در ادامه گزارش این گفتوگو آمده است.
*امام صدر جانشین سیدشرفالدین شد
عادل عون در ابتدا به اهمیت جایگاه امام موسی صدر در لبنان اشاره کرد و گفت: وقتی در مورد امام موسی صدر و این رهبر تاریخی صحبت میکنیم، در حقیقت از کسی که غبار سالهای گذشته را از ما زدوده است و ظلم و ستم و حرمان و بیخبری را از ما رفع کرده است. امام موسی صدر ما را به اسلام محمدی برگرداند، بعد از اینکه جوانان ما به گروههای غیر دینی و کمونیستی پیوستند، زیرا در آن دوران جوانان به روحانیت اعتماد نداشتند و این موضوع باقی مانده از حکومت عثمانی است.
وی افزود: اما اگر سؤال شما پیرامون شخصیت امام موسی صدر است و اینکه آیا وی یک روحانی بوده یا سایر وجوه شخصیت ایشان بارز است باید گفت که روحانی بودن با سایر ویژگیهایی که در شخصیت امام موسی صدر دیده میشود هیچ تضادی ندارد. بلکه این موضوع مانند دو روی یک سکه است که در قرآن نیز این جامعیت برای مؤمنان مورد اشاره قرار گرفته است.
مسئول دفتر جنبش امل در تهران به ارتباط خانوادگی میان خانواده صدر و شرفالدین(رهبر سابق شیعیان در لبنان) اشاره کرد و گفت: در ابتدا باید اشاره کنم که خانواده سید شرفالدین و صدر با یکدیگر ارتباط نزدیکی دارند و پیوندهای خانوادگی میانشان جاری است. زمانی که عثمانیها فرزند صالح شرفالدین (جد دوم امام صدر) را به قل رساندند آنها به سوی عراق هجرت کردند و در سال 1955 امام موسی صدر برای یک زیارت خانوادگی به لبنان آمدند، در همان زمان سید شرفالدین با امام صدر آشنا شد که به نظر میآمد میتواند جانشین وی برای رهبری شیعیان لبنان باشد. وقتی این دیدار صورت گرفته بود سید شرفالدین میخواهد که یک دیدار در خلوت با امام صدر داشته باشد که بعد از این جلسه به امام صدر و سایرین میگوید بعد از مرگ من موسی صدر جانشین من در سازمان «بر و احسان» خواهد شد.
عون اضافه کرد: همانجا بعضی از روحانیون حاضر در جلسه از این سخن ناراحت شدند که چرا باید موسی صدر رهبری و ریاست طایفه را برعهده داشته باشد که سید شرفالدین برگههایی از جیب خارج کرد و موضوعات مختلفی که در جنوب لبنان گریبانگیر مردم بود را در قیاس با تواناییهای امام صدر سنجیده بود و اعلام کرد که با تحقیق این تصمیم را گرفتهام. سید شرفالدین گفت که امام موسی صدر از همه ما اطلاعات بیشتری در مورد جنوب و اهالی آنجا دارد. در 1959 بعد از وفات سید شرفالدین، امام موسی صدر به لبنان آمده و به جای وی امام جماعت مسجد شرفالدین شد و مسئولیت «بر و احسان» را برعهده گرفت.
