چهارشنبه ۰۵ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۳ اسفند ۱۳۹۳ - ۰۹:۲۸

خواستگاری می‌رفت تا دزدی کند!

مراسم خواستگاري از دختران جوان تهراني تنها بهانه‌اي بود تا پسر جوان با همدستي دوستانش از مسائل خصوصي مالباختگان باخبر شود و در موقعيت مناسب نقشه سرقت از خانه‌هاي آنها را عملي كند.
کد خبر : ۲۳۰۹۰۰
صراط: مراسم خواستگاري از دختران جوان تهراني تنها بهانه‌اي بود تا پسر جوان با همدستي دوستانش از مسائل خصوصي مالباختگان باخبر شود و در موقعيت مناسب نقشه سرقت از خانه‌هاي آنها را عملي كند.

اواخر شهريور ماه امسال پس از تماس‌هاي مردمي با فوريت‌هاي پليسي ١١٠، ماموران از وقوع يك فقره سرقت از خانه‌اي در خيابان قيطريه تهران مطلع و براي بررسي موضوع به محل اعزام شدند. در تحقيقات آنها مشخص شد كه سارقان بيش از ٢ ميليارد تومان از اموال خانه را به سرقت برده‌اند.

با تشكيل پرونده‌اي با موضوع مقدماتي «سرقت از خانه»، كارآگاهان پايگاه يكم پليس آگاهي تهران
بزرگ رسيدگي به آن را آغاز كردند كه در جريان آن مالباخته به ماموران گفت: در روز سرقت به همراه خانواده‌ام به يكي از شهرهاي شمالي كشور سفر كرده بوديم اما وقتي برگشتيم متوجه شديم از خانه‌مان دزدي شده است. تحقيقات ماموران نشان مي‌داد كه سارقان با اطلاع از خالي بودن خانه به آن ورود كرده و پس از عملي كردن نقشه سرقت، از محل متواري شده‌اند. اطلاع سارقان از خالي بودن خانه باعث شد تا فرضيه آشنا بودن سارقان در اولويت بررسي‌هاي ماموران قرار گيرد. به اين ترتيب تحقيقات از خانواده مالباخته آغاز و در جريان آن مشخص شد جواني به نام حامد پيش از اين براي خواستگاري به خانه مالباخته آمده بود. پدر خانواده درباره حامد به ماموران گفت: چندي پيش متوجه شدم كه جواني به نام حامد به دخترم پيشنهاد ازدواج داده است. براي آشنايي از او دعوت كردم و او به همراه خواهرش به خانه ما آمد. حامد مي‌گفت پسر يكي از كارخانه‌داران سرشناس است و به اين خاطر كه پدر و مادرش در سفر هستند با خواهرش به خانه ما آمده است. او مي‌گفت در شهرك غرب تهران زندگي مي‌كند و من حتي يك بار هم به خانه او رفتم. قبل از سرقت از او خبردار بودم اما درست از وقتي كه به خانه‌مان دستبرد زده شد ديگر او را نديدم.

با ثبت اظهارات مالباخته تحقيقات براي شناسايي حامد در دستور كار ماموران قرار گرفت كه در جريان آن مشخص شد خانه‌اي كه در خيابان درختي وجود دارد استيجاري است و همزمان با روز سرقت نيز تخليه شده است. به اين ترتيب حامد به عنوان متهم پرونده تحت تعقيب قرار گرفت و محل سكونت خانواده‌اش در سه راه آذري شناسايي شد. خانواده متهم درباره حامد به ماموران گفتند: حامد از حدود يك سال پيش و پس از آشنايي با خانم جواني كه قصد ازدواج با او را داشت با خانواده‌اش قطع رابطه كرده و ما اطلاعي از محل زندگي او نداريم.

