صراط: مقام ارشد تشکیلات خودگردان در دیدار اکتبر ۲۰۰۹ خود با ژنرال جیمز جونز مشاور امنیت ملی آمریکا رقم کمک اعطایی به میرحسین موسوی را اعلام کرده و گفت: ۱۰ روز قبل ما مجبور شدیم یک بازرگان را به پرداخت ۵۰ میلیون دلار به موسوی برای راه‌اندازی یک ایستگاه رادیویی متقاعد کنیم.
بسیاری رسانه های کشور پس از اغتشاش 25 بهمن 89 عنوان «آشوب اسرائیلی» را برای آن برگزیدند. دلیل اصلی انتخاب چنین عنوانی آن بود که مسیر ها و شعارهای این اغتشاش - که به دعوت میرحسین موسوی و مهدی کروبی انجام شد- قبل از برگزاری، در تارنمای وزارت خارجه اسرائیل منتشر شده بود. همچنین به اعتقاد بسیاری از تحلیل گران، بروز چنین اغتشاشی در آن مقطع، بیشترین بهره را نصیب رژیم تل آویو می کرد. چرا که به دلیل وقوع انقلاب های مردمی در کشورهایی چون مصر، تونس، لیبی، بحرین و یمن، دیکتاتورهای همسو با این رژیم به ورطه سقوط افتاده و رژیم تل آویو، عملاً در محاصره انقلاب هایی قرار گرفته بود که سلسله جنبانانش صراحتاً مخالف دولت نامشروع صهیونیستی بودند. ایجاد اغتشاش در ایران نقطه کانونی و الگوبخش موج بیداری اسلامی- یعنی جمهوری اسلامی - را در معرض تنش و فشار قرار می داد و به نوعی، انحراف در تحولات منطقه و رفع محاصره و بن بست برای رژیم صهیونیستی را به ارمغان می آورد.
کمااینکه قبل از آن، شعار «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» که در حاشیه راهپیمایی روز قدس توسط حامیان موسوی سرداده شد موجب خرسندی زایدالوصف رژیم صهیونیستی گردید به گونه ای که نخست وزیر این رژیم، جنبش سبز را بزرگترین سرمایه اسرائیل در داخل ایران عنوان کرد.
در خصوص وابستگی متقابل جریان فتنه با رژیم صهیونیستی و حامیان سازش با این رژیم ،تاکنون مطالب و اسناد متعددی منتشر شده است اما یک سند صریح و شفاف در همان کوران فتنه توسط منابع خارجی منتشر گردید که به نظر می رسد به دلیل سرعت تحولات، آن گونه که باید و شاید در معرض مشاهده و تحلیل قرار نگرفت. شاید اکنون که غوغای فتنه فرونشسته است در سالگرد اغتشاش 25 بهمن، بازخوانی آن سند، بار دیگر اذهان را به این نکته معطوف کند که چه جریاناتی در خارج کشور، سود و منفعت خود را در تقویت و قدرت گرفتن یک طیف خاص سیاسی در داخل ایران می دانستند و برای این کار حاضر بودند سرمایه مادی نیز به میدان آورند.
افشای کمک 50 میلیون دلاری تشکیلات خودگردان به میرحسین موسوی
روزنامه انگلیسی گاردین طی گزارشی در شماره 26 ژانویه 2011 خود براساس اسنادی، فاش کرد که محمود عباس رییس تشکیلات خودگردان به دنبال متقاعد کردن یک بازرگان فلسطینی به منظور اعطای کمک 50 میلیون دلاری به میرحسین موسوی برای تاسیسی یک ایستگاه رادیویی در پی برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال 2009(1388) بوده است.
گاردین می نویسد: صائب عریقات مذاکره کننده ارشد تشکیلات خودگردان فلسطین در دیدار با جرج میچل فرستاده آمریکا به خاورمیانه، این اقدام عباس را مدرکی دال بر حمایت تشکیلات خودگردان فلسطین از اهداف استراتژیک آمریکا در منطقه به ویژه در تلاش هایش به منظور مقابله با نفوذ ایران نقل کرده که از جنبش های مقاومت مسلحانه حماس و حزب الله ، حمایت مالی می کند.
بر این اساس، عریقات خطاب به میچل در اکتبر 2009 اعلام کرد: «این لحظه واقعیت در خاورمیانه است. احمدی نژاد در غزه و لبنان است. پاکستان در حال اضمحلال است. دولتهای عربی کاری انجام نمی دهند. شما می دانید که ابومازن/محمود عباس مجبور بوده بازرگانی را متقاعد به پرداخت به موسوی برای راه‌اندازی {یک} ایستگاه رادیویی کند.»
به نوشته این روزنامه انگلیسی، این مقام ارشد تشکیلات خودگردان در دیدار اکتبر 2009 خود با ژنرال جیمز جونز مشاور امنیت ملی آمریکا رقم کمک اعطایی به مبارزات انتخاباتی میر حسین موسوی را اعلام کرده و گفت: 10 روز قبل ما مجبور شدیم یک بازرگان فلسطینی را به پرداخت 50 میلیون دلار به موسوی برای راه اندازی یک ایستگاه رادیویی متقاعد کنیم.
