میهمان ماه عسل شهرزاد میرقلیخانی است که در تهران متولد شده و پدرش مهندس راه و ساختمان و مادرش استاد دانشگاه است. میرقلیخانی درباره زندگی و ماجرای خود میگوید: من رشته MBA خواندهام و شغل تجارت را انتخاب کردهام در 19 سالگی ازدواج کردم و دارای دو فرزند دو قلو در همان سن 19 سالگی شدم به دلیل اینکه فرزندان زودرس به دنیا آمدند 48 ساعت درد زایمان طبیعی داشتم و پس از آن از هوش رفتم 6 ماه پس از این اتقاق دچار سکته قلبی شدم و 28 روز در بیمارستان بستری بودم و در سن 23 سالگی نیز گرفتار غده سرطانی بدخیم شدم و پس از آن سکته دوم قلبی کردم.خدا را شکر اکنون در سلامت هستم.
وی افزود: سال 2000 برای ثبت شرکت به امارات رفتم و در سال 2003 به عنوان جوانترین بانو در تجارت رسانهای مطرح بودم. تیزرهای تلویزیونی میساختم اما هدفم ساخت کارتن و برنامههای کودک بود.
میرقلیخانی تصریح کرد: فرزندانم که هشتسالشان بود پدرشان فوت کرد و من ازدواج مجدد کردم با همسر سابقم برای ماه عسل به اتریش رفتیم و او مرا به عنوان مترجم در جلسهای برد که اعضای آن آمریکایی و اتریشی بودند و من متوجه شدم همسرم به جرم خارج کردن 3 هزار دوربین دید در شب از اتریش به ایران تحت تعقیب است. من به عنوان مترجم در آن جلسه حاضر شدم و دولت اتریش با مانیتور ما را رصد میکرد از حرکت و صحبتهای من مشخص بود که در جریان این موضوع نیستم.
وی ادامه داد: بعد از جلسه دولت اتریش من و همسر سابقم را به زندان انداخت 28 روز در زندان بودم و دولت اتریش از دولت آمریکا مدارکی خواست تا زمان زندانی شدن من ادامه یابد. آمریکا هیچ سندی نداشت فقط موضوع سیاسی شده بود و تنها یک دوربین دید در شب را تحویل ما داده بودند که به خاطر این دوربین که بعدها متوجه شدند همه میتوانند استفاده کنند ما را دستگیر کردند. اما در خبرها به دروغ خارج کردن 3 هزار دوربین از اتریش مطرح شد.در نهایت با قرار وثیقه آزاد شدم.
پس از آزاد شدن از زندانهای اتریش به امارات آمدم و دولت امارات من و همسر سابقم را دیپورت کرد و شرکتی را که برای آن کلی زحمت کشیده بودم در عرض 24 ساعت بست و گویی از نوک قله کوه در کمتر 24 ساعت به ته دره افتادم. اما وقتی در زندان اتریش بودم به دلیل اینکه سندی برای مجرم بودن من وجود نداشت سوءپیشینه نیز برایم رد نکردند. اما از 2005 تا 2007، 8 بار به کشورهای مختلف رفتم و در هیچ جای دنیا مشکل نداشتم تا وقتی برای سرمایهگذاری به کشور قبرس رفتم تا شرکتی را راهاندازی کنم اما آنان گواهی عدم سوء پیشینه خواستند و گفتند که باید از سفارت آمریکا نیز این گواهی را دریافت کنی و هنگامی که با پای خودم به کشور آمریکا رفتم در فرودگاه دستگیر شدم و مرا به زندان میامی بردند. من در آنجا 18 ماه رنگ آفتاب را ندیدم. در حالی که کشور قبرس از من خواست که پناهندگی سیاسی بگیرم تا اجازه اقامت دهند اما من نمیخواستم به عنوان یک متواری زندگی کنم. برای اینکه ثابت کنم بیگناهم به کشور آمریکا رفتم.
میر قلیخانی حرفهایش را اینگونه ادامه داد: در آنجا ملقب به تروریسم بودم دستبدهای بزرگ به من زده بودند و میگفتند باید علیه دولت ایران کار کنید در غیر این صورت تا 65 سال دیگر هم نمیتوانید از زندان بیرون بیایید اما گفتم دولت شما برای من خدا نیست، من خدا را دارم و بالاخره به حقیقت خواهم رسید. شرمآور بود برای اینکه دولت آمریکا علیه ایران اقدامی انجام دهد از یک زن میخواستند استفاده کنند و در دادگاهها علیه دولت ایران موضوعاتی را مطرح میکردند که من باید شهادت میدادم که من این کار را نکردم و گفتم من تا آخر پای حق میایستم.
