پنجشنبه ۰۶ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۸ آبان ۱۳۹۴ - ۱۴:۱۷
وکیل شرکت نفت مطرح کرد

یک ادعا: زنجانی راننده نوربخش نبود

بازداشت بابک زنجانی به خاطر 20 میلیون تومان، تکذیب حضور وی در بانک مرکزی، متهم نبودن وزرای اسبق و رئیس وقت بانک مرکزی و انتقال افزون بر یک میلیارد یورو پول نفت به شرکتی یک میلیون تومانی از جمله موضوعاتی است که وکیل شرکت نفت از آن پرده برمی‌دارد.
کد خبر : ۲۶۵۵۴۶
صراط: بابک زنجانی؛ فردی که گفته می‌شود بزرگ‌ترین فساد مالی از ابتدای انقلاب اسلامی تا کنون را رقم زده؛ کسی که رقبایی همچون شهرام جزایری و مه‌آفرید امیرخسروی را پشت سر گذاشته و امروز در انتظار رسیدگی به پرونده‌ای است که بیش از 40 هزار صفحه‌ اسناد، مدارک و ... را در خود جای داده است.

«جوان 25 هزار میلیارد تومانی»، «میلیاردر جوان»، «میلیاردر نفتی» یا القاب دیگری که به بابک زنجانی نسبت داده شد گر چه معرف سرمایه هنگفت وی و اتهامات او بود ولی قطعاً تمامی اقداماتی که او را به چنین ثروت افسانه‌ای رساند در بر نمی‌گیرد.

غلامرضا مهدوی وکیل شرکت نفت که یکی از شاکیان اصلی پرونده بابک زنجانی است، با مروری بر روند کسب 10 هزار میلیارد تومانی این متهم که برخی‌ نابغه و برخی‌ رانت‌خوار می‌نامندش، حرف‌های گفتنی بسیاری دارد؛ از رد شایعه ارتباط بابک زنجانی با رئیس اسبق بانک مرکزی به عنوان راننده وی تا به میان آمدن نام جدیدی در پرونده وی تحت عنوان «قدرت تونجل». او که گلایه‌هایی از نحوه برخورد رسانه‌ها با این پرونده و گذاردن نام میلیاردر نفتی بر روی بابک زنجانی دارد، «کلاهبردار بزرگ نفتی» را عنوان شایسته‌تری برای این میلیاردر جوان می‌داند.

وکیل شرکت نفت با پرده برداشتن از شیوه و شگردهای عجیب بابک زنجانی، به 5 شناسنامه جعلی او، بازداشت دو ساله‌اش به دلیل چک 20 میلیون تومانی و تولید تقلبی برندهای معروف محصولات آرایشی و بهداشتی در پرونده بابک زنجانی اشاره می‌کند و به تفصیل در خصوص نحوه ورود این کلاهبردار نفتی به دلالی و عرصه خرید و فروش نفت و چگونگی اختلاس بیش از یک میلیارد یورو توضیح داده است.

متن کامل این مصاحبه تفصیلی که به روشن‌تر شدن چهره متهم اصلی این پرونده بزرگ می‌انجامد و با گلایه وکیل شرکت نفت از رسانه‌ها شروع می‌شود، در زیر آمده است:

قبل از آغاز سخن در خصوص اتهامات انتسابی به آقای بابک زنجانی و چگونگی ورود ایشان به موضوع خرید نفت و... لازم است نکاتی به عنوان مقدمه بحث به آگاهی مردم رسانده شود. این نکته مهم را نباید از نظر دور داشت که وقتی از فعالیت‌ها و اعمال خلاف قانون متهم سخن گفته می‌شود همه این موارد فعلاً «در حد اتهام» است که البته از نظر دادستان و پس از نزدیک دو سال تحقیق و بررسی در مرحله دادسرا، اتهامات منتسبه به متهم احراز شده و بر همین اساس و به موجب قانون برای وی و شرکایش کیفرخواست صادر شده است. البته به موجب قانون، تشخیص و اثبات اتهامات انتسابی بر عهده قضات دادگاه است که در صورت اثبات اتهامات انتسابی، طبق موازین قانونی، مجازات یا مجازات‌های مقرر در قانون را نسبت به متهم یا متهمان اعمال خواهد کرد. 

در رابطه با پرونده بابک زنجانی و مسائل منتسب به وی و شرکایش خصوصاً از وقتی که دادگاه متهم به صورت علنی برگزار شد، از رسانه‌ها و اصحاب رسانه انتظاراتی داشتیم که خیلی محقق نشد. به نظر می‌رسید برای برخی رسانه‌ها شخص خود بابک خیلی مهم‌تر از مسائل منتسب به وی بود. نحوه راه رفتن، خندیدن، کتاب زیر بغل گرفتن و همه چیزش برای رسانه‌ها سوژه بود. واقع مطلب این است که بهتر بود رسانه‌ها برای تنویر افکار مردم شریف که همواره با حساسیت ویژه‌ای این گونه مسائل را دنبال می‌کنند و نهایتاً می‌خواهند از اجرای عدالت اطمینان یابند، مقداری هم به نقش آقای بابک زنجانی بپردازند. مثلاً ایشان چه فعالیت‌هایی داشته؟ چه کارهایی انجام داده؟ کدامیک از کارهای وی حسب آنچه در کیفرخواست صادره آمده خلاف قانون بوده؟ و علت ارتکاب چه بوده است؟ و... ولی ظاهراً این مسائل چندان مورد علاقه برخی از رسانه‌ها نیست.

مایل بودیم رسانه‌ها و اصحاب رسانه یک مقدار به مسائل گسترده منتسب به بابک زنجانی و تیمش و چگونگی انجام این اقدامات خلاف قانون که متأسفانه نتیجه آن به یغما رفتن منابع هنگفتی از بیت‌المال بود، از باب بیان یک درس تلخ و نیز از باب عبرت و صد البته از باب پیشگیری بپردازند. شاید اگر رسانه‌ها به این موضوع می‌پرداختند، خیلی بهتر بود.

فکر می‌کنید رویکرد رسانه‌ها موجب شد که وزیر نفت اخیراً بگوید بابک زنجانی در برخی رسانه‌ها پول خرج می‌کند و خود را طلبکار و وزارت نفت را بدهکار نشان می‌دهد؟

من اطلاعات جناب آقای وزیر را ندارم اما انعکاس برخی مطالب از سوی برخی رسانه‌ها این ذهنیت را در خوانندگان ایجاد می‌کرد که بر خلاف این حجم گسترده تخلفات انتسابی به وی، گویا ایشان هیچ کاری نکرده‌اند؟ بر اساس تحقیقات وسیع انجام شده در مرحله بازپرسی که به صورت مستند از سوی ضابطان گزارش شده و البته در مرحله اتهام است، وی کارهای خلاف زیادی انجام داده است. این تخلفات و انتساب آن‌ها به متهم با تلاش و زحمت قابل تقدیر بازپرس و دادستان تهران در طول مدت طولانی رسیدگی با دلایل و مستندات آن کشف و احراز شده است.

همان‌طور که استحضار دارید، این پرونده، پرونده حجیمی است. حداقل 209 جلد است و اگر کسی با حوصله و دقت پرونده را مطالعه کند، ورق به ورق آن نشان از تخلفات عدیده انتسابی به بابک زنجانی دارد. حتی متهم در اوایل بازداشت خود، با برخی افراد خارج زندان ارتباط برقرار کرد و توانست اطلاعاتی را به بیرون منتقل کند.

