صراط: سینمای ایران این روزها دچار مشکلات اساسی و جدیای شده است. مشکلی که سالهاست سینمای ایران درگیر آن است و هنوز هم مسولان سینمایی از عهده این مهم برنیامدهاند، آن هم فیلمهایی که از خط قرمزها در حوزه عفت عمومی یا نظام جمهوری اسلامی پا را فراتر میگذارند و سینمای ایران را دچار معضلات و مشکلات فراوان می کنند. یکی از دلایل اصلی بروز این مشکلات ساختارها و قوانین موجود سینمایی است. مراحل روند ساخت یک فیلم در سینمای ایران روند به شدت پیچیده، طولانی و زمانبری دارد که در هیچ یک از مراحل کارشناسی شده و دقیق پیش نمی رود.
در چند روز اخیر حرف و حدیثهای بسیاری درباره اکران یا عدم اکران فیلمهای مختلف به گوش میرسد و در نهایت فیلم پرحاشیه «خانه دختر» مسئله ساز شد و روز گذشته سخنگوی وزارت ارشاد تاکید کرد که این فیلم در دستور کار اکران قرار ندارد و همین جنجالها به رسانه ملی هم کشیده شد و سه شنبه شب (8 اردیبهشت ماه) برنامه خبری 20:30 با ارایه گزارشی این فیلم را برای اکران مناسب ندانست و فیلم را به عنوان اثری که منافی عفت عمومی است معرفی کرد.
اما اینجا چند سوال مطرح است که چرا اثری که در شورای پروانه ساخت مطرح شده است، توانسته نظر شورا را جلب کنند و مجوز ساخت دریافت نماید؟ این نشان از مشکلاتی است که در شوراهای پروانه ساخت و نمایش وجود دارد.
آمار فیلمهایی که به دلایل مختلف امکان نمایش ندارند در دورههای مختلف متفاوت است و در هر دوره مدیران فرهنگی در ابتدای ورود به حوزه فرهنگ خبر از اکران این فیلمها که هر یک مخالفان زیادی دارد را می دهد و صاحبان آثار نیز هر از چندگاهی با ارایه خبری از اکران این فیلمها رخی نشان میدهند و نام اثر را در نظرگاه مخاطب زنده نگه میدارند. مدیران فرهنگی از این مهم غافل هستند که عدم توجه به ارایه پروانههایی که تنها برای ارایه آمار و ارقام به سرعت و بدون توجه صادر میشود در نهایت هزینههای گزافی را برای نظام در برخواهد داشت.
مشکلات در ساختار غلط روند ساخت فیلم در ایران نشات میگیرد مسالهای که در تمام سالهای اخیر صنعت سینما را دچار مشکلات جدی ساخته است. در مرحله نخست تهیه کننده اثر اقدام به دریافت پروانه ساخت برای فیلمش میکند. صدور پروانه ساخت پس از بررسی مدارک و فیلمنامه و تصویب شورای فیلمسازی صادر میشود. اما چقدر فیلمنامهها به درستی مورد ارزیابی قرار میگیرد و نمایندگان رئیس سازمان سینمایی در وزارت ارشاد به این مهم توجه دارند؟
نکته مهم دیگر این که چقدر اصل فیلمنامه به دبیرخانه ارایه میشود و چقدر همان فیلمنامه ساخته می شود؟ در طول سالها شاهد ساخت فیلمهایی بودیم که براساس خلاصه داستان ساخته و در نهایت به شورای پروانه نمایش ارایه شده است و مجوز نیز دریافت کرده است!