*موسی صدر یک پیغمبر است
وی در ادامه به شخصیت امام موسی صدر اشاره کرد و گفت: در حقیقت امام موسی صدر علاوه بر اینکه به احکام اسلامی مسلط بود نسبت به موضوعات علمی و روز نیز مطلع بوده و میتوان گفت بزرگی و مجد از هر دو طرف در وی موجود بوده است. وی به شش زبان تسلط داشت. امام موسی صدر قبل از سفر به لبنان، مطالعات بسیاری در مورد سیر ادیان داشته و معتقد بود که همه ادیان واحد هستند و کل ادیان برای خدمت به انسان آمدهاند و انسان خلیفه خدا بر روی زمین است و اگر میخواهیم کاری کنیم باید به خلق خدا کمک کنیم. امام موسی صدر از احترام فوقالعادهای نزد مسیحیان و مسلمانان داشت و این اقدام در میان مسیحیان چشمگیر بود و شخصیت وی در میان اهل تسنن در نسبت با شیعیان بسیار محترمتر بوده است و امام موسی صدر میگفت که لبنان باید کشوری برای تمام لبنانیها باشد و اختلافهای عقیدتی نباید مانع این اتفاق شود و از همین رو از محرومین دفاع میکرد و هرجا که محرومیت وجود دارد من ضد آن هستم. «پیِر جُمَیِل» یکی از بزرگان مسیحیت است که میگفت: «موسی صدر یک پیغمبر است و اگر وی در میان ما بود ما از ایشان مجسمهای از طلا میساختیم.» به همین خاطر موسی صدر در لبنان برای یک طایفه نبوده است و برادری و عدل را برای تمام طوایف میخواست.
عادل عون در ادامه گفت: وقتی امام موسی صدر به لبنان و جنوب لبنان آمدند از روستاها و شهرهای بسیاری بازدید کرد و از نزدیک با فقر و تنگدستی مردم این منطقه آشنا شد و متوجه شد که این ملت در میان ظلم و محرومیت از سوی سیاسیون و همچنین تملک برخی از افرادی که از امکانات بهرهمند هستند قرار گرفته است. مدرسه، برق، آب و بیمارستان، کشاورزی برای طبقه برخوردار و ... محرومیتهای جنوب لبنان بود که بر ساکنان آنجا روا داشته میشد. اولین گام امام موسی صدر در منطقه روشنسازی و آگاهی بخشی مردم نسبت به موضوعاتی است که در منطقه در حال روی دادن است و افراد را برای تحصیل کردن تشویق میکرد. حتی به مردم میگفت که اگر میتوانید زمین کشاورزی یا چهارپایان خود را بفروشید ولی فرزندان خود را برای تحصیل یاری کنید تا آموزش ببینند و همزمان شیعیان را با توجه به آیه قرآن کریم مبنی بر هجرت، تشویق میکرد زیرا میخواست علاوه بر اینکه به کشورهای دیگر بروند و کار کنند همزمان اوضاع مردم دیگر مناطق شیعهنشین را نیز ببینند تا به ظلمی که به ایشان رفته است آگاه شوند بعلاوه اینکه بتوانند در برابر اقطاع سیاسی ایستادگی کنند و نه بگویند.
*شیعیان لبنان در درجه بالایی از محرومیت بودند
وی افزود: شیعیان در لبنان در درجه دهم محرومیت قرار داشتند و برای استخدام در وزارتخانهها و ... شیعیان حق نداشتند و نمیتوانستند در این مشاغل فعالیت کنند و به گونهای برنامهریزی شده بود تا یک شیعه در صورت دارا بودن تمام صلاحیتها نتواند به منصب فرماندهی ارتش برسد. امام موسی صدر به دنبال این نبود که امتیاز ویژه و خاصی برای شیعیان کسب کند بلکه فقط میخواست بگوید که شیعیان نیز باید در کنار سایر مذاهب و گروهها دیده شوند و از همان امکانات برخوردار باشند و از همین رو امام موسی صدر برای بهبود شرایط اجتماعی شیعیان بسیار تلاش کرده است. امام موسی صدر پیشنهاد تشکیل کمیته رسیدگی به مشکلات مسلمانان را با حضور جمعی از بزرگان طوایف مسلمان مطرح کرد که با مخالفت برادران اهل سنت روبرو شد و علت مخالفت ایشان به خاطر این بود که خودشان مسائل شیعیان را پیگیری میکردند. از همین رو بود که بعد از این امام صدر برای تشکیل مجلس اعلای شیعیان تلاشهای خود را آغاز کرد. ولی سیاستمداران قدرتمند شیعه با این کار مخالف بودند مخصوصا خانواده الاسعد که یکی از خانوادههای قدرتمند شیعه به شمار میرفتند ولی در همان زمان برخی افراد بر سر کار آمدند که شیعه بودند و دوستیهایی با امام صدر داشتند. مجلس لبنان در آن سال (1969) اجازه تأسیس مجلس اعلای شیعیان را به امام صدر داد و وی به عنوان اولین رئیس مجلس اعلای شیعیان انتخاب شد و این انتخاب با رای حداکثری بود. قانونگذاری و تعیین مناصب اجتماعی، قضائی و ... به دست مجلس اعلای شیعیان بود.