آقای اژه‌ای هم در یکی از نشست‌های خبری خود در این رابطه صحبت کرد.

بله. مسئولان دستگاه قضایی در مصاحبه‌های خود به این موضوع اشاره کردند. این مسئله نشان دهنده شخصیت وی است که حتی در زندان و بازداشت هم دست از کارهای خلاف خود برنداشته و با فریب فرد ضعیف الاعتقادی، با بیرون ارتباط برقرار کرده تا بتواند برخی از کارهای خود را بپوشاند که خوشبختانه از چشم تیز بین مسئولان امر دور نمانده و جلوی آن گرفته شد.

نقش مثبت مطبوعات در اطلاع‌رسانی صحیح و به موقع همواره محترم و قابل تقدیر است. نگاه اصحاب رسانه برای آگاه کردن مردم و ارتقای سطح آگاهی جامعه و بیان حقایق، فی‌نفسه ارزشمند است. وقتی رسانه‌ای از یک حادثه و یا واقعه‌ای تلخ یاد می‌کند، تصور ما و البته تصور صحیح ما این است که رسانه قصد دارد به جامعه و آحاد افراد آن حسب مورد انذار بدهد و از وقوع حوادث تلخ مشابه پیشگیری کند. ما نقش مطبوعات را همواره در این راه دیده و تحسین می‌کنیم اما متأسفانه مانند همه جوامع بشری کم و بیش، رسانه یا رسانه‌های معدودی نیز پیدا می‌شوند که ممکن است به خاطر برخی اهداف، در انعکاس مطالب و مسائل جامعه کمی از مسیر عدالت‌خواهی و بیان حقایق دور شوند که صد البته در برابر اکثر قریب به اتفاق رسانه‌های متعهد این موارد معدود قابل ذکر نیستند.

به عنوان کسی که حسب وظیفه قانونی یعنی وکیل شرکت ملی نفت ایران در جریان پرونده و اتهامات انتسابی به متهم قرار گرفتم، احساسمان این بود که آقای بابک زنجانی کم کم دارد طلبکار می‌شود و این باعث تأسف ما بود که چطور کسی که متهم به ارتکاب این همه جرائم عدیده، بردن پول بیت‌المال، کلاهبرداری بزرگ و نیز جعل بسیاری از اسناد بانکی و سوئیفت‌هاست، کم و بیش در جامعه چهره‌ای از وی نشان داده ‌می‌شود که واقعیت و حقیقت امر چیزی بر خلاف آن را نشان می‌دهد. انتظار این بود و البته انتظار این است که مطبوعات و اصحاب رسانه یک مقدار با دقت بیشتر به موضوع توجه کنند، به عنوان یک مثال کوچک ما همین عنوان میلیاردر نفتی را که برخی رسانه‌ها ذکر کردند اصلاً قبول نداریم.

عنوان میلیاردر نفتی را قبول نداریم

چرا؟

به اعتقاد ما آقای بابک زنجانی متهم است به کلاهبرداری از شرکت ملی نفت زیرا در شرایط خاص ناشی از تحریم‌های ظالمانه و غیرانسانی استکبار علیه جمهوری اسلامی و ملت شریف و صبور ایران اسلامی، از جمله اعمال تحریم‌های نفتی، پولی، بانکی، بیمه و در شرایطی که حتی پرداخت وجه برای خرید کالاهای اساسی کشور با تعذر و مشکلاتی همراه بود و در چنین شرایط سختی، برخی افراد سودجو و فرصت طلب که حسب ادعانامه دادستان یکی از آنها همین آقای بابک زنجانی بود، وارد میدان شده و به مسئولان ذی‌ربط نزدیک شده و با ادعای داشتن توانمندی و امکانات لازم برای برون رفت از مشکلات ایجاد شده، منابعی از کشور را در اختیار گرفته و از این طریق به اهداف سوء خود دست یابند.

مطالب واهی و غیرواقعی که متهم در نخستین تماس‌های خود به مسئولان ذی‌ربط نفتی و بانکی کشور عنوان کرده در پرونده موجود است. بر خلاف گفته وکیل آقای بابک زنجانی، ایشان متهم است که از طریق برخی واسطه‌ها به مسئولان مربوطه نزدیک شده و با بیان واهی و دروغین از امکانات و توانمندی خود و اینکه می‌تواند در شرایط تحریم پول جابه‌جا کند یا نفت بفروشد، موجب فریب آنها شده و نفت و پول نقد کشور را به یغما برده و صرف هزینه‌ها و خرید شرکت‌ها و اموال و ... در داخل و خارج کشور برای خود می‌کند.

بابک زنجانی به صورت هدفمند از این شرایط به خوبی به نفع شخصی خود و به ضرر بیت‌المال استفاده کرد. لازم است اینجا بگویم که وقتی از متهم درباره سوابق قبلی وی سئوال می‌شود، چون می‌داند سابقه‌اش درخشان نیست در پاسخ می‌گوید «چرا نبش قبر می‌کنید؟».

دو سال بازداشت بابک زنجانی به خاطر 20 میلیون چک برگشتی

یعنی آقای بابک زنجانی سوابق مجرمانه قبلی هم داشته است؟

بله. دقیقاَ می‌خواهم به همین مسئله اشاره کنم که چرا ما می‌گوئیم ایشان متهم هستند به یک کلاهبرداری بزرگ؟ چرا متهم سعی می‌کند گذشته‌اش باز نشود و گذشته خود را پنهان نگه‌ دارد؟ علت آن است تصویری که اکنون از خود نشان می‌دهد با گذشته‌ا‌ش تفاوت دارد.

حسب سوابق موجود در اداره سجل کیفری این فرد در سال‌های بین 77 تا 79 به خاطر چک برگشتی به مبلغ 20 میلیون تومان، دو سال در زندان بوده است. این مبلغ 20 میلیون دلار نبوده بلکه 20 میلیون تومان است. یعنی این فرد در سال‌های 77 تا 79 که خیلی هم دور نیست، از عهده پرداخت 20 میلیون تومان برنیامده و به خاطر آن حدود دو سال در زندان بوده است. چطور ممکن است به این مسائل توجه نکنیم و سپس در برخی جرائد ببینیم گفته می‌شود وی در عرصه تجارت فرد موفقی بوده است. آیا واقعاً فرد موفقی بوده یا واقعیت چیز دیگری است؟ از چه راه‌هایی پول درآورده است؟ از راه مشروع یا خیر؟ آیا ایشان به تناسب درآمدی که ادعا می‌کنند در آورده‌اند مالیات مقرر قانونی خود را پرداخت کرده‌اند؟

بابک زنجانی یا محمد بابک روغنی زنجانی

این فرد، پرونده‌ای در رابطه با خرید مال نیز مسروقه دارد که در سوابق کیفری‌شان موجود است. نیروی انتظامی، سابقه قبلی متهم را مشخص کرده است و جالب است بدانید آقای بابک زنجانی حداقل از 5 هویت مختلف و نزدیک به هم و فقط برای فریب، استفاده می‌کرده است. این موارد را پلیس به طور مستند گزارش کرده است.

