صراط: جام جم آنلاین نوشت: 14 دی سال 1388 مردی با مرکز فوریت‌های پلیسی 110 تهران تماس گرفت و از قتل
مردی جوان در خانه‌ای در منطقه اتابک خبر داد. ماموران با حضور درمحل
جنایت مشاهده کردند که مردی جوان با ضربه‌های چاقو به قتل رسیده است.
با گزارش این جنایت به بازپرس کشیک قتل دادسرا، پیکر خونین وی به پزشکی قانونی منتقل شد. در ادامه تحقیقات مشخص شد، عامل جنایت دایی مقتول بوده است.
همزمان با تشکیل پرونده قضایی، متهم تحت تعقیب پلیس جنایی تهران قرار گرفت و دستگیر شد. متهم به قتل با انتقال به پلیس آگاهی بازجویی شد و به قتل خواهرزاده‌اش اعتراف کرد و پس از بازسازی صحنه قتل روانه زندان شد.
در جلسه رسیدگی به پرونده، مادر مقتول که خواهر متهم نیز هست، از قصاص برادرش گذشت و رضایت داد اما پدر مقتول، خواسته خود را قصاص متهم عنوان کرد و مدعی شد حاضر است سهم همسرش را به خاطر رضایتی که داده، پرداخت کند.
در ادامه جلسه، متهم در جایگاه قرار گرفت و در تشریح حادثه گفت: محمد، یک جفت کتانی برادرم را برداشته بود و چند روزی بر سر همین موضوع باهم درگیر بودند. روز حادثه، من خواب بودم که دوباره آنها با هم درگیر شدند و زمانی که وارد حیاط شدم، اول محمد با چاقویی که دستش بود مرا زد. چاقو را از او گرفتم و در یک لحظه محمد از پله‌ها روی زمین افتاد و من هم با چاقو روی او افتادم که چاقو وارد کمرش شد. متهم با بیان این که به هیچ وجه قصد کشتن خواهرزاده خود را نداشته است، گفت: من آن زمان معتاد به شیشه بودم اما نمی‌خواهم بگویم حالت عادی نداشته‌ام. محمد از بچگی با ما بزرگ شد و از این نوع جر و بحث‌ها با هم زیاد داشتیم.
حکم قصاص دایی
قضات دادگاه سپس قاتل به نام امیر را به قصاص محکوم کردند و پرونده او از دادگاه به دیوان عالی کشور ارسال شد و به این ترتیب قضات شعبه 27 دیوان عالی کشور حکم صادره را تائید کردند. در این مرحله پرونده مرد اعدامی برای اجرای حکم مربوط به واحد اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران فرستاده شد. در حالی که او در آستانه مجازات اعدام قرار گرفته بود، دو روز پیش زنی میانسال به اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران آمدو گفت می‌خواهد از مراجع قضایی برای ازدواج دخترش با امیرـ مرد اعدامی ـ کمک بگیرد.
دخترم می‌خواهد با قاتل ازدواج کند
این زن درباره ماجرای عاشقانه دختر 25 ساله‌اش گفت: فرزندم به‌دلیل بداخلاقی‌های شوهرش از او جدا شد ه و نزد ما زندگی می‌کند. پسرم نیز به دلیل محکومیت کیفری در یکی از زندان‌های کرج دوره محکومیتش را سپری می‌کرد. در ملاقات با پسرم متوجه شدیم همبندی او به اتهام قتل در یک قدمی چوبه دار قرار دارد.
وی اضافه کرد: زمانی که ماجرای زندگی مرد اعدامی را دخترم شنید خیلی ناراحت شد و چند روز بعد در جریان ملاقات با برادرش گفت که می‌خواهد با مرد اعدامی ازدواج کند. بعد ماجرا را با من و دیگر اعضای خانواده درمیان گذاشت. ابتدا با تصمیمی که دخترم گرفته بود مخالفت کردیم اما زمانی که متوجه شدیم او در این تصمیم پافشاری می‌کند، رضایت دادیم. وقتی که دلیل این تصمیم را از دخترم پرسیدم او گفت که چون مرد اعدامی از قتلی که انجام داده بسیار پشیمان است و کسی را برای گرفتن رضایت ندارد، می‌خواهد با او ازدواج کرده و رضایت اولیای‌دم را کسب کند.