*توانایی لبنان در مقاومت و حمایت از مردم جنوب است
نماینده جنبش «اَمَل» در تهران گفت: زمانی بود که دشمن صهیونیستی هر وقت میخواست به جنوب لبنان حمله میکرد و دست به کشتار میزد و کسی هم جلودارش نبود. امام موسی صدر از دولت خواست تا ارتش را تقویت کند تا بتواند در برابر هجوم دشمنان بایستد که پاسخ دادند قوام لبنان در ضعف این کشور نهفته است و امام موسی صدر در پاسخ گفت که توانایی لبنان در مقاومت و حمایت از مردم جنوب است و گفت که اگر رژیم صهیونیستی جنوب را اشغال کند لبنان را نیز اشغال خواهد کرد که منجر شد به تأسیس جنبش افواج مقاومت لبنان (امل) و بعد از آن نیز شاخه نظامی این جنبش تشکیل شد. از دیگر مواردی که بخت با امام موسی صدر یاری کرد اشنایی و همراهی وی با دکتر مصطفی چمران بود که با توجه به ویژگیهای بارز شهید چمران، امام صدر وی را به عنوان مسئول امور تشکیلات جنبش منصوب کرد.
وی در ادامه این گفت وگو گفت: مقاومتی که راه امام حسین است اعتقاد امام صدر، چمران و سایر برادرانش بود. زیرا بر این باور بودند که اگر در برابر رژیم صهیونیستی مقاومت نکنند این رژیم اشغالگر، لبنان و تمام کشورهای عربی منطقه را به اشغال خود در خواهد آورد. مقاومتی که امروز جنبش امل و حزبالله بر پایه آن در حال مبارزه هستند، نتیجه تلاشهای امام موسی صدر است و سربازان امروز مقاومت شاگردان امام موسی صدر هستند. هدف از تأسیس شاخه نظامی امل، دفاع از مردم جنوب و همچنین دفاع از جریان فلسطین بوده است و چون عنوان امام موسی صدر رهبر محرومان بود از همین رو در جریان فلسطینی معتقد بود که باید تمام تلاش خود را داشته باشد زیرا محرومترین مردم در جامعه اسلامی مردم فلسطین هستند. امام موسی صدر دارای یک قدرت تشخیص فوقالعاده در حوزههای گوناگون بود و میتوانست اتفاقات را پیشبینی کند. علاوه بر این از محبوبیت بالایی در میان مردم نیز برخوردار بود.
