صراط: البته
این نخستین بار نیست که شایعه آنقدر قدرت می‌گیرد که واقعی جلوه می‌کند
اما قطعا این خبر(!)، یکی از دردناک ترین نمونه ها از این دست است.
طی روزهای گذشته شایعه‌ای در دنیای مجازی دست به دست شد و پر و بال گرفت که بر اساس آن ادعا می‌شد گرگ به چادر مرد بی سرپناهی حمله کرده و آسیب های شدیدی به وی وارد آورده است. شایعه‌ای داغ که تصاویر دردناک و زجر آوری به آن پیوست شده بود و شک برانگیز می‌نمود.
هنوز کمتر کسی به حقیقت ماجرا پی برده و تلاش نموده بود این شایعه را صحت سنجی کند که خبردار شدیم این اتفاق در قالب خبر، روی خروجی یکی از خبرگزاری ها قرار گرفته و توضیحات تکمیلی درج شده در آن، از واقعی بودنش حکایت دارد. توضیحاتی که به نقل از برخی مسئولان درباره این رویداد درج شده بود و حتی جزئیاتی مانند ماومت مرد مجروح در مقابل گرگ مهاجم و کشته شدن گرگ به دست وی را هم شامل می‌شد.
این جزئیات به قدری کامل بود که چه بسا تولید کنندگان این شایعه هم با مواجهه با آن، مجاب می‌شدند این حادثه روی داده و به راستی در نقطه ای از کشورمان، گرگ به یک هموطنمان یورش برده و تلاش داشته وی را بدرد اما موفق نشده و مرد زخمی با جراحت های فراوان از این خطر رهیده است.
اما واقعیت چیست؟
برای دانستن واقعیت باید به سال 2006 میلادی برویم و سری به کانادا بزنیم تا این داستان حقیقی را بشنویم: یک شکارچی در حاشیه رود یوکن کانادا در چادرش مورد حمله یک خرس قطبی قرار می‌گیرد و پس از درگیری با خرس، حیوان را از پای در می‌آورد. تصاویر شکارچی زخمی در حین مداوا به همراه تصاویر چادر پاره و لاشه خرس قطبی، سالهاست که در آرشیو سایتهای خبری خارجی بایگانی شده
اکنون کافی است تصاویر درج شده در خبرگزاری معتبر کشورمان و حمله خرس قطبی به شهروند کانایی در یه دهه پیش را کنار هم قرار دهید تا ماجرا دستتان بیاید و برایتان سوال شود که چگونه این خبر پس از 10 سال، ترجمه شه، مولفه های بمیبه آن افزوده شده و توانسته غوغایی در فضای مجازی کشورمان به راه انداخته و واقعی جلوه کند؟ آن هم به این اندازه واقعی که تبدیل به خبر شده و روی خروجی یک خبرگزاری و برخی سایت های قرار بگیرد؟
با
این توضیحات احتمالا برایتان جالب تر خواهد شد اگر بدانید خبرگزاری مذکور
در توضیح خبر خود مدعی شده که با یکی از مسئولان مرتبط گفت‌وگو داشته و به
نقل از وی، توضیحاتی به خبر افزوده است که با توجه به آن نمی‌توان منکر
وقوع حادثه در کشورمان شد چراکه آن مقام تایید کرده حادثه 15 روز پیش تر
روی داده، حال وی روبه بهبودی است و البته توانسته در درگیری با گرگ مهاجم،
حیوان را از پای در باورد و بکشد!
با این حساب قطعا تلخ خواهد بود اگر بشنویم مبدا این شایعه، یکی از کانال های تلگرامی پر مخاطب بوده که توانسته این چنین افکار عمومی را منحرف کرده و چنین غائله ای برپا کند؛ شاید به این نیت که مدیران این کانال می‌خواسته‌اند قدرتشان در اثرگذاری بر عموم را نشان دهند و با اشتباه خبرنگار بی دقت (اگر بشود درج گفت‌وگو با یک مقام مسئول و تایید خبر دروغین از زبان وی را «اشتباه» خواند!) به مراد خود رسیده‌اند.
و چه تلخ است که می‌بینیم در این بازی، ضربه ای مهلک بر پیکر نیمه جان حیات وحش کشور فرو آمده و این باور در ذهن برخی تقویت شده که باید از امثال گرگ ترسید چون حمله می‌کند و می‌درد و از انسال ترسی ندارد؛ باوری که بسیاری را مجاز به کشتن امثال گرگ در مواجهه با این حیوانات می‌کند و خدا می‌داند در کشته شدن چند حیوان تا کنون نقش داشته است. چند ببرِ منقرض شده، چند پلنگ و کفتار رو به انقراض، چند گرگ، روباه، شغال، یوز، خرس قهوه ای، خرس بلوچی، مار، عقاب و... .
