جمعه ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۴ شهريور ۱۳۹۴ - ۱۸:۰۳

روایت همسر ابتکار از واردات بنزین

محمد هاشمی همسر معصومه ابتکار درباره اتهامات و شبهات پیش‌آمده پیرامون فعالیت‌های اقتصادی‌‌اش و واردات بنزین صحبت کرد.
کد خبر : ۲۵۶۹۴۹
صراط: یک سال و نیم پیش که بنزین پتروشیمی از چرخه تولید حذف شد، شایعه ها قوت گرفت. عده ای این اقدام ابتکار را در جهت انتفاع خود و خانواده اش بر شمردند و همسر ابتکار را در راس واردکنندگان بنزین یورو ۴قرار دادند. صحبت از اسنادی میان نمایندگان مجلس بود که نشان از رانت همسر ابتکار در واردات بنزین داشت.

اما ابتکار علاوه بر تکذیبیه های شفاهی و کتبی درباره ماجرای این شایعه به خبرآنلاین گفت: « واردات بنزین در کشوری که بنزین یارانه ای است، به صورت آزاد حدود هزار تومان فروش می رود و در کشور همسایه حدود ۳هزار تومان است هر لیتر بنزین دو هزار تومان یارانه می خواهد و هیچ بخش خصوصی چنین قدرتی ندارد و اگر پیدا شود باید دست و پایش را طلا بگیریم. اگر کسی پیدا شود که حاضر باشد برای هر لیتر خودش ۲هزار تومان بگذارد و واردات کند، فقط از این کار نفع معنوی می برد، والا نفع مادی که ندارد. این کار دولتی و با نظارت خود دولت است و کاملا واضح است.»

حالا همسر ابتکار خود به میان آمده و در گفت و گو با ایلنا پاسخگوی تمام شایعاتی که در سال های گذشته دور اسم او گشته است بوده.

محمد هاشمی در پاسخ به این سوال که در ماجرای بنزین‌های وارداتی شما چه نقشی داشتید؟ آیا شما واردکننده بنزین‌هایی هستید که در دولت جدید ارائه می‌شود گفت: من حتی یک لیتر بنزین در پمپ بنزین هم خرید و فروش نکرده‌ام، زیرا من با تاکسی تردد می‌کنم. علاوه بر آن در تجارت بنزین، کار احمقانه‌ای است که یک نفر برود، بنزین را با ارز آزاد از خارج از کشور بخرد و بیاید در داخل کشور بفروشد، به غیر از همه این‌ها خرید و فروش بنزین کمیسیونی در وزارت نفت دارد و در آنجا نظارت عالیه‌ای است که خبر دارد، چه کسی بنزین وارد می‌کند یا نمی‌کند.

او گفت: من روی پدیده‌هایی در مورد آلودگی هوا مانند «ترشی هوا» و مسائل فنی مربوط به آن که عوارض مختلفی بر روی مردم دارد، کار کرده‌ام اما در رابطه با خرید و فروش بنزین خیر؛ جالب این است که بنزین در ایران از آنجا که یارانه دارد به خارج برده می‌شود و بنزین وارداتی باید با ارز دولتی باشد در غیر این صورت مگر با عقل جور در می‌آید که من بنزین لیتری ۴ هزار تومان از خارج بخرم و در ایران لیتری ۱۰۰۰ تومان بفروشم. اگر کسی جرمی مرتکب شده است، محاکمه‌اش می‌کنند البته احکم الحاکمین خداست و پس از آن وجدان مردم بهترین محکمه است. سیستم قضایی را برای همین گذاشته‌اند.

هاشمی ادامه داد: متاسفانه الان آشوبی به پاشده که هر چیز را که به هرکسی نسبت بدهی، مردم باور می‌کنند. اکنون تعداد صفر عدد و رقم‌ها دیگر انگار به چشم نمی‌آید. روزی شخصی را برای۱۲۴ میلیارد تومان اعدام کردند. ۱۰ سال بعد مقدار اختلاس به ۳۰۰۰، ۷۰۰۰، ۱۰۰۰۰ میلیارد تومان رسید. مردم انگار دیگر آستانه تحریک‌شان را از دست داده‌اند. اگر سیستم حکومتی هر کسی که اتهام می‌زند و نمی‌تواند اثبات کند را شلاق بزند، مملکت آرام شده و التهاب جامعه گرفته می‌شود. صیانت از خانواده خدمتگزاران دولت پس چه می‌شود؟ عده‌ای هستند که هرچه دلشان می‌خواهد؛ می‌گویند و کسی به آن‌ها کاری ندارد و عده‌ای هم هستند که هرچه می‌گویند حرفشان به جایی نمی‌رسد.

او گفت:چند وقت پیش در کنفرانسی شخصی از مخالفان خانم دکتر آمده بود که من را به چهره نمی‌شناخت. من هم همیشه با همه روبوسی می‌کنم و با او هم روبوسی کردم؛ کم کم شروع کرد به بدو بیراه گفتن؛ گفت دارند ۶۰۰۰ صفحه پرونده جور می‌کنند، علیه خانم دکتر من هم گفتم در مورد شوهر خانم دکتر من ۱۰ هزار صفحه مطلب دارم و حاضرم هرجا که تو بگویی بیایم. گفت بیا برویم روزنامه... پیش «ح. ش» آنجا سند‌ها را جور می‌کنیم. من هم گفتم حتما برویم بعد فهمید و به من گفت؛ من را دست انداختی؟ من برای شفای این‌ها دعا می‌کنم و اینکه تحول حال پیدا کنند، زیرا بر سر شاخه نشسته‌اند و بن می‌برند و دوم اینکه امیدوارم جوانمردانه بازی کنند و رقابت جوانمردانه داشته باشند.

