نبوده است.
با همه این تفاسیر بود که محمدرضا تاجیک از فعالین اصلاحطلب زنگ خطر را برای دولت به صدا در آورده و میگوید: «اگر دولت آقای روحانی صدای پای آینده را نشنود تا قبل از انتخابات ریاستجمهوری توسط مخالفان چپ و راست میشود.» همچنین مهدی خزعلی نیز معتقد است: «روحانی به دلیل عملکرد نامطلوب سه سال اخیر خود در جایگاه ریاستجمهوری و عدم پیگیری وعدههایش به شدّت در انتخابات 96 ضربهپذیر خواهد بود، او باید در ده ماه آینده به خودش بیاید و چارهای بیاندیشد.»
احمد شیرزاد از اعضای حزب منحله مشارکت نیز با جدا کردن حساب اصلاح طلبان از دولت میگوید: «دولت آقای روحانی دولت اصلاحطلبان نیست. اصلاحطلبان مسئولیت حمایت از دولت را برعهده میگیرند اما مسئولیت هر آنچه در دولت رخ میدهد را برعهده نمیگیرند.»
بر این مبنا اصلاح طلبان خود نیز در پارادوکسی گرفتار شده اند که هم نتایج ضعیف دولت به پای آنان نوشته می شود و هم اینکه چندان بهره دندان گیری از دولت نبرده اند.
با همه این احوالات آقای هاشمی رفسنجانی و جریان حامی وی که پیشتر و بارها رای آوری حسن روحانی را مدیون حمایت رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام از او دانسته و حتی شخص هاشمی رفسنجانی تاکید کرده بود که در صورت عدم حمایتش از روحانی، وی تنها 3 درصد رای داشت و با حمایت او این 3 درصد تا 50 درصد افزایش یافته است. وی در سومین روز از سی و سومین اجلاس مدیران و رؤسای آموزش و پرورش میگوید: «من مطمئن هستم که در دوره دوم دولت روحانی این مشکلات حل خواهد شد. با این حمایت هاشمی از روحانی، باید منتظر بود که اختلافات مثل گذشته و با دادن قربانی و چشم پوشی از خواستهها حل خواهد شد یا اعضای حزب اعتدال و توسعه حاضر به قائل شدن سهمی بیشتر برای اصلاح طلبان خواهند بود.»