صراط: "ساعت، نزدیک 8 شب است، با کلی رخت کثیف وارد رختشویخانه خوابگاه دخترانه دانشگاه تهران میشوم، از خانم کوتاه قامتی که با سر و وضع تقریبا ژولیده پشت میز نشسته، میپرسم: ماشین خالی هست؟ کلافه و حتی عصبانی به نظر میرسد، میگوید: به بچههایی که قبل شما هم آمدند گفتم که یک ربع به 9 بیایند، اگر ماشین خالی بود لباسهایشان را بریزند، اگر نبود بماند برای بعد.
منی که متوجه خستگی و بیحوصلگی او شده بودم، به نفعم بود دیالوگ را همین جا خاتمه میدادم، اما به طرز ناشیانهای پرسیدم: منظورتان از بعد، فرداست دیگر؟ از کوره در رفت که یک بار گفتم که ...، حرف او را قطع کردم که چرا این قدر متشنج حرف می زنی من فقط سوال کردم. تن صدایش کمی پایین آمد اما همان طور بی حوصله، ادامه داد: از ساعت 6 صبح سرپا هستم و تنها یک ربع قبل شیفتم رسیدهام و حتی وقت نکردم نهار بخورم و الان هم دلم درد می کند و ... "
اینها بخشی از صحبتها و دیالوگم با دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه تهران بود که در قبال دریافت امکان اسکان خوابگاهی در رختشویخانه خوابگاه کار میکرد. وقتی برای بار دوم برگشتم، پشت میزش نشسته بود و مقابلش یک بشقاب غذا بود که در میان بوی تند پودر لباسشویی و چرک لباسها آرام و بدون اشتها داشت غذا میخورد. مرا که دید با اشاره به ماشینهای لباسشویی گفت: ماشین خالی نداریم دیگر. حالش را پرسیدم که در جواب بعد از عذرخواهی، علت عصبانی بودنش را برایم توضیح داد و من هم سعی کردم به او بفهمانم که حال او را که خسته از کلاس و کار باید خود را سر ساعت به شیفت رختشویخانه هم برساند درک می کنم و احتیاجی به عذرخواهی نیست.
شنیدن گله و شکایت های برخی از دانشجویان از وضعیت کار دانشجویی به ویژه کار در قبال اسکان در میان گپ و گفت های صمیمی و دوستانه با آنان و لمس این مشکلات ما را واداشت به طور جدیتری طی صحبتی درباره طرح «کار دانشجویی و کار در قبال اسکان» با دانشجویان مشغول به کار و مدیر کل امور خوابگاه دانشگاه تهران، به بررسی این مسئله بپردازیم.
لازم به توضیح است در این گزارش به منظور تبادر بهتر مطلب به ذهن مخاطب و با هدف حفظ امانتداری مصاحبه شوندگان و به درخواست آنها از اسامی مستعار برای دانشجویان استفاده است.
مریم، به عنوان مسئول کتابخانه خوابگاه درباره ماهیت و ساعات این مسئولیت می گوید: سه نفر مسئول کتابخانه هستیم و شیفتهای ما 10 روز در ماه است. از شنبه تا چهارشنبه از 5 عصر تا 11:30 شب و در روزهای تعطیل و پنجشنبه و جمعه از ساعت 3 بعدازظهر تا 11:30 شب مسئول میز امانت کتابخانه هستیم و کارهای ثبت عضویت، بازگشت کتاب، امانت دادن کتاب جزء مسئولیتهای ماست.
وی با اشاره به اینکه کار در کتابخانه کار خوبی است، میگوید: متقاضی برای گرفتن کار در قبال اسکان زیاد بود اما شرایط من خاص بود و نمیتوانستم بیرون، خوابگاه بگیرم. پس از ارائه تقاضای کار دانشجویی، درباره اینکه مهارت خاصی دارم یا جایی قبلا کار کردهام مصاحبه شدم و بالاخره این کار را برای من در نظر گرفتند و من با وجودی که قبلا در کتابخانه کار نکرده بودم به این کار علاقهمند شدم و الان هم از کارم راضی هستم.
مریم در ادامه به وضعیت نامناسب اتاق دانشجویان مشمول طرح کار در قبال اسکان اشاره می کند و می گوید: متاسفانه، اتاق بچه های کار در قبال اسکان خوب نیست، در اتاقهای دیگر به ازای هر دانشجو قفسه کتاب و لامپ مهتابی بالای تخت وجود دارد ولی در اتاقهای ما این امکانات نیست. اما من چون محیط کارم را دوست دارم کمبودها را هم تحمل میکنم.
