جمعه ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۱ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۰:۴۳

صالحی: روسیه نبود توافق انجام نمی‌شد

رئیس سازمان انرژی اتمی ایران تاکید کرد: مواضع قاطع و انقلابی مقام معظم رهبری در طول مذاکرات به کمک ما می‌آمد و اجازه نمی‌داد آمریکایی‌ها به خواسته‌های خود برسند.
کد خبر : ۲۸۴۰۶۱
صراط: روزنامه آرمان امروز یکشنبه 94/11/11 گفت و گویی با  علی اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی ایران و از اعضای تیم مذاکره کننده ایران با گروه 5+1 انجام داده که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:

  در سال‌های گذشته تلاش‌های زیادی برای به نتیجه رسیدن پرونده هسته‌ای ایران صورت گرفت. برای حفظ این تلاش‌ها و همچنین دستاوردهای برجام چه تدابیری اندیشیده شده است؟ مهم‌ترین چالش‌های پیش‌روی برجام چیست؟

 به شما اطمینان می‌دهم تمام موارد توافق شده در برجام که به جمهوری اسلامی مربوط می‌شود به صورت کامل اجرا خواهد شد. ما انتظار داریم طرف مقابل نیز به همین صورت خود را ملزم به اجرای برجام بداند و در این زمینه هیچ‌گونه کوتاهی صورت نگیرد. جمهوری اسلامی ایران یک کشور استثنائی است که تاکنون به تمام تعهدات بین‌المللی خود عمل کرده است. ایران حتی در شرایطی که تحریم‌های بین‌المللی در اوج خود قرار داشت و با اخلال در سیستم مبادلات بانکی بین‌المللی مواجه شده بود، تمام تعهدات مالی و بانکی خود را نسبت به کشورهای مختلف و از جمله کشورهای اروپایی انجام داد. بنابراین بنده نگران این مساله نیستم که برجام از طرف جمهوری اسلامی با مشکل مواجه شود. مساله مهم در این زمینه رفتار و عملکرد طرف مقابل است. تجربه تاریخی نشان داده طرف مقابل در گذشته نقض عهد کرده و برخلاف توافقات صورت گرفته رفتار کرده است. یکی از مهم‌ترین نمونه‌های این نقض عهد در مساله افغانستان صورت گرفت. در «اجلاس بن» جمهوری اسلامی ایران تلاش زیادی برای حل مشکل افغانستان انجام داد. با این وجود بلافاصله پس از پایان این مذاکرات رئیس‌جمهور وقت ایالات متحده آمریکا، ایران را در «محور شرارت» قرار داد. با تمام این اوصاف برجام به صورتی تنظیم شده که در صورت نقض عهد طرف مقابل پیش‌بینی‌های لازم برای واکنش ایران اندیشیده شده است. تصور بنده این است که برجام بدون مانع جدی پیش خواهد رفت. آقای روحانی تعبیر«برد-برد» را برای برجام به کار بردند که تعبیر بسیار مناسبی است. در پاسخ به پرسش شما درباره اینکه برای حفظ برجام چه تدابیری اندیشیده شده نیز باید عنوان کنم معاونت حقوقی و بین‌الملل سازمان انرژی اتمی مامور شده به صورت کامل و با جزئیات دقیق برجام و میزان و چگونگی پیشرفت آن را رصد کند. کارشناسان مربوطه همچنین رفتار طرف مقابل را زیرنظر دارند و کوچک‌ترین کارشکنی و انحراف و حتی ایجاد زمینه برای کارشکنی را به صورت کامل رصد می‌کنند و در صورت بروز چنین اتفاقی مجموعه مدیران سازمان انرژی اتمی را در جریان قرار می‌دهند. این در حالی است که وزارت امور خارجه نیز چنین سازوکاری را برای خود طراحی کرده و مسئولان وزارت امور خارجه نیز به صورت کامل رفتار طرف مقابل و چگونگی پیشرفت برجام را رصد می‌کنند. همه این گروه‌ها نتایج به دست آمده را به «شورای نظارت بر برجام» که متشکل از مسئولان ارشد نظام جمهوری اسلامی هستند ارسال می‌کنند تا تصمیمات لازم متناسب با اقدامات طرف مقابل اتخاذ شود. در نتیجه بنده هیچ‌گونه دلیلی برای نگرانی از آینده برجام نمی‌بینم. ممکن است در حین اجرای برجام اختلافاتی جزئی بین طرفین صورت بگیرد که در توافقنامه برای چنین شرایطی نیز تدابیر لازم اندیشیده شده و این اختلافات در کمیسیون مشترک حل خواهد شد.

