جمعه ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۵ اسفند ۱۳۹۴ - ۱۲:۴۵

مرعشی: مهدوی‌کنی هم جایگاه هاشمی را نداشت/ اگر حسن خمینی بود مشارکت در انتخابات بالاتر می رفت/ مردم مطلقا بسته 16+30 را باز نکردند!

سخنگوی حزب کارگزاران با بیان اینکه به روحانی و دوستانشان در دولت عرض کنم که بعد از استقرار مجلس دهم دیگر هیچ عذر و بهانه‌ای وجود نخواهد داشت و بهانه‌ای هم پذیرفته نخواهد شد گفت: روحانی باید در زمان باقی مانده در دولت دست به اقدامات عاجل و فوری برای تامین خواسته‌های مردم بزند.
کد خبر : ۲۸۸۴۵۴
صراط: نسیم نوشت: حسین مرعشی سخنگوی حزب کارگزاران و از نزدیکان هاشمی رفسنجانی است، او که در انتخابات به عنوان عضو حامی دولت در شورای سیاست‌گذارى ائتلاف اصلاح‌طلبان شرکت داشت اکنون بعد از انتخابات و در حالی که معتقد است جریان آنها پیروز انتخابات شده است در گفتگو با روزنامه دنیای اقتصاد دست به انتقاد گسترده از شورای نگهبان به دلیل رد صلاحیت جریان فکری کارگزاران زده است؛ مرعشی همچنین با وجود اینکه بخشی از جریان حامی دولت شناخته می شود اما در این مصاحبه در همنوایی با مردم اعلام می‌کند که دیگر فرصت دولت برای بهانه‌تراشی‌ها تمام شده و دولت روحانی باید به سرعت فکری برای مشکلات اقتصادی مردم کند.

سخنگوی حزب کارگزاران در بخشی از این مصاحبه تغییرات گسترده در بدنه دولت مخصوصا تیم اقتصادی را خواستار شده که می‌توان آن را همراهی این حزب برای گرفتن انتقام دولت از وزیر اقتصاد در موضوع انتقاد از افزایش قیمت سوخت پتروشیمی‌ها دانست. در ادامه بخشی از این مصاحبه ارائه می‌شود:

* فکر نمی‌کردید با این قاطعیت برنده انتخابات باشیم. ما این انتخابات را در ادامه انتخابات سال 92 فرصتی تلقی می‌کردیم برای ترمیم روابط اصلاح‌طلبان و حامیان دولت و دولتمردان با نظام جمهوری اسلامی و رهبری و نهادهای حاکمیت. به همین دلیل همه کسانی که فکر می‌کردیم در موردشان حساسیت‌های سیاسی وجود دارد و خط قرمز تلقی می‌شوند اساسا از همان ابتدا در انتخابات ثبت‌نام نکردند. شخصیت‌های موثری که میانه بودند خیلی سخاوتمندانه و بدون شرط برای اینکه درلیست نهایی باشند در انتخابات ثبت‌نام کردند. اما رد صلاحیت‌ها خیلی خارج از حدانتظار بود و ما هنوز در مورد بسیاری از آنها توجیه نشده‌ایم ولی چون مقام معظم رهبری فرمودند که شورای نگهبان تضعیف نشود و تضعیف این نهاد به معنای تضعیف نهاد انتخابات است باز همه دوستان ما از همه حقوقشان گذشتند و با استراتژی بازی در زمین محدود، با وحدت کامل و غیرقابل وصف در تهران و مراکز استان‌ها دست به انتخاب زدند. در واقع حضور ما دراین انتخابات هم نماد حمایت از روحانی بود و هم نمادی از منش و افکار رئیس دولت اصلاحات داشت و هم حضور آقای هاشمی در انتخابات و نهایتا نماد کلی آن هم 16+30 در تهران شد با لیست واحدی با سرفصل امید. مردم استقبال بی‌سابقه‌ای کردند و در تهران بلوغ سیاسی کاملی را از خود نشان دادند.

* مردم مطلقا این بسته سیاسی 16+30 را باز نکردند و اصلا از زاویه منافع گروهی و صنفی و فردی به آن نگاه نکردند و نگفتند ما این افراد را نمی‌شناسیم یا ممکن است به بعضی از این افراد انتقاد داشته باشیم. مردم  به یک بسته سیاسی رای قاطع دادند. تقریبا در تاریخ انتخابات تهران به لیست رای داده می‌شد ولی نه با این قاطعیت که هر 30 نفریک لیست وارد مجلس شوند و از نفر سی‌ام به بعد هم باز لیست رقیب شروع شود. در واقع مردم تهران هم به ما و هم به لیست رقیب رای لیستی دادند و این نشان‌دهنده یک بلوغ سیاسی بود.