گاردین از منابع مخالف ایرانی دریافته که این اقدام از سوی ایرانی‌ها که به دنبال بهره‌برداری از تماس‌های قدیمی با تشکیلات خودگردان بوده‌اند، صورت گرفته اما در این امر ناکام ماندند.
گاردین در ادامه می نویسد: اوایل سال جاری، این مقام تشکیلات خودگردان تصریح کرده بر این باور است که برای رهبری تشکیلات فلسطینی – که از سوی آمریکا و اتحادیه اروپا حمایت مالی می شود- ضروری است که خود را در ارتباط با اولویت ها در خط مشی آمریکا و حوزه‌های مداخله نظامی آمریکا در خاورمیانه بزرگ، مفیده فایده جلوه کند.
عریقات در دیداری با کارکنان واحد «حمایت از مذاکرات» تشکیلات خودگردان در ماه مه اعلام کرد که وی به عنوان بخشی از این رویکرد بشدت جاه طلبانه، از کردستان عراق دیداری داشته که در آن نفوذ آمریکا و اسراییل قوی است.
وی توضیح داد: «ما این رفتار عربی را نقض کردیم که به آمریکا برویم و صرفاً به آنها بگوییم چه نیازهایی داریم. بر عکس ما به اوباما می گوییم که ما توان کمک داریم...در پاکستان، سومالی، افغانستان، عراق و جاهای دیگر. و سوریه، عربستان سعودی، مصر و اردن همه باید به اوباما بگویند که چگونه می توانند به وی کمک کنند. اگر کشورهای دیگر فکر می کنند می توانند از حماس به عنوان برگی استفاده کنند ما نیز اقدامی مشابه ای با آنها خواهیم کرد. ما خیریه‌ای را اداره نمی کنیم. ایران در حال بازی است، آنها از حماس به عنوان برگی استفاده می کنند.»
بر اساس سند منتشره (صفحه دوم سند) صائب عریقات مذاکره کننده ارشد فلسطیبنی در دیداری با جیمز جونز مشاور امنیت ملی آمریکا در تاریخ 21 اکتبر 2009 در کاخ سفید با اشاره تلویحی به سفر محمود احمدی نژاد رییس جمهوری وقت ایران به لبنان می گوید:«...10 روز قبل ما مجبور شدیم یک بازرگان فلسطینی را متقاعد به پرداخت 50 میلیون دلار به موسوی کنیم. در گذشته ما وارد مذاکرات می شدیم و به افراد اعتماد می کردیم و آنها ما را ناکام کردند.ما می خواهیم به شما{آمریکا} کمک کنیم.»
بسیاری رسانه های کشور پس از اغتشاش 25 بهمن 89 عنوان «آشوب اسرائیلی» را برای آن برگزیدند. دلیل اصلی انتخاب چنین عنوانی آن بود که مسیر ها و شعارهای این اغتشاش - که به دعوت میرحسین موسوی و مهدی کروبی انجام شد- قبل از برگزاری، در تارنمای وزارت خارجه اسرائیل منتشر شده بود. همچنین به اعتقاد بسیاری از تحلیل گران، بروز چنین اغتشاشی در آن مقطع، بیشترین بهره را نصیب رژیم تل آویو می کرد. چرا که به دلیل وقوع انقلاب های مردمی در کشورهایی چون مصر، تونس، لیبی، بحرین و یمن، دیکتاتورهای همسو با این رژیم به ورطه سقوط افتاده و رژیم تل آویو، عملاً در محاصره انقلاب هایی قرار گرفته بود که سلسله جنبانانش صراحتاً مخالف دولت نامشروع صهیونیستی بودند. ایجاد اغتشاش در ایران نقطه کانونی و الگوبخش موج بیداری اسلامی- یعنی جمهوری اسلامی - را در معرض تنش و فشار قرار می داد و به نوعی، انحراف در تحولات منطقه و رفع محاصره و بن بست برای رژیم صهیونیستی را به ارمغان می آورد.
کمااینکه قبل از آن، شعار «نه غزه، نه لبنان، جانم فدای ایران» که در حاشیه راهپیمایی روز قدس توسط حامیان موسوی سرداده شد موجب خرسندی زایدالوصف رژیم صهیونیستی گردید به گونه ای که نخست وزیر این رژیم، جنبش سبز را بزرگترین سرمایه اسرائیل در داخل ایران عنوان کرد.
در خصوص وابستگی متقابل جریان فتنه با رژیم صهیونیستی و حامیان سازش با این رژیم ،تاکنون مطالب و اسناد متعددی منتشر شده است اما یک سند صریح و شفاف در همان کوران فتنه توسط منابع خارجی منتشر گردید که به نظر می رسد به دلیل سرعت تحولات، آن گونه که باید و شاید در معرض مشاهده و تحلیل قرار نگرفت. شاید اکنون که غوغای فتنه فرونشسته است در سالگرد اغتشاش 25 بهمن، بازخوانی آن سند، بار دیگر اذهان را به این نکته معطوف کند که چه جریاناتی در خارج کشور، سود و منفعت خود را در تقویت و قدرت گرفتن یک طیف خاص سیاسی در داخل ایران می دانستند و برای این کار حاضر بودند سرمایه مادی نیز به میدان آورند.