میهمان ماه عسل ادامه داد: 5 سال در زندانهای آمریکا تا لحظه آخر ایستادم برای اولین بار در تاریخ آمریکا یک زن خارجی وکیل خودش بود. من توانستم در چهار حکم برنده شوم و تنها در 3 حکم برنده نشدم. من در خانوادهای بزرگ شدهام که ایمان به امید دارند. در هنگام زندانی بودن یک دستم قلم و یک دستم قرآن بود و امثال من خیلی زیاد است که به جبر زور حکومتها عمرشان در زندانها میگذرد. اما تمام این قدرتها زودگذر هستند. قرآن راهنمای من بود و با قلم کارهای قشنگی کردم و به کشورهای مختلف در زندان نامه نوشتم. هیلاری کلینتون و سفرای دیگر پاسخ نامه مرا دادند.
وی افزود: من 4 سال و اندی به حرف زور دولت آمریکا در زندان گرفتار شده بودم. اما دولت آمریکا پس از 3 سال دیگر پشیمان شده بود چرا که میدید هر چه میبینم، مینویسم و در سیستم خودشان علیه آنان و وضعیتی که آنجا بود نامهنگاری به سراسر دنیا میکنم. به این دلیل بیش از اینکه 5 سال شود زودتر به من حکم عفو دادند و من قبول نکردم و حالا آنها هر روز میگفتند کاری نکن با دستبند کتبسته تو را از زندان بیرون بیندازیم اما من میخواستم آخرین نامهها را از وضعیت آنجا بنویسم.
میهمانان بخش دوم برنامه ماه عسل کسانی بودند که سالها با عوامل این برنامه تماس میگرفتند تا در ماه عسل حضور داشته باشند.
فریبا معصومی از فومن یکی از این میهمانان که معلولیت جسمی داشت 3 سال بود که با برنامه ماه عسل تماس میگرفت تا در این برنامه حضور داشته باشد و در این باره میگوید خیلی خوشحالم که به برنامه ماه عسل آمدم. آمدم بگویم با وجود اینکه معلول هستم اما کار گلسازی، ترمهدوزی و... میکنم و روی پای خودم ایستادهام و دوست داشتم با حضور در این برنامه همه مرا بشناسند که توانستم کارهایی را با توکل بر خدا و همت خودم انجام دهم.
رضا وهاب یکی دیگر از میهمانان احسان علیخانی هستند که 4 سال است با برنامه تماس میگیرد تا به عنوان مهمان حضور داشته باشد. رضا دچار بیماری پوستی شدید مادرزادی هست و در این باره میگوید دوست داشتم به این برنامه بیایم تا بگویم دید جامعه نسبت به بیماری ایبی تغییر یابد ما نیاز به ترحم نداریم بلکه دوست داریم در جامعه در کنار مردم باشیم و تحصیل کنیم.
یکی دیگر از میهمانان ماه عسل دختر جوانی است که 3 سال پیگیر آمدن به این برنامه بوده است. او درباره این اصرار خود میگوید دوست داشتم درباره تنهاییهایم که آنچه در زندگی میکشم بگویم. از بچگی سایه مرگ در زندگی من بوده است هنگامی که 5 سال داشتم برادرم را از دست دادم مادرم ناراحتی قلبی گرفت و سپس پس از مدتی پدرم سکته کرد و هر دو فوت کردند. و یک روز که با برادرم به مسافرت میرفتیم تصادف کردیم و او نیز مرد و طی 10 سال من تمام اعضای خانوادهام را از دست دادم و این تنهایی خیلی دردناک بود.
خانم داور میهمانی است که 10 سال پیگیر بوده تا برنامه ماه عسل بیاید او میگوید: من همیشه با مادرم دعوا میکردم که چرا از میان 4 فرزند سالم من باید معلول باشم و در ویلچر بنشینیم اما از هنگامی که این برنامه را دیدم به زندگی امیدوار شدم به همین دلیل بود که دوست داشتم به برنامه ماه عسل بیایم و این موضوع را مطرح کنم.
دختر خانم جوان دیگری که بر روی ویلچر نشسته است نیز چند سالی است که اصرار دارد به برنامه ماه عسل بیاید او نیز میگوید: ما از استان فارس آمدهایم من برادرم و پدرم معلول هستیم و یکی از برادرانم سرپرست خانواده است و برنامه ماه عسل امید را به زندگی ما آورد و درخواست دارم تا کارآفرینی پیدا شود تا از برادرم حمایت کند تا صاحب شغل شود. بنده نویسنده هستم و دوست دارم با آقای سهیلیزاده نیز ارتباط داشته باشم تا نوشتههایم را برای چاپ تحویل او بدهم.
یکی دیگر از میهمانان برنامه دختر جوانی است که او نیز سالها با برنامه ماه عسل تماس میگرفت تا در این برنامه حضور یابد. او دراین باره میگوید: من به دلیل شرایط خاصم غیرحضوری درس میخوانم و هیچ امیدی به زندگی نداشتم اما با دیدن برنامه ماه عسل امیدوار شدم و اکنون در رشته وکالت دانشگاه شهید بهشتی تحصیل میکنم.