وارد سایت خوابگاه میشوم، مسئول سایت با یکی از دانشجویان درباره اینکه پرینتر جوهر کافی ندارد و نمی تواند فایل او را پرینت بگیرد بحث میکند. موضوع صحبت و شکل برخورد او را زیر نظر دارم. ندا، مسئول سایت خوابگاه، صحبتهایش راجع به کار در قبال اسکان را با گلایه از یکی از دانشجویان شروع می کند و می گوید: گاهی بعضی از بچه ها با ما دستوری حرف می زنند. من دانشجوی شبانه هستم و تنها با 2، 3 رتبه پایینتر از دانشجوی روزانه اینجا قبول شده ام. در حالی که یک دانشجوی روزانه به خودش اجازه می دهد بخاطر اختلاف 2، 3 رتبه به این شکل با من صحبت کند.
ندا در ادامه با بیان اینکه سه نفر مسئول کتابخانه هستیم و شیفتهای ما 10 روز در ماه است، می گوید: ساعت کارمان از ساعت 8 صبح تا 11 شب است. و ما بیشتر بخاطر طولانی بودن ساعات کار اذیت می شویم و همین مسئله آستانه صبر و تحملمان را پایین می آورد.
وی در ادامه در شکایت از وضعیت نامناسب اتاق می گوید: اتاقهای ما دانشجویان کار در قبال اسکان بخاطر کهنه بودن لوازم آن ظاهر خوبی ندارد و معمولا اتاقها گرم بوده و نور کافی ندارند. همچنین اتاقهای طبقه اول و چهارم که غالبا کنار موتورخانه بوده و فضای کمتری نسبت به سایر اتاق ها دارند، عمدتا به دانشجویان شرکت کننده در طرح "کار در قبال اسکان" تعلق میگیرد. برای همین من هیچ وقت دوست ندارم دوستان دانشگاهم را به اتاقم دعوت کنم. درحالی که اگر اتاق بهتری داشتم و اتاقم مثل بقیه بود میتوانستم دوستانم را به خوابگاه بیاورم. درباره غذا هم باید منتظر باشیم بعد از ساعت هشت و ربع که همه بچهها غذایشان را گرفتند ، اگر غذایی باقیمانده بود ما با هزینه تقریبا دو برابر غذا تهیه کنیم. البته گاهی اوقات پیش میآید که غذا تمام میشود و به ما نمیرسد . با این حال من نیمه پر لیوان را میبینم، و راضی هستم از اینکه ما را نگه میدارند و اگر این دلهرههای هر روزه نباشد، عالی میشود.
ندا در ادامه با اشاره به اینکه تقاضای بالای دانشجویان برای کار در قبال اسکان باعث ایجاد حسادت و رقابت جویی ناسالم بین دانشجویان می شود می گوید: گاهی اوقات بچهها علیرغم دوست بودن احساس میکنند اگر پشت دوستشان را خالی کنند و اصطلاحا زیرآب همدیگر را بزنند میتوانند کار را حفظ کنند. با این استدلال که اگر قرار باشد بین من و دوستم یکی را انتخاب کنند ترجیح میدهم به هر قیمتی شده کار را حفظ کنم.
به شهادت اکثر دانشجویان، مسئولیت شیفت شب و ناظر شب سخت ترین شغل دانشجویی است و الهام یکی از دانشجویانی است که در سمت مسئول شب در خوابگاه این دانشگاه فعالیت می کند. برای همین نشستن به پای درد دلهای او را لازم می دانستم.
این دانشجو میگوید: وقتی سال 90 به عنوان دانشجوی شبانه قبول شدم و آمدم تهران، گفتند به دانشجویان شبانه خوابگاه نمیدهند. ترم اول ارشدم را رفتم خوابگاه خودگردان، که زیر نظر دانشگاه تهران بود و بخاطر بالا بودن هزینه این خوابگاه نمیتوانستم آنجا بمانم. تنها یک راه برای ورود به خوابگاه دولتی برای من وجود داشت و آن هم شرط معدل بود. باید معدلم در میان دانشجویان روزانه و شبانه "الف" میشد. شرایط سختی بود. بیشتر همکلاسیهایم ساکن تهران و درسخوان بودند، ولی من از شهرستان آمده بودم و لیسانسم را هم از دانشگاه پیام نور گرفته بودم. شرایط، شرایط سختی بود اما باید الف میشدم، تصمیم گرفتم درس بخوانم، رتبه دوم کلاس شدم، با کلی پرس و جو و پیگیری از طریق اساتید، و با لحاظ کردن نمره پروژه رتبه اول شدم و بعد از یک ماه به من خوابگاه دولتی تعلق گرفت. در ترم سوم هم شاگرد دوم شدم و چون شاگرد اول کلاس ساکن تهران بود و احتیاج به خوابگاه نداشت توانستم خوابگاه بگیرم.
