پنجشنبه ۰۶ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۱۱ بهمن ۱۳۹۳ - ۱۲:۴۸

دولت مانع اجرای طرح تعالی خانواده شده

عضو کمیسیون اجتماعی مجلس مانع اجرای طرح تعالی خانواده را در معاونت راهبردی ریاست جمهوری خواند و گفت: از ۵۴ ماده این طرح، 15 ماده‌ بار مالی داشته که اگر تأمین نشود، عملاً بی‌فایده است.
کد خبر : ۲۲۴۱۵۴
صراط: عضو کمیسیون اجتماعی مجلس مانع اجرای طرح تعالی خانواده را در معاونت راهبردی ریاست جمهوری خواند و گفت: از ۵۴ ماده این طرح، 15 ماده‌ بار مالی داشته که اگر تأمین نشود، عملاً بی‌فایده است.

«با این روند زاد و ولد از سال 1430 برای پلیس، معلم و پزشک کشور باید نیروی کار وارد کنیم و به تدریج 50 درصد جمعیت کشور غیرایرانی شده و به کشوری چند ملیتی تبدیل خواهیم شد» این نکته را امیرحسین قاضی زاده هاشمی نماینده مردم مشهد و عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی می‌گوید.
 
وی معتقد است «طرح «تعالی خانواده» با استفاده از تجارب جهانی و برای پاسخگویی به مسائل داخلی کشور تدوین شده و شرایط همه اقشار جامعه در آن لحاظ شده است».
 
قاضی‌زاده تصریح می‌کند: طرح تعالی خانواده یک سال است که آماده است، اما گرفتار بحث مالی است که دولت زیر بار آن نمی‌رود، گویی بعضی موضوع کاهش جمعیت کشور را مسئله خود نمی‌دانند.
 
گفت‌وگوی تفصیلی با امیر حسین قاضی زاده هاشمی:
 
یکی از مباحث مهم امروز کشور که مقام معظم رهبری سیاست‌های مربوط به آن را ابلاغ کردند، بحث افزایش جمعیت است. مجلس شورای اسلامی و به‌طور خاص کمیسیون اجتماعی در این مورد چه کرده‌اند؟
 
موضوع جمعیت یک موضوع واقعی است برخلاف اینکه عده‌ای تلاش می‌کنند که آن را مسئله‌ای غیرواقعی جلوه دهند.
 
مهمترین عامل ماندگاری یک کشور مردم آن هستند. فرض کنید کشور به این بزرگی انسان داخل آن نباشد. دیگر ایران چه معنایی پیدا خواهد کرد؟ سال‌هاست غربی‌ها به‌ویژه اروپایی‌ها که نسبت به آمریکایی ها غیرمذهبی‌تر هستند با چالش کاهش جمعیت روبرو هستند و اگر گزارش‌هایشان را ببینید در آن آمده است که تا سال 2050 اکثریت جمعیت انگلستان و فرانسه غیربومی خواهند بود.
 
این موضوع شاید برای آمریکا و کانادا که چند ملیتی هستند خیلی موضوع مهمی نباشد زیرا که جمعیت آنها ترکیبی است و به عنوان مثال نمایندگان پارلمان کانادا هندی، پاکستانی، ایرانی و ... هستند، یا در آمریکا کسی رئیس‌جمهور می‌شود که تبار او آفریقایی است چرا که یک کشور جدیدی است و اصالت و ریشه ندارد، لذا ترکیب جمعیت مسئله این کشورها نیست، اما در کشورهایی مثل فرانسه، آلمان، انگلستان که برای تاریخ و زبان ادبیاتشان اهمیت قائل هستند شاهد دعواهای نژادی و قومی فراوان هستیم.
 
***غرب، خود نمی‌تواند آنقدر نیروی توانمند و نخبه تربیت کنند/ ما «مهاجر فرست» نیستیم، غرب «مهاجر پذیر» است
 
این‌گونه نیست که ما «مهاجر فرست» باشیم اگر کانادا نمی‌خواست ما نمی‌توانستیم این مقدار جمعیت به کانادا بفرستیم و آنان فرصت‌طلبانه با موضوع برخورد می‌کنند. صبر می‌کنند تا ما هزینه دهیم و نیروی انسانی تربیت کنیم و بعد بهترین‌های آن را جذب می‌کنند چرا که خودشان نمی‌توانند آنقدر نیروی توانمند و نخبه تربیت کنند.
 