مثلاً بابک زنجانی فرزند علی، یک شناسنامه دیگر بابک زنجانی فرزند مرتضی بوده، در شناسنامه المثنی دیگر نام وی محمد بابک روغنی زنجانی. در یک شناسنامه دیگر شماره شناسنامه وی 1618 در دیگری شماره شناسنامه 1628 است. وی حتی به خاطر سابقه کیفری خود از داشتن دسته چک محروم بوده است اما با شناسنامه‌های جعلی موفق می‌شود دسته چک بگیرد و بعد نیز از منابع بانکی و تسهیلات بانکی استفاده کند.

همه این موارد در پرونده موجود است و در تحقیقاتی مفصلی که صورت گرفته، به تک تک این موارد به صورت مستند اشاره شده است. متهم اصرار می‌کند که مسئولان امر به گذشته‌اش نگاه نکنند در صورتی‌که برای دستگاه قضا و قاضی، سابقه و شخصیت فرد بسیار حائز اهمیت است. طبق نقل موثق در فعالیت‌های اولیه متهم در کیش خصوصاً در موضوع لوازم آرایشی اقدامات متهم منطبق با موازین قانونی نبوده و قطعاً اینگونه رسیدن به پول در فرهنگ و اعتقادات ما نمی‌تواند عنوان موفقیت تجاری نامیده شود بلکه این‌ قبیل اقدامات خلاف قانون و خلاف اخلاق و مغایر مبانی دینی و حرام است.

شاید این سوال در ذهن انسان مطرح شود که چرا یک نفر می‌آید و چند عنوان جعلی برای خود می‌سازد؟ هدفش چیست و چرا اینقدر شماره شناسنامه‌ها نزدیک به هم است؟ به نظر می‌رسد متهم قصد داشته تا اگر روزی علت این مغایرت را پرسیدند بگویید اشتباهاً عدد 1628 (رقم شناسنامه) تبدیل به 1618 شده است. در واقع متهم با ظرافت و با هدف خاصی حتی شماره‌ شناسنامه‌های جعلی خود را انتخاب کرده است.

این مثال‌ها از این جهت حائز اهمیت است که مردم شریف ایران بدانند، گام‌هایی که متهم برای بردن مال شرکت موکل برداشته و فعالیت‌هایی که داشته با برنامه‌ریزی قبلی بوده و هیچ کدام منطبق با قانون و اصول و مبانی صحیح نبوده است.

بابک زنجانی هیچ‌گاه راننده رئیس بانک مرکزی نبوده است

ماجرای این‌که بابک زنجانی راننده مرحوم نوربخش بود و از آن طریق وارد بازار ارز شد چیست؟

این داستان که وی راننده مرحوم آقای نوربخش بوده، کاملاً دروغ و ساختگی است و اصلاً چنین چیزی وجود ندارد و مسئولان بانک مرکزی رسماً اعلام کرده‌اند که این موضوع دروغ است و بابک زنجانی هیچ موقع در بانک مرکزی نه سمتی و نه نقشی داشته است. با شدت گرفتن تحریم‌های استکبار علیه ملت ایران و ضرورت جابه‌جایی پول، کار بازار صرافان رونق بیشتری پیدا می‌کند. صراف‌هایی بودند که البته خدمات خوبی به کشور و مردم ارایه کردند و برخی نیز بیشتر به دنبال سودجویی بودند. آقای بابک زنجانی نیز ابتدا از این راه وارد می‌شود و به تدریج بستر خوبی برای سودجویی بیشتر پیدا می‌کند.

بعدها، بابک زنجانی با کمک فردی به نام «م»، سیستمی را تحت عنوان سیستم «آیبان تو آیبان» به عنوان کارت‌های اعتباری طراحی می‌کند. در همه جای دنیا کارت‌های اعتباری مثل مستر کارت یا ویزا کارت به این معناست که فرد از این کارت‌ها استفاده کرده و در پایان ماه قبضی که برایش می‌آید را پرداخت می‌کند. بابک زنجانی با شرایطی این کارت‌ها را طراحی می‌کند با این تفاوت که قبلاً پولش را از سیستم بانکی و برخی بانک‌ها که با آنها روابط مالی برقرار کرده می‌گیرد و سپس این کارت‌ها را در اختیار قرار می‌دهد. اصولاً کارت اعتباری نبوده است. این فرد ابتدا روابطی با یک بانک تاجیکستان برقرار می‌کند و کارت‌های به اصطلاح اعتباری موصوف را به برخی از بانک‌ها داخلی تحت عنوان کارت اعتباری می‌دهد اما قبلاً وجه این کارت‌ها را دریافت کرده است.

یعنی کاملاً بر عکس کارت‌های اعتباری مرسوم؟

بله دقیقاً کاملاً برعکس کارت‌های اعتباری مرسوم در دنیا عمل کرده و یک پول هنگفتی را به جیب می‌زند. در بسیاری از موارد با اینکه پول را از قبل گرفته بود، کارت‌ها شارژ نشده بودند که بانک‌های مربوطه طلبکار بودند و این طلبکاری ادامه داشته تا همین اواخر که متهم از منابع وزارت نفت که در اختیارش قرار می‌گیرد، برخی از بدهی‌های خود به برخی بانک‌های داخلی را تسویه می‌کند. فکر می‌کنم 36 میلیارد وون از پول‌هایی که بعدها برای پرداخت به پیمانکاران نفتی در اختیار وی قرار می‌گیرد، یک بخشی را بابت تسویه حساب باقی مانده کارت‌های «‌آیبان تو آیبان» به یکی از بانک‌های داخلی می‌دهد.

تلاش بابک زنجانی برای گرفتن مجوز یک مؤسسه پولی از بانک مرکزی

بابک زنجانی از چه زمانی فعالیت خود را با وزارت نفت آغاز کرد؟

در شرایط تحریم و محدودیت‌های ایجاد شده برای کشور خصوصاً تحریم فروش نفت‌، بیمه نفت‌کش‌ها، تحریم پولی و بانکی، حسب اظهارات متهم دیگر یعنی «م.ش» بابک با اصرار از وی می‌خواهد او را به شرکت نفت معرفی کند که با این معرفی متهم به مجموعه نفت نزدیک می‌شود و در جلسات مختلف اعلام آمادگی می‌کند و به دروغ از توانمندی‌های واهی خود سخن گفته و ادعا می‌کند من می‌توانم برای شما هم پول جابه‌جا کنم و هم نفت بفروشم. در یک مقطع زمانی متهم سعی می‌کند که یک مؤسسه مالی اعتباری ایجاد کند که بانک مرکزی کشورمان به لحاظ سابقه متهم و محکومیت قبلی در رابطه با چک برگشتی و خریداری مال مسروقه با تقاضای وی مخالفت می‌کند و مجوز نمی‌دهد.

