جمعه ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۱ تير ۱۳۹۴ - ۱۴:۴۳
با کنایه‌ به سیاست‌های روحانی

قالی‌باف دوباره انقلابی شد!

اگر شهید چمران هم فریاد می‌زد که حمله دشمن، کمرش را شکسته کل کردستان از دست می‌رفت/ چمرانی اگر امروز بود، ارتفاعات تحریم را مانند ارتفاعات الله اکبر فتح می کرد/ امروز هم از بی عملی و سوء مدیریت بیشتر از فشار دشمن رنج می بریم
کد خبر : ۲۴۶۰۸۵
صراط: شهردار تهران گفت: اگر شب پیروزی پاوه که مطابق محاسبات مادی پیروزی محال تصور می‌شد، شهید چمران هم فریاد می‌زد که حمله دشمن، کمرش را شکسته و اظهار ضعف و عجز می‌کرد، نه تنها پاوه آزاد نمی‌شد که کل کردستان نیز از دست می‌رفت.

محمدباقر قالی‌باف طی سخنانی که به مناسبت سالروز شهادت شهید دکتر چمران در جمع مدیران شهرداری ایراد شد، ضمن معرفی زیست شهید چمران به عنوان الگوی عمل جهادی به مقولات مهمی همچون اهمیت نگاه درون زا و استقلال طلبانه و عدم اعتماد و اتکا به بیگانگان در مدیریت کشور به عنوان شاخص های فرهنگ جهادی اشاره کرد.

 وی در این نشست با تاکید بر این که «جوهره فرهنگ جهادی بر بسترهای درون زا متکی است»، تصریح کرد: این مساله در حالی است که فرهنگ مدیریت توسعه محور با اقتباس از غرب نگاه به بیرون را مبنای اداره کشور می داند.

قالی باف در ادامه دو نگاه رایج در این عرصه را مورد اشاره قرار داد و گفت: نگاه اول دانش محور، بومی و خود اتکاست و منطق آن، اصالتش و جوهره حرکتش بر پایه عزت و اقتدار درونی است.

وی در توضیح نگاه دوم نیز گفت: نگرش دوم اما اصالت را در کسب سود به هر قیمت می داند ولو آنکه بر تارک استقلال و عزت کشور نیز خدشه ای وارد شود. جوهره انقلاب اسلامی، توسعه و تعالی را دو بال پیشرفت می داند، اما در نگاه توسعه محور، تعالی، هدفی فرعی و حاشیه ای و ذیل توسعه و رفاه معنا می شود.

شهردار تهران با اشاره به این که «نظریه امام برای انقلاب بر مدیریت جهادی و متکی بر سرمایه های ملی استوار بود»، تصریح کرد: آنتی تز انقلاب اسلامی، فرهنگی است که اصالت را در توسعه اقتصادی و تولید نامتوازن ثروت آن هم به هر قیمت می داند و کشور را مقهور حرکت استکبار جهانی و مجبور به تمکین می پندارد. منطق مجاهدت در نظریه امام در مقابل منطق راحت طلبی و اشرافیت برآمده از نگاه سرمایه داری غرب جدالی تاریخی را رقم زده است که اکنون نیز در جریان است.

قالی باف در ادامه و در بخش دیگری از سخنان خود با تبیین فرهنگ جهادی و تمایز آن با منطق اشرافیت و رفاه طلبی اظهار داشت: فرهنگ جهادی هم هدف گرا و ارزش گراست و هم به استفاده از عقل و علم ملتزم است، همانطور که سیره شهید چمران نیز اینگونه بود. قالی باف گفت: اما نقطه تباین زیست این شهید بزرگوار با آن ها که عقل و علم و نخبه گرایی را به مثابه پاپیون تکنوکراسی به سینه چسبانده اند، آن است که هویت چمران مبتنی بر خاستگاه معرفتی و دینی او بود. برای چمران عقل ابزاری و منفصل از وحی، تنها در جای خود و به اندازه معیشت دنیوی قابل اعتنا بود.

