صراط: دو قاتل که 20 سال قبل زن جوانی را به خاطر سرقت 10 هزار تومان به قتل رسانده بودند، سرانجام با رضایت اولیا دم از قصاص رهایی یافتند.
به گزارش میزان، 31 فروردین ماه سال 74 بود که ماموران انتظامی در جریان یک فقره قتل در خانه ای در منطقه شهرآرا قرار گرفته و به آنجا مراجعه کردند. در همان تحقیقات اولیه مشخص شد که زنی حدودا سی ساله در خانه خود با بند کابل تلویزیون خفه شده و قاتل یا قاتلان با انگیزه سرقت این زن را به قتل رسانده اند.
در بررسی های محلی مشخص شد زن جوان با مردی غریبه رابطه داشته و این مرد نیز هر روز به دیدن او می آمد. پس از ثبت این اطلاعات در پرونده، تلاش های پلیسی برای دستگیری قاتل آغاز و مرد آشنا به عنوان مظنون جنایت بازداشت شد.
مرد جوان پس از انتقال به اداره پلیس در بازجویی ها مدعی شد: عسل را از چند سال قبل می شناختم اما چند ماهی است که هیچ رابطه ای با او ندارم.
در حالیکه مرد جوان به نام ناصر همچنان منکر قتل زن تنها بود، 23 مهرماه 74 مردی با مراجعه به دایره جنایی خود را به عنوان قاتل زنی بیگناه معرفی کرد. این فرد با هویت پیمان در اظهارات خود مدعی شد که من و عسل از یک سال پیش با هم آشنا شدیم. آن زمان من در کبابی معروفی در شهرآرا کار می کردم تا اینکه از کار به دلیل اعتیاد شدیدم به تریاک اخراج شدم. پس از آن به کبابی در منطقه سی متری جی رفتم و دوباره در آنجا مشغول به کار شدم. در این مدت رابطه ام را با عسل حفظ کرده بودم و هر از گاهی با هم بیرون می رفتیم.
مرد جوان ادامه داد: چندی بعد از او خواستم اجازه دهد امیر دوستم نیز به خانه اش بیاید که قبول کرد. بعد از اینکه دوستم به خانه عسل آمد متوجه شد او زن پولداری است. بعد از چند بار رفت و آمد امیر نقشه قتل عسل را کشید. با هم به خانه او رفته و با کابل آنتن او را خفه کردیم. بعد هم با سرقت 10 هزار و 500 تومان به همراه یک دستگاه ویدیو و مقداری طلا و گردنبند فرار کردیم.
پس از این به دستور بازپرس پرونده، تلاش های پلیسی برای دستگیری قاتل دیگر به جریان افتاد تا اینکه امیر نیز دستگیر شد. زمانیکه او در برابر بازپرس پرونده قرار گرفت گفت: ماجرای قتل و سرقت را من با پیمان در میان گذاشتم. زمانیکه برای خوردن شام به آنجا رفتیم من دو دستکش آشپزخانه خریدم که اثر انگشت مان بر روی در و دیوار خانه نماند و زمانی که وارد خانه شدیم پیمان دست و پای او را گرفت و نگذاشت عسل سر و صدا راه بیندازد.
با اینحال او عصبانی بود و فهمیدم که دو بار دست پیمان را از روی صورتش کنار زد. من که دیدم اینگونه است کابل تلویزیون را برداشتم و دست و پای مقتول را با آن بستم که پس از آن با تکه دیگر کابل او را خفه کردیم. هر دوی ما دستکش دستمان کرده بودیم تا شناسایی و دستگیر نشویم اما پیمان خود را معرفی کرد و راز جنایت عسل برملا شد.
پس از اعتراف صریح هر دو متهم به قتل زن تنها، کیفر خواست پرونده با دستور بازپرس صادر شد و هر دو متهم در دادگاه در برابر قضات قرار گرفتند تا حکم پرونده شان صادر شود. هر دو متهم به دلیل قتل به یکبار قصاص محکوم شدند و پس از آن حکم آنها در دیوانعالی کشور نیز به تایید رسید.
با گذشت 20 سال از وقوع قتل توسط دو پسر جوان، سرانجام خانواده مقتول با مراجعه به شعبه اجرای احکام دادسرای امور جنایی در برابر دادیار دشتبان، سرپرست اجرای احکام دادسرا اعلام کردند از قصاص قاتلان فرزندشان گذشت خواهند کرد تا به آنها فرصت زندگی دوباره بدهند.
