صراط: هفته نامه معتبر آلمانی اشپیگل در تازهترین شماره خود اقدام به انتشار مصاحبه اختصاصی با مردی از کادر ارشد گروه تروریستی داعش در زندان بغداد کرده که افراد بسیاری را به کام عملیاتهای انتحاری این گروه فرستاده است.
این تروریست افراطی شیعیان را کافر خطاب کرد که اگر توبه کنند تغییر مذهب دهند هدف حملات داعش قرار نمیگیرند. وی از اینکه دهها تن از مردم عراق و بخصوص شیعیان را در عملیات انتحاری به کشتن داده اظهار پشیمانی نکرد.
اشپیگل نوشت: درب فلزی و سنگین زندان به آرامی شروع به باز شدن میکند. قبل از آن نگهبانان در تماس با مرکز، تأیید هویت تیم مصاحبه کننده را خواستار شده بود. مصاحبه قرار است در ساعت ده شب انجام شود. پس از راهرویی با دیوارهای بتونی و دو مسلسل تعبیه شده در آنها حالا درب اصلی زندان ظاهر میشود.
این زندان فوق امنیتی در بغداد قرار دارد. اما ممنوعیت اعلام نام و مکان دقیق آن از شرایط پذیرش انجام مصاحبه با شاخصترین زندانی آن اعلام شده بود.
مردی لاغر، نزدیک به ۴۰ سال با نام مستعار «ابوعبدالله» که به مدت یک سال و اندی طراح اصلی حملات انتحاری داعش بوده است. وی از معدود رهبران داعش است که زنده دستگیر شده است. اکثر آنها یا قبل از دستگیری اقدام به انفجار خود میکنند؛ یا با قرصهایی که همیشه همراه دارند خود را از پا درمیآورند و یا در جریان تیراندازی کشته میشوند. از اصول آنها این است که نباید زنده در دستان طرف مقابل افتاد.
ابوعبدالله اما آن چنان هم غافلگیرانه دستگیر نشده بود که وقتی برای کشتن خود نداشته باشد و در زندان هم در کمال تعجب آماده صحبت کردن است.
براساس اطلاعاتی که پس از ماهها بازجویی از وی به عمل آمد، تصوری که از ساختار داعش به دست میآید به شکل سازمانی به شدت تقسیم وظایف یافته است که در آن هر فرد فقط چیزهایی را حق دارد بداند که مربوط به حوزه کار خودش است و در صورت از بین رفتن به راحتی بدون آسیب به ساختار کلی قابل جایگزینی است.
ابوعبدالله مردی بود که مکانهای عملیات را شناسایی میکرد، عاملین انتحاری را مجهز و آنها را درست تا قبل از انفجار همراهی میکرد.
بنابر ادعای مأمورین امنیتی از شکنجه وی خودداری شده است چرا که داوطلبانه حاضر به پاسخگویی است. او تا وقتی حرف میزند میتواند زنده بماند. خود او نیز گفت که به خوبی با او رفتار شده است.
بخشهایی از مصاحبه در ادامه میآید:
اشپیگل: مکانهای عملیات را چطور پیدا میکردید ؟
ابوعبدالله: به این صورت بود که با افراد زیادی ملاقات کنیم، به خصوص پلیس، سربازها و به طور کلی محل تجمع شیعیان.
اشپیگل: چه جاهایی را میخواستید؟
ابوعبدالله: ایستهای بازرسی پلیس، بازار و مساجد، اما فقط مساجد شیعیان.
اشپیگل: تا به حال پشیمان شدهاید که این انسانها را کشتهاید؟
ابوعبدالله: آنها کافر بودند! شیعیان کافرند و من به این امر اعتقاد دارم.
اشپیگل: آنها هم ولی مسلمان هستند.
ابوعبدالله: اگر مسلمانند پس این فرصت را داشتند که توبه کنند و سنی بشوند.
اشپیگل: چند عملیات انجام دادید؟
ابوعبدالله: همه را یادم نمیاد ولی در سه ماه آخر پیش از دستگیری ۱۵تا.