بعدها وی با کمک برخی افراد از جمله «ف. ه» موفق می‌شود یک بانکی که ما اسمش را «بانک پوشالی» ‌گذاشته‌ایم در مالزی خریداری کند. وقتی کلمه بانک مطرح می‌شود ذهن افراد به سمت بانک‌های رایج با منابع مالی مشخص می‌رود اما آنچه بابک زنجانی خریداری کرده، یک بانک پوشالی و به تعبیر مطلعان یک ماشین جعل بوده است. متهم این بانک را در منطقه «لابوان» مالزی که یک منطقه آزاد و خارج از مقررات پول‌شویی است خریداری می‌کند و برای رسیدن به اهدافش، از نام این بانک بهره می‌برد. همان زمان 60 درصد سهام آن را که خودش ادعا می‌کند کل سهامش 4 میلیون دلار خریداری کرده، متأسفانه با ترفندهایی، بالغ بر 90 میلیون دلار به یک بانک داخلی می‌فروشد. تصور بخشی از مسئولان بانکی کشور از بانک مزبور این بوده که 60 درصد این بانک چون مربوط به یک بانک ایرانی است پس قابل اعتماد است. این حسن نگاه موجب می‌شود مسئولان ارشد ذی‌ربط نفتی و بانکی فریب بخورند.

در قرائت کیفرخواست عنوان شد که تمامی فعالیت این بانک در تهران انجام می‌شده.

بله. تمامی فعالیت این بانک در تهران و از طریق دفتری در شهرک غرب از راه دور انجام می‌شد. همان طور که گفتم، این فرد در شرایطی که تحریم‌های ظالمانه غربی‌ها به شدت گسترش یافته بود، کشتی‌های ما امکان حمل نداشتند، بیمه‌گران بین‌المللی از بیمه کردن کشتی‌ها خودداری می‌کردند، کشورهای مختلف به خاطر تحریم از خرید نفت ما خودداری می‌کردند، محموله‌های نفتی اعم از نفت خام، نفت کوره و میعانات گازی انبار شده بود و مسئولان برای رهایی از این شرایط درصدد پیدا کردن راه هایی بودند، از فرصت سوءاستفاده می‌کند و خود را به آن‌ها نزدیک می‌کند.

فکر نمی‌کنید این طور که شما می‌گویید فقط بابک زنجانی مقصر بوده و مسئولان هیچ تخلفی نداشتند. در حالی که بابک زنجانی به تنهایی نمی‌توانست کاری انجام دهد.

وقتی دیواری ارتفاعش مناسب است طبعاً امکان دسترسی سارق برای عبور محدود می‌شود، به طور طبیعی سارق یا سارقانی که می‌خواهند از این دیوار عبور کنند، با سختی مواجه می‌شوند اما اگر دیوار کوتاه باشد یا مراقبت‌های لازم نباشد، افرادی که منتظر فرصت هستند یا افرادی که نیت سوء دارند و می‌خواهند از این شرایط سوءاستفاده کنند، مطمئناً از ضعف موانع موجود استفاده کرده و به راحتی به اهدافشان می‌رسند. در این مسئله نیز طبیعتاً از مسئولان ذی‌ربط انتظار می‌رفت حداقل سابقه این فرد را بررسی می‌کردند. انتظار می‌رفت بانک F.I.I.B، ساختار آن، جایگاه این بانک و سرمایه‌اش را مورد بررسی قرار می‌دادند.

در هر حال گذاشتن نام یک بانک ایرانی در کنار بانک F.I.I.B به عنوان سهام‌دار عمده این بانک، موجب جلب اعتماد مسئولان مربوطه می‌شود و همین اعتماد نقطه ضعف ما و نقطه قوتی برای متهم برای ورود به مجموعه نفت به عنوان خربدار نفت می‌شود. وی با اصرار خود و از طریق متهم «م.ش» به مسئولان نفت مراجعه می‌کند و می‌گوید می‌خواهم نفت بخرم. نخستین بار به صندوق بازنشستگی کارکنان نفت مراجعه می‌کند و پیشنهاد خرید می‌دهد. آنها می‌گویند به چه صورتی می‌خواهی پول محموله نفت را پرداخت کنی، که متهم می‌گوید شما چه می‌خواهید؟ اعتبار اسنادی یا یا پول نقد؟

متهم از مسئولان شرکت اچ کی می‌خواهد یک حساب در بانک F.I.I.B افتتاح کنند که انجام و حساب افتتاح می‌شود. اینجاست که نخستین جرقه فریب مسئولان نفتی توسط متهم زده می‌شود.

نخستین جرقه فریب مسئولان نفتی توسط بابک زنجانی

این جرقه چیست؟

متهم با طرح این ادعا که پول محموله نفت را پیشاپیش پرداخت می‌کند با ارائه یک فیش واریزی که بعداً مشخص می‌شود جعلی است ادعا می‌کند مبلغ 300 میلیون یورو به حساب شما واریز کردم. در حالی که حسب تحقیقات انجام شده و کیفرخواست صادره هیچ پولی به حساب مزبور واریز نمی‌شود اما مدرکی به مسئولان ارائه می‌کند مبنی بر اینکه به حساب مربوطه پول واریز شده است. مسئولان هم وقتی می‌بینند که هنوز نفتی ندادند، هنوز قرارداد فروش نفت منعقد نشده و این پول به حساب واریز شده، باور می‌کنند و شاید خوشحال هم می‌شوند. البته انتظار منطقی این است که مسئولان مربوطه قدری دقت می‌کردند.

در نهایت، نخستین محموله بالغ بر یک میلیون بشکه نفت که حدود 83 میلیون یورو بوده، به متهم داده می‌شود. این نقطه ورود متهم به قضیه خرید نفت می‌شود و محموله‌های دیگر نفتی اعم از نفت خام، کوره و میعانات گازی به متهم داده می‌شود که در قبال آنها اعتبارات اسنادی می‌دهد ولی این اعتبارات اسنادی هم بی‌اعتبار بوده است. خوشبختانه محموله‌های میعانات گازی با تلاش مسئولان ذی‌ربط شرکت ملی نفت کلاً به کشور بازگرداننده می‌شود.

چگونه؟

چون بعداً که امکان پرداخت ال‌سی‌های غیر‌واقعی و بی اعتبار وجود نداشته و مسئولان شرکت نفت مرتباً پیگیر برگشت پول محموله‌ها بودند ناچاراً متهم محموله‌های میعانات گازی که هنوز به فروش نرفته بود و ظاهراً امکان فروش آن را نیز نداشته پس‌ می‌دهد.

متهم، بعدها به مسئولان شرکت نیکو در لوزان که یکی از شرکت‌های وابسته به شرکت ملی نفت است، مراجعه می‌کند و می‌گوید چون شما در شرایط تحریم امکان جابه‌جایی پول ندارید و من بانکی دارم که می‌توانم برای شما پول جابه‌جا کنم حاضر به همکاری هستم. مسئولان هم در این قضیه اعتمادشان جلب می‌شود و می‌پذیرند و بنا به تصمیمی که در تهران و در کمیته فرعی ستاد تدابیر ویژه اقتصادی گرفته می‌شود، با هدف برون رفت از شرایط تحریم و برای کمک به اوضاع اقتصادی کشور و اینکه ظاهراً این فرد می‌تواند کار جابه‌جایی وجوه را انجام دهد، مصوبه‌ای را امضا می‌کنند و اجازه می‌دهند از منابع شرکت نیکو نزد بانک مرکزی، مبالغ قابل توجهی در اختیار آقای بابک زنجانی برای پرداخت مطالبات پیمانکاران نفتی قرار گیرد.

پیمانکاران نفتی به ویژه پیمانکارانی که در پارس جنوبی فعالیت می‌کردند مطالباتی داشتند که امکان پرداخت به آن‌ها به خاطر تحریم‌های پولی نبود. بنابراین مصوب می‌شود وجوه مزبور برای پرداخت به پیمانکاران نفتی به متهم پرداخت شود.

