رقص، پارتی شبانه، سکس و مشروب از اولویتهای جوانان جامعه ایرانی است؛ این کلام را میتوان به دفعات از رسانههای مختلف غربی و حتی شبکههای فارسیزبان خارجنشین شنید. تلاشهای این رسانهها مبنی بر این که ظاهر اسلامی جامعه ایران تحت تأثیر تبدیل شدن جوانان لیبرال به اکثریت، آهسته آهسته در حال از بین رفتن است و ادعاهای آنان که این جوانان "غربیشده" یکی از بزرگترین تهدیدات بلندمدت علیه شکل کنونی حاکمیت دینی در ایران هستند را در خبرهای مختلف میتوان مشاهده کرد.
گزارش روزنامه گاردین از روابط دختران و پسران در ایران
پایگاه اینترنتی دیلیمیل انگلیس طی گزارشی مدعی شده که ظاهر اسلامی "متعصب" در جامعه ایران تحت تأثیر تبدیل شدن جوانان لیبرال به اکثریت، آهسته آهسته در حال از بین رفتن است
رسانههای غربی با فرستادن خبرنگاران خود به ایران جهت تهیه گزارش، به دنبال بازتاب تصویر دلخواه خود از فضای جامعه ایران هستند که این روند همچنان ادامه دارد.
اندرو استایلز، یکی از خبرنگاران پایگاه خبری واشنگتن فری بیکن که متخصص در امر اشاعه ایرانهراسی است، به عنوان یک توریست از کشورمان دیدن کرده و تصویر دلخواه خود از ایران را ارائه کرده است
در رسانههای غربی تصویر اکثریت جوانان ایرانی به صورت شرابخوار که در پارتیهای مختلط شبانه مشغول سکس، رقص و عیش خود هستند، ارائه میشود
اما آیا جامعه جوانان ایرانی همان گونهای هستند که این رسانههای غربی آنها را در کافهها و پارتیها معرفی میکنند؟ آیا جوانان دیگری هم در ایران هستند که به تیتر یک این رسانهها تبدیل شوند؟
نسل سوم و چهارم انقلاب در خط مقدم دفاع از حرم
دوشنبه 25 آبان ماه تشییع جوانترین شهید مدافع حرم ایرانی با سن بیست سال در تهران برگزار شد؛ شهید سید مصطفی موسوی متولد سال 1374 در شبِ آخر ماه محرم، طی «عملیات محرم» در سوریه به شهادت رسید. اگر این خبر در ایام دفاع مقدس منتشر میگردید، به دلیل کثرت شهادتهای مشابه، این خبر خیلی عجیب به نظر نمیرسید؛ اما خبر شهید شدن جوانهای متولد دهه شصت و دهه هفتاد که در ایامی زیست کردهاند که نه امام شهدا (ره) را دیدهاند، نه خطر پیشروی دشمن عینی را در خاک میهنشان حس کردهاند و نه با رزمندهها و جو پرشور سالهای ابتدایی انقلاب مانوس شده بودند، شاید از نگاه بسیاری از ناظران داخلی و غربی عجیب جلوه کند.
شهید سید مصطفی موسوی با سن بیست سال جوانترین شهید مدافع حرم ایرانی است
این جوانانی که در دهه بیست یا سی سالگی عمرشان به درجه رفیع شهادت رسیدهاند، در زمانی رشد پیدا کرده بودند که اوج نفوذ رسانهها به خانههای همه مردم ایران به ویژه جوانان بوده و تمام القائات ضدارزشهای انقلابی و دینی را چشیدهاند و اکنون نه در داخل خاک ایران که در کشور سوریه که میزبان حرم حضرت زینب (س) است، به جنگ با دشمنان اسلام و انقلاب رفتهاند.
بیشتر شهدای امروز ایران، نه امام شهدا (ره) را دیده، نه خطر پیشروی دشمن عینی را در خاک میهنشان حس کردهاند و نه با رزمندهها و جو پرشور سالهای ابتدایی انقلاب مانوس شده بودند
آرزوی غربیها، تیتر یک مجلهها
در مثال جدید از فعالیت رسانههای غربی در رابطه با این موضوع میتوان به نشریه آمریکایی تایم اشاره کرد که در پرونده ویژه شماره اخیر خود با عنوان «ایران ۲۰۲۵: چگونه دهه آینده تغییر را ایجاد خواهد کرد؟» مانند رویه همیشگی رسانههای غربی، تلاش کرد تا «آرزوها» و «رؤیاهای» خود از ایران را به خورد مخاطبان دهد. مهمترین مسئلهای که تایم تلاش میکند تا به آن دست یابد، این است که روزی روزگاری فرا میرسد که ایران دیگر کشوری «دینی و انقلابی» نباشد. تایم این گزاره را از قول یک «جوان ایرانی» که نه اسمش و نه هویتش معلوم است، بیان میکند. آنجا که از او میپرسد: ایرانیان دوست دارند ایران ۱۰- ۱۵ سال بعد چگونه باشد؟ و او جواب میدهد که «آنها دوست دارند ایدئولوژیک نباشند». این البته اولین باری نیست که نشریات آمریکایی و غربی چنین تیترها و مطالبی منتشر میکنند. چند ماه پیش، نشریه اکونومیست نیز پروندهای را درباره ایران منتشر کرده بود با عنوان «انقلاب تمام شد» و استدلال کرده بود که جامعه ایران در حال دور شدن از فضای دینی و انقلابی است.
