دوشنبه ۱۰ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۳ ارديبهشت ۱۳۹۵ - ۱۷:۴۲

دلیل نام‌گذاری اعمال ام‌داوود چیست؟

ام داوود مادر هم شیر و رضاعی امام صادق (ع) است . داستان اعمال نیمه رجب و دعای معروف به ام داوود که شیخ صدوق ، شیخ طوسی ، علامه مجلسی و سید بن طاووس ، آن را از نظر سند معتبر ،واز نظرتاثیر برای رسیدن به حاجت ،رفع گرفتاری ها و برطرف شدن ظلم و ستم دیگران مجرب شناخته اند بدین قرار است.
کد خبر : ۲۹۴۶۱۱
صراط: ام داوود مادر هم شیر و رضاعی امام صادق (ع) است . داستان اعمال نیمه رجب و دعای معروف به ام داوود که شیخ صدوق ، شیخ طوسی ، علامه مجلسی و سید بن طاووس ، آن را از نظر سند معتبر ،واز نظرتاثیر برای رسیدن به حاجت ،رفع گرفتاری ها و برطرف شدن ظلم و ستم دیگران مجرب  شناخته اند بدین قرار است :

به گزارش فردانیوز، فاطمه ،مادر داوود پسرزاده امام حسن مجتبی (ع)و مادر رضاعی امام صادق (ع) روایت کرده است : منصور دوانیقی ،لشکری به مدینه فرستاد ،وبا محمدبن عبدالله بن حسن مثنی جنگید ،او و برادر او ابراهیم را کشت ،عبدالله محض پدر محمدو ابراهیم را با تعدادی از سادات حسنی دستگیر و اسیر کردند ،و به بند و زنجیر کشیده بودند ، و فرزند من داوود هم در میان آنها بود ،که او را از 
مدینه به بغداد منتقل کردند ،و به سیاه چال زندان انداختند !

حادثه دستگیری و زندان بودن فرزندم ،که از او اطلاعی نداشتم ،و گاهی غم خبر مرگ او را به من می دادند ، برایم بسیار تلخ و درد ناک بود و روزگارم با اشک و آه و گریه می گذشت ،و حتی برای رفع مشکل خود ،و اندوه جانکاهی که با آن دست به گریبان بودم ،از اشخاص صالح و مومن در خواست می کردم ،برای رفع ناراحتیم دعا کنند .

اما از دعای آنان هم نتیجه ای نگرفتم ،در حالی که از فرزند اسیر و زندانیم ،هرروز خبر تلخ و درد ناکی دریافت می کردم . به هر حال روزگار من با سختی و تلخی دردناکی می گذشت و شب و روزی نداشتم ،وبرای دیدار فرزندم ،دنبال هر راه چاره ای می گشتم ، یک روز با خبر شدم امام صادق (ع) که با فرزندم داوود از من شیر خورده بود ،بیمار شده است ، به دیدن او شتافتم ،از آن حضرت عیادت کردم ،هنگامی که می خواستم از حضورش مرخص شوم ، فرمود : از داوود ،خبر تازه ای نداری ؟

با شنیدن نام داوود داغ من تازه شد ،اشکم سرازیر شد ، وبا آه درد آلودی گفتم : مولای من ! فدایت شوم داوود کجاست ؟ مدت زیادی است از او خبری ندارم ،فرزندم در عراق زندان است ومن از دوری او و سرنوشت نامعلومش سخت در عذاب و ناراحتی هستم ،از شما که برادر رضاعی او هستید ،تقاضا می کنم برای نجات و آزادی او دعا کنید .

امام صادق (ع) با مشاهده وضع نگران کننده من ، فرمود : چرا تا کنون از دعای استفتاح غفلت کرده ای ؟ مگر نمی دانی که به وسیله این دعا ،درهای آسمان گشوده می شود ؟ و فرشتگان الهی دعا کننده را مژده اجابت می دهند ،هیچ حاجتمند و درد مند و دعا کننده ای مایوس نمی شود ،و خداوند هم پاداش این دعا را بهشت قرار داده است ؟ .

از حضرت سوال کردم : ای مولای من ! آن دعا چیست ؟ و آداب آن چگونه است ؟

امام صادق (ع) فرمود : ای مادر داوود ماه محترم رجب نزدیک است و در این ماه مبارک دعا مستجاب می گردد ،همین که ماه رجب رسید ، سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم آن را ،که ایام بیض و شبانه روز نورانی نام دارد ،روزه بگیر ،نزدیک ظهر پانزدهم غسل کن ،هشت رکعت نماز با رکوع و سجود دقیق و حساب شده انجام بده .
 آن گاه حضرت دستور کامل اعمال و آداب دعای مخصوص را را به او تعلیم داد .