اگر ما هم همین مسیر توسعه‌یافتگی را که آنها رفته‌اند پی بگیریم دچار همین معضل خواهیم شد. الان که حدود 2 الی 3 میلیون افغانی که هم‌کیش و هم‌زبان ما هم هستند و در ایران زندگی می‌کنند چقدر برای ما چالش درست کرده است؟ حال اگر این جمعیت به 50 درصد افزایش یابد با توجه به رشد مثبت جمعیتی حدود 4 درصد هند، پاکستان و افغانستان و ضریب 1.3 درصدی جمعیت ما حداکثر جمعیت ما به 90 میلیون می‌رسد و به تدریج شروع به کاهش می‌کند.
 
یعنی جمعیت ما سیر نزولی پیدا خواهد کرد؟
 
بله در خوشبینانه‌ترین حالت جمعیت ما به 110 میلیون نفر خواهد رسید و پس از آن شروع به کاهش می‌کند.
 
از چه سالی این روند کاهشی آغاز می‌شود؟
 
*** از سال 1430 باید برای پلیس، معلم و پزشک کشور نیروی کار وارد کنیم
 
احتمالا از سال 1430 هـ ش. بالاخره این کشور برای اداره کردن اقتصاد، بازار، آموزش و پرورش، امنیت و ... خود به معلم، پلیس، رفتگر، پزشک، راننده و ... نیاز دارد. لذا مجبور می‌شود نیروی کار وارد کند. همین الان اگر خارجی‌ها نباشند بعضی مشاغل ما از بین می‌رود مثل شغل چوپانی. اگر همین امروز چوپان‌های افغانی را از مملکت بیرون کنیم 70 الی 80 درصد گله‌های ما بدون چوپان می‌مانند.
 
***در بعضی استان‌ها یک چوپان ایرانی پیدا نمی‌کنید
 
در بعضی استان‌ها مثل خراسان رضوی و خراسان جنوبی و یا سمنان یک چوپان ایرانی پیدا نمی‌کنید و نیز در حوزه ساختمان 40 درصد کارگران ساختمان ما خارجی هستند. خاطره‌ای دارم در این زمینه ... زمستان یکی از سال‌های گذشته ترکمنستان گاز خود را قطع کرد. دولت وقت تصمیم گرفت از سرخس خط لوله به گلستان رسانده و مشکل گاز را حل کند. در محدوده خراسان دولت نتوانست کارگر برای اجرایی کردن این عملیات بیابد و مجبور شد تعدادی کارگر از لرستان و تعدادی کارگر از افغانستان جذب کند.
 
همین الان در شهرداری تهران واحدی به نام جذب نیروی کار خارجی وجود دارد یعنی بخشی از نظافت شهر در همین تهران توسط افغانی‌ها انجام می‌شود و چقدر هم خوب کار می‌کنند.
 
 این خطرناک است.
 
*** تا چند دهه بعد 50 درصد جمعیت کشور غیرایرانی شده و کشوری چند ملیتی می‌شویم
 
قاضی‌زاده: بله من هم همین را می‌گویم. الان به لحاظ مهارتی به آنها نیاز داریم اما 40 سال بعد به لحاظ کمی هم به آنان نیازمند خواهیم شد و جمعیت کشور هم 50 درصد غیرایرانی می‌شود. خب این معنی دارد چرا که وقتی اجازه مهاجرت دادیم باید هویت، مذهب و ملت خود را هم تغییر دهیم و در نهایت به یک کشور چندملیتی مانند آمریکا تبدیل می‌شویم و این به شدت خطرناک است و اگر می‌خواهیم هویت ایرانی اسلامی را حفظ کنیم یکی از ارکانش برخورداری از جمعیت قابل توجه است.
 
البته جمعیت قابل توجه، مزایای دیگری نیز در حوزه‌های قدرت، اقتصاد نیز دارد که بحث مفصلی می‌طلبد.
 