شماره اخیر مجله تایم با عنوان «ایران ۲۰۲۵: چگونه دهه آینده تغییر را ایجاد خواهد کرد؟» تلاش کرد تا «آرزوها» و «رؤیاهای» خود از ایران را به خورد مخاطبان دهد
یکی از شمارههای نشریه اکونومیست با عنوان «انقلاب تمام شد»، استدلال کرده بود که جامعه ایران در حال دور شدن از فضای دینی و انقلابی است
جوانانی که دیده نمیشوند
با وجود تمام تلاشهای این رسانهها برای تصویرسازی از دور شدن جوانان ایران از معنویت دینی و باورهای انقلابی اما مصداقهای مختلفی مانند شبهای قدر و مراسم اعتکاف را میتوان در باب بطلان این ادعای غربیها مطرح کرد. در شبهای قدر مساجد و حسینهها مملو از دختر و پسر جوان علاقهمند به معنویت با هر شکل و شمایلی است و یا در ایام اعتکاف صدها هزار نفر از جوانان ایران (سال گذشته 700 هزار نفر از مردم) راهی مساجد بزرگ شهرهای خود میشوند تا در طول سه شبانهروز روزهداری یه عبادت خدای متعال بپردازند. مشرق سال گذشته به این موضوع تحت عنوان «وقتی نجوای معتکفین در هیاهوی پارتیهای شبانه گم میشود» پرداخته بود.
حضور گسترده دختر و پسر جوان ایرانی با هر تیپ و ظاهری در شبهای قدر خط بطلانی است بر القاء رسانههای غربی مبنی بر دوری جوانان ایرانی از معنویت
در ایام اعتکاف صدها هزار نفر از جوانان ایران (سال گذشته 700 هزار نفر از مردم) راهی مساجد بزرگ شهرهای خود میشوند
از دیگر موضوعهایی که رسانههای غربی به عمد به آن توجه نمیکنند، بزرگترین راهپیمایی و تجمع انسانی در ایام اربعین شهادت امام حسین (علیه السلام) در مسیر نجف تا کربلا است که عدد حضور جوانان ایرانی در این مراسم از یک میلیون نفر میگذرد و این رسانهها توجه جوانان ایرانی را به نشر فرهنگ «عاشورایی» سانسور میکنند.
حضور میلیونی جوانان ایرانی در مراسم پیاده روی اربعین که نشان توجه آنها به نشر فرهنگ «عاشورایی» دارد، توسط رسانههای غربی سانسور میشود
مصداقهای بسیار دیگری را میتوان ارائه کرد که نشان دهد ادعایی
که غربیها در مورد جوانان مطرح میکنند، از واقعیتهای جامعه ایران به دور است؛
البته نظری مبنی بر اینکه تمام جوانان و مردم ایران افراد بسیار معتقد به اعتقادات اسلامی
و آرمانهای انقلاب هستند نیز صحیح نیست اما ادعای اینکه فضای فکری و فرهنگی
اسلام از اکثر جوانان ایرانی رخت بر بسته نیز ادعای گزافی است.
رسانههای جریان اصلی هر اتفاق و رویدادی که نشان دهنده روحیه «ایثار» و «مقاومت» در جامعه ایران است را با سانسور و سکوت خبری مواجه میکنند
استراتژی رسانههای جهان موسوم به رسانههای جریان اصلی غربی (Mainstream media)
که در حال شکلدهی
افکار عمومی غالب مردم جهان هستند، همیشه در
جهت نفی مفهوم «مقاومت» حرکت میکنند و هر اتفاق و رویدادی که نشان دهنده
روحیه «ایثار»
و «مقاومت» در جامعه ایران است را با سانسور و سکوت خبری مواجه میکنند که
عدم توجه این رسانهها به جوانان مومن به ویژه شهدای جوان ایران را
میتوان با این نگاه تفسیر کرد.
اکنون دیگر نباید تعجب کرد که جوانان متولد دهه شصت و دهه هفتاد ایران، هزار کیلومتر خارج از مرزهای جمهوری اسلامی در گمنامی برای تحقق آرمانهای اسلام و انقلاب میجنگد و شهید میشوند زیرا که اسلام به دلیل ماهیت فطری خود و وجود علما و زعما توانسته تمام مباني تربيتی و فرهنگی خود را از نسلی به نسل ديگر منتقل کند و همچنین این رویکرد توانسته استراتژی غربیها در «غیرخدایی» کردن جوانان ایران را شکست دهد.