پنجشنبه ۰۶ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۳ اسفند ۱۳۹۳ - ۰۹:۴۵

خرازی: صادق، کینه و عقده نداشت

خدا، دوست دیرین و برادر دلنشین، آقاصادق طباطبایی را که قدرش مجهول ماند و رفت، رحمت کند.
کد خبر : ۲۲۸۶۷۸
صراط: صادق خرازی طی یادداشتی در شرق نوشت:
 
خدا، دوست دیرین و برادر دلنشین، آقاصادق طباطبایی را که قدرش مجهول ماند و رفت، رحمت کند.
 
درحالی‌که پس از تعزیت و تسلیت همشیره آقای خاتمی از دفترشان خارج می‌شدم، تلفنم به‌صدا درآمد و رفیقی عزیز با صدای لرزان و تاسف فراوان گفت: آقا صادق رفت! اینکه آقای دکتر صادق طباطبایی که بود و ماجرای ظهور و غروبش، در هاله‌ای از ابهام خواهد ماند و به استثنای خاطرات و چندتالیف که از وی باقی ماند، خیلی حرف‌ها در برخی سینه‌ها حبس خواهد شد.
 
او عالم‌زاده‌ای شناخته‌شده بود و از چندمسیر با خانواده‌های بزرگ و سرشناس روحانی مرتبط می‌شد. یکی از دلایل شکل‌گیری شخصیت ویژه و چندبعدی مرحوم دکتر طباطبایی عزیز، وجود ارتباطات سببی و نسبی وی با خانواده‌های معتبر روحانی بود. پدر شادروان دکتر طباطبایی، آیت‌الله سلطانی‌طباطبایی، از اعاظم فقها و علمای معاصر بود که از بدو تشکیل حوزه‌علمیه‌قم، کنار شیخ‌الرییس آیت‌الله حاج‌شیخ‌عبدالکریم حائری قرار داشت.
 
آیت‌الله سلطانی‌طباطبایی دارای وجاهت حوزوی در حوزه‌های علمیه و موقعیت ویژه‌ای به لحاظ ملی در میان مردمان فلات مرکزی ایران- استان‌های لرستان و مرکزی- بود. ایشان مورد وثوق آیت‌الله‌العظمی سیدمحمدحسین بروجردی و امام‌خمینی(ره) بود. وی داماد آیت‌الله سیداسماعیل صدر، پدر امام موسی‌صدر شده بود و دکتر صادق، نوه آیت‌الله سیداسماعیل صدر و داماد حجت‌الاسلام صدربلاغی از علمای تهران و برادر همسر شادروان حاج‌سیداحمد خمینی و خواهرزاده امام‌موسی صدر به شمار می‌رفت. علاوه‌بر چنین پشتوانه نسبی و سببی‌ای، خود وی از هوش و تحلیل سیاسی فوق‌العاده قوی‌ای برخوردار بود.
 
سیاستمداری خوش‌پوش، نیک‌سیرت و پاک‌سرشت و در مواجهه با مردم برخوردار از حسن اخلاق و رفتار و ادب بود. ارتباط با «امام صدر» در لبنان، وی را ازجمله یاران شهید دکترمصطفی چمران ساخته بود. تلاش برای ارتباط میان نیروهای مبارز از دانشگاه تهران تا قلب اروپا و دانشگاه‌های آلمان از دوسلدورف، اشتوتگارت و مونیخ گرفته تا هماهنگی با نجف و بیروت و آمریکا، از وی سیاستمداری مطرح و جوان، در میان کنشگران سیاسی آن روزگار ساخته بود.
 
فعالیت در نهضت آزادی شاخه اروپا، دکتر طباطبایی را با شادروان حبیبی و دکتر چمران و مهندس بازرگان مرتبط کرد و او به‌نوعی حلقه وصل بین اروپا، نجف، امام‌خمینی، بیروت، امام‌صدر، انجمن‌اسلامی دانشجویان آمریکا، دکتر یزدی، کنفدراسیون و مرحوم نخشب به‌شمار می‌رفت. قدرت بیان و منظومه فکری وی، موقعیتی ویژه برایش پدید آورد. در دولت شادروان مرحوم مهندس‌مهدی بازرگان، نخستین معاون نخست‌وزیر و سخنگوی دولت موقت انقلاب شد. در بیوت علما به‌دلیل همان وابستگی‌های سببی و نسبی به روی او گشوده و در خانه و کاشانه‌اش به دلیل مشربِ بازی که داشت به روی همه باز بود. همه اینها از وی یک انسان استثنایی ساخته بود.  او به گفتمان اصلاحات نیز عجیب باور داشت و توانسته بود به تواتر با این نسل ارتباط برقرار کند. همواره مخالف تقابل و اهل تعامل بود و هرگز از گفت‌وگو و اقناع فراتر نرفت.
 
تلاش می‌کرد از سنگ‌هایی که به سمت او پرتاب می‌شود، بنایی مستحکم بسازد. با این وجود او نمی‌خواست چشمانش را روی نواقص و کاستی‌ها ببندد. بیان انتقادات و شجاعت و صراحت از ویژگی‌های منحصربه‌فرد او بود، چه اینکه هم هویت انقلابی دیرین داشت و هم به اصلاح‌طلبی تا جایی که در چارچوب قانون ممکن بود، وفادار ماند. در این مسیر به معنای واقعی کلمه، اصلاح‌طلبانه رفتار کرد. تاکید داشت هرگونه رفتار تنش‌زا، اصلاحات را زمینگیر می‌کند. روزی به نگارنده می‌گفت در دوران اصلاحات جامعه پویایی بیشتری پیدا کرد. چه‌کسی می‌تواند رد کند که در زمان اصلاحات روابط خارجی ایران با دنیا در مسیر سازنده‌ای حرکت کرد؟
 
چه‌کسی می‌تواند نیت خیر اصلاح‌طلبان را برای بهبود وضع موجود کتمان کند؟ من می‌خواهم شهادت دهم که وی از نیروهای اصیل اصلاح‌طلب و جزو مومن‌ترین و معتقدترین نیروهای سیاسی بوده و هدفی جز توسعه کشور و بهبود اوضاع نداشته. می‌خواهم شهادت دهم که در دوران اصلاحات با تمام توان تلاش شد تا ایران اسلامی در مسیر اعتلا حرکت کند. می‌خواهم شهادت دهم که بی‌ریا و بی‌نفاق، جزو مومن‌ترین نیروهای خدمتگزار بوده و در سلامت نفس وی هیچ تردیدی نمی‌توان روا داشت.
 
وی در مسیر انقلاب، از نسل پیشگام انقلابیون جوان مرید امام‌خمینی(ره) محسوب می‌شد و در مسیر اصلاح‌طلبی، با تجربه‌ای که از آزمون و خطا‌های نهضت ملی ایران و جبهه ملی و کنفدراسیون‌های خارج از کشور و انجمن‌های اسلامی دانشجویان به دست آورده بود، کاملا آبدیده شده بود. نمی‌توان صادق طباطبایی عزیز را فراموش کرد. صادق، کینه و عقده نداشت، مظهر مهربانی و محبت و سرچشمه درستی و دوستی بود. خانواده‌ای محترم و همسری فاضل و دانشمند و صبور و فرزندانی با ادب و اخلاق تربیت کرد. او با اینکه سلیقه و ذائقه متفاوتی داشت ولی تا لحظه غروب عمرش به امام و انقلاب و جمهوری‌اسلامی وفادار بود و وفادار ماند.