به گزارش میزان، 31 فروردین ماه سال 74 بود که ماموران انتظامی در جریان یک فقره قتل در خانه ای در منطقه شهرآرا قرار گرفته و به آنجا مراجعه کردند. در همان تحقیقات اولیه مشخص شد که زنی حدودا سی ساله در خانه خود با بند کابل تلویزیون خفه شده و قاتل یا قاتلان با انگیزه سرقت این زن را به قتل رسانده اند.
در بررسی های محلی مشخص شد زن جوان با مردی غریبه رابطه داشته و این مرد نیز هر روز به دیدن او می آمد. پس از ثبت این اطلاعات در پرونده، تلاش های پلیسی برای دستگیری قاتل آغاز و مرد آشنا به عنوان مظنون جنایت بازداشت شد.
مرد جوان پس از انتقال به اداره پلیس در بازجویی ها مدعی شد: عسل را از چند سال قبل می شناختم اما چند ماهی است که هیچ رابطه ای با او ندارم.
در حالیکه مرد جوان به نام ناصر همچنان منکر قتل زن تنها بود، 23 مهرماه 74 مردی با مراجعه به دایره جنایی خود را به عنوان قاتل زنی بیگناه معرفی کرد. این فرد با هویت پیمان در اظهارات خود مدعی شد که من و عسل از یک سال پیش با هم آشنا شدیم. آن زمان من در کبابی معروفی در شهرآرا کار می کردم تا اینکه از کار به دلیل اعتیاد شدیدم به تریاک اخراج شدم. پس از آن به کبابی در منطقه سی متری جی رفتم و دوباره در آنجا مشغول به کار شدم. در این مدت رابطه ام را با عسل حفظ کرده بودم و هر از گاهی با هم بیرون می رفتیم.
مرد جوان ادامه داد: چندی بعد از او خواستم اجازه دهد امیر دوستم نیز به خانه اش بیاید که قبول کرد. بعد از اینکه دوستم به خانه عسل آمد متوجه شد او زن پولداری است. بعد از چند بار رفت و آمد امیر نقشه قتل عسل را کشید. با هم به خانه او رفته و با کابل آنتن او را خفه کردیم. بعد هم با سرقت 10 هزار و 500 تومان به همراه یک دستگاه ویدیو و مقداری طلا و گردنبند فرار کردیم.
پس از این به دستور بازپرس پرونده، تلاش های پلیسی برای دستگیری قاتل دیگر به جریان افتاد تا اینکه امیر نیز دستگیر شد. زمانیکه او در برابر بازپرس پرونده قرار گرفت گفت: ماجرای قتل و سرقت را من با پیمان در میان گذاشتم. زمانیکه برای خوردن شام به آنجا رفتیم من دو دستکش آشپزخانه خریدم که اثر انگشت مان بر روی در و دیوار خانه نماند و زمانی که وارد خانه شدیم پیمان دست و پای او را گرفت و نگذاشت عسل سر و صدا راه بیندازد.
با اینحال او عصبانی بود و فهمیدم که دو بار دست پیمان را از روی صورتش کنار زد. من که دیدم اینگونه است کابل تلویزیون را برداشتم و دست و پای مقتول را با آن بستم که پس از آن با تکه دیگر کابل او را خفه کردیم. هر دوی ما دستکش دستمان کرده بودیم تا شناسایی و دستگیر نشویم اما پیمان خود را معرفی کرد و راز جنایت عسل برملا شد.
پس از اعتراف صریح هر دو متهم به قتل زن تنها، کیفر خواست پرونده با دستور بازپرس صادر شد و هر دو متهم در دادگاه در برابر قضات قرار گرفتند تا حکم پرونده شان صادر شود. هر دو متهم به دلیل قتل به یکبار قصاص محکوم شدند و پس از آن حکم آنها در دیوانعالی کشور نیز به تایید رسید.
با گذشت 20 سال از وقوع قتل توسط دو پسر جوان، سرانجام خانواده مقتول با مراجعه به شعبه اجرای احکام دادسرای امور جنایی در برابر دادیار دشتبان، سرپرست اجرای احکام دادسرا اعلام کردند از قصاص قاتلان فرزندشان گذشت خواهند کرد تا به آنها فرصت زندگی دوباره بدهند.
