متاسفانه امروزه شاهد روابط خارج از قانون و شرع مقدس، بین برخی از دختران و پسران هستیم که این گناه بزرگ را با کلمهای شیطانی به نام دوستی توجیه میکنند، حتی برخی آن را یک نیاز تلقی می کنند، و... چه عواملی باعث رونق گرفتن این گناه بزرگ و خانمان سوز شده است؟
طنازی و عشوه گری: حرفهای کشدار عاشقانه به همراه
لبخند و ژست مخصوص با لباسهای چسبان و تحریک کننده و موهای بیرون از
روسری، فضایی را ایجاد میکند که شهوت افراد ِ ضعیف النفس را به جوش آورده،
لذا به دنبال راهی جهت ارضاء آن میباشند که یکی از مهمترین راههای
رسیدن به ارضای شهوت تحریک شده، رابطه خطرناک دوستی با جنس مخالف است، به
خاطر همین مساله مهم است که خداوند زنان پیامبر و در یک کلمه زنان مومن را
از طنازی در کلام نهی کرده و میفرماید:
«یا نِساءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ إِنِ
اتَّقَیْتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذی فی قَلْبِهِ
مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً" [سوره احزاب آیه ۳۲ ] اى همسران
پیامبر! شما همچون یكى از آنان معمولى نیستید اگر تقوا پیشه كنید پس به
گونهاى هوسانگیز سخن نگویید كه بیماردلان در شما طمع كنند، و سخن
شایسته بگویید!»
خداوند سبحان در آیه شریفه فوق از زنان میخواهد که به هنگام سخن گفتن، در
حالی که ادب را رعایت میکنند به صورت جدى و خشك و بطور معمولى سخن بگوئید،
نه همچون زنان كم شخصیت كه سعى دارند با تعبیرات تحریك كننده كه گاه توأم
با ادا و اطوار مخصوصى است كه افراد شهوت ران را به فكر گناه مىافكند سخن
بگوئید.
۲: تاخیر در ازدواج: انسان موجودی اجتماعی است که
علاوه بر شهوت جنسی به همدم، مونس، آرامش، محبت، عشق، و... نیازمند است، و
همین نیاز است که برخی دختران و پسران را برای تأمین آن به روابط مخفی و
پنهانی میکشاند، ولی چون این گونه روابط خارج از قانون و شرع میباشد
جولانگاه شیطان میشود و لذا طرفین را به سمت گناه و زنا میکشاند، ولی اگر
همین جوانان به جای ایجاد روابط مخفی، تمرکزشان را روی پیدا کردن همسری
خوب و مهربان میگذاشتند و خانوادها نیز این نیاز را درک میکردند و همراه
جوانانشان بودند از بسیاری از مفاسد جلوگیری میشد و رقم روابط نامشرع کاهش
مییافت. رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) میفرماید:
«دوشیزگان مانند میوه بر درخت هستند، زمانی که برسند باید آنان را چید
وگرنه حرارت خورشید و وزش بادها تباهشان میکند، زمانی که دوشیزگان آنچه
را که زنان درک میکنند حس کنند، دوایی جز شوهر کردن ندارند و در غیر این
صورت فاسد و آلوده میشوند زیرا آنها نیز بشر هستند.» [۱]
ازدواج عاملی است که نفوذ شیطان از انسان کم میشود و انسان به سمت معنویات
و اخلاق فاضله و ترک روابط حرام و ..کشیده میشود، همین فواید است که
فریاد شیطان را بلند میکند، همان گونه که رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله)
میفرماید:
«هر جوانى كه در سن كم ازدواج كند، شيطان فرياد بر مىآورد كه: واى برمن،
دو سوم دينش را از دستبرد من، مصون نگه داشت. پس بنده بايد براى حفظ يك
سومِ باقى مانده دينش، تقواى الهى پيشه سازد.» [۲]
۳: فضای جامعه: اگر در صندوق سیبی یکی خراب باشد به
مرور زمان بقیه سیبها نیز خراب خواهد شد، در جامعه نیز اگر فکر غلطی به
وجود بیاید، اگر صفتهای زشت وجود داشته باشد جامعه را به سوی فساد
میکشاند. وقتی یاران حضرت موسی به سرزمینی رسیدند که مردمش بت پرست بودند
تحت تاثیر فضای مسموم آن سرزمین قرار گرفتند و از حضرت درخواست بتی برای
پرستش نمودند و خداوند در این خصوص میفرماید:
«وَ جاوَزْنا بِبَني إِسْرائيلَ الْبَحْرَ فَأَتَوْا عَلى قَوْمٍ
يَعْكُفُونَ عَلى أَصْنامٍ لَهُمْ قالُوا يا مُوسَى اجْعَلْ لَنا إِلهاً
كَما لَهُمْ آلِهَةٌ قالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ تَجْهَلُونَ" [سوره اعراف آیه
۱۳۸] و بنى اسرائيل را سالم)از دريا عبور داديم ناگاه در راه خود به گروهى
رسيدند كه اطراف بتهايشان، با تواضع و خضوع، گرد آمده بودند. در اين
هنگام، بنى اسرائيل به موسى گفتند: تو هم براى ما معبودى قرار ده،
همانگونه كه آنها معبودان و خدايانى دارند! گفت: شما جمعيّتى جاهل و
نادان هستيد!
البته همه این عوامل زمینه ساز هستند و هیچکدام نمیتوانند بر انتخاب و
اختیار آدمی غلبه کنند، این انسان است که با بودن همه این عوامل میتوند
همچون بسیاری از جوانان پاک و بدون هر گونه رابطه حرام باشد، یا این که
تسلیم این عوامل شده و راه گناه و آتش جهنم را طی نماید و با ایجاد رابطه
خود را به جهنمی سوازن مبتلا سازد.
.............................
پی نوشتها:
[۱]. «انَّ الْأَبْكَارَ بِمَنْزِلَةِ الثَّمَرِ عَلَى الشَّجَرِ إِذَا
أَدْرَكَ ثِمَارُهَا فَلَمْ تُجْتَنَ أَفْسَدَتْهُ الشَّمْسُ وَ نَثَرَتْهُ
الرِّیَاحُ وَ كَذَلِكَ الْأَبْكَارُ إِذَا أَدْرَكْنَ مَا یُدْرِكُ
النِّسَاءُ فَلَیْسَ لَهُنَّ دَوَاءٌ إِلَّا الْبُعُولَةُ وَ إِلَّا لَمْ
یُؤْمَنْ عَلَیْهِنَّ الْفَسَادُ لِأَنَّهُنَّ بَشَر» [کلینی، محمد بن
یعقوب، اصول كافى، جلد ۵، صفحه ۳۳]
[۲].«ما مِن شابٍ تَزَوَّجَ فى حَداثَةِ سِنِّهِ اِلاّ عَجَّ شَيطانُهُ: يا
وَيلَهُ، يا وَيلَهُ! عَصَمَ مِنّى ثُلُـثَى دينِهِ، فَليَتَّقِ اللّه
العَبدُ فِى الثُّـلُثِ الباقى»[راوند، سيد فضل الله، النوادر للراوندي، ص:
۱۳]