در طول مذاکرات هسته‌ای و با دیدارهای مستمر و طولانی وزیر امورخارجه ایران و آمریکا تاحدود زیادی تابوی مذاکره ایران و آمریکا شکسته شد و اتفاق جدیدی در این زمینه رخ داد. آیا گفت‌وگوهای صورت گرفته می‌تواند در آینده و در موضوعات دیگری نیز ادامه داشته باشد و مسیر جدیدی را پیش روی دو کشور باز کند؟

روابط ایران با کلیه کشورهای جهان مناسب و منطقی است و جمهوری اسلامی همواره تلاش کرده رویکرد مثبتی در مقابل کشورهای جهان اتخاذ کند. در این زمینه البته رژیم صهیونیستی حالتی استثنائی دارد که به دلیل وجهه نامشروعی که دارد جمهوری اسلامی موجودیت آن را به رسمیت نمی‌شناسد. مساله مهم در این زمینه این است که موضوع «گفت‌وگو» با موضوع«رابطه» متفاوت است و ما باید بین این دو مقوله تفاوت قائل شویم. در طول مذاکرات هسته‌ای هیچ‌گونه بحثی مبنی بر رابطه با آمریکا صورت نگرفت و تمامی مذاکرات انجام شده به صورت انحصاری درباره پرونده هسته‌ای ایران صورت گرفته است. برخی از رفتارهای صورت گرفته در حین مذاکرات هسته‌ای جزئی از رفتارهای دیپلماتیک بود که در تمام روابط بین‌الملل عرف است. برای مثال در ابتدای هر جلسه طرفین با یکدیگر «خوش‌وبش» می‌کردند و درباره آخرین اتفاقات روز تبادل‌نظر می‌کردند و سپس به موضوع اصلی مذاکره می‌پرداختند. این وضعیت برای ما در دولت هم وجود دارد. اعضای کابینه در ابتدای هر جلسه هیات دولت به تبادل اطلاعات درباره آخرین وضعیت کشور و جهان می‌پردازند و همدیگر را از مسائل جدید باخبر می‌کنند. در طول مذاکرات هسته‌ای نیز ما تنها درباره مساله هسته‌ای با کشورهای غربی گفت‌وگو و رایزنی می‌کردیم و اجازه نداشتیم درباره موضوعاتی به جز مساله هسته‌ای گفت‌وگو کنیم. در نتیجه موضوع رابطه ایران و آمریکا هیچ گاه در جریان مذاکرات مطرح نبوده و به همین دلیل نمی‌توان عنوان کرد تابوی رابطه ایران و آمریکا شکسته شده است. بنده سخن شما درباره اینکه گفت‌وگوی ایران و آمریکا تا حد وزیر امورخارجه رسید را تایید می‌کنم. با این وجود معتقدم بحث شکسته شدن تابوی گفت‌وگوی ایران و آمریکا مطرح نیست. ضمن اینکه جمهوری اسلامی در گذشته با آمریکا مذاکره داشته است. برای مثال آقای کاظمی در زمانی که مسئولیت سفارت ایران در عراق را برعهده داشتند با سفیر آمریکا درباره مسائل عراق مذاکره کردند که این مساله در رسانه‌های جهان بازتاب بالایی داشت. در موضوع افغانستان و مساله حضور طالبان در این کشور نیز بین ایران و آمریکا مذاکره صورت گرفت. در نتیجه وضعیت به شکلی نبوده که بین ایران و آمریکا در گذشته هیچ‌گونه مذاکره‌ای صورت نگرفته باشد. حتی زمانی که بنده در وزارت امورخارجه حضور داشتم مسیری جدا از مسیر پرونده هسته‌ای ایران باز