وی ادامه میدهد: ترم چهارم که پایاننامه داشتم و شرط معدل دیگر امتیازی محسوب نمیشد، برای «کار در قبال اسکان» تقاضا دادم. مدتی منتظر شدم و چون در خوابگاههای تازه رختشویخانه باز شده بود، مرا برای کار به آنجا فرستادند، همه کارها را باید انجام میدادم؛ لباسهای بچهها را باید داخل ماشین لباسشویی میانداختم، خارج می کرد، رسید میدادم، پول میگرفتم، وقت میگرفتند و برای تحویل لباس میآمدند و .... بدترین بخش آن این بود که خودم باید لباس را داخل ماشین میانداختم و در میآوردم . کار خیلی سنگین و وحشتناک بود. البته الان دیگر خود دانشجویان لباسهایشان را داخل ماشین میاندازند و درمیآورند.
الهام این طور ادامه می دهد: بعد از دفاع از پایان نامه رفتم شهرستان و چون هیچ کاری نبود مجبور شدم برگردم تهران، خانوادهام با توجه به حساسیتی که به ماندنم در تهران داشتند تنها به شزط اینکه در خوابگاه دانشگاه تهران بمانم، با بازگشت به تهران و کار کردنم موافقت کردند. من هم که کار ثابتی پیدا نکردهام و پروژهای کار میکنم از پس هزینه زندگی در خوابگاه خصوصی را برنمیآیم. برای همین بعد از فارغ التحصیلی هم از خوابگاه درخواست کار در قبال اسکان کردم و آنها مسئولیت ناظر شب در یکی از ساختمانهای خوابگاه را به من دادند. و همین که با وجود فارغ التحصیل شدن به من کار داده اند من از مسئولان راضی هستم و الان هم همه شرایط سخت خوابگاه مثل بیخوابی، اذیت بچهها، کمبود امکانات را تحمل میکنم تا بمانم تهران چون شهرستان واقعا کار نیست.
بعضی از شیفتها مثل مسئول شب واقعا سخت است و بچههای دانشجو به خاطر مشغله و فشار تحصیلی نمیتوانند از پس آن برآیند، الهام هم با اذعان به این موضوع میگوید: برای دانشجویان شیفت شب سخت است و باید شیفتهای سبکتر مثل کار در امور فرهنگی و ورزشی به آنها محول شود.
وی در توضیح کار مسئول شب میگوید: از 5 بعدازظهر تا 7 صبح مسئول همه ساختمان هستیم، بچهها اگر کلید بخواهند، سئوالی باشد، مشکلی پیش بیاید ما باید پیگیری و حل کنیم. برای همین وقتی میخوابیم باید آگاه و هوشیار بخوابیم. خیلی وقتها صبح سرکار بخاطر کم خوابی و بدخوابی شب قبل چشمانم پرخون میشود. اما با این اوصاف من از شرایط راضی هستم چون میبینم هزینه های بیرون خوابگاه دولتی بالاست و از امنیت کمی برخوردار است. دو هفته در ماه باید شیفت باشیم. هر ساختمان دو مسئول شب دارد. مسئول شب بیشترین ساعتها را دارد.
الهام با اشاره به اینکه ما دانشجویان کار در قبال اسکان، خدماتی ارائه میدهیم که اگر غیر ما انجام بدهند دانشگاه باید بالای یک، 1.5 میلیون حقوق به هر کدام پرداخت کند، میافزاید: من در حال حاضر به ماندن در خوابگاه احتیاج دارم و کمبود امکانات به چشمم نمیآید چون تجربه خوابگاه خصوصی را داشتهام و فضای غیرامن آنجا را دیدهام الان خیالم راحت است که میتوانم لپ تاپ و سایر لوازمم را اینجا بگذارم و بروم سرکار و برگردم. اینجا دغدغه امنیت ندارم، چون خوابگاه خصوصی بودهام قدر خوابگاه دولتی با همه شرایط سختش را میدانم.