پنج نفر اعضای بصیر و مطلع در زمینه فیلم و سینما چقدر در حوزههای مختلف فیلمسازی حرفهای، امور تولید و مدیریت فیلم آشنا هستند و به سیاستهای فرهنگی و هنری کشور دقت نظر دارند؟
شورای پروانه ساخت فیملنامه را در هر دوره با یک روش (ارزیابی با نمره در دوره گذشته و...) در حد مختصری ارزیابی میکند و بعد روند ساخت فیلم بدون هیچ نظارت خاصی در طول ساخت شروع میشود. اینجاست که نکته کلیدی و رفع مشکلات است از زمانی که تهیه کننده پروانه ساخت را تحویل می گیرد تا روزی به برای پروانه نمایش فیلم اقدام می کند هیچ نظارتی بر فیلم وجود ندارد و صاحبان اثر با هر سلیقهای (بدون هیچ اشرافی در سیاستهای فرهنگی و هنری کشور) هر تصمیمی که برای خودشان از اهمیت برخودار است و با سلایقشان همخوانی دارد می گیرند. فیلم ساخته می شود و دوباره به یک شورای دیگر با اعضای دیگری تحویل داده می شود. در این شورا که 9 نفر در آن حضور دارند و حکم خود را از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اخذ کردند بر اساس آنچه که به آن اشراف دارند نظر میدهند و اشکالات به فیلم وارد می شود و دوباره کاریهای آغاز شده و در برخی از موارد فیلمها از اکران محروم می شوند و به اصطلاح فیلم توقیفی است که اگر درست و بدون غرض بررسی کنیم فیلم های توقیفی به هدر رفتن سرمایه فرهنگی است.هزینه های مادی بی بازگشت در شرایطی که سینمای ایران نحیف است از سوی دیگر برخی از جو روانی توقیف فیلم استفاده کرده و با هوچی گری باعث می شوند تا نظام هم براساس بی توجهی و عدم نظام درست در طول ساخت هزینه گزافی را بپردازد.
اعمال سلیقه های شخصی در روند تولید یک فیلم، رفت و آمدهای طولانی برای تصویب یک فیلمنامه و در نهایت اشکالات متعددی که باعث می شود یک فیلم اصلاحات زیادی داشته باشد و یا توقیف شود همه و همه ناشی از عدم انجام درست مراحل دریافت پروانه ساخت (ارایه فیلمنامه کامل) و عدم نظارت بر ساخت فیلم در هنگام فیلمبرداری است که باعث بروز و ظهور مشکلاتی مثل مسائلی که این روزها سینمای ایران را به جنجال و هیاهو کشانده، می شود. حفرههایی که در شوراهای مختلف ساخت و پروانه نمایش و عدم نظارت بر ساخت فیلم صورت می گیرد نتیجه یک سیکل غلط و تکراری در طول سالیان دراز است که با تبدیل شدن معاونت سینمایی به سازمان سینمایی و جابجایی مدیران فرهنگی حل نشد. این کارزار قدمتی چندین ساله دارد که برای درست شدن آن نیاز به عزم جدی وجود دارد که در هیچ از دولت ها و مدیران فرهنگی دیده نشده است شاید یکی از دلایل آن عمر کوتاه مدیران فرهنگی کشور است.
در چند روز اخیر حرف و حدیثهای بسیاری درباره اکران یا عدم اکران فیلمهای مختلف به گوش میرسد و در نهایت فیلم پرحاشیه «خانه دختر» مسئله ساز شد و روز گذشته سخنگوی وزارت ارشاد تاکید کرد که این فیلم در دستور کار اکران قرار ندارد و همین جنجالها به رسانه ملی هم کشیده شد و سه شنبه شب (8 اردیبهشت ماه) برنامه خبری 20:30 با ارایه گزارشی این فیلم را برای اکران مناسب ندانست و فیلم را به عنوان اثری که منافی عفت عمومی است معرفی کرد.
اما اینجا چند سوال مطرح است که چرا اثری که در شورای پروانه ساخت مطرح شده است، توانسته نظر شورا را جلب کنند و مجوز ساخت دریافت نماید؟ این نشان از مشکلاتی است که در شوراهای پروانه ساخت و نمایش وجود دارد.
آمار فیلمهایی که به دلایل مختلف امکان نمایش ندارند در دورههای مختلف متفاوت است و در هر دوره مدیران فرهنگی در ابتدای ورود به حوزه فرهنگ خبر از اکران این فیلمها که هر یک مخالفان زیادی دارد را می دهد و صاحبان آثار نیز هر از چندگاهی با ارایه خبری از اکران این فیلمها رخی نشان میدهند و نام اثر را در نظرگاه مخاطب زنده نگه میدارند. مدیران فرهنگی از این مهم غافل هستند که عدم توجه به ارایه پروانههایی که تنها برای ارایه آمار و ارقام به سرعت و بدون توجه صادر میشود در نهایت هزینههای گزافی را برای نظام در برخواهد داشت.