شد و مقام معظم رهبری اجازه دادند در پایین‌تر از سطح وزرا بین ایران و آمریکا مذاکره صورت بگیرد. در نتیجه مذاکره ایران و آمریکا در دولت دهم آغاز شده بود. با این وجود مذاکرات صورت‌گرفته در ماه‌های گذشته به دلیل تداوم و همچنین طولانی بودن جنبه‌های جدیدی پیدا کرده بود که با مذاکرات قبلی تفاوت داشت. مذاکرات صورت گرفته در دو سال گذشته به صورت لحظه‌ای در اغلب رسانه‌های جهان بازتاب پیدا می‌کرد و به همین دلیل پرونده ابعاد حقوقی، سیاسی و اقتصادی بالایی پیدا کرده و به یکی از مهم‌ترین مسائل بین‌المللی تبدیل شده بود. نکته دیگر اینکه سطح مذاکرات ایران و آمریکا پس از36سال در طول مذاکرات هسته‌ای به سطح وزرا ارتقا پیدا کرد که یک اتفاق ویژه در رابطه ایران و آمریکا تلقی می‌شود. به نظر من مشکل بزرگ رابطه ایران و آمریکا فقدان اعتماد متقابل است. مردم ایران در سال‌های گذشته به این نتیجه رسیده‌اند که ایالات متحده آمریکا هیچ گاه خیرخواه ملت ایران نبوده است. از سوی دیگر آمریکایی‌ها نیز برای روابط نامناسب خود با ایران استدلال‌های خاص خود را مطرح می‌کنند و برخی مشکلات را در این زمینه تاثیرگذار می‌دانند. در نتیجه روابط ایران و آمریکا همواره با کمبود اعتماد روبه رو بوده است. به همین دلیل برای اینکه این کمبود اعتماد جبران شود باید در برخی رویکردها و تصمیمات تغییر به وجود بیاید تا بی‌اعتمادی به اعتماد و درک متقابل تبدیل شود. یکی از اقدامات موثر در این زمینه موفقیت برجام بوده است. برخی بر این تصور بودند که برجام به نتیجه نخواهد رسید و در نهایت ایران و قدرت‌های جهانی نمی‌توانند به جمع‌بندی و توافق دست پیدا کنند. خوشبختانه برجام به نتیجه رسید و زمینه اعتماد‌سازی بین ایران و قدرت‌های جهانی و به‌ویژه آمریکا فراهم شد. هرچه ایالات متحده آمریکا در طول اجرای برجام حسن نیت بیشتری از خود نشان بدهد و عملکرد قابل قبولی داشته باشد زمینه‌های اعتمادسازی بیشتری برای آینده مهیا خواهد شد. جمهوری اسلامی در ابعاد اقتصادی، تجاری، صنعتی، علمی و تحقیقاتی هیچ مشکلی با آمریکا ندارد. برای بهبود روابط سیاسی نیز اعتماد متقابل یکی از پیش‌شرط‌های الزامی به شمار می‌رود. اعتماد‌سازی نیز نیازمند گذشت زمان و همچنین نشان دادن حسن نیت و رفتار صادقانه است.

به نظر شما انتخابات مجلس شورای اسلامی به چه میزان بر برنامه‌های دولت آقای روحانی و همچنین مساله برجام تاثیرگذار است؟اگر موافقان برجام و سیاست‌های دولت تدبیر و امید وارد مجلس شوند چه اتفاقی رخ خواهد داد و اگر مخالفان برجام و دولت که به نظر دارای استراتژی و اهداف از پیش تعیین شده هستند وارد مجلس دهم شوند سیاست‌های دولت ممکن است با چه چالش‌هایی مواجه شود؟