قاضی محمد شهریاری،معاون دادستان و سرپرست دادسرای امور جنایی تهران در این باره گفت: قرار است بزودی زن 25 ساله در زندان به عقد مرد اعدامی در آید و به‌عنوان همسر وی، رضایت خانواده مقتول را جلب کرده و زندگی دوباره را به وی هدیه کند.
با گزارش این جنایت به بازپرس کشیک قتل دادسرا، پیکر خونین وی به پزشکی قانونی منتقل شد. در ادامه تحقیقات مشخص شد، عامل جنایت دایی مقتول بوده است.
همزمان با تشکیل پرونده قضایی، متهم تحت تعقیب پلیس جنایی تهران قرار گرفت و دستگیر شد. متهم به قتل با انتقال به پلیس آگاهی بازجویی شد و به قتل خواهرزاده‌اش اعتراف کرد و پس از بازسازی صحنه قتل روانه زندان شد.
در جلسه رسیدگی به پرونده، مادر مقتول که خواهر متهم نیز هست، از قصاص برادرش گذشت و رضایت داد اما پدر مقتول، خواسته خود را قصاص متهم عنوان کرد و مدعی شد حاضر است سهم همسرش را به خاطر رضایتی که داده، پرداخت کند.
در ادامه جلسه، متهم در جایگاه قرار گرفت و در تشریح حادثه گفت: محمد، یک جفت کتانی برادرم را برداشته بود و چند روزی بر سر همین موضوع باهم درگیر بودند. روز حادثه، من خواب بودم که دوباره آنها با هم درگیر شدند و زمانی که وارد حیاط شدم، اول محمد با چاقویی که دستش بود مرا زد. چاقو را از او گرفتم و در یک لحظه محمد از پله‌ها روی زمین افتاد و من هم با چاقو روی او افتادم که چاقو وارد کمرش شد. متهم با بیان این که به هیچ وجه قصد کشتن خواهرزاده خود را نداشته است، گفت: من آن زمان معتاد به شیشه بودم اما نمی‌خواهم بگویم حالت عادی نداشته‌ام. محمد از بچگی با ما بزرگ شد و از این نوع جر و بحث‌ها با هم زیاد داشتیم.
حکم قصاص دایی
قضات دادگاه سپس قاتل به نام امیر را به قصاص محکوم کردند و پرونده او از دادگاه به دیوان عالی کشور ارسال شد و به این ترتیب قضات شعبه 27 دیوان عالی کشور حکم صادره را تائید کردند. در این مرحله پرونده مرد اعدامی برای اجرای حکم مربوط به واحد اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران فرستاده شد. در حالی که او در آستانه مجازات اعدام قرار گرفته بود، دو روز پیش زنی میانسال به اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران آمدو گفت می‌خواهد از مراجع قضایی برای ازدواج دخترش با امیرـ مرد اعدامی ـ کمک بگیرد.
دخترم می‌خواهد با قاتل ازدواج کند
این زن درباره ماجرای عاشقانه دختر 25 ساله‌اش گفت: فرزندم به‌دلیل بداخلاقی‌های شوهرش از او جدا شد ه و نزد ما زندگی می‌کند. پسرم نیز به دلیل محکومیت کیفری در یکی از زندان‌های کرج دوره محکومیتش را سپری می‌کرد. در ملاقات با پسرم متوجه شدیم همبندی او به اتهام قتل در یک قدمی چوبه دار قرار دارد.
وی اضافه کرد: زمانی که ماجرای زندگی مرد اعدامی را دخترم شنید خیلی ناراحت شد و چند روز بعد در جریان ملاقات با برادرش گفت که می‌خواهد با مرد اعدامی ازدواج کند. بعد ماجرا را با من و دیگر اعضای خانواده درمیان گذاشت. ابتدا با تصمیمی که دخترم گرفته بود مخالفت کردیم اما زمانی که متوجه شدیم او در این تصمیم پافشاری می‌کند، رضایت دادیم. وقتی که دلیل این تصمیم را از دخترم پرسیدم او گفت که چون مرد اعدامی از قتلی که انجام داده بسیار پشیمان است و کسی را برای گرفتن رضایت ندارد، می‌خواهد با او ازدواج کرده و رضایت اولیای‌دم را کسب کند.
قاضی محمد شهریاری،معاون دادستان و سرپرست دادسرای امور جنایی تهران در این باره گفت: قرار است بزودی زن 25 ساله در زندان به عقد مرد اعدامی در آید و به‌عنوان همسر وی، رضایت خانواده مقتول را جلب کرده و زندگی دوباره را به وی هدیه کند.
