صراط: این روزها پس از برگزاری علنی دادگاه متهم نفتی و اظهارات عجیب و غریب و متناقض وی به نظر می رسد باید از این پرونده به عنوان معمای « ب . ز » یاد کنیم .
نخستین ویژگی این معما نحوه اطلاع رسانی نام اوست ؛ در حالی که عالم و آدم او را می شناسند هنوز هم دربعضی از گزارش های تلویزیون متهم را از پشت سرنشان می دهند وبرخی روزنامه ها عکس او را شطرنجی می کنند تا کسی او را شناسایی نکند ! و اکنون من هم ناگزیرم از او به نام « ب . ز » یاد کنم.
اظهارات این مولتی میلیاردر جوان هر روز ابعاد پیچیده تری از معمای او را رونمایی می کند . حالا روشن می شود که او توانسته در یک نشست و برخاست ۱۳۷ شرکت متعلق به سازمان تامین اجتماعی را با مذاکره (!) خریداری کند، به تقاضای وزیر نفت وقت با او به چین رفته تااز ارتش چین برای کشور دکل بخرد و همچنین توانسته بدون هیچ سند و ضمانتی از شیخ اماراتی ۱۵ میلیارد یورو وام بگیرد ولابد « از مابهترانی » که او با آنها پالوده می خورده هیچ منافعی را برای این شیخ عرب در کشور تضمین نکرده بودند ! در یک جلسه دادگاه مدعی می شود ۲۲ میلیارد یورو پول نقد دارد در جلسه بعدی ۱۰ میلیارد آن آب می رود ! صاحب بانک در مالزی و شرکت هواپیمایی در کشور بوده ،برای سازمان حج و زیارت کارگزاری می کرده و درایران ریال می گرفته ودر بانک های عربستانی ریال عربستان به سازمان حج تحویل می داده و برای نهاد های انقلابی واردات مواد غذایی داشته است و در شرایط سخت تحریم روزی ۳۰۰ حواله به دنیا صادر می کرده است .با همه این پیچیدگی ها آنچنان طلبکارانه و با اعتماد به نفس سخن می گوید و این مقام و آن دستگاه را متهم می کند که تو گویی این آقای «ب.ز» بابک زنجانی است!
به نظر نگارنده نه «ب.ز» نخستین متهم فساد اقتصادی است و نه آخرین آن خواهد بود و اگر کلید این معما را پیدا نکنیم و یا نخواهیم پیدا کنیم و اگر هم پیدا شد آن را گم و گور کنیم ، این در برهمین پاشنه خواهد چرخید وبی تردید کلید حل معمای «ب.ز» شفافیت در فعالیت های اقتصادی است .
عدم شفافیت در فعالیت های اقتصادی زمینه فساد را فراهم آورده و متاسفانه در این میان نقش برخی مقامات و صاحبان قدرت سیاسی که امثال « ب . ز» از نردبان آنها به قله ثروت فرا قارونی رسیده است غیر قابل کتمان است .
اکنون بیش از۱۴ سال از فرمان رهبر فرزانه انقلاب به سران قوا برای مبارزه واقعی با فساد اقتصادی سپری می شود و ایشان ضمن اخطار های متعدد بارها عدم رضایت خود را از روند مبارزه با فساد ابراز نموده اند اما از اقدام موثر و محسوس خبری نیست !
اگر « شفافیت » به گفتمان غالب در عرصه اقتصاد ایران تبدیل شود و پیش از همه مقامات و صاحب منصبان برای شفافیت مالی زندگی و فعالیت خود پیشقدم شوند و امکان رصدهرگونه فعالیت افراد در یک سامانه هوشمند فراهم گردد یقینا شعله های فساد اقتصادی قادر به زبانه کشیدن بیشتر برای سوزاندن اعتماد عمومی نخواهد بود.
رهبری و ملت ایران قریب به ۴ دهه قبل « معمای شاه » را حل کردند و اکنون صلابت و اقتدار جمهوری اسلامی موجب گردیده است که جهانیان برای حل « معمای داعش » نیزبه این ملت چشم بدوزند بنابراین حل معمای «ب.ز» نمی تواند برای این ملت ناممکن باشد بلکه با تصمیم درست ، اراده ، جسارت و تدبیر قوای کشور و مشارکت مردم و تن دادن همگان به « شفافیت » می توان اسب سرکش فساد را مهار کرد ولی اگر شتاب نکنیم ممکن است داخل گیومه جلوی معما حروف بیشتری ازالفبا را در خودجای دهد.