ام داوود می گوید : من دستور آن حضرت را درباره آن دعا و اعمال به طور دقیق یادداشت کردم ،و محضر او را ترک گفتم ، تا این که ماه رجب فرا رسید ،و دستور های امام را برطبق آن چه فرموده  بود ،د رهمان روز ها عملی کردم ،شب شانزدهم از نیمه گذشته بود ،پیغمبر (ص) و جمعی از فرشتگان و پیامبران و صالحانی را که برای آنها دعا و رحمت فرستاده بودم ، در خواب دیدم ،رسول خدا (ص) به من فرمود : ای ام داوود این جماعتی را که مشاهده می کنی ،شفیعان تو هستند .
برای تو دعا کرده اند و مژده می دهند که ،حاجت تو برآورده شده است ،خداوند تو را مشمول رحمت خود قرار داده ،محفوظ می دارد ، فرزند تو را هم حفظ می کند ،و او را سالم به آغوش تو برمی گرداند .

از فاصله زمانی که پیغمبر به من مژده آمدن فرزندم را داده بود ، به اندازه ای که یک سوار تیز رو بتواند از عراق به مدینه آید ،گذشته بود که ناگاه در خانه باز شد ،و فرزندم وارد شد.

هنگامی که از وضع روزگار و نحوه آزادی او جویا شدم ،برایم توضیح داد : مادر ! من در زندان بغداد بودم ،دست و پایم را به بند کشیده بودند ، در فشار بند های آهنین و زندان تنگ و تاریک ، روزگار تلخ و درد ناکی داشتم ، اما همین که نیمه رجب گذشت ، شب شانزدهم در خواب دیدم ، بلندی ها و ناهمواری ها ی زمین برایم هموار شده ، وترا که روی قطعه حصیری نشسته بود ی ونماز می خواندی و برایم دعا می کردی واطراف ترا چند نفر گرفته و بادست و سر بسوی آسمان ، در حال تسبیح وذکر خدا بودند ، می توانم ببینم . به هر حال ،من آن صحنه را در خواب دیدم ،و آن شخصیت نورانی را هم که فهمیدم جد ما رسول خداست مشاهده کردم ،و به من هم فرمود : ای پسر پیر زن صالح !ناراحت نباش ، خداوند دعای مادرت را در حق تو مستجاب گردانیده است .

همین که از خواب بیدار شدم ،ماموران منصور دوانیقی به زندان آمدند ،سراغ مرا گرفتند ، همان شبانه مرا نزد او بردند .

او دستورداد غل و زنجیر از دست و گردنم باز کردند ، مبلغ ده هزار دینار به من داد ، مهربانی و شفقت کرد ،ماموران او همان شبانه مرا به شتری سوار کردند ،و به مدینه رسانیدند !

فاطمه ، یعنی ام داوود می گویند : آن گاه داوود را نزد امام صادق (ع) بردم ،و آن حضرت برای فرزندم توضیح داد : علت آزادی تو از زندان این بود که ، منصور دوانیقی علی (ع) را در خواب دیده بود ، و آن حضرت فرموده بود : اگر فرزند مرا آزاد نکنی ، ترا در آتش خواهم انداخت ،منصور هم در حالی که لهیب آتش را نزد خود مشاهده می کرد ،ناچار به آزادی تو اقدام کرد !

و نحوه انجام این عمل  بنابر آنچه در كتاب «مصباح» شيخ آمده چنين است: چون بخواهد اين عمل را بجا آورد، روزهاى سيزدهم، چهاردهم و پانزدهم را روزه بدارد، سپس در روز پانزدهم هنگام ظهر غسل كند و چون وقت ظهر داخل گردد، نماز ظهر و عصر را با ركوع، و سجود نيكو بجا آورد، در جايى خلوت كه چيزى او را مشغول نكند، و كسى با او سخن نگويد.

چون از نماز فراغت يابد، رو به جانب قبله كند، و سوره «حمد» را صد مرتبه و سوره «توحيد» را نيز صد مرتبه و «آية الكرسى» را ده مرتبه بخواند، و بعد از اينها قرائت كند سوره هاى «انعام، بنى اسرائيل (اسراء) ، كهف، لقمان، يس، صافات، حم سجده، حمعسق، حم دخان، فتح، واقعه، ملك، ن، اذا السّماء انشقّت» و پس از آن را تا آخر قرآن، و چون از اينها فارغ شود، درحالیكه رو به قبله میباشد بگويد:
صَدَقَ اللَّهُ الْعَظِيمُ الَّذِي لا إِلَهَ إِلا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِكْرَامِ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ الْحَلِيمُ الْكَرِيمُ الَّذِي لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْ ءٌ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ الْبَصِيرُ الْخَبِيرُ شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَ الْمَلائِكَةُ وَ أُولُوا الْعِلْمِ قَائِما بِالْقِسْطِ لا إِلَهَ إِلا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ وَ بَلَّغَتْ رُسُلُهُ الْكِرَامُ وَ أَنَا عَلَى ذَلِكَ مِنَ الشَّاهِدِينَ اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ وَ لَكَ الْمَجْدُ وَ لَكَ الْعِزُّ وَ لَكَ الْفَخْرُ وَ لَكَ الْقَهْرُ وَ لَكَ النِّعْمَةُ وَ لَكَ الْعَظَمَةُ وَ لَكَ الرَّحْمَةُ وَ لَكَ الْمَهَابَةُ وَ لَكَ السُّلْطَانُ وَ لَكَ الْبَهَاءُ وَ لَكَ الامْتِنَانُ وَ لَكَ التَّسْبِيحُ وَ لَكَ التَّقْدِيسُ وَ لَكَ التَّهْلِيلُ وَ لَكَ التَّكْبِيرُ وَ لَكَ مَا يُرَى وَ لَكَ مَا لا يُرَى وَ لَكَ مَا فَوْقَ السَّمَاوَاتِ الْعُلَى