در حالي كه رسيدگي به پرونده جريان داشت مشخص شد متهم پيش از اين نيز به اتهام سرقت به زندان افتاده بود. همزمان گزارش سرقت‌هاي مشابه نيز به پليس آگاهي ارجاع شد كه ماموران را بيش از پيش به تكاپو انداخت. تحقيقات نشان مي‌داد حامد در تمامي اين سرقت‌ها با دختر جواني به خواستگاري طعمه‌هاي خود رفته و پس از مدتي اقدام به سرقت از خانه‌هاي آنها كرده است.

به اين ترتيب تصوير حامد در اختيار مالباختگان قرار گرفت كه پس از شناسايي از سوي آنها عمليات دستگيري آنها در مسير تازه‌اي قرار گرفت. اين در حالي بود كه اظهارات يكي ديگر از مالباختگان نشان مي‌داد كه حامد چندي پيش به همراه پسر جوان ديگري به خواستگاري دخترش رفته است.
به اين ترتيب شناسايي متهم سوم پرونده در دستور كار قرار گرفت و طولي نكشيد كه فرشيد، پسردايي حامد هم به عنوان همدست او مورد شناسايي قرار گرفت. اما حضور ماموران در خانه او نشان داد كه فرشيد نيز مدت‌هاست متواري شده و خانواده‌اش  از او اطلاعي ندارند.

سرانجام با اطلاع پليس از محل اختفاي فرشيد در يكي از شهرهاي شمالي كشور، او دستگير و به پليس آگاهي منتقل شد. فرشيد در جريان بازجويي‌ها به سرقت‌ها اعتراف كرد و به ماموران گفت: نقشه سرقت‌ها را با حامد و سميرا كشيده بوديم و به اين شيوه موفق به سرقت شديم. با اعترافات فرشيد، مخفيگاه حامد و سميرا نيز در منطقه سعادت‌آباد شناسايي شد و متهمان نيز در اقدامي ضربتي از سوي پليس دستگير شدند.

سرهنگ كارآگاه رحيم فرزام، رييس پايگاه يكم پليس آگاهي تهران بزرگ با اشاره به بازرسي از مخفيگاه متهمان گفت: در بازرسي از مخفيگاه آنها مقادير زيادي از اموال سرقتي و همچنين يك دستگاه خودرو Gensiz مدل ٢٠١٠ كشف شد.

به گفته سرهنگ فرزام، حامد در اعترافات خود به ماموران گفت كه با قسمتي از پول‌هاي سرقتي اقدام به خريد اين خودرو كرده است. همچنين علاوه بر كشف مقادير متنابهي از انواع اموال مسروقه (سكه‌هاي طلا، البسه، وسايل برقي و الكترونيكي و...)، كارآگاهان موفق به كشف دو كارت ملي مجعول متعلق به حامد مي‌شوند كه تاريخ تولد متهم در يكي از آنها به سال ١٣٦١ و در دومي به سال ١٣٦٦ درج شده است. متهم در خصوص اين دو كارت ملي به دست آمده نيز به كارآگاهان گفت كه بدين شيوه و شگرد سن خود را بالاتر از سن واقعي خود نشان مي‌داد. حامد در خصوص نحوه آشنايي خود با سميرا نيز گفت كه حدود يك سال پيش و طي تصادف رانندگي در محدوده بازار تهران با هم آشنا شده و پس از مدتي به او علاقه‌مند شده و قصد ازدواج با وي را داشته اما خانواده‌اش با اين موضوع مخالفت كرده بودند. سميرا نيز در جريان بازجويي‌ها به سرقت‌ها اعتراف و انگيزه خود از اين اقدام را علاقه به حامد اعلام كرد. او در اعترافاتش به ماموران گفت: پس از اينكه با حامد آشنا شدم قرار بود با هم ازدواج كنيم اما خانواده‌اش مخالفت مي‌كردند. سرانجام يك روز به پيشنهاد حامد تصميم گرفتيم كه از خانه‌هاي افراد ثروتمند تهراني سرقت كنيم. من به خاطر علاقه‌اي كه به او داشتم در سرقت‌ها با حامد و فرشيد همكاري كردم.

منبع: اعتماد