انتقال یک میلیارد و 427 میلیون یورو پول نفت به شرکتی یک میلیون تومانی

رقم این پول چقدر بوده است؟

این پول نزدیک یک میلیارد و 427 میلیون یورو بوده که در اختیار متهم در بانک F.I.I.B قرار می‌گیرد. متأسفانه در مسیر پرداخت، پول به جای اینکه به بانک F.I.I.B برود به یکی از شرکت‌های متهم در کیش تحت عنوان اس سی تی بنکرز - SCT Bankers – که کلمه بنکرز هم برای فریب و گمراهی اضافه شده بود، می‌رود. این شرکت با سرمایه یک میلیون تومان توسط متهم در کیش تأسیس شده بود. دستور پرداخت به بانک مرکزی برای انتقال وجوه مزبور به یورو بوده ولی ظاهراً توافق می‌شود به وون و لیر بوی داده شود.

بابک زنجانی بااین پول چکار می‌کند؟

متهم بخش عمد‌ه‌ای از این پول‌ها را به جای اینکه به مصرف اساسی و دستوری که شرکت نفت برای پرداخت به پیمانکاران داشته صرف کند، صرف هزینه‌های خودش می‌کند.

خرید یک شرکت هواپیمایی 250 میلیون دلاری با پول نفت

مثلاً چه هزینه‌هایی؟

مثلاً متهم با این پول یک شرکت هواپیمایی در خارج به مبلغ 250 میلیون دلار می‌خرد در حالی که قرار بود پول نفت صرف پرداخت مطالبات پیمانکاران شود نه اینکه وی شرکت هواپیمایی در خارج بخرد. البته متهم یک بخشی را به پیمانکاران پرداخت می‌کند که آن هم تقریباً با مشقت به پیمانکاران نفتی پرداخت می‌شود. مثلاً بخشی را به ریال می‌دهد. به بخشی از پیمانکاران در داخل کشور وون داده است در صورتی که قرار نبوده اینجا پرداخت کند بلکه قرار بوده در خارج از کشور پرداخت شود. به تعدادی از پیمانکاران با یک کارمزد زیاد یعنی 4.7 درصد کارمزد، پرداخت کرده است. به بخشی کم داده و در نهایت چیزی 638 میلیون یورو از این پول را به پیمانکاران پرداخت کرده است اما مابقی پول‌ها را چه می‌کند؟ می‌آید در بازار ارز آزاد به متقاضیان ارز در داخل کشور می‌فروشد. مثلاً نمایندگی برخی شرکت‌های خارجی در کشور که متقاضی ارز بودند در صورتی که موظف بوده وجوه را در بانک F.I.I.B دریافت کرده و به پیمانکاران نفتی در خارج بدهد.

این پول برای مصرف خاصی به متهم داده شده بود و قرار بوده فقط مطالبات پیمانکاران شرکت نفت پرداخت شود. اگر قرار بود ریال داده شود که خود شرکت نفت می‌داد. متهم بخشی از پول‌ها را به یک صرافی وابسته به آقای ضراب می‌دهد. بخشی را در اختیار صرافی دیگری می‌گذارد که باز هم متعلق به بستگان آقای ضراب بوده است. عملاً منابع نفت را به جای این‌که در راستای دستور صادر شده که برای انجام آن اعلام آمادگی کرده بود، هزینه کند، برای هزینه‌های شخصی خود صرف می‌کند. این‌جاست که ما معتقدیم متهم با این اقدام خود مسئولان را فریب داد و وجوه نفت را به یغما برد.

رقم دقیق بدهی بابک زنجانی به شرکت نفت چقدر است؟

هر چند این عدد الآن تغییر کرده اما عددی که آن موقع نهایی شده بود، بالغ بر دو میلیارد و 66 میلیون یورو مطالبات اولیه بوده که به تدریج افزایش یافته است.

در رابطه با محموله‌های نفتی، توافق می‌شود متهم به شرکت نفت، ال سی ارائه کند در حالی که ال سی را معمولا ًبانک‌ها صادر می‌کنند اما متهم به جای اینکه ال سی را از طریق یک بانک معتبر ارائه کند، از طریق شرکت خودش که در کیش به عنوان شرکت SCT و با سرمایه یک میلیون تومان به ثبت رسیده، ارائه می‌کند. در هیچ جای دنیا، شرکت‌های با مسئولیت محدود ال سی گشایش نمی‌کنند.

اقدام فریبکارانه دیگر متهم این بوده که از بانک F.I.I.B در مالزی یک نامه می‌دهد مبنی بر اینکه من این ال‌سی‌ها را تأیید ــ CONFIRM ــ می‌کنم. یعنی خود متهم هم خریدار بوده هم بازکننده ال سی و هم تأیید کننده آنها و متأسفانه هیچ پولی از بابت این اعتبارات اسنادی بازنمی‌گردد و مدارکی که به مسئولان نفت ارائه می‌کند، حسب سوابق موجود، فقط صورت حساب‌ها و فیش‌های واریزی جعلی و ساختگی بوده است.

پیام‌های سوئیفتی بنا به اظهارات برخی از کارمندان متهم، به دستور وی و در دفتر شهرک غرب در تهران، ساخته و صادر می‌شدند. مثلاً یک پیام جعلی، نشان می‌داده که در حساب شرکت HK پول وجود دارد در حالی که در حساب مزبور دیناری وجود نداشته و تراز مالی F.I.I.B در سال 2012 و طبق بررسی‌های هیات اعزام شده به مالزی، هیچ کدام از این نقل و انتقالات را نشان نمی‌دهد. بعدها که متهم یک مقداری تحت فشار مسئولان نفتی برای بازپرداخت بدهی خود به شرکت نفت قرار می‌گیرد، قبل از آن که دستگیر شود، برای توجیه اینکه می‌خواهد پول را بدهد و پول موجود است اقدام به خلق پول و خلق منابع موهوم می‌کند.

چگونه این کار را انجام می‌دهد؟

اولاً ادعا می‌کند که من از یک آقایی به نام شیخ «ح » مبالغ هنگفت میلیاردی وام گرفته‌ام. می‌گوید این شیخ، یک اماراتی است که همین طور به من وام داده. با چه مبنایی؟ با چه تضامینی؟ به چه صورتی؟ آن هم ارقام هنگفت میلیاردی! بعد از مدتی دوباره عنوان می‌کند که من نزدیک هشت میلیارد و 270 میلیون یورو از بانک HSBC لندن وام گرفته‌ام. بانک HSBC لندن، یک بانک معتبر در شرایط تحریم چگونه به یک ایرانی هشت میلیارد و 270 میلیون یورو همین جوری وام می‌دهد؟ باز بدون هیچ گونه تضامینی؟

متهم در سندسازی‌ها نشان می‌دهد که این وام به حساب وی پرداخت شده اما بعد از مدتی، وقتی می‌بیند که امکان دارد با یک استعلام از بانک HSBC مشخص شود چنین وامی آن هم بیش از هشت میلیارد دلار داده نشده، می‌گوید از یک شرکتی به نام «آیبان» وام گرفته‌ام. متهم می‌گوید شرکت «آیبان» وابسته به شرکت سوئیفت بین‌المللی است. بانک مرکزی درباره این وام از شرکت سوئیفت بین‌المللی سئوال می‌کند که شرکت سوئیفت می‌گوید ما در امر دادن تسهیلات مالی هیچ فعالیتی نداریم. همچنین اعلام می‌کند که شرکتی تحت عنوان «آیبان» تحت پوشش ما نیست و اصلاً این شرکت برایشان ناشناخته است.