به نظر من مخالفان برجام را باید به دو گروه تقسیم‌بندی کنیم. گروه اول کسانی هستند که به دلیل امیال و اغراض سیاسی با برجام مخالفت می‌کنند. در کنار این عده گروه دیگری هستند که از سر دلسوزی نگران آینده کشور هستند و اگر مشکلاتی وجود داشته باشد آن را با مسئولان مربوطه مطرح می‌کنند. دلیل اصلی این مخالفت‌ها سیاسی است و قرار نیست هیچ‌گونه توافقی در چنین فضای سیاسی صورت بگیرد. در نتیجه چنین شرایطی جای بده و بستان سیاسی نیست و نیازمند الزامات و سازوکار قدرت است. اغلب جدال‌های سیاسی برای تصاحب مراکز قدرت است و این مساله‌ای است که از گذشته تاکنون وجود داشته است. اگر روزی فرا برسد که تمامی جدال‌های سیاسی و دنیوی برای کسب رضایت خداوند متعال باشد که دیگر اختلاف سیاسی معنا و مفهوم پیدا نمی‌کند. به همین دلیل اختلافات سیاسی به راحتی قابل حل نیست و باید در یک چارچوب ویژه برای آن راه‌حل پیدا کرد. در کنار این نوع مخالفت‌ها، برخی از مخالفت‌ها به صورت واقعی و از سر نگرانی و دلواپسی صورت می‌گیرد. این نوع مخالفت‌ها نیز چند حالت دارد. ممکن است عده‌ای از واقعیت‌های موجود اطلاع نداشته باشند و براساس شنیده‌ها قضاوت کنند یا اینکه اطلاع دقیق و عمیق از مساله دارند و به همین دلیل تلاش می‌کنند نقاط ضعف را مطرح و در جهت برطرف کردن آن کوشش کنند. بنده تلاش و نگرانی برای برطرف کردن نقاط ضعف را مثبت ارزیابی می‌کنم و به نظر من قابل تقدیر است. نکته دیگر اینکه کسانی که از روی بی‌اطلاعی و براساس شنیده‌ها قضاوت کرده‌اند، هنگامی که از واقعیت‌های موجود آگاه می‌شوند مخالفت خود را کنار می‌گذارند و با برجام همراه می‌شوند. این افراد با نیت خیر و دغدغه منافع ملی با برجام مخالفت کرده‌اند و هنگامی که مشاهده می‌کنند دغدغه آنها بی‌مورد بوده همراهی و همکاری می‌کنند. با این وجود اگر یک کارشناس، حقوقدان یا سیاستمدار با تحقیق و پژوهش مساله‌ای را مطرح کند و به ما اثبات کند که در مسیر خود اشتباه کرده‌ایم، این ما هستیم که باید سخن ایشان را بپذیریم و اشتباه خود را جبران کنیم. با تمام این اوصاف بیشترین مخالفت‌ها با برجام در مجلس نهم صورت گرفته است. برجام تصمیم جمعی نظام سیاسی بوده که مورد تایید مقام معظم رهبری نیز قرار گرفته و به همین دلیل مساله‌ای قابل بازگشت نیست که نمایندگان مجلس دهم بتوانند بر محتوای آن تاثیر بگذارند. برجام برای نمایندگان مجلس دهم مساله‌ای است که پشت سر گذاشته شده و براساس آن جمهوری اسلامی و قدرت‌های جهانی به یک جمع‌بندی رسیده‌اند که مسیر جدیدی در مقابل فناوری هسته‌ای ایران گشوده شود. در شرایط کنونی کلیه قطعنامه‌های سازمان ملل، شورای حکام، اتحادیه اروپا و همچنین تحریم‌ها علیه ایران لغو شده است. لغو تحریم‌ها برای مردم ایران و همچنین نظام جمهوری اسلامی یک موفقیت بزرگ بوده است. در نتیجه چرا باید نگران سرنوشت برجام در مجلس آینده بود؟پس از لغو تحریم‌ها کشورهای مختلف تلاش کردند به شکل‌های مختلف مراودات اقتصادی خود را با ایران از سر بگیرند. اگر در دوران تحریم‌ها مراودات اقتصادی و سیاسی ایران با کشورهای دیگر کاهش پیدا کرده بود در شرایط کنونی با حجم گسترده‌ای از مبادلات اقتصادی و سیاسی مواجه شده‌ایم. نکته جالب اینجاست که اغلب کشورهای متقاضی مراوده با ایران، شرایط بسیار خوبی را به ایران پیشنهاد می‌کنند و حاضر هستند با حداقل سود و با تامین مالی پروژه‌های بسیار سنگین در ایران سرمایه‌گذاری کنند. در نتیجه هیچ دلیل موجه و قانع‌کننده‌ای وجود ندارد که مجلس آینده دوباره مساله برجام را به سطح افکار عمومی بکشاند و درباره آن به مجادله بپردازد. مساله برجام پشت سرما قرار گرفته و ما باید تلاش کنیم برای مسائل آینده و پیش‌رو راه‌حل مناسب پیدا کنیم. در این زمینه بنده یک مزاح سیاسی با مدیرکل آژانس بین‌المللی انجام دادم که بیان آن برای شما و مخاطبان روزنامه «آرمان» نیز خالی از لطف نخواهد بود. بنده به ایشان به شوخی عنوان کردم شما تلاش کنید پرونده هسته‌ای ایران به نتیجه نرسد؛ چرا اگر این پرونده به نتیجه برسد همه شما بیکار می‌شوید و حوصله همه سر می‌رود.