وی با بیان اینکه چون ما دانشجویان کار در قبال اسکان از بین 400 نفر متقاضی انتخاب میشویم بنابراین همه کمبود امکانات خوابگاه را پذیرفته ایم، در عین حال از ترس و دلهره خوابگاه نگرفتن می گوید، اگر یک جای کوچک در حیاط این خوابگاه به من بدهند، و اجازه بدهند ما فارغالتحصیلان بمانیم من راضی هستم. چون در صورتی که به من خوابگاه تعلق نگیرد، باید گریان به شهر خودم برگردم چون نه خانوادهام اجازه گرفتن خوابگاه خصوصی میدهند نه هزینههای زیاد را میتوانم تامین کنم و این کابوس هر روزه من است.
مجید حمزهلو، مدیرکل امور خوابگاه دانشگاه تهران در مورد تعریف کار دانشجویی به خبرنگار ایسنا گفت: دانشگاه برای انجام یکسری امور اجرایی به نیروهایی نیاز دارد و در صورتی که امکان انجام کار توسط دانشجویان وجود داشته باشد این کارها به صورت نیمه وقت به آنها محول می شود.
حمزهلو با اشاره به اینکه برخی خدمات خوابگاهها احتیاج به نیروی کار شبانه دارد، گفت: در کلیه اموری که نیاز به استخدام نیرو برای انجام آن کار نیمه وقت است و خوابگاه از دانشجویان ساکن در خوابگاه برای ارائه خدمات مورد نیاز استفاده میکند و برای ارائه خدماتی نظیر نظارت در ساختمان و سالنهای ورزشی به نیروی کاری که 12 شب کار کند احتیاج است.
وی در ادامه به تنوع شغلی دانشجویان در خوابگاه اشاره کرد و گفت: ناظر ساختمان و مسئول حضور و غیاب، مسئول سالن مطالعه، مسئول کتابخانه خوابگاه، مسئول سایت، مسئول توزیع و نظارت بر توزیع تغذیه، مسوول رختشویخانه، مسئول ورزشگاهها، برگزاری کلاسهای آموزشی، نظارت بر کار صنوف در خوابگاه، روابط عمومی و ساماندهی اخبار کوی از جمله کارهایی است که دانشجویان در آن ارائه خدمت میکنند.
حمزهلو با اشاره به تمایز کار دانشجویی برای دانشجویان روزانه و شبانه گفت: چون خوابگاه به دانشجویان روزانه در تمام مقاطع تعلق میگیرد و اسکان حق آنها محسوب میشود، کار دانشجویی و هر فعالیت و خدماتدهی این دانشجویان، کار دانشجویی محسوب میشود که حقوقی را دریافت میکنند.
وی در ادامه افزود: براساس آییننامه، دانشگاه هیچ تعهدی نسبت به ارائه خوابگاه به دانشجویان شبانه ندارد برای همین فعالیت آنها با عنوان کار در قبال اسکان تعریف شده است. بدین ترتیب که این افراد تقاضای اسکان در خوابگاه میدهند و خوابگاه هم در قبال خدماتی که ارائه میدهند، امکان اسکان آنها را متناسب با وجه مالی آن کار فراهم میکند.
مدیرکل امور خوابگاه دانشگاه تهران با اشاره به افزایش 30 درصدی حقوق کار دانشجویی گفت: قبلا حقالزحمه کار دانشجویی هم پایین بود و برای مثال یک دانشجوی حل تمرین بعد از یک ترم 170 هزار تومان دریافت میکرد اما در حال حاضر حقالزحمه خدمات دانشجویان در مقطع کارشناسی هر ساعت تا 1700 تومان، کارشناسی ارشد تا 2550 تومان دکترا تا 4200 تومان است.
حمزهلو با اشاره به اینکه برای دانشجویان شبانه کار در قبال اسکان و برای دانشجویان روزانه کار دانشجویی تعریف شده است، گفت: خدماتی که هر دو این گروه ارائه میدهند موازی و یکسان است و هیچ تفاوتی به لحاظ مزایا با هم ندارند و هر یک از آنها خدماتی را که نیاز است ارائه میدهند.