افشای کمک 50 میلیون دلاری تشکیلات خودگردان به میرحسین موسوی
روزنامه انگلیسی گاردین طی گزارشی در شماره 26 ژانویه 2011 خود براساس اسنادی، فاش کرد که محمود عباس رییس تشکیلات خودگردان به دنبال متقاعد کردن یک بازرگان فلسطینی به منظور اعطای کمک 50 میلیون دلاری به میرحسین موسوی برای تاسیسی یک ایستگاه رادیویی در پی برگزاری انتخابات ریاست جمهوری سال 2009(1388) بوده است.
گاردین می نویسد: صائب عریقات مذاکره کننده ارشد تشکیلات خودگردان فلسطین در دیدار با جرج میچل فرستاده آمریکا به خاورمیانه، این اقدام عباس را مدرکی دال بر حمایت تشکیلات خودگردان فلسطین از اهداف استراتژیک آمریکا در منطقه به ویژه در تلاش هایش به منظور مقابله با نفوذ ایران نقل کرده که از جنبش های مقاومت مسلحانه حماس و حزب الله ، حمایت مالی می کند.
بر این اساس، عریقات خطاب به میچل در اکتبر 2009 اعلام کرد: «این لحظه واقعیت در خاورمیانه است. احمدی نژاد در غزه و لبنان است. پاکستان در حال اضمحلال است. دولتهای عربی کاری انجام نمی دهند. شما می دانید که ابومازن/محمود عباس مجبور بوده بازرگانی را متقاعد به پرداخت به موسوی برای راه‌اندازی {یک} ایستگاه رادیویی کند.»
به نوشته این روزنامه انگلیسی، این مقام ارشد تشکیلات خودگردان در دیدار اکتبر 2009 خود با ژنرال جیمز جونز مشاور امنیت ملی آمریکا رقم کمک اعطایی به مبارزات انتخاباتی میر حسین موسوی را اعلام کرده و گفت: 10 روز قبل ما مجبور شدیم یک بازرگان فلسطینی را به پرداخت 50 میلیون دلار به موسوی برای راه اندازی یک ایستگاه رادیویی متقاعد کنیم.
گاردین از منابع مخالف ایرانی دریافته که این اقدام از سوی ایرانی‌ها که به دنبال بهره‌برداری از تماس‌های قدیمی با تشکیلات خودگردان بوده‌اند، صورت گرفته اما در این امر ناکام ماندند.
گاردین در ادامه می نویسد: اوایل سال جاری، این مقام تشکیلات خودگردان تصریح کرده بر این باور است که برای رهبری تشکیلات فلسطینی – که از سوی آمریکا و اتحادیه اروپا حمایت مالی می شود- ضروری است که خود را در ارتباط با اولویت ها در خط مشی آمریکا و حوزه‌های مداخله نظامی آمریکا در خاورمیانه بزرگ، مفیده فایده جلوه کند.
عریقات در دیداری با کارکنان واحد «حمایت از مذاکرات» تشکیلات خودگردان در ماه مه اعلام کرد که وی به عنوان بخشی از این رویکرد بشدت جاه طلبانه، از کردستان عراق دیداری داشته که در آن نفوذ آمریکا و اسراییل قوی است.
وی توضیح داد: «ما این رفتار عربی را نقض کردیم که به آمریکا برویم و صرفاً به آنها بگوییم چه نیازهایی داریم. بر عکس ما به اوباما می گوییم که ما توان کمک داریم...در پاکستان، سومالی، افغانستان، عراق و جاهای دیگر. و سوریه، عربستان سعودی، مصر و اردن همه باید به اوباما بگویند که چگونه می توانند به وی کمک کنند. اگر کشورهای دیگر فکر می کنند می توانند از حماس به عنوان برگی استفاده کنند ما نیز اقدامی مشابه ای با آنها خواهیم کرد. ما خیریه‌ای را اداره نمی کنیم. ایران در حال بازی است، آنها از حماس به عنوان برگی استفاده می کنند.»
بخشهایی از سند مربوط به اظهارات عریقات درکاخ سفید درباره ایران
بر اساس سند منتشره (صفحه دوم سند) صائب عریقات مذاکره کننده ارشد فلسطیبنی در دیداری با جیمز جونز مشاور امنیت ملی آمریکا در تاریخ 21 اکتبر 2009 در کاخ سفید با اشاره تلویحی به سفر محمود احمدی نژاد رییس جمهوری وقت ایران به لبنان می گوید:«...10 روز قبل ما مجبور شدیم یک بازرگان فلسطینی را متقاعد به پرداخت 50 میلیون دلار به موسوی کنیم. در گذشته ما وارد مذاکرات می شدیم و به افراد اعتماد می کردیم و آنها ما را ناکام کردند.ما می خواهیم به شما{آمریکا} کمک کنیم.»