* 12 سال اصولگرایان با داشتن اکثریت قاطع مجلس فرصت داشتند تا پایگاه‌های اجتماعی و سیاسی خود را با حل مشکلات مردم گسترش بدهند اما نتوانستند از این فضا بهره‌برداری کنند و فرصت تاریخی خود را سوزاندند. ما به‌عنوان برنده‌های این دوره یا بهتر بگویم ائتلاف فراگیر اصلاح‌طلبان و حامیان دولت به‌عنوان برنده‌های این انتخابات، باید بدانیم که اعتماد مردم در روز 7 اسفند به ما همیشگی نخواهد بود. مردم اگر به نتیجه دلخواه نرسند و انتظارات آنها برآورده نشود ما را ترک خواهند کرد. دولت آقای روحانی در دوسال گذشته با تمام سختی‌ها و محدودیت‌هایی که داشته در برخی از حوزه‌ها به‌خصوص در سیاست خارجی واقعا موفق عمل کرده است و دستاوردهای بسیار درخشانی دارد. البته در بسیاری از حوزه‌ها نتوانسته به‌دلیل سختی‌هایی که داشته موفق عمل کند.

* می‌خواهم خدمت آقای روحانی و دوستانشان در دولت عرض کنم که بعد از استقرار مجلس دهم دیگر هیچ عذر و بهانه‌ای وجود نخواهد داشت و بهانه‌ای هم پذیرفته نخواهد شد. آقای روحانی باید در زمان باقی مانده در دولت اولشان دست به اقدامات عاجل و فوری برای تامین خواسته‌های مردم بزند. هم برجام حاصل شده و هم مجلس همراه اوست و حالا  باید حل مشکلات اقتصادی را در دستور کار خود قرار دهد وباید مدیران جسور و مسوولیت‌پذیرو با نشاط را جایگزین برخی از مدیران کند.

* من معتقدم دولت هم درسطح کابینه و هم در سطح استانداران نیازبه ترمیم دارد. حتما خود آقای دکتر روحانی بیشتر از هر کسی به این امر توجه دارند. تکلیف ما در اقتصاد چندان روشن نیست. بالاخره تیم اقتصادی دولت باید پاسخگو باشند. من آن زمانی که دولت شکل می‌گرفت نامه‌ای به آقای روحانی نوشتم و گفتم که ستاد اقتصادی شما از رئیس کل بانک مرکزی و وزیر اقتصاد و رئیس سازمان برنامه باید پاسخگوی شاخص‌های مورد انتظار شما باشند.

* حرکت‌های لاک پشتی تیم اقتصادی نمی‌شود اقتصاد ایران را راه انداخت. فکر می‌کنم خداوند لطف کرده و ابزارهای مناسب اکنون دردست آقای روحانی است و ایشان بدون رودربایستی با اشخاص و براساس پیمانی که با مردم بسته و براساس وعده‌ای که بارها به مردم داده و اعلام کرده که بر سر پیمان‌های خود با مردم هست، باید با آرایش جدیدی به عرصه اقتصاد ایران و عرصه مدیریت کشورنگاه کند وکشور باید وارد یک دوره جدیدی از رونق اقتصادی شود.

* مجلس دهم حامی برنامه‌های اقتصادی دولت خواهد بود و به دولت کمک خواهد کرد، ولی مسوولیت کارشناسی کار برعهده دولت خواهد بود. من فکر می‌کنم در عرصه سیاسی اتفاق مهمی دراین انتخابات افتاده است. من مطمئن هستم آقای روحانی به این موضوع توجه خواهند کرد و مجلس جدید هم کمک خواهند کرد. اگر قرار باشد از این ظرفیت‌ها استفاده نشود من از کسانی خواهم بود که به‌رغم میلم به یکی از منتقدان تبدیل خواهم شد و مردم را با هیچ‌کس عوض نخواهم کرد.