در این زمینه مجلس چه رسالتی بر دوش حس می‌کند؟
 
ما در این موضوع کارهای خود را انجام دادیم و طرح تعالی خانواده یک سال است که آماده است، اما گرفتار بحث مالی است که دولت زیر بار آن نمی‌رود.
 
ظاهراً مشکل اصلی در این بحث مسئله ازدواج جوانان است و پس از آن عدم تمایل برای فرزند‌آوری. طرح مجلس می‌تواند مشوق باشد اما بخش دیگر نیز ناشی از قوانین است، مثلاً اگر دختر دبیرستانی ازدواج کرد از تحصیل در مقطع روزانه محروم می‌شوند. رسانه‌های ما نیز نمی‌توانند به‌صورت صحیح جوانان را به ازدواج تشویق کنند.
 
البته مشکل ما ازدواج دختر دبیرستانی نیست، چون الان میانگین سن ازدواج خانم‌ها 23 سال است در حالی که دختر دبیرستانی در 18 سالگی درسش تمام شده است و امروز دختران دبیرستانی ازدواج می‌کنند و مشکل تحصیل‌شان نیز حل می‌شود و به لحاظ قانونی هم سن ازدواج برای دختر‌خانم‌ها 13 یا 14 سال است.
 
صحبت ما این است که بخشی از مشکل کاهش جمعیت با طرح مجلس برای مقابله با آن و مشوق‌های ازدواج و فرزند‌آوری قابل حل است، اما بخش بزرگی از این معضل فرهنگی است.
 
*** آخرت‌گرایی و معنویت‌گرایی تبدیل به پارادایم‌های مادی و به اصالت لذت شده است
 
بله؛ مسئله اساساً فرهنگی است چون همین الان هم خانواده‌های با درآمد‌های پایین‌تر سن ازدواج نیز در آن‌ها پایین‌تر است و ثروتمندان در سنین بالاتر ازدواج می‌کنند. مسئله اصلی این است که پارادایم‌های دینی‌، آخرت‌گرایی و معنویت‌گرایی ما تبدیل به پارادایم‌های مادی و به اصالت لذت شده است، مثل اینکه: با بچه‌دار شدن برای خود زحمت درست نکنیم یا من می‌خواهم رشد تحصیلی و مادی کنم، بنابراین دیگر مادری برای‌شان ارزش نیست و مدرک جایگزین آن شده است و حاضر است از فرزند بگذرد تا تحصیل کند.
 
*** خودخواهی‌ها و نگرانی‌ها از جو فرهنگی جامعه؛ سدی در برابر ازدواج و توالد
 
به علاوه اینکه پدر و مادر از بابت جو فرهنگی و اخلاقی نه چندان سالم جامعه نگرانی دارند و از خود می‌پرسند من اگر دارای فرزند شوم چگونه او را تربیت کرده و بزرگ کنم. در حالی که پدر و مادران ما با سواد بسیار کمتر 6 الی 7 بچه می‌آوردند و بدون نگرانی بزرگ می‌کردند. در حقیقت این یک مجموعه عوامل است که نشان می‌دهد آدم‌ها به خودشان بیشتر اهمیت می‌دهند و این خودخواهی است که مانع ازدواج و توالد می‌شود.
 
چرا در روایات آمده است دین انسان مجرد کامل نیست و پس از ازدواج کامل می‌شود؟
 
در ازدواج انسان می‌آموزد که خودخواهی را کنار بگذارد. انسان به خدا نمی‌رسد مگر از خود عبور کند چرا که من به ما تبدیل شده و وقتی بچه‌ها نیز وارد زندگی می‌شوند دیگر من و تو به کنار رفته و همه چیز ما می‌شود.
 
*** انسان تا از خود نگذرد دینش کامل نمی‌شود
 
انسان تا از خود نگذرد دینش کامل نمی‌شود زیرا تا نوجوان و جوان است به‌دنبال بازی و یا درس و مدرسه و تحصیل خود است و وقتی متأهل و دارای فرزند شد یاد می‌گیرد که از خود باید بگذرد و همه خودخواهی‌ها به فداکاری تبدیل می‌شود که موجب رشد معنوی شده و برای انسان کمال ایجاد می‌کند.
 