نخستین ویژگی این معما نحوه اطلاع رسانی نام اوست ؛ در حالی که عالم و آدم او را می شناسند هنوز هم دربعضی از گزارش های تلویزیون متهم را از پشت سرنشان می دهند وبرخی روزنامه ها عکس او را شطرنجی می کنند تا کسی او را شناسایی نکند ! و اکنون من هم ناگزیرم از او به نام « ب . ز » یاد کنم.
اظهارات این مولتی میلیاردر جوان هر روز ابعاد پیچیده تری از معمای او را رونمایی می کند . حالا روشن می شود که او توانسته در یک نشست و برخاست ۱۳۷ شرکت متعلق به سازمان تامین اجتماعی را با مذاکره (!) خریداری کند، به تقاضای وزیر نفت وقت با او به چین رفته تااز ارتش چین برای کشور دکل بخرد و همچنین توانسته بدون هیچ سند و ضمانتی از شیخ اماراتی ۱۵ میلیارد یورو وام بگیرد ولابد « از مابهترانی » که او با آنها پالوده می خورده هیچ منافعی را برای این شیخ عرب در کشور تضمین نکرده بودند ! در یک جلسه دادگاه مدعی می شود ۲۲ میلیارد یورو پول نقد دارد در جلسه بعدی ۱۰ میلیارد آن آب می رود ! صاحب بانک در مالزی و شرکت هواپیمایی در کشور بوده ،برای سازمان حج و زیارت کارگزاری می کرده و درایران ریال می گرفته ودر بانک های عربستانی ریال عربستان به سازمان حج تحویل می داده و برای نهاد های انقلابی واردات مواد غذایی داشته است و در شرایط سخت تحریم روزی ۳۰۰ حواله به دنیا صادر می کرده است .با همه این پیچیدگی ها آنچنان طلبکارانه و با اعتماد به نفس سخن می گوید و این مقام و آن دستگاه را متهم می کند که تو گویی این آقای «ب.ز» بابک زنجانی است!
به نظر نگارنده نه «ب.ز» نخستین متهم فساد اقتصادی است و نه آخرین آن خواهد بود و اگر کلید این معما را پیدا نکنیم و یا نخواهیم پیدا کنیم و اگر هم پیدا شد آن را گم و گور کنیم ، این در برهمین پاشنه خواهد چرخید وبی تردید کلید حل معمای «ب.ز» شفافیت در فعالیت های اقتصادی است .
عدم شفافیت در فعالیت های اقتصادی زمینه فساد را فراهم آورده و متاسفانه در این میان نقش برخی مقامات و صاحبان قدرت سیاسی که امثال « ب . ز» از نردبان آنها به قله ثروت فرا قارونی رسیده است غیر قابل کتمان است .
اکنون بیش از۱۴ سال از فرمان رهبر فرزانه انقلاب به سران قوا برای مبارزه واقعی با فساد اقتصادی سپری می شود و ایشان ضمن اخطار های متعدد بارها عدم رضایت خود را از روند مبارزه با فساد ابراز نموده اند اما از اقدام موثر و محسوس خبری نیست !
اگر « شفافیت » به گفتمان غالب در عرصه اقتصاد ایران تبدیل شود و پیش از همه مقامات و صاحب منصبان برای شفافیت مالی زندگی و فعالیت خود پیشقدم شوند و امکان رصدهرگونه فعالیت افراد در یک سامانه هوشمند فراهم گردد یقینا شعله های فساد اقتصادی قادر به زبانه کشیدن بیشتر برای سوزاندن اعتماد عمومی نخواهد بود.
رهبری و ملت ایران قریب به ۴ دهه قبل « معمای شاه » را حل کردند و اکنون صلابت و اقتدار جمهوری اسلامی موجب گردیده است که جهانیان برای حل « معمای داعش » نیزبه این ملت چشم بدوزند بنابراین حل معمای «ب.ز» نمی تواند برای این ملت ناممکن باشد بلکه با تصمیم درست ، اراده ، جسارت و تدبیر قوای کشور و مشارکت مردم و تن دادن همگان به « شفافیت » می توان اسب سرکش فساد را مهار کرد ولی اگر شتاب نکنیم ممکن است داخل گیومه جلوی معما حروف بیشتری ازالفبا را در خودجای دهد.