در طول مذاکرات هسته‌ای آیا لحظاتی بود که گره‌های سختی در کار بیفتد و آقای روحانی شخصا وارد عمل شوند و با رهبران قدرت‌های جهانی به صورت مستقیم رایزنی کنند؟

آقای روحانی در مقاطعی که با آقای پوتین رئیس‌جمهور روسیه و همچنین آقای «شی جینگ پینگ» رئیس‌جمهور چین ملاقات داشتند در این زمینه رایزنی می‌کردند و عنوان می‌کردند جمهوری اسلامی توقع دارد روسیه و چین در حل پرونده هسته‌ای به ایران کمک کنند. در مسیر مذاکرات هسته‌ای نیز انصافا چین و روسیه همکاری‌های لازم را با ایران داشتند. به‌ویژه کشور روسیه که در این زمینه قدم‌های عملی برداشت و اگر همکاری صمیمانه روسیه نبود شاید هیچ گاه برجام به نتیجه نمی‌رسید و عملیاتی نمی‌شد. روسیه در زمینه تبادل سوخت نیز با ایران همکاری زیادی داشت که بنده لازم می‌دانم از طریق روزنامه «آرمان» از مسئولان و مردم روسیه و به‌ویژه آقای پوتین سپاسگزاری کنم. تبادل سوخت اهمیت بسیار بالایی در مساله برجام داشت. روسیه ابتدا «کیک زرد» را به ایران تحویل داد و سپس ما اورانیوم غنی‌شده خود را برای آنها ارسال کردیم. به دلیل عدم اعتمادی که بین جمهوری اسلامی و قدرت‌های جهانی وجود داشت ما تمایل داشتیم این تبادل سوخت به صورت همزمان صورت بگیرد یا اینکه به صورت محموله‌ای انجام شود. با این وجود چنین اتفاقی رخ نداد و جمهوری اسلامی در ابتدا همه محموله خود را دریافت کرد و سپس محموله خود را به طرف مقابل تحویل داد. این مساله نشان‌دهنده اعتماد مناسبی بود که در فضای مذاکرات نسبت به جمهوری اسلامی ایجاد شده بود. اعتماد متقابل سبب شده بود ما نیز محموله خود را 15 ساعت زودتر از زمانی که برای این منظور در نظر گرفته شده بود ارسال کنیم تا حسن نیت خود را نشان داده باشیم.

آقای روحانی به جز روسای جمهور روسیه و چین با رهبران دیگر کشورهای عضو1+5 نیز رایزنی کردند؟

بله، فکر می‌کنم آقای روحانی با آقای فرانسوا اولاند رئیس‌جمهور فرانسه نیز به صورت تلفنی گفت‌وگو کردند.