چه کنیم افراد دست از این خودخواهی بردارند؟
 
این کار الگوهای جامعه است. ما در جامعه دو گروه داریم افراد مرجع و افراد تابع. الگوهای جامعه که در قشر مرجع قرار دارند باید الگوهای جدیدی به جامعه ارائه دهند.
 
***تبعات حضور پررنگ دختران و پسران مجرد در کادر مدارس
 
منظور فقط مسئولین نیست، بلکه معلمان نیز در این قشر قرار می‌گیرند، اگر دانش‌آموز ببیند که معلمش ازدواج کرده و آرامش روحی دارد او هم یاد می‌گیرد اما وقتی کادر مدارس را از دختران و پسران مجرد پر می‌کنیم …
 
نقش رسانه‌ها در این زمینه چیست؟
 
***سینمای ما فرزند داشتن را ضد ارزش نشان می‌دهد
 
رسانه‌ها باید الگوسازی کرده و فرهنگ به زیبایی منتقل ‌کنند، اما زمانی که شما فیلمی ساخته و در آن درگیری میان پدر و فرزندان را نشان می‌دهید، فرزند داشتن به یک ضد ارزش تبدیل و هرچه کمتر داشتن فرزند ترویج می‌شود.
 
 آیا فکر نمی‌کنید دستگاه‌های اجرایی هم در این زمینه قصور داشته‌اند؟
 
***ساختار اداری ما اساساً ضدانسان و ضد نیاز‌های طبیعی اوست
 
ساختار اداری ما اساساً ضدانسان و ضد نیاز‌های طبیعی اوست. نیازهای طبیعی انسان همانی است که پیامبر اسلام(ص) تعریف کرده‌اند که در 24 ساعت شما باید حداکثر 8 ساعت را در بیرون از منزل بگذرانید، اما اکنون ما چند ساعت را در بیرون از خانه می‌گذرانیم؟
 
باید به نیازهای طبیعی نیروی انسانی به‌ویژه مادران توجه کرد. آنها که فرزند کوچک زیر 7 سال دارند نیازهای متفاوتی دارند که توجه‌ به آن مشکل را حل می‌کند. در این صورت پدر و مادر بودن به ارزش تبدیل می‌شود و آنها صاحب احترام می‌شوند.
 
در این زمینه می‌پذیرید که پیوند میان زندگی اقتصادی و افزایش جمعیت برقرار می‌شود؟ به این معنی که اگر کسی با یک شیفت کار کردن زندگی‌اش تأمین شد دیگر نیازی به کار دوم و صرف مدت زمانی بیشتری خارج از خانه ندارد.
 
مقایسه‌ای در مطالعات دانشمندان آمریکایی میان انسان قرن 21 و قرن 19 انجام شده است. انسان قرن 21 ارتباطات بسیار گسترده‌ای دارد و سرعت جابجایی او نیز بالاتر رفته است اما این انسان به همان میزان انسان قرن 19 برای تأمین نیازهایش وقت می‌گذارد. با این تفاوت که او پیاده برای تامین نیازهای خود حرکت می‌کرد و انسان قرن 21 سواره. یعنی فقط وسعت حرکت‌شان متفاوت شده است. بدین ترتیب زمان برای هیچ کدام تغییر نکرده بلکه خستگی ناشی از آن برای انسان قرن 21 بیشتر شده است. می‌خواهم نتیجه بگیرم که نیازهای اقتصادی تابعی از هزینه‌هاست.
 
اکنون سرانه استاندارد برای هر نفر بین 16 تا 20 متر است، اما زمانی که درآمد انسان بیشتر شود خانه خود را بزرگتر می‌کند، یا مدل ماشین خود را بالاتر می‌برد و دایره مسافرت‌های خود را گسترده‌تر می‌کند، نمی‌توان گفت اینها حق انسان نیست. اما حقی هم نیست که اگر از او دریغ شود آسیبی به او بزند و جزء نیازهای حیاتی نیست و در حقیقت صرفاً یک تفریح بالاتر است.
 
