صراط: «هر انسانی میتواند شغلش را تغییر دهد، میتواند همسرش را تغییر دهد، میتواند محل سکونتش را تغییر دهد، میتواند اخلاقش را تغییر دهد اما نمیتواند تیم مورد علاقهاش را تغییر دهد!»
روز گذشته اتفاقی عجیب در فوتبال ایران رخ داد که قطعا برای اولین بار بود که چنین رویدادی در فوتبال کشورمان رخ می داد؛ اینکه تیم ملی فوتبال کشورمان ولو تیم امید در خانه میزبان باشد اما 80 هزار هوادار تیم میهمان به ورزشگاه بیاید خارج از اینکه اتفاق عجیبی در فوتبال کشورمان بود اما نکته جالبی هم درون خود داشت.
روزگاری نه چندان دور فوتبال ایران در دنیا به دلیل حضور پر شور تماشاگرانش در استادیومها شناخته میشد اما چند سالی هست که تعداد تماشاگران روز به روز آب رفته به طوری که حتی در بازیهای باشگاهی تیمهای پرطرفداری مثل استقلال و پرسپولیس هم به سختی تعداد تماشاگران به 5 هزار نفر می رسد و این موضوع باید به صورت دقیق واکاوی شود که چرا این اتفاق افتاده است.
روز گذشته بیش از 80 هزار تماشاگر افغانستانی به ورزشگاهی آمده بودند که میدانستند تیمشان مقابل ایران شکست خواهد خورد اما برای اعلام پشتیبانی از تیمشان به استادیوم آمدند تا اعلام وفاداری کنند آن وقت کمتر از 500 ایرانی به حمایت از تیم امید به ورزشگاه رفت تا برای اولین بار در تاریخ تیم ملی کشورمان در خانه میهمان باشد!
فوتبال افغانستان در فوتبال آسیا که هیچ بلکه در فوتبال آسیای میانه هم هیچ محلی از اعراب ندارد اما بیش از 80 هزار افغانستانی با حضور در ورزشگاه از این تیم حمایت کردند آن وقت وقتی میبینیم تیم ملی امید ما 40 سال است به المپیک نرفته و الان که وقت حمایت از این تیم است کمتر از 500 تماشاگر به ورزشگاه میرود! شاید باید این موضوع را در اختلاف طبقاتی که بین عامه مردم و فوتبالیستها رخ داده جستوجو کرد؛ وقتی تماشاگری میبیند برای حمایت از یک تیم در استادیوم گلو پاره میکند اما بعد از باخت تیم محبوبش باید با ناراحتی ورزشگاه را ترک کند اما میبیند بازیکن تیم محبوبش سوار بر ماشین چند صد میلیون تومانی با تلفن قرارهای شبانهاش را هماهنگ میکند!
به هر حال هواداران افغانستان دیروز درس بزرگی به فوتبال ایران و هوادارانش دادند؛ هواداری با طرفداری فرقهای زیادی دارند؛ افاغنه حاضر در استادیوم دیروز هوادار تیم شان بودند نه طرفدار و این دقیقا همان درسی است که باید علاقمندان به فوتبال آن را فرا بگیرند؛ حمایت از تیمی که به آن علاقه داری حتی با علم بر اینکه حریف از تو خیلی قوی تر است...
روز گذشته اتفاقی عجیب در فوتبال ایران رخ داد که قطعا برای اولین بار بود که چنین رویدادی در فوتبال کشورمان رخ می داد؛ اینکه تیم ملی فوتبال کشورمان ولو تیم امید در خانه میزبان باشد اما 80 هزار هوادار تیم میهمان به ورزشگاه بیاید خارج از اینکه اتفاق عجیبی در فوتبال کشورمان بود اما نکته جالبی هم درون خود داشت.
روزگاری نه چندان دور فوتبال ایران در دنیا به دلیل حضور پر شور تماشاگرانش در استادیومها شناخته میشد اما چند سالی هست که تعداد تماشاگران روز به روز آب رفته به طوری که حتی در بازیهای باشگاهی تیمهای پرطرفداری مثل استقلال و پرسپولیس هم به سختی تعداد تماشاگران به 5 هزار نفر می رسد و این موضوع باید به صورت دقیق واکاوی شود که چرا این اتفاق افتاده است.
روز گذشته بیش از 80 هزار تماشاگر افغانستانی به ورزشگاهی آمده بودند که میدانستند تیمشان مقابل ایران شکست خواهد خورد اما برای اعلام پشتیبانی از تیمشان به استادیوم آمدند تا اعلام وفاداری کنند آن وقت کمتر از 500 ایرانی به حمایت از تیم امید به ورزشگاه رفت تا برای اولین بار در تاریخ تیم ملی کشورمان در خانه میهمان باشد!
فوتبال افغانستان در فوتبال آسیا که هیچ بلکه در فوتبال آسیای میانه هم هیچ محلی از اعراب ندارد اما بیش از 80 هزار افغانستانی با حضور در ورزشگاه از این تیم حمایت کردند آن وقت وقتی میبینیم تیم ملی امید ما 40 سال است به المپیک نرفته و الان که وقت حمایت از این تیم است کمتر از 500 تماشاگر به ورزشگاه میرود! شاید باید این موضوع را در اختلاف طبقاتی که بین عامه مردم و فوتبالیستها رخ داده جستوجو کرد؛ وقتی تماشاگری میبیند برای حمایت از یک تیم در استادیوم گلو پاره میکند اما بعد از باخت تیم محبوبش باید با ناراحتی ورزشگاه را ترک کند اما میبیند بازیکن تیم محبوبش سوار بر ماشین چند صد میلیون تومانی با تلفن قرارهای شبانهاش را هماهنگ میکند!
به هر حال هواداران افغانستان دیروز درس بزرگی به فوتبال ایران و هوادارانش دادند؛ هواداری با طرفداری فرقهای زیادی دارند؛ افاغنه حاضر در استادیوم دیروز هوادار تیم شان بودند نه طرفدار و این دقیقا همان درسی است که باید علاقمندان به فوتبال آن را فرا بگیرند؛ حمایت از تیمی که به آن علاقه داری حتی با علم بر اینکه حریف از تو خیلی قوی تر است...