صراط: پرونده نزاع خونين چند جوان بر سر مواد مخدر كه منجر به كشته شدن يكي از طرفهاي درگيري شده بود با دستگيري قاتل فراري مختومه شد.
شامگاه ٢٧ آبان ماه امسال به دنبال تماسهاي مردمي با فوريتهاي پليسي ١١٠ ماموران در جريان وقوع يك فقره نزاع دسته جمعي در بوستان طاهرخاني تهران قرار گرفتند و به سرعت تيمي از كارآگاهان را به محل مورد نظر اعزام كردند.
تماسهاي مردمي نشان ميداد كه نزاع دستهجمعي ميان دو گروه از جوانان، منجر به جراحت شديد دو نفر شده است كه با حضور عوامل اورژانس به بيمارستان منتقل شدهاند.
همزمان با انتقال دو مجروح به بيمارستان، سه نفر از عوامل نزاع در محل درگيري نيز از سوي ماموران شناسايي و براي انجام بازجوييها به پليس آگاهي منتقل شدند.
با اطلاع پليس از مرگ يكي از مجروحان به دليل شدت جراحت وارده بر اثر اصابت ضربه چاقو به سرعت پروندهيي با موضوع «قتل عمد» در اختيار پايگاه دهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت.
سرهنگ كارآگاه آريا حاجيزاده، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي تهران بزرگ در تشريح روند رسيدگي به پرونده گفت: كشته شدن يكي از طرفهاي درگيري به سرعت مسير تحقيقات ماموران را بر شناسايي قاتل متمركز كرد و بازجويي از سه نفر از عوامل نزاع كه در محل دستگير شده بودند را وارد مرحله تازهيي كرد. تحقيقات ماموران نشان ميداد كه مقتول، اشكان ٢٤ ساله است كه در جريان درگيري به دليل اصابت ضربه مرگبار چاقو به قفسه سينه جان خود را از دست داده است.
به گفته سرهنگ حاجي زاده، دوستان اشكان در بازجوييها علت نزاع را «ماده مخدر گل» عنوان كردند و در شرح حادثه به ماموران گفتند: «شب حادثه در بوستان طاهرخاني بوديم. دو جوان كه به دنبال مواد مخدر از نوع گل بودند از يك دستگاه خودروي پرايد پياده شدند و نشاني فروشنده اين ماده مخدر را از ما پرسيدند. اشكان هم نشاني فردي به نام داريوش را به آنها داد. آنها پس از گرفتن مشخصات داريوش و اطمينان از حضور او در داخل بوستان، سوار ماشين شده و با چند جوان ديگر از محل دور شدند.»
اعترافات عوامل نزاع به پايان خود نزديك ميشد. آنجا كه يكي از دوستان اشكان لب به سخن گشود و پرده از راز جنايت خونين بوستان طاهرخاني فرو افتاد.
او به ماموران گفت: «نيم ساعت از رفتن سرنشينان خودرو پرايد نگذشته بود كه آنها مجددا به بوستان مراجعه و سراغ اشكان را از ما گرفتند. آنها فكر ميكردند اشكان فروشنده مواد مخدر گل است. وقتي متوجه شدند اشكان همان شخصي است كه آنها را به سراغ داريوش فرستاده، بسيار عصباني و با او درگير شدند.» دوستان اشكان كه به قصد كمك وارد درگيري ميشوند، آتش خشونت بالا ميگيرد و به ضربات مرگبار چاقو بر پيكر اشكان و يكي ديگر از دوستان او ختم ميشود. اشكان به زمين ميافتد و در خون خود غرق ميشود و لحظاتي بعد صداي كركننده آژير آمبولانسها، مهر تاييد بر مرگ او ميزند. با ثبت اظهارات عوامل نزاع به سرعت عمليات دستگيري داريوش آغاز شد و طولي نكشيد كه او در محدوده اتوبان يادگار امام دستگير و به اداره دهم پليس آگاهي منتقل شد.
به گفته سرهنگ حاجيزاده، داريوش از حادثه قتل اشكان خبر نداشت اما اظهارات او بخش ديگري از ابهامات پرونده را زدود.