وی با بیان آن که گسترش فرهنگ فن سالارانه همواره در درون انقلاب به عنوان آسیب مطرح بوده است، اظهار داشت: در منطق تکنوکرات هایی که پس از انقلاب فرصتی برای حضور در مناصب سیاسی یافتند و از کرسی مدیریت دولتی تا مدیریت شهری را تجربه کردند، برخی از مهمترین اندیشه های زیرساختی غرب در قالب تفسیری خاص از امام راحل یا برداشتهای شخصی از متون و نصوص دینی اجرایی می شد. این جاست که تفاوت منش شهید چمران که علم را در خدمت دین و توسعه را در راستای کسب تعالی تفسیر می کند با خط انحرافی تکنوکرات های پس از انقلاب که علم را جدا از وحی، و رفاه را پیشرو تر از فرهنگ دینی تفسیر می کنند مشهود می شود. برای گروه اول ارزش ها و دین اصل است و معتقدند که بازسازی جامعه باید بر محور تعالی و حفظ ارزش ها و دیانت صورت گیرد. یعنی توسعه کشور و ایجاد رفاه اقتصادی تنها مقدمه ای است برای فراهم آوردن شرایطی که در آن مردم فارغ از نیازهای ضروری زندگی به تعالی فردی و ارتقای معنوی خویش بپردازند. در مقابل،گروه دوم اقتصاد و تولید ثروت را هدف غایی خود می دانند و در حقیقت در لوای انقلاب اسلامی به دنبال پیاده سازی نگاه و تفکر سرمایه داری و اشرافی گری هستند.

قالی باف تصریح کرد: چمران نه نگران تبادل نظر با غرب بود و نه دل داده تعامل با غرب. چمران امیدوار بود و مجاهد. چمران مصداق تبلور اندیشه و عمل بود.

 وی با بیان اینکه اگر چمران امروز در میان ما بود از سوی متحجرین و لیبرالها متهم می شد ادامه داد: چمران را بایستی تبلور تربیت الهی امام راحل دانست. او بدون ادعاهای روشنفکرمآبانه، خط امام را از عمق جان پذیرفت و بی تفسیر و توجیه و بدون دست یازیدن به تحریف اندیشه های امام، تبعیت خود را از ولایت فقیه به اثبات رساند. اگر چمران امروز در میان ما بود به یقین یا به جرم آرمان خواهی و بی اعتمادی به آمریکا و قبول نداشتن نسخه مدرنیته برای جامعه سازی و یا به جرم داشتن افق های اندیشه ای نو و پویا، و سیاست ورزی آگاهانه و مبتنی بر درک صحیح از وضعیت اجتماعی و فرهنگی، مورد نقد و تخطئه دو جریان مدافع لیبرالیسم و تحجر قرار می گرفت.

قالی باف تاکید کرد: شهید چمران به حق نشان داد که انقلابی بودن نه به زمان است و نه به مکان؛ بلکه به شناخت و بصیرتی است که در وجود انسان است. وی ادامه داد: زیست سیاسی شهید چمران در برهه ای که جریان هایی سعی داشتند در زمان حیات امام (ره) دست به تحریف سیره ایشان و ایجاد انحراف در مسیر انقلاب بزنند، نشان داد که با تاسی از فرهنگ جهاد و منطق مجاهدت می توان در کالیفرنیا و بیروت و کردستان بود و انقلابی و آزاده زندگی کرد ولی در مقابل در مشهد و قم و تهران پشت واژه امام و انقلاب و رهبری پنهان شد و متاثر از نگاه و منش کاخ نشینی و استکباری زندگی و عمل کرد.

وی افزود: تقلیل دادن شخصیت چمران به یک شخصیت روحانی و معنوی صرف که تنها به نوشتن مناجات سحرگاهی و صدور پیام جهاد و صدور انقلاب برای جهانیان می پرداخته است جفای بزرگی به شخصیت این مرد بزرگ است. چمران واقعی را باید شب عملیات سوسنگرد شناخت. چمران را باید پشت خاکریز شناخت؛ چمران همیشه از سکون و عدم تحرکی که در جبهه ‏ها وجود داشت رنج می ‏برد و تلاش می‏کرد که با ارائه پیشنهادات و برنامه‏ های ابتکاری تحول و حرکتی نو ایجاد کند. وقتی در عملیات سوسنگرد زخمی شد، فقط یک روز در بیمارستان بود و در همان یک روز جلسه شورای عالی دفاع را برای طراحی عملیات های بعدی در کنار تخت خود تشکیل داد. ارتفاعات الله اکبر هم با این روحیه جهادی آزاد شد نه با دستور از پشت جبهه.

شهردار تهران با بیان برخی دیگر از رشادت های این شهید بزرگوار ادامه داد: اگر شب پیروزی پاوه که مطابق محاسبات مادی پیروزی محال تصور می شد شهید چمران هم فریاد می زد که حمله دشمن کمرش را شکسته و اظهار ضعف و عجز می کرد، نه تنها پاوه آزاد نمی شد که کل کردستان نیز از دست می رفت. قالی باف ادامه داد: امروز هم ما به منش چمران احتیاج داریم. گمشده جامعه ما روحیه ی چمرانی است که قطعا اگر امروز هم بود، ارتفاعات تحریم را مانند ارتفاعات الله اکبر فتح می کرد. چرا که امروز هم از بی عملی و سوء مدیریت بیشتر از فشار دشمن رنج می بریم.
منبع: فارس
برچسب ها: صراط قالی باف