از آن تلخ تر آنجاست که به یاد آوریم کمتر از یک ماه از کشتار بی‌رحمانه گرگ در لوشان با سنگ و چوب می‌گذرد؛ کشتن گرگی که وقتی در شهر خود را میان مردم گرفتار دیده بود، ظاهرا به یکی دو تن حمله ور شد (برای این ادعا هیچ تصیری منتشر نشد و البته ما هم قصد رد آن را نداریم) تا به جای دارت بیهوشی و زنده گیری، با چوب و چماق به سزای اعمالش برسد و پس از مرگز هم مسئولان سرش را بیخ تا بیخ ببرند و به آزمایشگاه بفرستند تا ثابت شود که هار بوده است!
طی روزهای گذشته شایعه‌ای در دنیای مجازی دست به دست شد و پر و بال گرفت که بر اساس آن ادعا می‌شد گرگ به چادر مرد بی سرپناهی حمله کرده و آسیب های شدیدی به وی وارد آورده است. شایعه‌ای داغ که تصاویر دردناک و زجر آوری به آن پیوست شده بود و شک برانگیز می‌نمود.
هنوز کمتر کسی به حقیقت ماجرا پی برده و تلاش نموده بود این شایعه را صحت سنجی کند که خبردار شدیم این اتفاق در قالب خبر، روی خروجی یکی از خبرگزاری ها قرار گرفته و توضیحات تکمیلی درج شده در آن، از واقعی بودنش حکایت دارد. توضیحاتی که به نقل از برخی مسئولان درباره این رویداد درج شده بود و حتی جزئیاتی مانند ماومت مرد مجروح در مقابل گرگ مهاجم و کشته شدن گرگ به دست وی را هم شامل می‌شد.
این جزئیات به قدری کامل بود که چه بسا تولید کنندگان این شایعه هم با مواجهه با آن، مجاب می‌شدند این حادثه روی داده و به راستی در نقطه ای از کشورمان، گرگ به یک هموطنمان یورش برده و تلاش داشته وی را بدرد اما موفق نشده و مرد زخمی با جراحت های فراوان از این خطر رهیده است.
اما واقعیت چیست؟
برای دانستن واقعیت باید به سال 2006 میلادی برویم و سری به کانادا بزنیم تا این داستان حقیقی را بشنویم: یک شکارچی در حاشیه رود یوکن کانادا در چادرش مورد حمله یک خرس قطبی قرار می‌گیرد و پس از درگیری با خرس، حیوان را از پای در می‌آورد. تصاویر شکارچی زخمی در حین مداوا به همراه تصاویر چادر پاره و لاشه خرس قطبی، سالهاست که در آرشیو سایتهای خبری خارجی بایگانی شده
اکنون کافی است تصاویر درج شده در خبرگزاری معتبر کشورمان و حمله خرس قطبی به شهروند کانایی در یه دهه پیش را کنار هم قرار دهید تا ماجرا دستتان بیاید و برایتان سوال شود که چگونه این خبر پس از 10 سال، ترجمه شه، مولفه های بمیبه آن افزوده شده و توانسته غوغایی در فضای مجازی کشورمان به راه انداخته و واقعی جلوه کند؟ آن هم به این اندازه واقعی که تبدیل به خبر شده و روی خروجی یک خبرگزاری و برخی سایت های قرار بگیرد؟
با این حساب قطعا تلخ خواهد بود اگر بشنویم مبدا این شایعه، یکی از کانال های تلگرامی پر مخاطب بوده که توانسته این چنین افکار عمومی را منحرف کرده و چنین غائله ای برپا کند؛ شاید به این نیت که مدیران این کانال می‌خواسته‌اند قدرتشان در اثرگذاری بر عموم را نشان دهند و با اشتباه خبرنگار بی دقت (اگر بشود درج گفت‌وگو با یک مقام مسئول و تایید خبر دروغین از زبان وی را «اشتباه» خواند!) به مراد خود رسیده‌اند.
و چه تلخ است که می‌بینیم در این بازی، ضربه ای مهلک بر پیکر نیمه جان حیات وحش کشور فرو آمده و این باور در ذهن برخی تقویت شده که باید از امثال گرگ ترسید چون حمله می‌کند و می‌درد و از انسال ترسی ندارد؛ باوری که بسیاری را مجاز به کشتن امثال گرگ در مواجهه با این حیوانات می‌کند و خدا می‌داند در کشته شدن چند حیوان تا کنون نقش داشته است. چند ببرِ منقرض شده، چند پلنگ و کفتار رو به انقراض، چند گرگ، روباه، شغال، یوز، خرس قهوه ای، خرس بلوچی، مار، عقاب و... .
از آن تلخ تر آنجاست که به یاد آوریم کمتر از یک ماه از کشتار بی‌رحمانه گرگ در لوشان با سنگ و چوب می‌گذرد؛ کشتن گرگی که وقتی در شهر خود را میان مردم گرفتار دیده بود، ظاهرا به یکی دو تن حمله ور شد (برای این ادعا هیچ تصیری منتشر نشد و البته ما هم قصد رد آن را نداریم) تا به جای دارت بیهوشی و زنده گیری، با چوب و چماق به سزای اعمالش برسد و پس از مرگز هم مسئولان سرش را بیخ تا بیخ ببرند و به آزمایشگاه بفرستند تا ثابت شود که هار بوده است!