داريوش در بازجوييها به ماموران گفت: «آن شب در داخل پارك بودم كه اشكان با من تماس گرفت و گفت كه چند نفر به دنبال خريد مواد هستند و به اين بهانه نشاني پارك و مشخصات مرا به آنها داده است. پس از دقايقي چند جوان به بهانه خريد ماده مخدر به من مراجعه كردند اما ناگهان به من حمله ور شده و پولها و تلفن همراهم را به زور از من گرفتند. درگيري من با آنها ادامه داشت كه ناگهان يكي از آنها به نام شايان را شناختم و آنها نيز پولها و گوشي تلفن همراهم را پس دادند.» داريوش قصد تلافي داشت، پس غافل از درگيري خونين لحظاتي بعد، نقشهيي ساده كشيد كه جنايتي هولناك را رقم زد. او اشكان را به عنوان فروشنده مواد مخدر معرفي كرد و سرنشينان پرايد را به سراغ او فرستاد. دقايقي بعد، درگيري آغاز شد و بوستان طاهرخاني را به خون آغشت.
با آغاز عمليات چهرهنگاري از شايان طولي نكشيد كه محل سكونت او در منطقه تهرانسر تهران شناسايي و در اقدامي غافلگيرانه دستگير شد. شايان پس از انتقال به اداره دهم، با تاييد اظهارات دوستان مقتول و داريوش، يكي از دوستان خود به نام اسماعيل را به عنوان ضارب اصلي معرفي كرد. به اين ترتيب شناسايي اسماعيل در دستور كار ماموران قرار گرفت. در حالي كه محل سكونت متهم در منطقه تهرانسر شناسايي شده بود اما تحقيقات ماموران نشان داد كه او به مناطق مرزي استان گيلان گريخته است.
شمارش معكوس دستگيري متهم آغاز شده بود تا سرانجام با شناسايي مخفيگاه او در شمال غرب كشور، كارآگاهان به استان گيلان اعزام و با انجام اقدامات پليسي او را در ١٨ دي ماه دستگير و به پليس آگاهي تهران منتقل كردند.
به گفته سرهنگ حاجيزاده، متهم كه در جريان بازجوييها چارهيي جز اعتراف نداشت به قتل اشكان اقرار كرد با اين حال پرونده براي انجام تحقيقات تكميلي همچنان در اختيار اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار دارد.
شامگاه ٢٧ آبان ماه امسال به دنبال تماسهاي مردمي با فوريتهاي پليسي ١١٠ ماموران در جريان وقوع يك فقره نزاع دسته جمعي در بوستان طاهرخاني تهران قرار گرفتند و به سرعت تيمي از كارآگاهان را به محل مورد نظر اعزام كردند.
تماسهاي مردمي نشان ميداد كه نزاع دستهجمعي ميان دو گروه از جوانان، منجر به جراحت شديد دو نفر شده است كه با حضور عوامل اورژانس به بيمارستان منتقل شدهاند.
همزمان با انتقال دو مجروح به بيمارستان، سه نفر از عوامل نزاع در محل درگيري نيز از سوي ماموران شناسايي و براي انجام بازجوييها به پليس آگاهي منتقل شدند.
با اطلاع پليس از مرگ يكي از مجروحان به دليل شدت جراحت وارده بر اثر اصابت ضربه چاقو به سرعت پروندهيي با موضوع «قتل عمد» در اختيار پايگاه دهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار گرفت.
سرهنگ كارآگاه آريا حاجيزاده، معاون مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي تهران بزرگ در تشريح روند رسيدگي به پرونده گفت: كشته شدن يكي از طرفهاي درگيري به سرعت مسير تحقيقات ماموران را بر شناسايي قاتل متمركز كرد و بازجويي از سه نفر از عوامل نزاع كه در محل دستگير شده بودند را وارد مرحله تازهيي كرد. تحقيقات ماموران نشان ميداد كه مقتول، اشكان ٢٤ ساله است كه در جريان درگيري به دليل اصابت ضربه مرگبار چاقو به قفسه سينه جان خود را از دست داده است.