راست فرمود خداى بزرگ كه معبودى جز او نيست، خداى زنده و به خود پاينده، داراى بزرگى و بزرگوارى، مهربان و بخشنده، بردبار و كريم، كه چيزى همانند او نيست، و او شنواى داناى بيناى آگاه است، گواهى داد خدا خدايى كه معبودى جز او نيست و فرشتگان و صاحبان دانش هم گواهان وحدانيّت اويند و اينكه بر پا دارنده عدالت است، معبودى جز او كه عزيز حكيم است، نيست، و پيامبران بزرگوارش اين حقيقت را به مردم رساندند، و من بر اين واقعيت از گواهانم، خدايا! تنها برای توست، سپاس و بزرگوارى و عزّت و افتخار، و چيرگى، و نعمت، و عظمت، و رحمت، و هيبت، و سلطنت، و زيبايى، و نعمت بخشى، و تنزيه، و تقديس، و يكتايى، و بزرگى، و ديدنيها و ناديدني ها، و آنچه بر فرازآسمان هاى بلند است

وَ لَكَ مَا تَحْتَ الثَّرَى وَ لَكَ الْأَرَضُونَ السُّفْلَى وَ لَكَ الْآخِرَةُ وَ الْأُولَى وَ لَكَ مَا تَرْضَى بِهِ مِنَ الثَّنَاءِ وَ الْحَمْدِ وَ الشُّكْرِ وَ النَّعْمَاءِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى جَبْرَئِيلَ أَمِينِكَ عَلَى وَحْيِكَ وَ الْقَوِيِّ عَلَى أَمْرِكَ وَ الْمُطَاعِ فِي سَمَاوَاتِكَ وَ مَحَالِّ كَرَامَاتِكَ الْمُتَحَمِّلِ لِكَلِمَاتِكَ النَّاصِرِ لِأَنْبِيَائِكَ الْمُدَمِّرِ لِأَعْدَائِكَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مِيكَائِيلَ مَلَكِ رَحْمَتِكَ وَ الْمَخْلُوقِ لِرَأْفَتِكَ وَ الْمُسْتَغْفِرِ الْمُعِينِ لِأَهْلِ طَاعَتِكَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى إِسْرَافِيلَ حَامِلِ عَرْشِكَ وَ صَاحِبِ الصُّورِ الْمُنْتَظِرِ لِأَمْرِكَ الْوَجِلِ الْمُشْفِقِ مِنْ خِيفَتِكَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى حَمَلَةِ الْعَرْشِ الطَّاهِرِينَ

و آنچه در اعماق زمين است و زمينهای فروتر، و آخرت و دنيا، و آنچه به آن خشنود شوى از ثنا و ستايش و سپاس و نعمتها، خدايا! بر جبرئيل درود فرست آن فرشته امين بر وحيت، و نيرومند بر انجام فرمانت و فرمانبردار در آسمان ها و جايگاه هاى كرامتت، حمل كننده كلماتت، ياور پيامبرانت، نابود كننده دشمنانت، خدايا بر ميكائيل درود فرست آن فرشته رحمتت، آفريده براى نمايش رأفتت، و آمرزش خواه و ياور اهل طاعتت، خدايا! بر اسرافيل درود فرست آن فرشته حمل كننده عرشت، و صاحب صور (شيپور) قيامت، آن چشم به راه فرمانت، انديش ناك و بيمناك از هراست، خدايا درود فرست بر حاملان عرش، آن حاملان پاك نهاد