ارزیابی کلی شما از طرح تعالی خانواده چیست و چقدر آن را مؤثر می‌دانید؟
 
***در طرح تعالی خانواده از تجربه جهانی بهره گرفته‌ایم
 
ما از تجربه جهانی استفاده کرده و ناظر به نیازها این طرح را تدوین کردیم. به‌عنوان مثال مادر دانشجو، شاغل یا خانه‌دار، اقدامات آموزش و پرورش، صدا و سیما، بهداشت و درمان طلاق، ازدواج و ... همه در این طرح لحاظ شده و طرح ناظر به حل مسئله می‌باشد.
 
چقدر به الگوهای بومی ایرانی در این طرح توجه دارید؟
 
طرح تعالی خانواده با استفاده از تجارب جهانی و برای پاسخگویی به مسائل داخلی کشور تدوین شده است.
 
یکی از مشکلات بر سر راه این طرح مباحث پولی است. آقای دکتر مرندی چند ماه قبل گفته بودند که با مقام معظم رهبری در این باره صحبت کردند و نیز رایزنی‌هایی نیز میان رئیس مجلس با معظم‌له صورت گرفته است. این بحث تأمین منابع مالی به کجا رسیده است؟
 
***مشکل در معاونت راهبردی است
 
مشکل ما در معاونت راهبردی است. طرح تعالی خانواده که دارای 54 ماده است 15 یا 16 ماده‌اش بار مالی داشته و اگر تأمین مالی صورت نگیرد، عملاً بی‌فایده است و اگر 35 ماده باقیمانده را دستگاه‌ها بخواهند می‌توانند اجرا کنند و حتی نیاز به قانونگذاری نیز ندارد.
 
چه مقدار بودجه برای آن پیش‌بینی شده است؟
 
میان پنج تا 20 هزار میلیارد تومان برآورد مالی طرح تعالی خانواده است.
 
مشکل دولت چیست که زیر بار آن نمی‌رود؟
 
می‌گویند پول نداریم.
 
اما این یک طرح زیربنایی است.
 
خب از نظر ما زیربنایی است، اما عده‌ای به زیربنایی بودن آن معتقد نیستند. قطعاً اگر مسئله‌شان بود توجه می‌کردند.
 
در مجلس چگونه این موضوع پیگیری خواهد شد؟
 
در سطح ما که کار انجام شده است و قانون یک سال است که آماده شده و در دستور صحن قرار گرفته است. اما آن را عقب می‌اندازیم تا مسئله بار مالی آن حل شود.
 
در مورد موضوع دیگری اگر فرمایشی دارید در خدمتتان هستیم.
 
*** رفتار مسئولان حوزه استاندارد کشور خطرناک است
 
از آنجا که این روزها بحث هوای آلوده مطرح است می‌خواهم توجه دهم که خیلی از رفتار مسئولین حوزه استاندارد کشور نگران هستم و آن را خطرناک می‌بینم. یک زمان است که ما به موضوع بی‌توجهی می‌کنیم اما یک زمان است که آدرس غلط به مردم می‌دهیم.
 
چطور؟
 
مسئله آلودگی هوا صرفاً مسئله ما نبوده و یک معضل جهانی است که معلول تغییرات آب و هوایی است و اکنون شما ببینید که به واسطه این تغییرات در تگزاس که بیابانی است برف می‌بارد، بنگلادش را سیل می‌برد و در ایران خشکسالی است. تغییرات آب و هوایی معلول گاز‌های گلخانه‌ای و منشاء تولید این گاز‌ها نیز سوزاندن حامل‌های انرژی فسیلی است، یعنی نفت، گاز و امثال اینها.
 
در پیمان کیوتو که 20 سال پیش به امضا رسیده است همه کشورهای دنیا موظف شده‌اند میزان مصرف انرژی فسیلی خود را کاهش دهند، لذا در پروسه تولید انرژی برای حل مشکل آلودگی هوا باید سوخت فسیلی را کنار بگذاریم.
 
*** دعوا بر سر بنزین کاذب است/ بخش عمده‌ای از آلودگی هوا اصلاً ناشی از بنزین نیست
 
اشکالی که به وجود آمده است این است که دوستان ما پیوند آن با بحث برق مصنوعی را ندیده می‌گیرند و به یک دعوای کاذب بر سر بنزین بند کرده‌اند. بخش عمده‌ای از آلودگی هوای ما اصلاً ناشی از بنزین نیست، بلکه ناشی از گازوئیل و گاز مصرفی خانه‌هاست.
 