یکی از نکات مهم مذاکرات هسته‌ای که درباره آن گمانه‌زنی‌های زیادی صورت می‌گیرد سازوکار ارتباط تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای با رهبر معظم انقلاب است. در این زمینه چه سازوکاری اندیشیده شده بود و معظم‌له به چه وسیله یا افرادی در جریان جزئیات مذاکرات قرار می‌گرفتند؟ اگر در این زمینه خاطره‌ای منتشر نشده وجود دارد لطفا بیان فرمایید.

در دولت یازدهم رویه و شیوه مذاکره با آمریکا تغییر پیدا کرد و مسئولیت تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای برای نخستین‌بار از شورای عالی امنیت ملی به وزارت امور خارجه منتقل شد. هنگامی که چنین تصمیمی گرفته شد یک کمیته راهبردی هسته‌ای نیز از مسئولان عالیرتبه نظام تشکیل شد. این کمیته با برگزاری جلسات منظم، شیوه و نوع برخورد جمهوری اسلامی را متناسب با اقدامات طرف مقابل مورد تجزیه و تحلیل و گفت‌وگو قرار می‌داد و حدود و ثغور مذاکرات را روشن می‌کرد. در نتیجه تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای و آقای دکتر ظریف به عنوان مسئول تیم مذاکره‌کننده جمهوری اسلامی ایران در این چارچوب سیاست‌های خود را در مذاکرات جلو می‌بردند. کمیته راهبردی هسته‌ای نیز گزارشات خود از تحلیل محتوای مذاکرات و چالش‌ها و فرصت‌های پیش‌رو را به صورت منظم خدمت مقام معظم رهبری تقدیم می‌کردند. مقام معظم رهبری نیز پس از مشاهده گزارشات کمیته راهبردی هسته‌ای، نظریات اصلاحی خود را مطرح می‌کردند و نتیجه نهایی در اختیار تیم مذاکره‌کننده قرار می‌گرفت که براساس آن برنامه‌های خود را در طول مذاکرات جلو ببرد. در نتیجه مقام معظم رهبری از ابتدای مذاکرات در جریان تمام مسائل مذاکرات بودند و در صورت نیاز نظریات اصلاحی خود را به تیم مذاکره‌کننده انتقال می‌دادند. بدون اجازه و مساعدت ایشان اصلا برجام به نتیجه نمی‌رسید. برای مثال موضوع مذاکره با آمریکا را ما اصلا نمی‌توانستیم بدون اجازه مقام معظم رهبری انجام دهیم. با موافقت رهبر معظم انقلاب بود که این مسیر باز شد و ما توانستیم از این مسیر به گشایش‌های جدیدی برسیم و در نهایت نیز به نتیجه دلخواه دست پیدا کنیم. تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران به دو گروه تقسیم می‌شدند. یک گروه تیم مذاکره‌کننده به ریاست آقای دکتر ظریف بودند که گفت‌وگو‌ها را انجام می‌دادند و در مسائل کلان تصمیم‌گیری می‌کردند. گروه دوم کارشناسان هسته‌ای، سیاسی و حقوقی بودند که کارهای تحقیقاتی، پژوهشی و پشتیبانی مذاکرات را انجام می‌دادند و در واقع بخشی از بار سنگین مذاکرات بر دوش آنها قرار داشت. با این وجود تعداد کارشناسان ایرانی در مقابل تعداد کارشناسان کشورهای1+5 «گروهان» در مقابل «لشکر» بود و تعداد آنها چندین برابر کارشناسان ایران بود. حتی زمانی که کارشناسان یکی از کشورهای غربی به مشکل برخورد می‌کرد کارشناسان کشورهای دیگر نیز به کمک آنها می‌آمدند و به آنها کمک می‌کردند. تمام اقدامات صورت گرفته در حین مذاکرات اعم از اقدامات صورت گرفته توسط تیم مذاکره‌کننده و همچنین تیم کارشناسی ایران در پایان هر دور از مذاکرات به صورت مکتوب خدمت مقام معظم رهبری تقدیم می‌شد و ایشان به صورت دقیق در جریان جزئیات مذاکرات قرار می‌گرفتند. برای مثال در یک مورد مقام معظم رهبری عنوان کردند«ما پیشنهاد آمریکا در مونیخ درباره چیدمان سانتریفیوژهای ایران را قبول نداریم». ایشان فرمودند: «ما همان چیدمانی که خودمان قبول داریم را باید پیش ببریم». در نتیجه گروه مذاکره‌کننده موظف شد فرمایش مقام معظم رهبری را در مذاکرات دنبال کند و به نتیجه برساند. یکی از دلایلی هم که بنده وارد مذاکرات شدم این بود که برای طرف مقابل استدلال کنم به چه دلیلی جمهوری اسلامی چیدمان مطرح‌شده را قبول ندارد و به دنبال پیاده کردن چیدمان خود خواهد بود. این موضوع یک بحث فنی صرف بود و شرایط به شکلی نبود که از دوستان سیاسی توقع داشته باشیم به چنین مسائلی ورود کنند. در نتیجه بنده وارد مذاکرات شدم. ایالات متحده آمریکا نیز آقای مونیز وزیر انرژی این کشور را به مذاکرات اعزام کرد تا با بنده در این زمینه مذاکره کند. مذاکرات بنده و آقای مونیز نیز باید در سطحی برگزار می‌شد که در نهایت به تصمیم برسد و طرفین بتوانند با اختیاراتی که داشتند در این زمینه تصمیم‌گیری کنند. به همین دلیل بنده با اختیار تام به مذاکرات رفته بودم و از سوی دیگر آقای مونیز نیز با اختیار تصمیم‌گیری وارد مذاکرات شده بود. مذاکرات بنده با آقای مونیز در نهایت سبب شکسته شدن بن‌بست به وجود آمده در مذاکرات شد و مذاکرات تا حدود زیادی به سمت پیشرفت حرکت کرد. بنده و آقای ظریف در طول مذاکرات و هنگامی که مذاکرات در دو ایستگاه به نتیجه رسیده بود خدمت مقام معظم رهبری مشرف شدیم. در این دو دیدار ایشان نسبت به تیم مذاکره‌کننده، آقای ظریف و بنده اظهار لطف کردند و ما را مورد تفقد خود قرار دادند. در یکی از این دیدارها ابتدا بنده به اتفاق آقای ظریف خدمت ایشان رسیدیم و پس از مدتی تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای نیز خدمت ایشان شرفیاب شدند. بی‌شک اگر حمایت‌های مقام معظم رهبری وجود نداشت مذاکرات هیچ‌گاه به نتیجه نمی‌رسید. در طول مذاکرات هسته‌ای هیچ‌کدام از ما مجاز به اشتباه کردن نبودیم و اصلا حق اشتباه نداشتیم. البته از این نکته نیز نباید غافل شد که مقام معظم رهبری در جاهایی که احساس می‌کردند باید تذکر بدهند در موضع‌گیری‌های علنی و رسمی خود این تذکرات را بیان می‌کردند.موضع‌گیری‌های ایشان همیشه راهگشا بود. بنده جنس موضع‌گیری مقام معظم رهبری در طول مذاکرات را نوعی تذکر به ما یعنی مذاکره‌کنندگان ایرانی و اخطار به طرف مقابل تلقی می‌کردم. قرآن کریم می‌فرماید: «در مواقع لازم تذکر بدهید؛ چرا که تذکر به سود مومن است». در این زمینه یک خاطره نقل کنم که خالی از لطف نیست. در یکی از این مذاکرات بنده به طرف مقابل عنوان کردم رهبر ما از ما چنین مساله‌ای را خواسته است و ما نمی‌توانیم برخلاف دستور رهبر خود عمل کنیم. طرف مقابل نیز به بنده گفت رهبر ما نیز از ما خواسته که چنین رفتار کنیم. بنده در پاسخ ایشان عنوان کردم شما رهبر ندارید و بلکه رئیس‌جمهور دارید. رئیس‌جمهور کشور شما همتای رئیس‌جمهور کشور ماست. کشور ما رهبر دارد و سخنان رهبر ما برای همه ما «فصل‌الخطاب» است و ما نمی‌توانیم برخلاف منویات ایشان رفتار کنیم. آمریکایی‌ها به دلیل روحیه تکبر و استکباری که داشتند تمایل زیادی نشان می‌دادند «پا را از گلیم خود دراز‌تر کنند» و مطالبات جدیدی را در حین مذاکرات مطرح کنند. در چنین شرایطی مواضع قاطع و انقلابی مقام معظم رهبری به کمک ما می‌آمد و اجازه نمی‌داد آمریکایی‌ها به خواسته‌های خود دست پیدا کنند. این در حالی بود که مذاکره ایران و آمریکا از سال90 و در دولت دهم و با دستور مقام معظم رهبری آغاز شده بود.