*ویژگیهای امام خمینی در موسی صدر بود
عادل عون گفت: خداوند صفاتی به رهبران عنایت میکند که به سایر افراد نمیدهد. خصوصیتهایی که در امام خمینی، سید محمدباقر صدر و ... وجود دارد، در شخصیت امام موسی صدر نیز دیده میشود زیرا وی نیز از درخت مبارکهای است که آنها نیز از آن بودهاند و به همین دلایل امام موسی صدر را به عنوان رهبر پذیرفتند. برای مثال مسجدی که وی در آن نماز میخواند همیشه مملو از جمعیت بود و همین نکته سبب شده بود تا دولت از این افزایش جمعیت و طرفداری احساس نگرانی کند. وی در سال 1970 نیز مردم را به اعتصاب دعوت کرد و سنیها، مسیحیها و سایر مذاهب بیشتر از شیعیان در این اعتصاب شرکت کردند. از همین رو حتی به امام صدر پیشنهاد دادند که اگر منصب و پستی دولتی میخواهد حاضرند برای وی فراهم کنند ولی امام موسی صدر در پاسخ گفته بود فقط عدل برای مردم میخواهم. امام موسی صدر میخواست لبنان یک کشور معیار برای کشورهای منطقه باشد و از نتیجه همین تفکرات وی بود که ملت لبنان توانسته در برابر رژیم صهیونیستی بایستد و مقاومت کند.
*اگر امام موسی صدر ربوده نمیشد؟
این همرزم امام موسی صدر یادآور شد: اگر امام موسی صدر ربوده نمیشد مطمئن باشید که اتفاقات اخیر در منطقه به ویژه سوریه و لبنان رخ نمیداد. تحلیلگران سیاسی در جریان پیروزی انقلاب اسلامی ایران، معتقد بودند که اگر بعد از انقلاب حکومتی تشکیل شود امام موسی صدر اولین رئیس دولت در این کشور میبوده است. غربیها به این باورند که امام موسی صدر تاثیر بسیاری بر چمران در جریان پیروزی انقلاب داشته است. امام موسی صدر فردی بزرگ بوده که از جانب خداوند برای لبنانیها فرستاده شده بود.
وی به خاطراتی از تدابیر امام موسی صدر در وحدت میان طوایف و مذاهب اشاره کرد و گفت: در سال 1964 در مدرسههای آوارگان فلسطین که توسط سازمان بینالمللی دایر شده بود تحصیل میکردم. معلم من سنی بود که عاشق یک دختر شیعه میشود از وی خواستگاری کرده و مادر دختر جواب میدهد تا این معلم شیعه نشود دخترم را به وی نخواهم داد. وی که مستأصل شده بود بعد از چارهجویی به وی پیشنهاد میدهند که مشکل خود را پیش امام موسی صدر ببرد. وی نزد امام صدر رفته و مشکل خود را مطرح میکند و میگوید میخواهم شیعه شوم. امام موسی صدر به وی میگوید که میروی نزد مادر آن دختر و میگویی که میخواهم شیعه شوم ولی به شرطی که اجازه دهی عقد ما را امام موسی صدر بنویسد. در روز مراسم امام موسی صدر بزرگان فلسطینی به همراه رهبران شیعی در صور را دعوت میکند. همه در تعجب هستند که سید موسی چطور میخواهد این جوان را شیعه کند. سید جوان را صدا میزند و میگوید میتوانی شهادتین را بگویی؟ جوان میگوید من مسلمان هستم و شهادتین میگوید، امام موسی صدر به همه تبریک گفته و میگوید این جوان شیعه شد. امام صدر میگوید در زمان پیامبر همه اصحاب اینطور عمل میکردند و در همین لحظه بسیاری از اهل تسنن شیعه شدند. به همین دلیل هر وقت مشکلی برای اهل سنت به وجود میآمد برای حل آن به سراغ امام موسی صدر میرفتند.
*موسی صدر فردی برای تمام قبایل و طوایف بود
وی گفت: در شهر صور یک مسیحی بستنی فروشی وجود داشت که کاسبی وی از رونق خوبی بهره میبرد. برخی به وی حسادت میکردند و با تأسیس یک مغازه بستنی فروشی در نزدیکی وی و القای اینکه وی مسیحی و طبعا محصولات وی نجس است سعی کردند کاسبی وی را کساد کنند. این موضوع به گوش امام موسی صدر میرسد و سید موسی به این فرد مسیحی میگوید که روز جمعه بعد از نماز جمعه میزی جلوی مغازه خود قرار بده، روز جمعه سید موسی با همراهان به مغازه وی می رود و بستنی میخورد و همین موجب میشود که کاسبی این فرد دوباره رونق یابد. امام موسی صدر منحصر به یک عقیده و گروه مذهبی نیست و فردی متعلق به تمام قبایل و طوایف است.