وَ عَلَى السَّفَرَةِ الْكِرَامِ الْبَرَرَةِ الطَّيِّبِينَ وَ عَلَى مَلائِكَتِكَ الْكِرَامِ الْكَاتِبِينَ وَ عَلَى مَلائِكَةِ الْجِنَانِ وَ خَزَنَةِ النِّيرَانِ وَ مَلَكِ الْمَوْتِ وَ الْأَعْوَانِ يَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِكْرَامِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى أَبِينَا آدَمَ بَدِيعِ فِطْرَتِكَ الَّذِي كَرَّمْتَهُ بِسُجُودِ مَلائِكَتِكَ وَ أَبَحْتَهُ جَنَّتَكَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى أُمِّنَا حَوَّاءَ الْمُطَهَّرَةِ مِنَ الرِّجْسِ الْمُصَفَّاةِ مِنَ الدَّنَسِ الْمُفَضَّلَةِ مِنَ الْإِنْسِ الْمُتَرَدِّدَةِ بَيْنَ مَحَالِّ الْقُدْسِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى هَابِيلَ وَ شَيْثٍ وَ إِدْرِيسَ وَ نُوحٍ وَ هُودٍ وَ صَالِحٍ وَ إِبْرَاهِيمَ وَ إِسْمَاعِيلَ وَ إِسْحَاقَ وَ يَعْقُوبَ وَ يُوسُفَ وَ الْأَسْبَاطِ و لوطوَ شُعَيْبٍ وَ أَيُّوبَ وَ مُوسَى وَ هَارُونَ وَ يُوشَعَ وَ مِيشَا وَ الْخِضْرِ وَ ذِي الْقَرْنَيْنِ وَ يُونُسَ وَ إِلْيَاسَ وَ الْيَسَعِ وَ ذِي الْكِفْلِ وَ طَالُوتَ وَ دَاوُدَ وَ سُلَيْمَانَ وَ زَكَرِيَّا وَ شَعْيَا وَ يَحْيَى وَ تُورَخَ وَ مَتَّى وَ إِرْمِيَا وَ حَيْقُوقَ وَ دَانِيَالَ وَ عُزَيْرٍ وَ عِيسَى وَ شَمْعُونَ وَ جِرْجِيسَ وَ الْحَوَارِيِّينَ وَ الْأَتْبَاعِ وَ خَالِدٍ وَ حَنْظَلَةَ وَ لُقْمَانَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارْحَمْ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ بَارِكْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ كَمَا صَلَّيْتَ وَ رَحِمْتَ [وَ تَرَحَّمْتَ ] وَ بَارَكْتَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَ آلِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْأَوْصِيَاءِ وَ السُّعَدَاءِ وَ الشُّهَدَاءِ وَ أَئِمَّةِ الْهُدَى

بر سفيران بزرگوار آن نيكان پاكيزه، و بر فرشتگانت آن بزرگواران نويسنده اعمال بندگان، و بر فرشتگان بهشت، و گماشتگان بر دوزخ، و فرشته مرگ و يارانش، اى صاحب عظمت و بزرگوارى، خدايا! درود فرست بر پدرمان آدم، پديده آفرينشت، كه او را گرامى داشتى با سجده فرشتگانت، و بهشت را به او بخشيد، خدايا! بر مادرمان حوّا درود فرست، آن پاكيزه از پليدى، و صفا يافته از چركى، و برتر از آدميان، و گردش كننده در جايگاه هاى مقدّس، خداى درود فرست بر هابيل و شيث و ادريس و نوح و هود، و صالح و ابراهيم و اسماعيل و اسحق و يعقوب و يوسف اسباط و شعيب و ايّوب و موسى و هارون و يوشع و ميشا و خضر و ذى القرنين و يونس و الياس و يسع و ذى الكفل و طالوت و داود و سليمان و زكرّيا و شعيا و يحيی و تورخ و متى و ارميا و حيقوق و دانيال و عزير و عيسى و شمعون و جرجيس و حواريّون و پيروان و خالد و حنظله و لقمان.
خدايا! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و بر محمّد و خاندان محمّد رحمت فرست و بر محمّد و خاندان محمّد بركت فرست، آنچنان كه درود و رحمت و بركت بر ابراهيم و خاندان ابراهيم فرستادى، به حقيقت تويى ستوده و بزرگوار، خدايا! درود فرست بر اوصياء، و سعادتمندان و شهيدان و امامان هدايتگر

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْأَبْدَالِ وَ الْأَوْتَادِ وَ السُّيَّاحِ وَ الْعُبَّادِ وَ الْمُخْلِصِينَ وَ الزُّهَّادِ وَ أَهْلِ الْجِدِّ وَ الاجْتِهَادِ وَ اخْصُصْ مُحَمَّداً وَ أَهْلَ بَيْتِهِ بِأَفْضَلِ صَلَوَاتِكَ وَ أَجْزَلِ كَرَامَاتِكَ وَ بَلِّغْ رُوحَهُ وَ جَسَدَهُ مِنِّي تَحِيَّةً وَ سَلاماً وَ زِدْهُ فَضْلاً وَ شَرَفاً وَ كَرَماً حَتَّى تُبَلِّغَهُ أَعْلَى دَرَجَاتِ أَهْلِ الشَّرَفِ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الْمُرْسَلِينَ وَ الْأَفَاضِلِ الْمُقَرَّبِينَ اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَى مَنْ سَمَّيْتُ وَ مَنْ لَمْ أُسَمِّ مِنْ مَلائِكَتِكَ وَ أَنْبِيَائِكَ وَ رُسُلِكَ وَ أَهْلِ طَاعَتِكَ وَ أَوْصِلْ صَلَوَاتِي إِلَيْهِمْ وَ إِلَى أَرْوَاحِهِمْ وَ اجْعَلْهُمْ إِخْوَانِي فِيكَ وَ أَعْوَانِي عَلَى دُعَائِكَ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْتَشْفِعُ بِكَ إِلَيْكَ وَ بِكَرَمِكَ إِلَى كَرَمِكَ وَ بِجُودِكَ إِلَى جُودِكَ وَ بِرَحْمَتِكَ إِلَى رَحْمَتِكَ