در آن مقطع زمانی چه کسی، در کجا و با چه عنوانی با آمریکایی‌ها مذاکره کرد؟ طرف آمریکایی مورد مذاکره چه کسی بود؟

در سال1390 آمریکایی‌ها اظهار علاقه کردند که به صورت مستقیم با جمهوری اسلامی ایران وارد مذاکره شوند. آمریکایی‌ها کشور عمان و آقای سلطان قابوس را واسطه گفت‌وگوی خود با ایران قرار دادند. در همین رابطه مسئولان کشور عمان با ما تماس گرفتند و درخواست مذاکره مستقیم را با مسئولان جمهوری اسلامی مطرح کردند. در نتیجه نخستین مذاکره مستقیم ایران و آمریکا در سال1391 و در کشور عمان برگزار شد. از طرف آنها آقای «ویلیام برنز» و «جک سولیوان» و از طرف جمهوری اسلامی نیز افرادی مانند آقای بهاروند، آقای خاجی، آقای ذبیح و آقای نجفی نماینده فعلی ایران در آژانس به گفت‌وگو پرداختند. در عمان ما دو مذاکره با آمریکایی‌ها داشتیم. در پایان این مذاکرات ایالات متحده آمریکا از طریق سلطان عمان اعلام کرد که حق غنی‌سازی هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران را به رسمیت می‌شناسند. سلطان عمان نیز در همین رابطه یک نامه به رئیس‌جمهور وقت ایران آقای دکتر احمدی‌نژاد نوشت. آخرین مذاکرات ما قبل از پیروزی آقای روحانی در انتخابات به اسفند سال1391 بازمی‌گردد که پس از آن مقرر شد ادامه مذاکرات به پس از مشخص شدن نتیجه انتخابات ریاست‌جمهوری ایران موکول شود. با پیروزی آقای روحانی پرونده هسته‌ای شکل جدیدی به خود گرفت و در نهایت طرفین درباره برجام به توافق نهایی دست یافتند.

شما تنها فردی هستید که از ابتدای مساله هسته‌ای ایران به شکل‌های مختلف درگیر این پرونده بوده‌اید و از جزئیات دقیق این پرونده آگاه هستید. برخی معتقدند بده و بستان‌های صورت گرفته در پرونده هسته‌ای ایران ممکن است با پرسش جدی تاریخ همراه شود. آیا شما در پیشگاه تاریخ به عنوان یکی از مهم‌ترین بازیگران سیاسی عصر خود سربلند خواهید بود؟

تشخیص این مساله با مردم عزیز و شریف ایران خواهد بود. تا قبل از به نتیجه رسیدن برجام قدرت‌های جهانی موفق شده بودند یک اجماع ظالمانه بین‌المللی را علیه ایران تشکیل بدهند. این وضعیت به شکلی بود که حتی کشورهای دوست جمهوری اسلامی مانند هند نیز با ما همکاری نمی‌کردند. به هر حال این اجماع ظالمانه محدودیت‌هایی را برای ما ایجاد کرده بود. البته جمهوری اسلامی موفق شده بود بسیاری از مشکلات خود در دوران تحریم‌ها را به صورت هوشمندانه برطرف کند. با این وجود برجام و سیاست‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی تمام این موانع را از بین برده و درهای جدیدی را پیش روی ایران در عرصه بین‌المللی گشوده است. بنده چشم‌انداز و آینده برجام را مثبت ارزیابی می‌کنم و قضاوت در این زمینه را به مردم بزرگ ایران واگذار می‌کنم.