* ترجیح می‌دهم اصلا وارد فضای پیش‌بینی رئیس مجلس آینده نشوم چون همان‌طور که قبلا گفتم این موضوع به منتخبان مردم ارتباط دارد و باید این را به اولین جلسه فراکسیون حامیان دولت و اصلاح‌طلبان واگذار کنیم. ما از بیرون حق تحمیل چیزی را به منتخبان مردم نداریم و موضوع انتخاب رئیس مجلس و هیات‌رئیسه یک موضوع داخلی است. آمار مجلس در حال حاضر به این شکل است که 70 کرسی هنوز انتخاب نشده است و 230 نفر فعلا انتخاب شده‌اند و از این میزان در حال حاضر فعلا یک فراکسیون 120 نفره از حامیان دولت و اصلاح‌طلبان در مجلس وجود دارد. 5 نفر هم از اقلیت‌های مذهبی هستند که اگر آنها هم به این فراکسیون بپیوندند، چون تجربه نشان داده است معمولا اقلیت‌ها گرایش بیشتری به این تفکر دارند تعداد اعضای این فراکسیون به 125 نفر خواهد رسید. بنابر این یک فراکسیون 125 نفره فعلا در مقابل یک فراکسیون 105 نفره قراردارد. در هفتاد کرسی دیگر نیز شانس ما برای اینکه 50 کرسی مجلس را به دست آوریم زیاد است. با این حساب فراکسیون اکثریت مجلس به اصلاح‌طلبان و حامیان دولت اختصاص پیدا خواهد کرد. البته در میان اصولگرایان همه آنها آقای لاریجانی را قبول ندارند مثلا آقای ذوالنور یا کریمی قدوسی از مشهد کسانی نیستند که به راحتی ریاست آقای لاریجانی را بر فراکسیون اصولگرایان بپذیرند. ولی به هر حال فراکسیون اکثریت مجلس در آینده فراکسیون حامیان دولت و اصلاح‌طلبان خواهد بود. به هر حال ما تنها از بیرون به منتخبان مردم برای پیشبرد اهدافشان کمک خواهیم کرد و به نمایندگی از مردمی که به لیست امید رای دادند برعملکرد منتخبان مردم نظارت خواهیم کرد و مجلس دهم را به همراهی صمیمانه با دولت توصیه می‌کنیم.

* این مجلس شبیه هیچ کدام از مجلس‌های قبل نیست. در مجلس پنجم فقط یک نفر از لیست ما و یک نفر از لیست روحانیت مبارز در مرحله اول وارد مجلس شدند. ولی در این دوره هر سی نفر از لیست امید در تهران وارد مجلس شدند و کاملا مجلس جدیدی است. و دقیقا از نظر ترکیب اقلیت و اکثریت عکس مجلس پنجم است. از این نظر مجلس دهم شبیه به مجلس دهم است.

* به نظر من ترکیب کلی مجلس خبرگان نمی‌توانست خیلی تغییر کند چون رقابت در مجلس خبرگان خیلی محدود بود ولی رای قاطع مردم به لیستی که آقای هاشمی در تهران ارائه کرده بودند و فاصله رای آقای هاشمی با جناب آقای یزدی که به مجلس خبرگان راه پیدا نکرد یا آقای مصباح یزدی پیام سیاسی روشنی داشت.

* آقای هاشمی بعد از فوت آقای مشکینی (رحمت‌الله علیه) به‌طور طبیعی رئیس مجلس خبرگان شد. او از اولین مجلس خبرگان رهبری، نایب رئیس خبرگان بود. بعد دوستان این موضوع را تحمل نکردند و آقای مهدوی‌کنی به مجلس خبرگان رفتند.

* باید به این نکته توجه کنیم که در انقلاب اسلامی آقای مهدوی‌کنی (رحمت‌الله علیه) منزلت و جایگاه آقای هاشمی را نداشت و این هم در تاریخ انقلاب، هم در تاریخ مبارزات انقلاب، هم در دوران امام و هم دوران پس از ایشان ثبت شده است. کارهایی که هاشمی در تاریخ جمهوری اسلامی انجام داده را آقای مهدوی‌کنی انجام نداده است. آقای کنی فرد بسیار محترمی برای همه ما بودند ولی تفاوت معناداری بین جایگاه ایشان با آقای هاشمی در جمهوری اسلامی وجود داشت.

* در نرم مشارکت بین 60 تا 75 درصد، 75 حداکثر مشارکتی است که متصور است و با این حساب عدد مشارکت 60 درصدی  مردم، رقم قابل قبولی است. البته می‌توانستیم برای بالاتر بردن میزان مشارکت بهتر از این عمل کنیم.

* آخرین نظرسنجی ما مشارکت 47 و نیم درصدی را در تهران نشان می‌داد البته ما فکر می‌کردیم حداکثر ظرفیت مشارکت مردم در تهران 55 درصد باشد و با این حساب تهران حدود 5 درصد از مشارکت متوسط کمتر دارد و مشارکت در کشور هم می‌توانست 5 درصد بالاتر باشد، ولی این میزان مشارکت در کشور و در تهران نرم معقولی است. به هر حال یک عده از رد صلاحیت‌ها رنجیده شده‌اند. به نظر من اگر آقای سیدحسن خمینی در انتخابات تهران حضور داشت میزان مشارکت در تهران به 60 درصد می‌رسید و نرم کشوری را به 65 درصد می‌رساند. ما امیدواریم منتخبان مردم در مجلس به قدری خوب در همکاری منسجم با دولت عمل کنند و دولت هم در انجام وظایفش خوب عمل کند که در انتخابات ریاست‌جمهوری میزان مشارکت مردم به 70درصد برسد.