مشکلات در ساختار غلط روند ساخت فیلم در ایران نشات میگیرد مسالهای که در تمام سالهای اخیر صنعت سینما را دچار مشکلات جدی ساخته است. در مرحله نخست تهیه کننده اثر اقدام به دریافت پروانه ساخت برای فیلمش میکند. صدور پروانه ساخت پس از بررسی مدارک و فیلمنامه و تصویب شورای فیلمسازی صادر میشود. اما چقدر فیلمنامهها به درستی مورد ارزیابی قرار میگیرد و نمایندگان رئیس سازمان سینمایی در وزارت ارشاد به این مهم توجه دارند؟
نکته مهم دیگر این که چقدر اصل فیلمنامه به دبیرخانه ارایه میشود و چقدر همان فیلمنامه ساخته می شود؟ در طول سالها شاهد ساخت فیلمهایی بودیم که براساس خلاصه داستان ساخته و در نهایت به شورای پروانه نمایش ارایه شده است و مجوز نیز دریافت کرده است!
پنج نفر اعضای بصیر و مطلع در زمینه فیلم و سینما چقدر در حوزههای مختلف فیلمسازی حرفهای، امور تولید و مدیریت فیلم آشنا هستند و به سیاستهای فرهنگی و هنری کشور دقت نظر دارند؟
شورای پروانه ساخت فیملنامه را در هر دوره با یک روش (ارزیابی با نمره در دوره گذشته و...) در حد مختصری ارزیابی میکند و بعد روند ساخت فیلم بدون هیچ نظارت خاصی در طول ساخت شروع میشود. اینجاست که نکته کلیدی و رفع مشکلات است از زمانی که تهیه کننده پروانه ساخت را تحویل می گیرد تا روزی به برای پروانه نمایش فیلم اقدام می کند هیچ نظارتی بر فیلم وجود ندارد و صاحبان اثر با هر سلیقهای (بدون هیچ اشرافی در سیاستهای فرهنگی و هنری کشور) هر تصمیمی که برای خودشان از اهمیت برخودار است و با سلایقشان همخوانی دارد می گیرند. فیلم ساخته می شود و دوباره به یک شورای دیگر با اعضای دیگری تحویل داده می شود. در این شورا که 9 نفر در آن حضور دارند و حکم خود را از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی اخذ کردند بر اساس آنچه که به آن اشراف دارند نظر میدهند و اشکالات به فیلم وارد می شود و دوباره کاریهای آغاز شده و در برخی از موارد فیلمها از اکران محروم می شوند و به اصطلاح فیلم توقیفی است که اگر درست و بدون غرض بررسی کنیم فیلم های توقیفی به هدر رفتن سرمایه فرهنگی است.هزینه های مادی بی بازگشت در شرایطی که سینمای ایران نحیف است از سوی دیگر برخی از جو روانی توقیف فیلم استفاده کرده و با هوچی گری باعث می شوند تا نظام هم براساس بی توجهی و عدم نظام درست در طول ساخت هزینه گزافی را بپردازد.
اعمال سلیقه های شخصی در روند تولید یک فیلم، رفت و آمدهای طولانی برای تصویب یک فیلمنامه و در نهایت اشکالات متعددی که باعث می شود یک فیلم اصلاحات زیادی داشته باشد و یا توقیف شود همه و همه ناشی از عدم انجام درست مراحل دریافت پروانه ساخت (ارایه فیلمنامه کامل) و عدم نظارت بر ساخت فیلم در هنگام فیلمبرداری است که باعث بروز و ظهور مشکلاتی مثل مسائلی که این روزها سینمای ایران را به جنجال و هیاهو کشانده، می شود. حفرههایی که در شوراهای مختلف ساخت و پروانه نمایش و عدم نظارت بر ساخت فیلم صورت می گیرد نتیجه یک سیکل غلط و تکراری در طول سالیان دراز است که با تبدیل شدن معاونت سینمایی به سازمان سینمایی و جابجایی مدیران فرهنگی حل نشد. این کارزار قدمتی چندین ساله دارد که برای درست شدن آن نیاز به عزم جدی وجود دارد که در هیچ از دولت ها و مدیران فرهنگی دیده نشده است شاید یکی از دلایل آن عمر کوتاه مدیران فرهنگی کشور است.