جعل نامه از بانک مرکزی تاجیکستان

بابک زنجانی چه پاسخی درباره این کار می‌دهد؟

متهم همچنان به خلق منابع موهوم خود ادامه می‌دهد و در پاسخ به مراجعات و سئوال مسئولان نفت مبنی بر اینکه پول‌ها نفت و منابع واریزی چه شد؟ به دروغ می‌گوید پول‌ها را به بانک میتسوبیشی واریز و به ین تبدیل کرده‌ام در حالی که هیچ پولی به بانک میتسوبیشی نرفته و به ین تبدیل نشده بود. متهم بار دیگر ادعا می‌کند که پول‌ها را به بانک مرکزی تاجیکستان انتقال داده و هر گاه امکان انتقال فراهم شود، انتقال خواهم داد. نامه‌ای را هم از یکی از پرسنل بانک مرکزی تاجیکستان می‌گیرد که بعد از اینکه مسئولان بانک مرکزی ما به اتفاق مسئولان دستگاه قضا به تاجیکستان مراجعه می‌کنند، بانک مرکزی تاجیکستان اعلام می‌کند که این نامه دروغ است و اصلا همچین پولی اینجا وجود ندارد.

حیرت نماینده بانک میتسوبیشی از جعل بابک زنجانی

آن نامه چه بوده؟

در آن نامه گفته شده بود که فلان مقدار منابع در بانک تاجیکستان مربوط به متهم موجود است. یعنی یک نامه ساختگی و دروغین که حالا مشخص نیست با چه روابطی نامه را گرفته بود. متهم همچنین با ارائه یک برات از بانک میتسوبیشی مدعی می‌شود که پول در بانک میتسوبیشی است. باز هم مسئولان بانک مرکزی موضوع را بررسی کردند و دیدند که برات جعلی است. نکته جالب اینکه مسئولان بانک مرکزی و مسئول دفتر بانک میتسوبیشی در تهران وقتی این برات را می‌بینند تعجب می‌کنند که چطور جعل شده است.

ماجرای واریز پول به بانکی در روسیه چه بود؟

در یک مرحله‌ای متهم گفت که پول‌ها را از طریق بانک جی پی مورگان کانادا به حساب بانک مرکزی نزد بانک خیم اگزیم روسیه واریز کرده است. حتی یک فیش واریزی جعلی هم نشان داد و بخشی از مسئولان با کمال حسن نیت وقتی آن فیش و پیام بانکی را دیدند باور کردند و گفتند متهم به تعهدش عمل کرده و پول را واریز کرده است. حتی یکی از اعضای کمیسیون اصل 90 مجلس رسماً مصاحبه کرد و گفت بابک زنجانی بدهی‌اش را داد. بعد که مسئولان بانک مرکزی و مسئولان دستگاه قضایی به بانک خیم اگزیم در مسکو مراجعه می‌کنند، مسئولان بانک مزبور می‌گویند اصلاً نه چنین پولی آمده و نه چنین وجهی واریز شده و کلاً داستان دروغ است.

این همان مقطعی است که نامه می‌نویسد و رونوشت می‌زند که من مبلغ را پرداخت کرده‌ام؟

بله یک رونوشت می‌دهد به همه مسئولان کشور از سازمان های نظارتی تا نمایندگان مجلس و ... که من پول را واریز کرده ام حالا تضامین مرا آزاد کنید در صورتی که این ادعا دروغ بوده و هیچ پولی به حساب بانک مرکزی کشورمان در خیم اگزیم روسیه واریز نشده بود.

استفاده از تأمین اجتماعی برای فریب مسئولان نفت

چطور شد به سمت تأمین اجتماعی رفت؟

متهم در یک مرحله‌ای دیگر از طریق تأمین اجتماعی و یک مؤسسه مالی و اعتباری وارد می‌شود. اینجا هم واقعاً لازم است به اقدامات متهم که در پرونده متشکله به تفصیل به آنها اشاره شده توجه شود. متهم در یک مقطعی به مسئولان سازمان تأمین اجتماعی مراجعه می‌کند (‌البته بحث تأمین اجتماعی مربوط به نفت نیست اما انتهایش مربوط به شرکت نفت می‌شود) و می‌گوید می‌خواهم سهام 138 شرکت شما را به مبلغ حدود چهار میلیارد یورو خریداری کنم. آنها در شرایطی که نیاز به نقدینگی داشتند، از این پیشنهاد استقبال می‌کنند.

متهم به مسئولان تأمین اجتماعی می‌گوید یک حسابی نزد ما باز کنید که این کار ظاهراً انجام می‌شود. در این مقطع متهم یک فیش واریزی جعلی و یک پیام سوئیفتی جعلی به مسئولان سازمان تأمین اجتماعی نشان می‌دهد که حاکی از واریز مبلغی بالغ بر چهارصد و چهل و دو میلیارد ین به حساب آن است. این مسئله موجب جلب اعتماد مسئولان سازمان تأمین اجتماعی می‌شود به طوری که مسئولان ذی‌ربط راجع به این پولی که وجود خارجی نداشته می‌نشینند و تصمیم‌گیری می‌کنند که این پول چگونه مصرف شود یا مثلاً چه بخشی از آن برای بدهی شرکت نفت اختصاص یابد در صورتی که این پول اصلاً وجود خارجی نداشته است.

بعد از ارائه این فیش، متهم به مسئولان تأمین اجتماعی مراجعه می‌کند و می‌گوید چون من این مبالغ را به حساب شما واریز کردم ولی شما قرار است در آینده سهام شرکت‌های مورد معامله را به نام من کنید و چون هنوز به نام نکردید یک تضمین کافی به من بدهید. مسئولان تأمین اجتماعی با دیدن پیام سوییفتی که در واقع جعلی بوده و با این تصور که پول مورد نظر به حساب‌شان واریز شده، چهار فقره چک به همین مبلغ به متهم می‌دهند. متهم هم این چک‌ها را به مسئولان نفت ارائه می‌کند می‌گوید شما از من بابت نفت طلب دارید این هم چک بابت مطالبات شما. البته بعداً با دستور مقام قضایی چک‌ها به ایشان عودت داده می‌شود.

خوب دقت کنید این اقدامات چه معنی می‌تواند داشته باشد جز فریب و نیرنگ و در واقع فریب اندرفریب. اینها نکاتی است که به نظر می‌رسد لازم است مردم شریف کشور ما در جریان حقایق امر قرار گیرند. و بدانند که او یک میلیارد نفتی نیست بلکه در واقع یک کلاهبردار بزرگ نفتی است و به عبارت دیگر متهم به کلاهبرداری بزرگی است.

متهم در ادامه عملیات دروغین خود یک فیش واریزی جعلی به یک مؤسسه مالی اعتباری در تهران ارائه می‌کند و مدعی می‌شود که مبلغ 570 میلیارد ین به حساب آن مؤسسه نزد کنت بانک تاجیکستان واریز کرده است. مسئولان مؤسسه مالی اعتباری مزبور هم با رویت این سوئیفت جعلی فکر می‌کنند واقعاً این پول واریز شده است. در قبال این به اصطلاح واریزی نقدی متهم از آنها در خواست می‌کند که ضمانتنامه بانکی به مبلغ 80 هزار میلیارد ریال به وی بدهند. یعنی 8 هزار میلیارد تومان.