خدايا! درود فرست بر ابدال و اوتاد و جهانگردان و عبادت كنندگان و مخلصان و پارسايان، و اهل كوشش و تلاش و محمّد و اهل بيتش را خاص گردان، به برترين دردهايت، و بزرگترين كراماتت و بر روح و جسمش از سوى من تحيّت و سلام رسان، و او را آنچنان فضل و شرف و كرامت بيفزاى كه او را به بالاترين درجات اهل شرف از پيامبران و فرستادگان و برترين بندگان مقربّت برسانى، خدايا! درود فرست بر آن كه نام بردم و بر آن كه نام نبردم از فرشتگانت و و پيامبرانت و رسولانت و اهل طاعتت، و درودهايم را بر ايشان و بر ارواحشان برسان، و آنان را برادرانم در آستانت، و يارانم بر دعايت قرار بده، خدايا! شفاعت میجويم از تو، و از كرمت به سوى كرمت و از جودت به سوى جودت، و از رحمتت به سوى رحمتت

وَ بِأَهْلِ طَاعَتِكَ إِلَيْكَ وَ أَسْأَلُكَ اللَّهُمَّ بِكُلِّ مَا سَأَلَكَ بِهِ أَحَدٌ مِنْهُمْ مِنْ مَسْأَلَةٍ شَرِيفَةٍ غَيْرِ مَرْدُودَةٍ وَ بِمَا دَعَوْكَ بِهِ مِنْ دَعْوَةٍ مُجَابَةٍ غَيْرِ مُخَيَّبَةٍ يَا اللَّهُ يَا رَحْمَانُ يَا رَحِيمُ يَا حَلِيمُ يَا كَرِيمُ يَا عَظِيمُ يَا جَلِيلُ يَا مُنِيلُ يَا جَمِيلُ يَا كَفِيلُ يَا وَكِيلُ يَا مُقِيلُ يَا مُجِيرُ يَا خَبِيرُ يَا مُنِيرُ يَا مُبِيرُ يَا مَنِيعُ يَا مُدِيلُ يَا مُحِيلُ يَا كَبِيرُ يَا قَدِيرُ يَا بَصِيرُ يَا شَكُورُ يَا بَرُّ يَا طُهْرُ يَا طَاهِرُ يَا قَاهِرُ يَا ظَاهِرُ يَا بَاطِنُ يَا سَاتِرُ يَا مُحِيطُ يَا مُقْتَدِرُ يَا حَفِيظُ يَا مُتَجَبِّرُ يَا قَرِيبُ يَا وَدُودُ يَا حَمِيدُ يَا مَجِيدُ يَا مُبْدِئُ يَا مُعِيدُ يَا شَهِيدُ يَا مُحْسِنُ يَا مُجْمِلُ يَا مُنْعِمُ يَا مُفْضِلُ يَا قَابِضُ يَا بَاسِطُ يَا هَادِي

و از اهل طاعتت به سويت، و از تو مى خواهم تمام آنچه را كه يكى از بندگان شايسته ات از تو درخواست كرده درخواست شرافت افزايى كه مردود نشده و مى خوانمت به آنچه تو را بدان خوانده اند، خواندنى كه اجابت شده و به نوميدى نرسيده، اى خدا اى بخشنده، اى مهربان، اى بردبار، اى كريم، اى بزرگ اى باشكوه، اى بخشنده، اى زيبا، اى سرپرست، اى كارگشا، اى برگيرنده لغزش ها، اى پناه ده، اى آگاه، اى روشنى بخش، اى نابود كننده، اى والا مقام، اى چرخاننده، اى دگرگون ساز، اى بزرگ، اى توانا، اى بينا، اى ستايش پذير، اى نيكوكردار، اى پاكى، اى پاك، اى چيره اى پيدا، اى پنهان، اى پرده پوش، اى فراگير، اى توانمند، اى نگهبان، اى بزرگمنش، اى نزديك، اى مهرورز، اى ستوده اى بزرگوار، اى آغازگر، اى بازگرداننده، اى گواه، اى احسان كننده، اى زيبايى بخش، اى عطا بخش، اى فزونى بخش، اى گيرنده، ای دهنده، اى هدايت گر

يَا مُرْسِلُ يَا مُرْشِدُ يَا مُسَدِّدُ يَا مُعْطِي يَا مَانِعُ يَا دَافِعُ يَا رَافِعُ يَا بَاقِي يَا وَاقِي يَا خَلاقُ يَا وَهَّابُ يَا تَوَّابُ يَا فَتَّاحُ يَا نَفَّاحُ يَا مُرْتَاحُ يَا مَنْ بِيَدِهِ كُلُّ مِفْتَاحٍ يَا نَفَّاعُ يَا رَءُوفُ يَا عَطُوفُ يَا كَافِي يَا شَافِي يَا مُعَافِي يَا مُكَافِي يَا وَفِيُّ يَا مُهَيْمِنُ يَا عَزِيزُ يَا جَبَّارُ يَا مُتَكَبِّرُ يَا سَلامُ يَا مُؤْمِنُ يَا أَحَدُ يَا صَمَدُ يَا نُورُ يَا مُدَبِّرُ يَا فَرْدُ يَا وِتْرُ يَا قُدُّوسُ يَا نَاصِرُ يَا مُونِسُ يَا بَاعِثُ يَا وَارِثُ يَا عَالِمُ يَا حَاكِمُ يَا بَادِي يَا مُتَعَالِي يَا مُصَوِّرُ يَا مُسَلِّمُ يَا مُتَحَبِّبُ يَا قَائِمُ يَا دَائِمُ يَا عَلِيمُ يَا حَكِيمُ يَا جَوَادُ يَا بَارِئُ يَا بَارُّ يَا سَارُّ يَا عَدْلُ يَا فَاصِلُ يَا دَيَّانُ يَا حَنَّانُ يَا مَنَّانُ