به گفته سرهنگ حاجي زاده، دوستان اشكان در بازجوييها علت نزاع را «ماده مخدر گل» عنوان كردند و در شرح حادثه به ماموران گفتند: «شب حادثه در بوستان طاهرخاني بوديم. دو جوان كه به دنبال مواد مخدر از نوع گل بودند از يك دستگاه خودروي پرايد پياده شدند و نشاني فروشنده اين ماده مخدر را از ما پرسيدند. اشكان هم نشاني فردي به نام داريوش را به آنها داد. آنها پس از گرفتن مشخصات داريوش و اطمينان از حضور او در داخل بوستان، سوار ماشين شده و با چند جوان ديگر از محل دور شدند.»
اعترافات عوامل نزاع به پايان خود نزديك ميشد. آنجا كه يكي از دوستان اشكان لب به سخن گشود و پرده از راز جنايت خونين بوستان طاهرخاني فرو افتاد.
او به ماموران گفت: «نيم ساعت از رفتن سرنشينان خودرو پرايد نگذشته بود كه آنها مجددا به بوستان مراجعه و سراغ اشكان را از ما گرفتند. آنها فكر ميكردند اشكان فروشنده مواد مخدر گل است. وقتي متوجه شدند اشكان همان شخصي است كه آنها را به سراغ داريوش فرستاده، بسيار عصباني و با او درگير شدند.» دوستان اشكان كه به قصد كمك وارد درگيري ميشوند، آتش خشونت بالا ميگيرد و به ضربات مرگبار چاقو بر پيكر اشكان و يكي ديگر از دوستان او ختم ميشود. اشكان به زمين ميافتد و در خون خود غرق ميشود و لحظاتي بعد صداي كركننده آژير آمبولانسها، مهر تاييد بر مرگ او ميزند. با ثبت اظهارات عوامل نزاع به سرعت عمليات دستگيري داريوش آغاز شد و طولي نكشيد كه او در محدوده اتوبان يادگار امام دستگير و به اداره دهم پليس آگاهي منتقل شد.
به گفته سرهنگ حاجيزاده، داريوش از حادثه قتل اشكان خبر نداشت اما اظهارات او بخش ديگري از ابهامات پرونده را زدود.
داريوش در بازجوييها به ماموران گفت: «آن شب در داخل پارك بودم كه اشكان با من تماس گرفت و گفت كه چند نفر به دنبال خريد مواد هستند و به اين بهانه نشاني پارك و مشخصات مرا به آنها داده است. پس از دقايقي چند جوان به بهانه خريد ماده مخدر به من مراجعه كردند اما ناگهان به من حمله ور شده و پولها و تلفن همراهم را به زور از من گرفتند. درگيري من با آنها ادامه داشت كه ناگهان يكي از آنها به نام شايان را شناختم و آنها نيز پولها و گوشي تلفن همراهم را پس دادند.» داريوش قصد تلافي داشت، پس غافل از درگيري خونين لحظاتي بعد، نقشهيي ساده كشيد كه جنايتي هولناك را رقم زد. او اشكان را به عنوان فروشنده مواد مخدر معرفي كرد و سرنشينان پرايد را به سراغ او فرستاد. دقايقي بعد، درگيري آغاز شد و بوستان طاهرخاني را به خون آغشت.
با آغاز عمليات چهرهنگاري از شايان طولي نكشيد كه محل سكونت او در منطقه تهرانسر تهران شناسايي و در اقدامي غافلگيرانه دستگير شد. شايان پس از انتقال به اداره دهم، با تاييد اظهارات دوستان مقتول و داريوش، يكي از دوستان خود به نام اسماعيل را به عنوان ضارب اصلي معرفي كرد. به اين ترتيب شناسايي اسماعيل در دستور كار ماموران قرار گرفت. در حالي كه محل سكونت متهم در منطقه تهرانسر شناسايي شده بود اما تحقيقات ماموران نشان داد كه او به مناطق مرزي استان گيلان گريخته است.
شمارش معكوس دستگيري متهم آغاز شده بود تا سرانجام با شناسايي مخفيگاه او در شمال غرب كشور، كارآگاهان به استان گيلان اعزام و با انجام اقدامات پليسي او را در ١٨ دي ماه دستگير و به پليس آگاهي تهران منتقل كردند.
به گفته سرهنگ حاجيزاده، متهم كه در جريان بازجوييها چارهيي جز اعتراف نداشت به قتل اشكان اقرار كرد با اين حال پرونده براي انجام تحقيقات تكميلي همچنان در اختيار اداره دهم پليس آگاهي تهران بزرگ قرار دارد.