می‌دانید که بانک‌ها و مؤسسات مالی و اعتباری در صدور ضمانتنامه محدودیت دارند اما وقتی در قبالش پول نقد باشد ظاهراً این محدودیت برداشته می‌شود. به همین خاطر مسئولان مؤسسه مالی و اعتباری مزبور ضمانتنامه‌ای را به مبلغ 8 هزار میلیارد تومان به تقاضای متهم به ذینفعی شهرداری صادر می‌کنند و به وی می‌دهند.

تمام سوابق و مدارک این امر موجود است. متهم، ضمانتنامه‌ای بانکی از یک مؤسسه مالی با این رقم هنگفت می‌گیرد در حالی که یک ین هم به حساب مؤسسه موصوف به صورت واقعی واریز نشده و پیام سوییفتی و فیش واریزی ارائه شده نیز جعلی بوده است. متهم دوباره به همین مؤسسه مالی و اعتباری مراجعه کرده و تقاضا می‌کند ذینفع ضمانت‌نامه را از شهرداری به شرکت ملی نفت ایران تغییر دهند. هدف متهم این بود که ضمانت‌نامه را به شرکت ملی نفت ارائه دهد و بگوید در قبال طلبی که دارید، این هم ضمانت‌نامه بانکی.

وقتی متهم مجدد برای تغییر ذی‌نفعی ضمانت‌نامه بانکی از شهرداری به شرکت ملی نفت ایران مراجعه می‌کند، با ورود مسئولان نظارتی بانک مرکزی و بررسی‌هایی که انجام می‌دهند و مشخص شدن اصل قضیه و اینکه داستان واریز 570 میلیارد ین به حساب مؤسسه مالی و اعتباری مذکور در کنت بانک تاجیکستان واهی‌، ساختگی و جعلی است و در نتیجه ضمانتنامه مزبور را ابطال می‌کنند. همه این اقدامات را وقتی کنار هم می‌گذارید در مقابل خود فردی را می بینیم که علی‌الظاهر هدفی جز بردن اموال شرکت نفت که در واقع اموال بیت‌المال است، نداشته است.

بابک زنجانی هنوز نگفته پول‌ها را چه کار کرده است

واقعیت تلخ این است که متهم در طول مدت بازجویی و تحقیقات نه تنها همکاری لازم از خود نشان نداده بلکه همچنان به گفتن دروغ‌های خودش ادامه داده و در خصوص اینکه این منابع مالی را چه کار کرده هیچ سخنی نگفته است؟ البته با بخشی از پول‌ها، همان‌طور که مشخص شده یک شرکت هواپیمایی در خارج می‌خرد. با بخشی از این پول چند فروند هواپیمای ایرباس خریداری کرده و به یک شرکت هواپیمایی متعلق به خود در تاجیکستان منتقل می‌کند. همچنین دو فروند کشتی کانتینربر می‌خرد که الأن در اجاره شرکت دریایی مرسک است و بخشی هم حسب نقل در داخل کشور صرف خرید املاک و ... شده است.

بحثی که از موقع بازداشت بابک زنجانی مطرح می‌شود، بحث میزان دارایی‌هایش هست. یک عده می‌گویند دارایی‌هایش کفاف بدهی‌هایش را نمی‌دهد و برخی هم می‌گویند دارایی‌هایی خود را پنهان کرده است. تا الأن وضعیت چطور بوده و چقدر مقدار از دارایی‌های وی شناسایی شده؟

بعد از بازداشت متهم، مسئولان قضایی و اجرائی ذی‌ربط تصمیم می‌گیرند که اموال متهم بدواً شناسایی و توقیف شود و در راستای تأمین بدهی وی به شرکت ملی نفت تملک و حقوق بیت‌المال استیفا شود. مقداری مال شناسایی می‌شود؛ از جمله قطعه زمینی در خیابان ایران زمین در شهرک غرب که قرار بوده در آن یک پروژه تجاری ایجاد شود. الآن برای ارزش‌گذاری اموال شناسایی و توقیف شده در داخل، یک کارشناس از طرف خود آقای بابک زنجانی، یک کارشناس از طریق وزارت نفت و یک کارشناس هم از طرف دستگاه قضا، کار ارزیابی اموال را زیر نظر نماینده دادستان تهران انجام می‌دهند.

شکایت مسئولان نفت از قدرت تونجل در ترکیه

بابک زنجانی در خارج از کشور هم دارایی دارد؟

آن مقداری که ما اطلاع داریم یک ویلا و چند آپارتمان در دبی داشته که توقیف شده است اما بخشی از دارایی‌هایی که در خارج کشور به نام وی بوده به سرنوشت معاملات صوری یا ادعاهای واهی افراد دچار شده است. به عنوان مثال همین شرکت هواپیمائی که در خارج خریداری کرده و حدود 250 میلیون دلار بابت آن از منابع شرکت نفت پول پرداخت کرده توسط شخصی به نام «تونجل» که ظاهراً امین وی بوده به فرد ثالثی فروخته می‌شود. این اواخر مسئولان نفت و مسئولان قضایی متوجه می‌شوند که آقای تونجل 51 درصد سهام شرکت هواپیمایی مزبور را که در ظاهر متعلق به بابک زنجانی و در واقع متعلق به دولت ایران بوده دوباره به همان مالک اولیه که آقای باگانا بوده، واگذار کرده است.

با هماهنگی‌های انجام شده، مسئولان وزارت نفت و مسئولان قضایی اقداماتی از طریق محاکم ذی‌صلاح، برای ابطال معامله صورت گرفته است. در واقع این اموال متعلق به بیت‌المال است که به طور صوری توسط متهم به نام آقای تونجل واگذار شده بوده و اسناد و مدارک هم این واقعیت را نشان می‌دهد. خصوصاً اینکه پول خرید این شرکت هواپیمایی (که این مقدار هم واقعا ارزش نداشته) از منابع و وجوه متعلق به شرکت ملی نفت پرداخت شده است.

بنابراین به هیچ وجه اموال و دارایی‌های وی، کفاف بدهی‌هایش را نمی‌دهد.

واقعیت این است که اگر خسارت‌هایی که متهم به خاطر تأخیر در پرداخت مطالبات پیمانکاران شرکت نفت خصوصاً پیمانکاران پروژه‌های ملی واقع در حوزه‌های مشترک گازی و نفتی با کشورهای همسایه جنوبی به کشور و منافع ملی وارد شده را حساب کنیم، آنچنان خسارت هنگفتی به کشور وارد کرده است که اگر کارشناسان بخواهند به اعدام و ارقام مقوم کنند رقم‌های خیلی بالایی خواهد شد.

صدها نفر دیگر هم از قبیل ان افراد موهومی که متهم مدعی است از آنها وام های کلان ارزی گرفته، ول به فرض به کمک وی بیایند و بخواهند این خسارات‌ها را جبران کنند، اصلاً قابل جبران نیست. خیلی از این پروژه‌های ملی در حوزه های مشترک با کشورهای حاشیه خلیج فارس چنان حائز اهمیت است که هر یک روز تأخیر در تکمیل این پروژه‌ها، خسارت‌های هنگفت و جبران ناپذیری برای کشور و منافع ملی به دنبال داشته است.