اى فرستنده، اى ارشاد كننده، اى استوارساز، اى عطا كننده، اى منع كننده، اى دفع كننده، اى بلندى بخش، ای هميشگى، اى نگهدار، اى آفريننده اى بسيار بخشنده، اى توبه پذير، اى كارگشا، اى فراوان دهنده، اى نشاط آفرين، اى آن كه هر كليدى به دست اوست اى بسيار سود رسان، اى مهرورز، اى عطوف، اى بسنده، اى شفابخش، اى عافيت بخش، اى پاداش دهنده، اى وفاكننده، اى سلطه گر اى با عزّت، اى جبران كننده، اى بزرگمنش، اى سلام، اى ايمنى بخش، اى يكتا، اى بى نياز، اى نور، اى تدبيرگو، اى فرو، اى تك، اى قدوس، اى ياور، اى همدم، اى برانگيزنده، اى وارث، اى دانا، اى فرمان ده، اى آغازگر، اى برتر، ای صورتگر، اى سلامتى بخش، اى دوستی ورز، اى پايدار، اى هميشه، اى دانا، اى فرزانه، اى بخشنده، اى آفريننده، اى نيكوكار، اى شادى افزا اى دادگر، اى داور، اى جزادهنده، اى پرمهر، اى منّت گذار

يَا سَمِيعُ يَا بَدِيعُ يَا خَفِيرُ يَا مُعِينُ [مُغَيِّرُ] يَا نَاشِرُ يَا غَافِرُ يَا قَدِيمُ يَا مُسَهِّلُ يَا مُيَسِّرُ يَا مُمِيتُ يَا مُحْيِي يَا نَافِعُ يَا رَازِقُس يَا مُقْتَدِرُ [مُقَدِّرُ] يَا مُسَبِّبُ يَا مُغِيثُ يَا مُغْنِي يَا مُقْنِي يَا خَالِقُ يَا رَاصِدُ يَا وَاحِدُ يَا حَاضِرُ يَا جَابِرُ يَا حَافِظُ يَا شَدِيدُ يَا غِيَاثُ يَا عَائِدُ يَا قَابِضُ يَا مَنْ عَلا فَاسْتَعْلَى فَكَانَ بِالْمَنْظَرِ الْأَعْلَى يَا مَنْ قَرُبَ فَدَنَا وَ بَعُدَ فَنَأَى وَ عَلِمَ السِّرَّ وَ أَخْفَى يَا مَنْ إِلَيْهِ التَّدْبِيرُ وَ لَهُ الْمَقَادِيرُ وَ يَا مَنِ الْعَسِيرُ عَلَيْهِ سَهْلٌ يَسِيرٌ يَا مَنْ هُوَ عَلَى مَا يَشَاءُ قَدِيرٌ يَا مُرْسِلَ الرِّيَاحِ يَا فَالِقَ الْإِصْبَاحِ يَا بَاعِثَ الْأَرْوَاحِ يَا ذَا الْجُودِ وَ السَّمَاحِ يَا رَادَّ مَا قَدْ فَاتَ يَا نَاشِرَ الْأَمْوَاتِ يَا جَامِعَ الشَّتَاتِ

اى شنوا، اى پديدآور، اى پشتيبان، اى ياور، اى زندگى بخش مردگان، اى آمرزنده، اى ديرينه، اى آسانى بخش، اى هموار كننده، اى ميراننده، اى زنده كننده، اى سودبخش، اى روزى بخش، اى قدرتمند، اى سبب ساز اى فريادرس، اى بی نيازكننده، اى داراى بخش، اى آفريننده، اى در كمين، اى يگانه، اى حاضر، اى جبران كننده، اى نگهدار، اى استوار، اى فريادرس، اى بازگرداننده، اى گيرنده، اى كه بلندى جست و بر فراز آمد، آمد، پس در چشم انداز برتر جاى گرفت، اى آن كه نزديك شد پس در كنار آمد، و دور شد پس نايافتنى شد، و نهان و ناپيداتر را دانست، اى آن كه تدبير امور با اوست و اندازه ها به دست او، اى آن كه هر هر دشوارى بر اوس حل و آسان است، اى آن كه بر هرچه بخواهد تواناست، اى فرستنده بادها، اى پديدآوردنده روشنى بامداد، اى برانگيزنده ارواح، اى صاحب جود و بخشش، اى بازگرداننده آنچه از دست رفته، اى زنده كننده مردگان، اى گردآوردنده پراكنده ها