عادل عون در ارتباط با شخصیت اعتدالی امام صدر گفت: بهترین گواهی که تاریخ در مورد شخصیت اعتدالی امام صدر میدهد همین مقاومت در مورد شر مطلق، یعنی رژیم صهیونیستی است. برای امام موسی صدر مبارزه تمام طوایف لبنان اهمیت داشت. حضور نیروهای سنی و مسیحی در رده مسئولین جنبش نشان از این خصیصه اخلاقی امام صدر داشت. امام موسی صدر مرامنامه جنبش امل را بعد از اینکه هفتاد نفر آن را امضا کردند منتشر کرد و این درحالی است که چهل نفر مسیحی پای آن را امضا کرده بودند. جنبش جبل عامل دارای یک رئیس ایرانی، یک عضو فلسطین و یک عضو مسیحی بوده و شهیدان آن از تمام طوایف بودند. اتحاد طوایف مختلف و همبستگی گروههای گوناگون که حاصل تلاش سید موسی بود مانند خاری در چشم رژیم صهیونیستی بود، زیرا تنها کشوری است که میخواهد برای طایفه خود کار کند و این اتحاد طایفهای مخالف سیاستهای اسرائیل است.
*دلیلی بر کشته شدن امام صدر وجود ندارد
وی به وضعیت پرونده جستجو برای امام موسی صدر اشاره کرد و گفت: پس از بیداری اسلامی که منجر به کشته شدن قذافی گردید، کمیتهای متشکل از دادگستری، نمایندهای از خانواده امام صدر و وزارت خارجه و مجلس اعلای شیعیان در حال پیگیری پرونده امام موسی صدر هستند. که تاکنون چند سفر به لیبی داشتهاند. در این سفرها اطلاعات خوبی به دست آوردهاند که امام صدر در دوران قذافی به لیبی آمده و در آنجا ربوده شده است. این درحالی است که قذافی اعلام کرده بود که امام صدر از لیبی خارج شده ولی الان ثابت شد که وی از لیبی خارج نشده و امام موسی صدر در لیبی ربوده شده است و تمام دولتهایی که بعد از بیداری اسلامی در لیبی شکل گرفته میگفتند که قضیه امام موسی صدر محرمانه بوده و در اختیار قذافی بوده است ولی کسی از محل امام صدر اطلاع ندارد و هیچ دلیلی وجود ندارد که امام موسی صدر کشته شده باشد و نمیتوان در مورد امام موسی صدر با قاطعیت سخت گفت زیرا اطلاعات درستی در دست نیست.
*موسوعه امام موسی صدر ترجمه میشود
وی به فعالیتهای صورت گرفته در مسیر معرفی امام موسی صدر نیز اینطور اشاره کرد: موسوعه 12 جلدی امام موسی صدر با همت موسسه امام موسی صدر در حال ترجمه است. البته این موسوعه در حال به روز رسانی است به همین خاطر کار ترجمه آن با کندی پیش میرود تا نسخه جدید به دست ترجمه سپرده شود.