سه وزیر اسبق و رئیس وقت بانک مرکزی در پرونده بابک زنجانی متهم نیستند

در ارتباط با مصوبه‌ای که گفته می‌شود مصوبه ستاد تدابیر ویژه ریاست جمهوری بوده، آیا سه وزیر وقت و رئیس وقت بانک مرکزی به عنوان متهم در پرونده مطرح هستند یا خیر؟

البته طبق کیفرخواستی که نماینده دادستان قرائت کرد، این ترکیبی که اشاره کردید به عنوان ستاد تدابیر ویژه اقتصادی مطرح نشدند بلکه به عنوان کمیته فرعی مطرح شدند که مصوبه‌ای را امضا کردند. این افراد در پرونده به عنوان متهم هرگز مطرح نبودند و نیستند. تصمیمی که آن موقع گرفتند بر اساس ضرورت‌ها بوده و فکر می‌کنم هر مسئولی هم در آن شرایط بود این تصمیم را می‌گرفت اما انتظار درست این بود که مسئولان سطوح پائین‌تری که با متهم سروکار داشتند قبل از اینکه وی به مراحل بعدی برسد، سوابق وی را استعلام و بررسی می‌کردند و اگر حسب سوابق مربوطه مشخص می‌شد که فرد مورد وثوقی نیست، به متهم اعتماد نمی‌کردند و طبیعتاً زمینه سوءاستفاده وی فراهم نمی‌شد.

این پرونده چه تعداد متهم دارد؟

در پرونده فعلی که کیفرخواست صادر شده، سه نفر متهم هستند. البته افراد دیگری نیز در پرونده هستند که نسبت به آنها پرونده مفتوح است.

داستان‌های هزار و یک شب بابک زنجانی

در جلسه سوم دادگاه، آقای قاضی صلواتی اعلام کرد که وکلای خارجی متهم طی نامه‌ای گفته‌اند به زودی برای پرداخت بدهی بابک زنجانی، ضمانت‌نامه بدون قید و شرط صادر می‌شود. آیا این ضمانت‌نامه صادر شد؟

واقعیت این است که معلوم نیست وکلای خارجی متهم چه کسانی هستند در عین حال، فکر می‌کنیم این ادعا نیز مانند سایر ادعاهای متهم که قبلاً در همین راستا انجام شده، واهی است. بانک‌هایی می‌توانند ضمانت بدون قید و شرط به این مبلغ را صادر کنند که بانک‌های «فرست کلاس» (FIRST CLASS) باشند و هر بانکی نمی‌تواند ضمانت‌نامه بالای میلیارد دلار را صادر کند. باید مشخص می‌شد این بانک کدام بانک است و با چه زمینه‌ای می‌خواهد این کار را انجام دهد. متأسفانه این مسئله فقط یک ادعا بود اما ما هم به رغم این‌که ادعاهای واهی و دروغین قبلی متهم را حتی در زمانی که آزاد بود، شنیده بودیم، باز هم این ادعای واهی را قبول و اعلام آمادگی کردیم. در همین راستا، رئیس امور حقوقی وزارت نفت روز بعد از نامه وکلای خارجی متهم، نامه داد و اعلام کرد که اگر چنین چیزی است، ما آماده‌ایم مشروط بر اینکه این ضمانت‌نامه که ادعا می‌شود بدون قید و شرط است به تأیید مسئولان بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران برسد.

تنها قیدی که گذاشتیم این مسئله بود زیرا تاکنون هر چه مدرک در این مدت دیدیم، مدارک واهی، ساختگی و جعلی از ناحیه متهم بوده است. به همین خاطر گفتیم اگر هم قرار است ضمانت‌نامه‌ای ارائه شود باید به تائید بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران برسد اما تاکنون هیچ قدمی برداشته نشده است. به طور قطع در فرصت نزدیک، تحریم‌های ظالمانه و غیرانسانی که حق ملت شریف ایران نبود، برداشته می‌شود و آن موقع مشخص می‌شود تمام داستان‌هایی که تاکنون متهم مانند داستان‌های هزار و یک شب به صورت پشت سر هم و مکرر مطرح کرده، واقعیت دارد یا خیر؟ ما هم خوشحال می‌شویم که این پول‌ها به بیت‌المال بازگردد اما این در صورتی است که متهم صداقت داشته باشد که متأسفانه در طول نزدیک به دو سال، وی هیچگونه همکاری با مسئولین مربوطه نداشته و احساس ما این است که همچنان در مسیر عدم همکاری گام بر‌می‌دارد.

یکی از ایراداتی که بانک زنجانی و وکیل مدافع وی داشت، به کارشناسی کارشناسان بانک مرکزی در پرونده بود و معتقد بودند در این پرونده باید از کارشناسان رسمی دادگستری به ویژه کارشناسان امور بانکی بین‌المللی استفاده شود. آنها معتقدند بانک مرکزی در این پرونده ذی نفع است و کارشناسی‌های آن‌ها نیز نمی‌تواند درست باشد.

این حرف کلاً نادرست است. اولاً کارشناسان بانک مرکزی هیچ نفعی در این پرونده و در این قبیل قضایا ندارند که بگوییم ذی نفع هستند. قطعا بی‌طرفترین، کارآمدترین و حاذق‌ترین کارشناسان در امور پولی و بانکی، کارشناسان بانک مرکزی هستند. اصولاً ساختار بانک مرکزی، یک ساختار مستقل از دولت است. به نظر ما این یک حرف غیر حقوقی است‌. هرگز کارشناسان بانک مرکزی ذی‌نفع نبودند و نیستند بلکه کارشناسان صاحب‌نظری هستند و دستگاه قضایی در خیلی جاهای دیگر برای روشن شدن حقایق به ویژه در مسایل پولی و بانکی از این کارشناسان استفاده کرده است.

کیفرخواست دادستانی را چطور دیدید؟

دستگاه قضایی به ویژه بازپرس پرونده، زحمات زیادی کشیده‌اند و همه جوانب امر را به طور دقیق بررسی و تحقیق کرده‌اند. فکر می‌کنم اگر می‌خواستند تمامی فعالیت‌های غیرقانونی منتسب به متهم را تبین و بیان کنند، پرونده بیشتر از این‌ها هم مطول می‌شد.

آقای ضراب هم در این پرونده متهم است یا اصلاً برای او پرونده‌ای مفتوح شده یا خیر؟

خیر. در این پرونده که فعلاً تشکیل شده، اسم وی نیست.

حرف پایانی؟

همان‌طور که در ابتدا عرض کردم همه این موارد ذکر شده و تخلفات انجام شده از سوی متهم، عنوان اتهام را دارد که طبق کیفرخواست به متهم نسبت داده شده و باید منتظر تصمیم قضات دادگاه باشیم که طبق موازین شرعی و قانونی حکم شایسته صادر کنند. البته خواسته شرکت ملی نفت از محضر دادگاه بدواً حکم به برگشت وجوه به بیت‌المال به انضمام کلیه خسارات وارده و ثانیاً مجازات متهم و یا متهمان مربوطه وفق موازین شرعی و قانونی است.

منبع: تسنیم