وی با بیان اینکه از ساعت 8 شب به بعد مسئولیت خوابگاهها برعهده دانشجویان است، گفت: ناظر ساختمان کار دانشجویی محسوب میشود که وظیفه مراقبت از سختمان را تا صبح به عهده دارد و در صورتی که مشکلی برای خوابگاه و دانشجویان پیش بیاید به ناظر اصلی خوابگاه مراجعه میکند که ناظر اصلی خوابگاه هم از میان دانشجویان انتخاب میشود و او با در اختیار داشتن شماره تماسهای همه مسئولان خوابگاه میتواند به رفع مشکلات پیش آمده اقدام کند.
مدیرکل امور خوابگاه دانشگاه تهران در توضیح کار دانشجویی در زمینه کلاسهای آموزشی گفت: هر دانشجویی که هنری داشته یا زبانی بلد بوده امکان کار برایش فراهم کردهایم. کلاسهای هنر و صنایع دستی، آموزش زبانهای مختلف خارجی، آموزش نرمافزارهای کامپیوتری به منظور سرگرم کردن و جذاب کردن محیط خوابگاهها با کمک خود دانشجویان صورت گرفته است.
حمزهلو با اشاره به اینکه نظارت صنوف مختلف داخل کوی نیز برعهده دانشجویان است گفت: ناظران صنوف مشکلات صنوف مثل نداشتن دستکش و کلاه، سیگار کشیدن، تمیز نبودن محل کارشان را به ما گزارش میدهند و ما تذکر میدهیم و پیگیری میکنیم.
وی با بیان اینکه کار دانشجویی و کار در قبال اسکان یک کار نیمه وقت است، گفت: این دانشجویان در ماه 50 تا 60 ساعت کار میکنند، با توجه به مقطع بالاتر تحصیلی، حقوق کار دانشجویی افزایش مییابد و دانشجویان مقاطع بالاتر به علت تجربه بیشتری که دارند خدمات با کیفیتتر نیز ارائه میدهند.
مدیرکل امور خوابگاه دانشگاه تهران با بیان اینکه در نیم سال اول سال 93، 94، 156 نفر دانشجوی دختر و پسر کار در قبال اسکان داشتهاند، گفت: تعداد متقاضی برای کار دو سه برابر بیشتر از تعداد مشغول به کار است و این رقم معادل تعداد پرسنل خودمان است.
حمزهلو اجرای طرح دانشجویی را توسط خوابگاه و دانشگاه مثبت خواند و گفت: ارائه خدمات خوابگاهها توسط دانشجویان باعث افزایش کیفیت این خدمات می شود چون این دانشجویان ارتباط و تعامل مثبتی با سایر دانشجویان برقرار میکنند و در ضمن این کارها میتواند تجربه خوبی برای این دانشجویان باشد و در تامین مخارج به آنها کمک کند.
وی با اشاره به اینکه سعی داریم گزینش و انتخاب افراد برای این کارها براساس تخصص باشد گفت: برای انتخاب دانشجویان با تک تک متقاضیان مصاحبه میکنیم و افراد کارآمدتر در خدمترسانی را انتخاب میکنیم و کار موثر و علاقهمندانه، حضور به موقع سرکار و داشتن تخصص شروط پذیرش متقاضیان برای کار دانشجویی است.
مدیرکل امور خوابگاه دانشگاه تهران در ادامه با بیان اینکه کار دانشجویی صرفه اقتصادی برای دانشگاه به همراه دارد گفت: به جای سه نفر کارمند از یک نفر دانشجو برای ارائه خدمات استفاده میکنیم چون اگر بخواهیم کارمند بگیریم باید شیفیتی کار کنند، برای کارهای بعد از 12 شب احتیاج به سه نفر نیرو است. بدین ترتیب جمعیت از نظر اشتغال سه برابر میشود و به جای این با استفاده از دانشجو مزایایی هم به دانشجو تعلق میگیرد یا به او خوابگاه داده میشود.
حمزهلو در پایان با اعلام رضایت خود نسبت به اجرای طرح کار دانشجویی گفت: ارائه این خدمات توسط دانشجویان باعث انعکاس سریع و به موقع مشکلات خوابگاه میشود چون این دانشجویان خود از نزدیک با این مشکلات درگیر هستند یا دانشجویان را خوب درک میکنند مشکلات به سرعت برای مرتفع شدن به مسئولان انتقال پیدا میکند.