صراط: جواد جهانگیرزاده نماینده ارومیه و عضو فراکسیون اکثریت مجلس در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت:
موضوع انتخابات هيات رييسه آخرين توقفگاه موقت اصولگرايان براي انتخابات مجلس دهم بود. به عبارتي از روز بعد از اين انتخابات صف‌كشي‌هاي سياسي در اين جناح به صورت بدون وقفه آغاز خواهد شد تا نتيجه خود را در ٧ اسفند امسال نشان دهد. بنابراين بسيار ضروري است كه ببينيم روز ٥ خرداد چه اتفاقي در مجلس افتاد.
مهم‌ترين موضوع در اين تحول مي‌تواند طرح پيشنهادي آقاي دكتر حدادعادل و سرانجام آن باشد. آقاي حدادعادل به عنوان يك چهره متنفذ و داراي جايگاه در جريان اصولگرايي طرح خود را براي وحدت بين اصولگرايان از روي اعتقاد و التزام عميق به وحدت بين نيروهاي اين جريان ارايه كرد.
مساله اما اين است كه طرح پيشنهادي ايشان در واقع طرحي براي ائتلاف بود نه وحدت. به عنوان يك اصولگرا معتقدم هر چند پيشنهاد ايشان با نيتي دقيق ارايه شد اما روشي كه براي آن پيش‌بيني شده بود كارايي لازم را نداشت. يكي از نقاط ضعف روش مذكور تاكيد بر حفظ تركيب موجود هيات رييسه بود. موضوعي كه اين سوال را ايجاد مي‌كرد كه وقتي قرار است نمايندگان بر تمام شؤون كشور نظارت كنند، آيا مي‌توانند نظارت بر خودشان را تعطيل كنند؟ نكته دوم اين بود كه ساده‌ترين روش براي ائتلاف برگزيده شده بود و جوانب و احتمالات مختلف در آن به فراموشي سپرده شد. در اين ميان طرح خيرخواهانه آقاي حدادعادل حتي قرباني رفتار برخي اعضاي فراكسيون ايشان هم شد. چنانچه شاهد بوديم بر خلاف مواضع اتخاذ شده قبلي، آقاي حسينيان براي رياست مجلس وارد رقابت شد و اين چيزي جز بر هم زدن پيمان قبلي نبود.
موضوع انتخابات هيات رييسه آخرين توقفگاه موقت اصولگرايان براي انتخابات مجلس دهم بود. به عبارتي از روز بعد از اين انتخابات صف‌كشي‌هاي سياسي در اين جناح به صورت بدون وقفه آغاز خواهد شد تا نتيجه خود را در ٧ اسفند امسال نشان دهد. بنابراين بسيار ضروري است كه ببينيم روز ٥ خرداد چه اتفاقي در مجلس افتاد.
مهم‌ترين موضوع در اين تحول مي‌تواند طرح پيشنهادي آقاي دكتر حدادعادل و سرانجام آن باشد. آقاي حدادعادل به عنوان يك چهره متنفذ و داراي جايگاه در جريان اصولگرايي طرح خود را براي وحدت بين اصولگرايان از روي اعتقاد و التزام عميق به وحدت بين نيروهاي اين جريان ارايه كرد.
مساله اما اين است كه طرح پيشنهادي ايشان در واقع طرحي براي ائتلاف بود نه وحدت. به عنوان يك اصولگرا معتقدم هر چند پيشنهاد ايشان با نيتي دقيق ارايه شد اما روشي كه براي آن پيش‌بيني شده بود كارايي لازم را نداشت. يكي از نقاط ضعف روش مذكور تاكيد بر حفظ تركيب موجود هيات رييسه بود. موضوعي كه اين سوال را ايجاد مي‌كرد كه وقتي قرار است نمايندگان بر تمام شؤون كشور نظارت كنند، آيا مي‌توانند نظارت بر خودشان را تعطيل كنند؟ نكته دوم اين بود كه ساده‌ترين روش براي ائتلاف برگزيده شده بود و جوانب و احتمالات مختلف در آن به فراموشي سپرده شد. در اين ميان طرح خيرخواهانه آقاي حدادعادل حتي قرباني رفتار برخي اعضاي فراكسيون ايشان هم شد. چنانچه شاهد بوديم بر خلاف مواضع اتخاذ شده قبلي، آقاي حسينيان براي رياست مجلس وارد رقابت شد و اين چيزي جز بر هم زدن پيمان قبلي نبود.