يَا رَازِقَ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ وَ يَا فَاعِلَ مَا يَشَاءُ كَيْفَ يَشَاءُ وَ يَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِكْرَامِ يَا حَيُّ يَا قَيُّومُ يَا حَيّا حِينَ لا حَيَّ يَا حَيُّ يَا مُحْيِيَ الْمَوْتَى يَا حَيُّ لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ يَا إِلَهِي وَ سَيِّدِي صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارْحَمْ مُحَمَّدا وَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ بَارِكْ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ كَمَا صَلَّيْتَ وَ بَارَكْتَ وَ رَحِمْتَ [تَرَحَّمْتَ ] عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَ آلِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ وَ ارْحَمْ ذُلِّي وَ فَاقَتِي وَ فَقْرِي وَ انْفِرَادِي وَ وَحْدَتِي وَ خُضُوعِي بَيْنَ يَدَيْكَ وَ اعْتِمَادِي عَلَيْكَ وَ تَضَرُّعِي إِلَيْكَ

اى روزی بخش بى حساب به هركه خواهى، اى انجام دهنده آنچه خواهى هرگونه كه خواهى، اى صاحب بزرگى و بزرگوارى، اى زنده به خو پاينده، اى زنده آنگاه كه نباشد زنده، ای زنده كننده مردگان، اى زنده اى كه معبودى جز تو نيست، پديد آورنده آسمان ها و زمين، اى خداى من وآقاى من، بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و بر محمّد و خاندان محمّد رحمت فرست، و بر محمّد و خاندان محمّد بركت فرست، آنچنان كه درود و بركت و رحمت خويش را بر ابراهيم و خاندان ابراهيم فرستادى، به يقين كه ستوده و بزرگوارى و رحمت آر بر خوارى و ندارى، و تهيدستى من، و بر تك بودن و تنهايى و فروتنى من در برابرت، و بر اعتمادم بر تو، و زارى ام به درگاهت

أَدْعُوكَ دُعَاءَ الْخَاضِعِ الذَّلِيلِ الْخَاشِعِ الْخَائِفِ الْمُشْفِقِ الْبَائِسِ الْمَهِينِ الْحَقِيرِ الْجَائِعِ الْفَقِيرِ الْعَائِذِ الْمُسْتَجِيرِ الْمُقِرِّ بِذَنْبِهِ الْمُسْتَغْفِرِ مِنْهُ الْمُسْتَكِينِ لِرَبِّهِ دُعَاءَ مَنْ أَسْلَمَتْهُ ثِقَتُهُ [نَفْسُهُ ] وَ رَفَضَتْهُ أَحِبَّتُهُ وَ عَظُمَتْ فَجِيعَتُهُ دُعَاءَ حَرِقٍ حَزِينٍ ضَعِيفٍ مَهِينٍ بَائِسٍ مُسْتَكِينٍ بِكَ مُسْتَجِيرٍ اللَّهُمَّ وَ أَسْأَلُكَ بِأَنَّكَ مَلِيكٌ وَ أَنَّكَ مَا تَشَاءُ مِنْ أَمْرٍ يَكُونُ وَ أَنَّكَ عَلَى مَا تَشَاءُ قَدِيرٌ وَ أَسْأَلُكَ بِحُرْمَةِ هَذَا الشَّهْرِ الْحَرَامِ وَ الْبَيْتِ الْحَرَامِ وَ الْبَلَدِ الْحَرَامِ وَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ وَ الْمَشَاعِرِ الْعِظَامِ وَ بِحَقِّ نَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ وَ آلِهِ السَّلامُ يَا مَنْ وَهَبَ لِآدَمَ شَيْثا

تو را میخوانم، خواندن آن فروتن خوار خاشع ترسان بيمناك بينواى پست ناچيز گرسنه نادار پناهنده پناه جوى، معترف به گناه، آمرزش خواه از گناه، درمانده به درگاه پروردگارش، مى خوانمت خواندن آن كه معتمدانش او را واگذاشته اند و دوستانش او را ترگ گفته اند، و درد جانگاهش بزرگ شده، می خوانمت خواندن آن دلسوخته غمگين ناتوان بى مقدار بینواى درمانده پناه جو، خدايا! از تو درخواست میكنم به حق اينكه فرمانروايى، و آنچه بخواهى مى شود، و بر آنچه بخواهى توانايى، و از تو درخواست مى كنم به احترام اين ماه محترم و خانه محترم، و شهر محترم و ركن و مقام و مشاعر بزرگ، و به حق پيامبرت محمّد كه بر او و خاندانش سلام، اى آن كه به آدم شيث را بخشيد