*در برابر انسانیت مسئولم
عادل عون در پایان خاطرهای از امام صدر که تاکنون مطرح نشده عنوان کرد و توضیح داد: وقتی موسسه جبل عامل در 1969 افتتاح شد در اولین سال تاسیس مدرسه موسسه اتفاق جالبی افتاد. در بهار و تابستان با توجه به زمانی که از ساعت 4 عصر تا قبل از تاریکی وجود داشت، فرصتی برای استراحت به بچهها داده میشد. یکی از بچهها به نام عفیف از توابع مارون در مرز فلسطین و لبنان برای استراحت به طبقه چهارم مدرسه میرود. وی در حال استراحت از طبقه چهارم پائین میافتد و بین دیوار و یک سقف کاذب پرت میشود. من به سرعت به سمت وی رفتم و دیدم که جان داده است. بلافاصله با امام موسی صدر تماس گرفتم و گفتم که این اتفاق افتاده است. سید موسی به من گفت که وی را برای مداوا به بیمارستان آمریکاییها ببرم. در راه بودیم که دیدم این بچه تکان خورد پس تصمیم گرفتم که وی را به یک بیمارستان نزدیک ببرم. پزشک به من گفت چه اتفاقی برایش افتاده است و قضیه را برایش توضیح دادم. در این اثنا بچه از بیهوشی خارج شد و گفت من اینجا چه میکنم؟ من رفتم تا با سید موسی ارتباط برقرار کنم و به وی خبر بدهم که بچه به هوش آمده است که امام صدر به من اجازه نداد حرف بزنم. بلافاصله گفت کجا هستید؟ من یک بلیت برای فرانسه رزرو کردم تا این بچه را برای مداوا به فرانسه منتقل کنیم. به وی گفتم که این پسر حالش خوب است و مشکلی ندارد و به نظر میآید که در خواب راه میرود و این بار این مشکل برایش به وجود آمده است. بعد از بازگشت امام موسی صدر به موسسه از وی پرسیدم چرا میخواستی وی را به بیمارستان آمریکاییها و از آنجا به فرانسه منتقل کنیم؟ گفت این انسان است. وظیفه واجب من در برابر انسانیت را باید عمل کنم و اگر خدای نکرده این پسر در بیمارستان معمولی جان میداد تا اینکه در بیمارستان مجهزی فوت میکرد نشان میداد که ما برای انسانیت ارزش قائل هستیم و سعی کردیم تا تمام توان خود را برای احیای جان یک انسان به کار ببریم. مخصوصا که قدرتمندان سیاسی و مخالفان امام صدر دنبال بهانهای بودند تا مجوز فعالیتهای انسانی امام صدر را باطل کنند و این خاطره حاکی از جایگاه انسان و انسانیت نزد امام صدر دارد.
*امام موسی صدر به مرزهای جغرافیایی عقیده نداشت
وی در پایان گت: امام موسی صدر برای جهاد، آزادی و رفع محرومیت، اعتقادی به مرزهای جغرافیای و سیاسی نداشت و میگفت هرجا حق وجود دارد ما هم هستیم. میان رهبران شیعه یک وحدت و همکاری وجود داشته و ارتباط میان امام صدر و امام خمینی خیلی خوب بوده است و دیداری میان امام خمینی، سید محمدباقر صدر و امام موسی صدر وجود داشته که در آن دیدار به مسائلی نظیر فقیه شیعه، ظلم رژیم پهلوی، وضعیت شیعیان در منطقه و ... پرداخته شده بود تا برنامهای برای رفع ظلم و نابودی رژیم شاهنشانی ترتیب داده شود تا شیعیان سوریه و لبنان در محرومیت درجه 10 نباشند. حتی در جریان تبعید امام خمینی به ترکیه، امام موسی صدر به سراغ یکی از بزرگان ایتالیا رفت و صحبت کرد تا پا درمیانی کند و امام خمینی به عراق برود. وقتی به امام خمینی گفتیم که امام موسی صدر ربوده شده است گفت که موسی صدر فرزند من بود.
عون همچنین به نکتهای اشاره کرد و گفت: در جریان درخواست امام موسی صدر از چمران برای حضور در لبنان، چمران به امام نامه مینویسد که امام صدر از من خواسته تا به لبنان بروم و به وی کمک کنم، آیا اجازه میدهید؟ که امام خمینی زیر همان نامه مینویسد که امام موسی صدر بهترین کسی است که برای شیعه کار میکند.