این فرآورده‌ها به شرط احتراق کامل باز هم سوزاندن گاز CO2 ایجاد می‌کند که بزرگترین گاز گلخانه‌ای است حال اگر احتراق آن ناقص بوده و گاز CO و کربن نیم‌سوخته تولید کند و سرب و گوگرد و بنزن هم داشته باشد که دیگر هیچ.
 
راه حل را در چه می‌بینید؟
 
*** باید خودروها را هیبرید و موتور‌سیکلت‌ها را الکتریکی کنیم
 
ما باید خودروهای‌مان را هیبرید و موتور‌سیکلت‌های خود را الکتریکی کنیم و صنایع کنونی باید از اطراف کلان‌شهرها بروند، اما اگر همین صنعت، کوره‌ها القایی و برقی شوند و یا کوره‌فن‌هایی داشته باشند که کل گاز CO را جمع‌آوری کنند که در این صورت در خود شهر هم می‌توانند بمانند.
 
***در بسیاری از کلان‌شهرهای دنیا کارخانه‌های بزرگ در وسط شهر قرار دارند
 
در بسیاری از کلان‌شهرهای دنیا کارخانه‌های بزرگ در وسط شهر قرار دارند چرا که آلودگی زیست‌محیطی آن را از بین برده‌اند.
 
چرا ما می‌گوییم تا فاصله 120 کیلومتری هیچ صنعتی نباید باشد؟
 
***ارتقای تکنولوژی صرفاً در کوتاه‌مدت مؤثر است
 
استاندارد‌های ما باید در مسیر تغییر تکنولوژی باشد، ارتقا خوب است اما به طور کوتاه مدت ما باید سوخت خودروهایمان را یورو 4 و یورو 5 کنیم. تازه این هم فقط شامل خودرو نمی شود، بلکه شامل موتور سیکلت، کوره های صنعتی، شوفاژ خانه‌ها می‌شود.
 
چند در صد آلودگی هوا متعلق به خودروهای بنزین سوز است چند در صد مال خودروهای گازوئیل است؟ میزان آلایندگی 80 هزار خودرو در تهران به اندازه کل خودروهاست که شامل مینی بوس ها و تاکسی های فرسوده می شود یعنی 80 هزار خودرو که پر تردد گازوئیل سوز هستند یک طرف، سایر خودروها یک طرف دیگر.
 
ارتقای تکنولوژی در کوتاه مدت موثر است بر فرض این که صحبت‌هایی که در مورد بنزین وارداتی زده می‌شود درست باشد و ما ادعا نمی‌کنیم که در این باره دروغ گفته شده است، البته آن هم برای خود یک پرونده است که شعبات اقتصادی داشته و واردکننده‌ها سود می کنند.
 
سازمان محیط زیست در گام اول باید در جهت تغییر تکنولوژی گام بردارد، البته نه تکنولوژی برقی که منشأ آن گاز و گازوئیل است، زیرا الان ارزان‌ترین و بیشترین روش تولید برق حتی نسبت به سوخت های فسیلی برق هسته‌ای است. یعنی تولید هر مگاوات برق هسته ای نصف تولید برق فسیلی هزینه داشته و بهره‌وری 85 در صد دارد، می دانید که بهره‌وری در ایران بین 37 درصد تا 42 درصد است.
 
یعنی برق بوشهر ما با این وضعیت 30درصد قیمت برق سایر نیروگاه‌ها درمی‌آید پس بعضی نمی‌خواهند بحث هسته‌ای و تکنولوژی وابسته به آن در کشور راه بیافتد. چون وقتی شما موتور را هیبرید کنید باید برق شارژ شود و تمام موتورهایی که داریم برقی خواهد شد که این‌ها برق می‌خواهند و نیروگاه‌‌های عظیم لازم دارند، چرا که نیروگاه‌های گازی به درد نمی‌خورد بلکه نیروگاه عظیم چند هزار مگاواتی می‌خواهد تا انرژی آن را تأمین کند که با این وضع ما الان نمی‌توانیم.
منبع: فارس