وَ لِإِبْرَاهِيمَ إِسْمَاعِيلَ وَ إِسْحَاقَ وَ يَا مَنْ رَدَّ يُوسُفَ عَلَى يَعْقُوبَ وَ يَا مَنْ كَشَفَ بَعْدَ الْبَلاءِ ضُرَّ أَيُّوبَ يَا رَادَّ مُوسَى عَلَى أُمِّهِ وَ زَائِدَ الْخِضْرِ فِي عِلْمِهِ وَ يَا مَنْ وَهَبَ لِدَاوُدَ سُلَيْمَانَ وَ لِزَكَرِيَّا يَحْيَى وَ لِمَرْيَمَ عِيسَى يَا حَافِظَ بِنْتِ شُعَيْبٍ وَ يَا كَافِلَ وَلَدِ أُمِّ مُوسَى [عَنْ وَالِدَتِهِ ] أَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَغْفِرَ لِي ذُنُوبِي كُلَّهَا وَ تُجِيرَنِي مِنْ عَذَابِكَ وَ تُوجِبَ لِي رِضْوَانَكَ وَ أَمَانَكَ وَ إِحْسَانَكَ وَ غُفْرَانَكَ وَ جِنَانَكَ وَ أَسْأَلُكَ أَنْ تَفُكَّ عَنِّي كُلَّ حَلْقَةٍ بَيْنِي وَ بَيْنَ مَنْ يُؤْذِينِي

و به ابراهيم اسماعيل و اسحق را، و اى آن كه يوسف را به يعقوب بازگرداند، و ای آن كه بدحالى ايّوب را پس از آزمون برطرف ساخت، اى بازگرداننده موسى به مادرش و فزونى بخش دانش خضر، اى آن كه سليمان را به داود بخشيد، و يحيى را به زكريا، و عيسى را به مريم، اى نگهدار دختر شعيب، اى سرپرست فرزند مادر موسى، از تو مى خواهم بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستى، و همه گناهان مرا بيامرزى، و از عذابت پناهم دهى، و مرا مستوجب خشنودى و ايمنى و احسان و آمرزش و بهشت خويش قرار دهى، و از تو درخواست میكنم هر حلقه اى كه ميان من و آزاردهنده من است

وَ تَفْتَحَ لِي كُلَّ بَابٍ وَ تُلَيِّنَ لِي كُلَّ صَعْبٍ وَ تُسَهِّلَ لِي كُلَّ عَسِيرٍ وَ تُخْرِسَ عَنِّي كُلَّ نَاطِقٍ بِشَرٍّ وَ تَكُفَّ عَنِّي كُلَّ بَاغٍ وَ تَكْبِتَ [عَنِّي ] كُلَّ عَدُوٍّ لِي وَ حَاسِدٍ وَ تَمْنَعَ مِنِّي كُلَّ ظَالِمٍ وَ تَكْفِيَنِي كُلَّ عَائِقٍ يَحُولُ بَيْنِي وَ بَيْنَ حَاجَتِي وَ يُحَاوِلُ أَنْ يُفَرِّقَ بَيْنِي وَ بَيْنَ طَاعَتِكَ وَ يُثَبِّطَنِي عَنْ عِبَادَتِكَ يَا مَنْ أَلْجَمَ الْجِنَّ الْمُتَمَرِّدِينَ وَ قَهَرَ عُتَاةَ الشَّيَاطِينِ وَ أَذَلَّ رِقَابَ الْمُتَجَبِّرِينَ وَ رَدَّ كَيْدَ الْمُتَسَلِّطِينَ عَنِ الْمُسْتَضْعَفِينَ أَسْأَلُكَ بِقُدْرَتِكَ عَلَى مَا تَشَاءُ وَ تَسْهِيلِكَ لِمَا تَشَاءُ كَيْفَ تَشَاءُ أَنْ تَجْعَلَ قَضَاءَ حَاجَتِي فِيمَا تَشَاءُ.

باز كنى برایم درها را، و هر سختى را برايم آسان نمايى، و هر مشكلى را برايم هموار كنى، و زبان هر بدگوى از من را ناگويا سازى، و هر متجاوزى را از من بازدارى، و هر دشمن و حسود بر من را نابود نمايى، و هر ستمگرى را از من بازدارى، و مرا از هر مانعى كه بين من و حاجتم حايل مى شود، و مى خواهد بين من و طاعتت جدايى اندازد، و از عبادتت بازدارد كفايت فرمايى، ای آن كه پريان سركش را مهار نمودى و شياطين متكبّر را مقهور ساختى، و گردن گردنكشان را به خاك ذلّت افكندى، و بدانديشی چيره جويان را از مستضعفان بازگرداندى، از تو می خواهم با قدرتت بر هرچه مى خواهى، و آسان نمودنت هرچه را بخواهى به هرگونه كه بخواهى اينكه برآوردن حاجتم را در زمره آنچه می خواهى قرار دهى.
سپس بر زمين سجده كن و دو طرف رخسار خود را بر خاك بگذار و بگو:

اللَّهُمَّ لَكَ سَجَدْتُ وَ بِكَ آمَنْتُ فَارْحَمْ ذُلِّي وَ فَاقَتِي وَ اجْتِهَادِي وَ تَضَرُّعِي وَ مَسْكَنَتِي وَ فَقْرِي إِلَيْكَ يَا رَبِّ.
خدايا! براى تو سجده كردم، و به تو ايمان آوردم، پس رحمت آور بر خوارى ام، و تنگدستى ام، و كوششم، و رازى ام، و درماندگى ام، و نيازم به سويت اى پروردگار من.

و بكوش كه ديده هايت اشك ريزان باشد، هرچند به اندازه سر سوزن، كه اين خود نشانه برآورده شدن دعاست.