اشپیگل: عاملین انتحاری را از کجا پیدا میکردید؟
ابوعبدالله: من پیدا نمیکردم، برایم میآورند. اکثراً از فلوجه. من فقط مسئولیت تجهیز و بردنشان به عملیات را داشتم.
اشپیگل: خانوادههای آنها را هم مطلع میکردید؟
ابو عبدالله: این هم جزو وظایف من نبود.
اشپیگل: عاملین کجایی بودند ؟
ابوعبدالله: اکثراً از عربستان، تونس و الجزایر. ده درصد فقط عراقی بودند. یک استرالیایی و یک آلمانی هم بودند.
اشپیگل: کسی از عاملین هم دچار تردید میشد؟
ابوعبدالله: هرگز، چون در این در صورت عملیات شکست میخورد. مدت زیادی با آنها کار میشد و وقتی هم میآمدند آرام و حتی شاداب بودند و بعضی بذله گویی هم میکردند.
اشپیگل :چه سنی داشتند؟
ابوعبدالله : ۲۱ تا ۳۰
اشپیگل: بغداد را خوب میشناختید؟
ابوعبدالله: بله اینجا به دنیا آمدهام و خاطرات زیادی دارم.
اشپیگل: سعی نمیکردید مکانهایی را انتخاب نکنید که شخصاً مایل به کشته شدن انسانها در آنجا نباشید؟
ابوعبدالله: هرگز و هیچ اهمیتی نداشت! من قاتل نیستم. این یک جهاد است. فکر میکردم یک زمانی شیعیان مجبور میشوند شهر را ترک کنند و یا تغییر مذهب بدهند.
اشپیگل: ولی این نقشه موفقیت آمیز نبود و فقط تنفر را بالا برد.
ابوعبدالله: مهم نبود. میخواستم آنقدر ادامه بودم که همه شیعیان یا بروند یا تغییر مذهب بدهند. دیر یا زودش مهم نبود.
اشپیگل: خودتان هم حاضر به انجام عملیات انتحاری بودید؟
ابوعبدالله: بهش فکر نکردم. وظیفه من طراحی عملیاتها بود نه اجرای آنها.
اشپیگل: آینده را چطور میبینید؟
ابو عبدالله: نامشخص.
این تروریست افراطی شیعیان را کافر خطاب کرد که اگر توبه کنند تغییر مذهب دهند هدف حملات داعش قرار نمیگیرند. وی از اینکه دهها تن از مردم عراق و بخصوص شیعیان را در عملیات انتحاری به کشتن داده اظهار پشیمانی نکرد.
اشپیگل نوشت: درب فلزی و سنگین زندان به آرامی شروع به باز شدن میکند. قبل از آن نگهبانان در تماس با مرکز، تأیید هویت تیم مصاحبه کننده را خواستار شده بود. مصاحبه قرار است در ساعت ده شب انجام شود. پس از راهرویی با دیوارهای بتونی و دو مسلسل تعبیه شده در آنها حالا درب اصلی زندان ظاهر میشود.
این زندان فوق امنیتی در بغداد قرار دارد. اما ممنوعیت اعلام نام و مکان دقیق آن از شرایط پذیرش انجام مصاحبه با شاخصترین زندانی آن اعلام شده بود.
مردی لاغر، نزدیک به ۴۰ سال با نام مستعار «ابوعبدالله» که به مدت یک سال و اندی طراح اصلی حملات انتحاری داعش بوده است. وی از معدود رهبران داعش است که زنده دستگیر شده است. اکثر آنها یا قبل از دستگیری اقدام به انفجار خود میکنند؛ یا با قرصهایی که همیشه همراه دارند خود را از پا درمیآورند و یا در جریان تیراندازی کشته میشوند. از اصول آنها این است که نباید زنده در دستان طرف مقابل افتاد.
ابوعبدالله اما آن چنان هم غافلگیرانه دستگیر نشده بود که وقتی برای کشتن خود نداشته باشد و در زندان هم در کمال تعجب آماده صحبت کردن است.