علی پوردی از بروجرد یکی دیگر از میهمانان این بخش از برنامه ماه عسل میگوید: بنده دکترای افتخاری استاندارد از اروپا و دارای 8 اختراع هستم و جزو بیماران موفق انجمن اماس نیز هستم با وجود اینکه نابینا و فلج بودم اما اکنون سالم شدهام. اختراع کردن برای من راحتتر از شرکت در برنامه شماست.
یکی دیگر از میهمانان برنامه دو جوان هستند که توانستهاند در یک کارگاه 20 متری ماشین پیکان را با کمترین هزینه و کمترین ابزار به یک ماشین کلاسیک قدیمی تبدیل کنند و درخواست دارند مجوز کارخانه ماشین کلاسیک دستساز را به آنها بدهند.
میهمان بخش سوم برنامه ماه عسل پرویز فتاح رئیس کمیته امداد امام خمینی است. فتاح سخنان خود را اینگونه آغاز میکند خدا را شاکرم به سبب لطفی که مردم در این ماه مبارک رمضان به ما داشتند. از اول تا آخر این ماه پر از لطف خداوند است.
علیخانی در ادامه نیز گفت: من از یکی از میهمانانم علی 8 ساله که سرپرست خانواده است تشکر میکنم چرا که او دلیل اصلی طرح محسنین شد تا ما بیش از 270 هزار حامی برای 270 هزار کودک پیدا کنیم. البته من با مدیران کمیته امداد نیز فردای آن روز که علی را به برنامه دعوت کرده بودیم دعوا کردم و انتقادات شدیدی از یکی از سایتها علیه ما منتشر شد. اما همکاران شما پروندههای مختلفی را به من نشان دادند و عکس این بچهها را که دیدم متعجب شدم اما این مسئله باعث شد که از روز شهادت حضرت علی(ع) تا روز گذشته بیش از 270 هزار حامی برای کودکان تحت پوشش کمیته امداد پیدا کنیم.
رئیس کمیته امداد با گلایه از برنامه ماه عسل میگوید: یک نقد به شما وارد است چرا که شما از ظرفیت خوب این برنامه تا حالا استفاده نکردهاید هنگامی که طرح محسنین را حمایت کردید، این مشکل حل شد و میتوانید از این ظرفیت بیشتر نیز برای طرحهای دیگر کمیته امداد استفاده کنید.
احسان علیخانی پاسخ داد: اساس راهاندازی کمیته امداد امام خمینی(ره) بسیار خوب است و بسیار عوامل آن زحمت میکشند اما ما صحبتهایی از واردات ماشین توسط کمیته امداد یا عمارت مجلل این کمیته در شمال تهران و درآوردن پول از صندوقها با سیخ میشنویم که باید درباره این تعلل به ما کمی حق بدهید. البته منکر تلاش و زحمات شما نمیشویم.
فتاح ادامه میدهد: نام امام بزرگ بر سر کمیته امداد است ممکن است مشکلاتی وجود داشته باشد اما این کمیته همیشه مورد اعتماد بوده است. همینطور که میبینید طرح محسنین 270 هزار حامی پیدا کرده است و طی طرحی که 750 هزار حامی برا آن وجود دارد. این نشان از اعتماد به کمیته امداد دارد البته در هر نهادی مشکلاتی وجود دارد اما به لطف خدا افکار عمومی نسبت به ما مثبت است. امیدواریم که بتوانیم به لطف مردم پاسخ دهیم.
علیخانی با بیان اینکه کمیته امداد باید اعتماد را زیاد کند و بگوید که این حمایتها به این کودکان میرسد و ما شنیدهایم این کمیته با نهادهای خیریه مردمی نیز رویه خوبی ندارند از فتاح درخواست پاسخ کرد و او گفت: اگر ابهاماتی از کمیته امداد میان مردم وجود دارد حتما با ما از طریق سایت کمیته امداد و یا از طریق گقتوگوی حضوری اگر مرا در جایی میبینند، مطرح کنند تا این اعتماد تکمیل شود. از یک سمت مردم پول میدهند و اعتماد می کنند و از آن طرف هم مردم هستند که مورد حمایت قرار میگیرند. مردمی که انسانهای بزرگ هستند و از اول فقیر به دنیا نیامدند بلکه حوادث آنها را اینگونه کرده. طرح محسنین و اکرام از ایتام کاملا روشن است. ما حمایتهای مالی و غیر مالی را رودرور به دست آنها میرسانیم و مطمئن باشید تمام مبالغ و هدایا با قاطعیت به دست آنها میرسد. کمیته امداد خیرین را رقیب خود نمیدانند بلکه کار آنها را امداد میداند. مطمئنا این روابط بهتر خواهد شد.