رنانی سپس در تشریح این مؤلفه که از نظر وی قرار است به سودمندی دوران پساتحریم بیانجامد، میگوید:
هیچ جامعهای نمیتواند با حذف بخش بزرگی از نخبگان و حتی مردم عادی خود در مسیر توسعه قرار گیرد... به گمان من اعلام آشتی ملی در مورد مناقشه 88 و پایان دادن به این شکاف و فراق عظیم ملی، نخستین شرط بهبود سپهر عمومی داخلی برای مشارکت حداکثری همه نیروهای اقتصادی و اجتماعی در جهت توسعه کشور است و چنین تصمیمی نیز به تغییر نگاه و عزم و جسارت مقامات سیاسی بستگی دارد. در یک کلام موتور توسعه کشور در گردنه مناقشه 88 خاموش شده و در همان پیچ مانده است و همه چیز در همان جا متوقف شده است. کشور باید از این گردنه عبور کند و این عبور مستلزم یک عزم سیاسی جدی در مقامات ارشد کشور است.
این فرد همچنین در ادامه مقاله خود با بیان اینکه ما به تنهایی نمیتوانیم قطار توسعه کشور را راه بیاندازیم! به مسئله حضور ایرانیان خارج از کشور و سرمایهگذاری آنها در ایران اشاره کرده و میگوید:
به گمان من اعلام عفو عمومی برای کل 35 ساله پس از انقلاب نیز امروز به یکی از ضرورتهای ملی تبدیل شده است! یعنی اگر ما برای مصالح ملی خودمان حاضر میشویم با آمریکا مذاکره کنیم و به تفاهم برسیم چرا برای همین مصالح ملی با مخالفین خودمان در داخل تفاهم نکنیم و با ایرانیان خارج از کشور تفاهم نکنیم. عفو عمومی به معنی این نیست که هر کس مجرم بوده است عفو شود بلکه به این معنی است که هر ایرانی خارج کشور که جرم خصوصی انجام نداده است و شاکی خصوصی ندارد اما به یکی از دلایل سیاسی یا اقتصادی یا اجتماعی از کشور خارج شده است بتواند بدون نگرانی بازگردد یا به ایران تردد کند.
وی در خاتمه این بخش از یادداشت خود میگوید:
بنابراین در کنار آشتی ملی برای مناقشه 88 لازم است عفو عمومی برای کل دوران پس از انقلاب- برای کسانی که جرم خصوصی مرتکب نشدهاند و عمدتا مشکلشان سیاسی بوده است- اعلام کنیم.
تحلیل بر صحبت های فرد ناشناس در یک روزنامه:
*جریان سیاسی خاص و برخی مقامات اجرایی، از روز نخستی که مسئله ضرورت رفع تحریمها در میز مذاکره با آمریکا را مطرح کردند صریحاً از دو هدف «لغو تمام تحریمها» و وقوع «ارزانی» صحبت کردند.
اما متأسفانه کمکم صداهایی از جانب همین افراد برخاسته است که در عرف سیاسی به آن «کافه را به هم ریختن» میگویند.
همان افراد اکنون به صحنه آمده و از این میگویند که «با رفع تحریمها گرانی تمام نمیشود»، «قرار نیست تمام تحریمها لغو شود»، «صرفاً تحریمهای هستهای مد نظر ما بود»، «فتنهگران هم باید از حصر آزاد شوند تا اثر رفع تحریمهای هستهای! مشاهده شود»، «اعلام عفو عمومی هم برای لمس لغو تحریمها لازم است» و غیره.
این در حالی است که اگرچه در روز اول هم از جانب خواص دلسوز و تحلیلگران اصولگرا، به همین افراد هشدار داده شد که اولاً آمریکا تحریمهای تأثیرگذار (به زعم خود) را هرگز لغو نخواهد کرد و ثانیاً فرض بر بروز شرایط پساتحریم نیز فقط 30 درصد مشکلات اقتصاد کلان در ایران مرتفع خواهد شد؛ اما حتی منهای این هشدارها نیز باید پذیرفت که تلوّن سیاسی در کنار جرزنی و مربوط کردن وقوع اهداف به شرایط جدیدالولاده به هیچ وجه امری پذیرفتنی نیست.
جدای از این معنا همچنین باید اذعان کرد که مقاله اشاره شده به جای اینکه به حقیقت بزرگ «کمتأثیری تحریمها بر اقتصاد ایران» اعتراف کند؛ راه دیگری را برگزیده و مقولات جدیدی را وارد معادله کرده است تا آن دو هدف خیالی یعنی رفع تمام تحریمها و ارزانی را منوط به مؤلفههای دیگری هم (مثل آزادی سران فتنه) کرده باشد.
گفتنیست با وجود تشویقهای مکرر چهرههای جریان خاص برای لباس نپوشیده و بدنهای لخت آن مثال قدیمی، اما به نظر میرسد در ماجرای تحریمها نیز تجربهای بهتر از تجربه لغو تحریمها در توافق ژنو تکرار نخواهد شد.
یادداشت محسن رنانی، در سایت حزب ندای ایرانیان نیز منتشر شده است.