براساس اطلاعاتی که پس از ماهها بازجویی از وی به عمل آمد، تصوری که از ساختار داعش به دست میآید به شکل سازمانی به شدت تقسیم وظایف یافته است که در آن هر فرد فقط چیزهایی را حق دارد بداند که مربوط به حوزه کار خودش است و در صورت از بین رفتن به راحتی بدون آسیب به ساختار کلی قابل جایگزینی است.
ابوعبدالله مردی بود که مکانهای عملیات را شناسایی میکرد، عاملین انتحاری را مجهز و آنها را درست تا قبل از انفجار همراهی میکرد.
بنابر ادعای مأمورین امنیتی از شکنجه وی خودداری شده است چرا که داوطلبانه حاضر به پاسخگویی است. او تا وقتی حرف میزند میتواند زنده بماند. خود او نیز گفت که به خوبی با او رفتار شده است.
بخشهایی از مصاحبه در ادامه میآید:
اشپیگل: مکانهای عملیات را چطور پیدا میکردید ؟
ابوعبدالله: به این صورت بود که با افراد زیادی ملاقات کنیم، به خصوص پلیس، سربازها و به طور کلی محل تجمع شیعیان.
اشپیگل: چه جاهایی را میخواستید؟
ابوعبدالله: ایستهای بازرسی پلیس، بازار و مساجد، اما فقط مساجد شیعیان.
اشپیگل: تا به حال پشیمان شدهاید که این انسانها را کشتهاید؟
ابوعبدالله: آنها کافر بودند! شیعیان کافرند و من به این امر اعتقاد دارم.
اشپیگل: آنها هم ولی مسلمان هستند.
ابوعبدالله: اگر مسلمانند پس این فرصت را داشتند که توبه کنند و سنی بشوند.
اشپیگل: چند عملیات انجام دادید؟
ابوعبدالله: همه را یادم نمیاد ولی در سه ماه آخر پیش از دستگیری ۱۵تا.
اشپیگل: عاملین انتحاری را از کجا پیدا میکردید؟
ابوعبدالله: من پیدا نمیکردم، برایم میآورند. اکثراً از فلوجه. من فقط مسئولیت تجهیز و بردنشان به عملیات را داشتم.
اشپیگل: خانوادههای آنها را هم مطلع میکردید؟
ابو عبدالله: این هم جزو وظایف من نبود.
اشپیگل: عاملین کجایی بودند ؟
ابوعبدالله: اکثراً از عربستان، تونس و الجزایر. ده درصد فقط عراقی بودند. یک استرالیایی و یک آلمانی هم بودند.
اشپیگل: کسی از عاملین هم دچار تردید میشد؟
ابوعبدالله: هرگز، چون در این در صورت عملیات شکست میخورد. مدت زیادی با آنها کار میشد و وقتی هم میآمدند آرام و حتی شاداب بودند و بعضی بذله گویی هم میکردند.
اشپیگل :چه سنی داشتند؟
ابوعبدالله : ۲۱ تا ۳۰
اشپیگل: بغداد را خوب میشناختید؟
ابوعبدالله: بله اینجا به دنیا آمدهام و خاطرات زیادی دارم.
اشپیگل: سعی نمیکردید مکانهایی را انتخاب نکنید که شخصاً مایل به کشته شدن انسانها در آنجا نباشید؟
ابوعبدالله: هرگز و هیچ اهمیتی نداشت! من قاتل نیستم. این یک جهاد است. فکر میکردم یک زمانی شیعیان مجبور میشوند شهر را ترک کنند و یا تغییر مذهب بدهند.
اشپیگل: ولی این نقشه موفقیت آمیز نبود و فقط تنفر را بالا برد.
ابوعبدالله: مهم نبود. میخواستم آنقدر ادامه بودم که همه شیعیان یا بروند یا تغییر مذهب بدهند. دیر یا زودش مهم نبود.
اشپیگل: خودتان هم حاضر به انجام عملیات انتحاری بودید؟
ابوعبدالله: بهش فکر نکردم. وظیفه من طراحی عملیاتها بود نه اجرای آنها.
اشپیگل: آینده را چطور میبینید؟
ابو عبدالله: نامشخص.