پنجشنبه ۰۶ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۵ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۰:۰۱

احمدی‌روشن: مانباید محتاج دشمنان باشیم

مصطفی به همکاران گفته بود شک نکنید وقتی به تولید ۲۰ درصد غنی‎سازی اورانیوم برسیم استکبار جهانی بیکار نخواهد نشست و یکی یکی بچه‎ها را ترور خواهد کرد.
کد خبر : ۳۱۲۷۲۸
صراط: مصطفی احمدی‌روشن، معاون بازرگانی سایت هسته‎ای نطنز بود که پس از خروج از منزل در ساعت 8:30 صبح روز 21 دی ماه سال 1390، توسط یک موتور سیکلت سوار، در خیابان گل نبی تهران (میدان کتابی)، ترور شد.حالا بعد از گذشت پنج سال از ترور مصطفی، پدرش می‎گوید که دولتی‎ها او را تخطئه می‎کنند و اجازه سخنرانی به او نمی‎دهند.

آنچه در ادامه می‎خوانید مشروح مصاحبه پنجره با پدر شهید احمدی‌روشن است:

لطفا کمی درباره روند زحماتی که آقا مصطفی کشیدند تا توانستند در آن جایگاه علمی قرار بگیرند توضیح دهید.
همان‎طور که می‎دانید در سال 82 تا 84 رکودی در مسائل هسته‎ای در کشورمان به‎وجود آمد؛ آن زمان گذشت تا اینکه در سال 84 دیدیم که حضرت آقا فرمودند که کسانی که باعث شدند سایت هسته‎ای نطنز پلمب شود بروند و این پلمب‎ها را بشکنند و به نوعی ایشان به بچه‎ها دستور دادند که این اقدامات را در دستور کار قرار دهند تا در جهت جبران مسئله رکود هسته‎ای، اقداماتی صورت بگیرد.

لذا این بچه‎ها بودند که اقدامات لازم را در این رابطه صورت دادند؛ یعنی مصطفی در کنار همکاران متعهد و متخصص خود تصمیم گرفت تا در این عرصه ورود کند.

به‎نظر شما چه شد که این روحیه در مصطفی و دیگر بچه‎ها به‎وجود آمد؟
می‎شود اسم این را بصیرت و ولایت‌مداری گذاشت؛ آن‎ها قصد داشتند که منویات مقام معظم رهبری و حرف رهبری زمین نماند.

حس غرور ملی و وطن‌پرستی آقا مصطفی در این قضیه چقدر تاثیر داشت؟
البته این قضیه هم سهم بسزایی داشت؛ مخصوصا اینکه مصطفی عقیده داشت که ما نباید محتاج دشمنان باشیم و این را همیشه می‎گفت، و به نوعی این موضوع یکی از خط قرمز‎‎های مصطفی بود و معتقد بود که در کنار صنعت سانتریفیوژ‎ها که می‎توانیم در داخل کشور آن را تولید کنیم، آن چیزی را هم که توان تولیدش را نداریم باید تلاش کنیم تا به آن دست پیدا کنیم، تا از خارج نیاید.

زمانی که آقا مصطفی متوجه شد که ایران توانمندی لازم در زمینه غنی‎سازی پیدا کرده و می‎تواند انرژی هسته‎ای داشته باشد چه حسی داشت؟
آن زمان یادم هست که مصطفی خیلی خوشحال بود و برایش مسلم بود که بچه‎ها و همکارانش به غنی‌سازی 20 درصد دست پیدا می‎کنند. حتی به آن‎‎ها گفته بود شک نکنید وقتی به تولید 20 درصد غنی‎سازی اورانیوم برسیم استکبار جهانی بیکار نخواهد نشست و یکی یکی بچه‎ها را ترور خواهد کرد.

یعنی موضوع ترور را پیش‎بینی کرده بود؟
بله پیش‎بینی کرده بود.

در مورد تهدیداتی که می‎شد هم آیا به شما چیزی گفته بود؟
مصطفی این مسئله را به منزل انتقال نمی‎داد؛ چراکه دوست نداشت ما دغدغه خاطر داشته باشیم، ولی واقعیت این بود که خودش خطرات را احساس می‎کرد، مخصوصا اینکه همیشه موبایلش و رفت و آمدهایش در حدود سه سال تحت کنترل بود؛ لذا این مسئله برایش مسلم شده بود که در خطر است.

به‎نظر شما چرا با وجود همه این مسائل، باز هم حاضر شد که خطرات را قبول کند؟
یکی از حرف‎‎هایی که همیشه مصطفی می‎زد این بود که می‎گفت: «ترسو مرد».
مصطفی فردی بود که از این چیز‎ها هراسی نداشت و تکیه کلامش این بود که هر کسی چهار لیتر بیشتر خون ندارد و اگر این خون را در راه وطنش بدهد، چیز زیادی نداده است.

در مورد فشار‎هایی که سال‎‎های آخر بر شما وارد شد کمی توضیح دهید؟
از زمان روی کار آمدن دولت اعتدال و امید بر اثر موضع‌گیری‎‎ها و تردید‎‎هایی که ما نسبت به عملکرد دولت داشتیم، این‎ها ما را تخطئه کردند؛ مخصوصا از اول سال 94. بچه‎‎های دانشگاه به ما لطف دارند و از آنجایی که ما را پدر یکی از متخصصین هسته‎ای می‎دانند و ما هم احساس می‎کنیم بچه‎‎های دانشجو مثل مصطفی هستند، از ما دعوت می‎کنند تا در دانشگاه حضور یابیم، ولی دولتی‎ها، خصوصا روسای دانشگاه‎‎ها و فرمانداران و استاندار‎ها اجازه نمی‌دهند؛ تا‎کنون، دست‌کم 20 مراسم را، که قرار بود برویم و برای بچه‎‎های خودمان صحبت کنیم، لغو کرده‌اند.

در این مدتی که گذشته چه خبری بیشتر از همه خوشحالتان کرده است؟
بیشترین خبری که ما را خوشحال کرد؛ یکی اسارت تفنگ‌داران آمریکا توسط نیروی دریایی سپاه پاسداران بود.
هم‎چنین این موضوع که حضرت آقا با مدیریت خاص خود طوری رفتار کردند که مستضعفان جهان و کشور‎هایی که مورد غضب استکبار جهانی بودند، مثل سوریه، یمن و حزب‎الله لبنان، تحت حمایت ایران واقع شدند. برای ما باعث خوشحالی است.

تلخ‎ترین خبری که شنیدید چه بود؟
احمدی روشن: تلخ‎ترین خبر، مسئله برجام نافرجام بود؛ مقام معظم رهبری هم بار‎ها فرمودند در قبال آن چیزی که پیش پرداخت داده‎ایم هنوز چیزی نگرفته‎ایم و چیزی از این رهگذر عاید ما نشده است.