او همچنین در پاسخ به سوال دیگری که مربوط به رانت زمین های چمخاله می شود، گفت: ما در سال ۷۵ یعنی یک سال قبل از دوره اصلاحات با پنج مهندسِ همکار رفتیم در زمین یکی از این آقایان که شروع به ساخت و ساز کنیم. ۳ هکتار زمین ایشان بود و مقداری زمین دیگر هم بود که گفتند بین ۲۸۵ معلم تقسیم شده است. ما هم با مسئول این زمین‌ها مذاکره کردیم و سند را یکبار از صاحب بنچاق خریدیم و یکبار هم از متصرف گرفتیم. یعنی سند‌های ۱۰۰ الی ۲۰۰ متری را از معلمان خریدیم و حتی هزینه ۳۰ الی۴۰ کومه داری که در این زمین‌ها بودند، هم دادیم و رضایتشان را گرفتیم که همه این‌ها ۵ سال طول کشید.

هاشمی ادامه داد: برای این زمین‌ها، طرح مدرن‌ترین شهرک توریستی ایران را ارائه کرده بودیم. در سال ۷۹ - ۸۰ درخواست وام کردیم و طرح دعوی را پیش برخی آقایان و رئیس دولت اصلاحات بردیم. ایشان هم گفتند؛ من در این موارد ورود نمی‌کنم و سفارشی نخواهم کرد که وام بگیرید. همانگونه که عرف است پیگیری کنید. ما هم در حدود سال ۸۲ از بانک کشاورزی ۵۰۰ میلیون تومان وام گرفتیم. بعد از آن دولت عوض شد و کم کم سر رسید بانک هم به پایان رسید و به جایی رسیدیم که قدرت بازگردان وام را نداشتیم.

او گفت: در ‌‌نهایت این پروژه به جایی نرسید، زیرا آقای احمدی‌نژاد به بانک کشاورزی گفت که به جز برای پروژه کشاورزی وام دیگر ندهند، سپس بانک پارسیان گفت که به شما وام می‌دهیم و بعد تعدادی افراد گفتند چرا وام بدهیم، زمین را از آنها می‌خریم، ما هم زمین را در سال ۸۵ - ۸۶ به بانک فروختیم که در‌‌نهایت بانک در آنجا سرمایه‌گذاری نکرد و آن را به یکی از سرداران سابق سپاه فروخت. او هم زمین‌ها را گرو گذاشت و ۶ برابر قیمت زمین روی آن وام گرفت و در شهرهای دیگر سرمایه‌گذاری کرد. در ‌‌نهایت هم ساختمان‌هایی که ما در آنجا ساخته بودیم با خاک یکی کردند و اکنون آن زمین‌ها متروکه است. در واقع زمانی که این پروژه شروع شد؛ خانم دکتر ابتکار، خانمِ مهندس هاشمی بود ونه خانم دکتر ابتکار.

او ادامه داد: زمانی هم که قرار بود؛ اموالمان را اعلام کنیم به این زمین‌ها اشاره کردیم و آن‌ها را نیز اعلام کردیم. در حدود سال ۸۳ -۸۴ نیز نامه‌ای برای رئیس قوه قضاییه وقت یعنی آقای هاشمی شاهرودی دادیم و برای آنکه نگویند؛ زمین‌ها با پارتی‌بازی خریداری شده، درخواست کردیم که حفاظت اطلاعات قوه قضاییه آن‌ها را بررسی کند، اسناد زمین را ببیند و نتیجه را اعلام کند. در واقع ما خوداظهاری کردیم. برای این زمین‌ها ما نه رانتی گرفتیم و نه از منابع طبیعی زمینی گرفتیم.

هاشمی گفت: البته حواشی‌هایی هم پیش آمد؛ برای نمونه در‌‌ همان موقع زنی با شناسنامه جعلی و اسم جعلی محبوبه ابتکار و مردی با نام واقعی «م. ا» به دروغ به نام خواهر و برادر خانم دکتر برخی اقداماتی را انجام دادند که کارشان هم به دادگاه کشید.

پاسخ سوال هاشمی به اینکه شما در زمینه اکوتوریسم و فراهم کردن شرایط برای ورود شکارچیان خارجی به کشور فعال هستید. این صحبت چقدر صحت دارد نیز گفت: من تاکنون یک گرم گوشت شکار نخورده‌ام، هیچ شکاری هم نزده‌ام و به جز در مکه که گوسفند سر بریدم، سر هیچ حیوانی را نبریده‌ام.

وقتی بناست، پشت سر کسی بگویند همه چیز دیگر درش می‌گنجد. دوستان ما از مخالفین و موافقین شکار می‌آیند، پیش ما و صحبت می‌کنند، موافقان عنوان می‌کنند که اگر شکار در سن بالا زده نشود؛ لاشه آن‌ها موجب عفونت می‌شود که تئوری علمی است. مخالفین هم با خون و خونریزی مخالفند، من علاقه‌مند به شکار نیستم، اما من راه‌حل یابم و این ایده را دادم که در برنامه تلویزیونی، نظر مردم را در این باره بپرسند که ۷۵ درصد مردم با شکار مخالف بودند.