صراط: پیرترین مادر دنیا که در سن 80 سالگی کودکی شش ساله دارد، میگوید نگهداری از کودکان سختترین وظیفه برای مادران است.
«اومکاری سینگ» مادر 80 ساله هندی که به عنوان پیرترین مادر دنیا شناخته شده است، به خبرنگاران گفت: در سن 80 سالگی نگهداری و مراقبت از یک پسربچه 6 ساله کاری بسیار سخت و دشوار است. «چادران» همسر اومکاری نیز مردی سالخورده است که 89 سال سن دارد. آنها اعتراف کردهاند دیر بچهدار شدنشان باعث بروز مشکلات فراوانی در زندگیشان شده است. این زوج سالخورده هندی برای نخستینبار به خاطر تولد دوقلوهایی در سال 2008 میلادی به شهرت رسیدند. اگرچه دوقلوهای آنها مردند، اما اکنون به داشتن فرزندی شش ساله دلخوش هستند.
سینگ در اینباره میگوید: به خاطر اختلاف سن بسیار زیادی که با پسرم دارم، گاهی خیال میکنم مادربزرگش هستم و این وضعیت حتی در رویارویی با مردم نیز پیش میآید و بسیاری از مردم با دیدن من و پسرم میگویند خداوند نوهات را حفظ کند. من از اینکه پسری سالم دارم، احساس شادی میکنم، اما از اینکه به دلیل کهولت سن نمیتوانم بخوبی از پس وظایف فرزندم برآیم، نگران هستم. من به غیر از پسرم، دخترانی هم دارم و میدانم پس از مرگم آنها از برادرشان مراقبت خواهند کرد اما دلم میخواهد پسرم زود ازدواج کند تا من در عروسیاش شرکت کنم.
«اومکاری سینگ» مادر 80 ساله هندی که به عنوان پیرترین مادر دنیا شناخته شده است، به خبرنگاران گفت: در سن 80 سالگی نگهداری و مراقبت از یک پسربچه 6 ساله کاری بسیار سخت و دشوار است. «چادران» همسر اومکاری نیز مردی سالخورده است که 89 سال سن دارد. آنها اعتراف کردهاند دیر بچهدار شدنشان باعث بروز مشکلات فراوانی در زندگیشان شده است. این زوج سالخورده هندی برای نخستینبار به خاطر تولد دوقلوهایی در سال 2008 میلادی به شهرت رسیدند. اگرچه دوقلوهای آنها مردند، اما اکنون به داشتن فرزندی شش ساله دلخوش هستند.
سینگ در اینباره میگوید: به خاطر اختلاف سن بسیار زیادی که با پسرم دارم، گاهی خیال میکنم مادربزرگش هستم و این وضعیت حتی در رویارویی با مردم نیز پیش میآید و بسیاری از مردم با دیدن من و پسرم میگویند خداوند نوهات را حفظ کند. من از اینکه پسری سالم دارم، احساس شادی میکنم، اما از اینکه به دلیل کهولت سن نمیتوانم بخوبی از پس وظایف فرزندم برآیم، نگران هستم. من به غیر از پسرم، دخترانی هم دارم و میدانم پس از مرگم آنها از برادرشان مراقبت خواهند کرد اما دلم میخواهد پسرم زود ازدواج کند تا من در عروسیاش شرکت کنم.