صراط: اظهارات
خائنانه برخی افراطیون علیه فناوری هستهای و سخنان بیمنطق رئیس جمهور
باعث شد دو مقام و تحلیلگر ارشد آمریکایی توپ را به زمین ایران بیندازند!
رابرت اینهورن مدعی شد مذاکرات گرفتار اختلافات داخلی در ایران است. ریتاکیه نیز مدعی شده براساس این اظهارات، باید تحلیل و تفسیر غرب مبنی بر اینکه قاطبه ملت ایران حامی برنامه هستهای هستند را تغییر داد!
اظهارات اینهورن و تاکیه در حالی است که با وجود نرمشهای متعدد طرف ایرانی در مذاکرات وین و مسقط و ژنو، لجاجت آمریکا و برخی کشورهای غربی موجب بنبست در مذاکرات شد. طرف غربی اذعان داشت که حتی با وجود واگذاری برخی امتیازهای مهم از سوی ایران تحریمها را لغو نخواهد کرد.
با وجود این واقعیت روشن در تحلیل بنبست مذاکرات، اکنون رابرت اینهورن مشاور ارشد و سابق دولت اوباما به المانیتور میگوید مذاکرات گرفتار اختلافات داخلی در تهران است و همین امر مانع پیشرفت مذاکرات شده است.
اینهورن مدعی شد اختلافات در ایران بین «حسن روحانی» رئیس جمهوری ایران که به دنبال مصالحه است و منتقدان تندروی وی، مانع پیشرفت در مذاکرات شده است.
وی افزود: مذاکره کنندگان ایرانی آزادی عمل چندانی ندارند و ظاهراً فاقد اختیاراتی برای بکار بستن انعطافپذیری لازم جهت دستیابی به توافق هستند(!) آنها با استفاده از برخی مفاهیم تلاش کردهاند انعطافپذیری خود را نشان دهند اما تمایلی ندارند مسئله کاهش ظرفیت غنیسازی را که شالوده توافق نهایی را تشکیل میدهد، بپذیرند.
به گفته علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان «غربیها میگویند پس از اورانیوم 20 درصد، اورانیوم تا 15 درصد غنی شده را هم تبدیل کنید»!
المانیتور ضمن مصاحبه با اینهورن اظهارات روحانی در همایش اقتصاد ایران و از جمله وصل نبودن آرمان به سانتریفیوژ را برجسته کرد و نوشت آیتالله خامنهای رهبر عالی ایران معتقد است نمیتوان به آمریکا اعتماد کرد.
همزمان ری تاکیه عضو شورای روابط خارجی آمریکا در لسآنجلس تایمز نوشت: هزینههای برنامه هستهای زمزمه اعتراض برخی چهرههای اصلاحطلبان را موجب شده است.
تاکیه با اشاره به کنفرانس اقتصاد ایران نوشت: روحانی در این نشست از انزوا انتقاد کرد و رشد اقتصادی را در گرو توافق با قدرتهای بزرگ دانست منتهی او در عین حال میگوید ما باید تابع رهنمودهای رهبر معظم باشیم.
تاکیه آنگاه وارد موضوع اصلی میشود و مینویسد: دانشگاه تهران در ماه دسامبر شاهد برپایی کنفرانسی بود که در آن جمعی از چهرههای نسبتاً موجه اصلاحطلبان از دیدگاه حاکمیت، در اظهاراتی بیسابقه لب به بیان انتقادهایی کوبنده از خسرانهای جبرانناپذیر امیال و جاهطلبیهای هستهای ایران گشودند. در غرب همواره تصور مفسران سیاسی و رسانهای بر این بوده است که برنامه هستهای رژیم ایران از حمایت قاطبه ملت برخوردار است. ]نظرسنجیهای غربی همواره همین ارزیابی را ثابت کرده است[ اما انکار این برنامه از سوی نمایندگان مترقیترین جناح سیاسی ایران، گواه بر این مدعاست که مواضع مبارزهطلبانه هستهای پایگاه حمایت مردمی متزلزلی دارد(!) یکی از سخنرانان کنفرانس برپا شده در دانشگاه تهران، «احمد شیرزاد» از نمایندگان سابق مجلس بود که با جسارت تمام به این موضوع ورود کرد و گفت که «برنامه هستهای تا به حال هیچ مزیتی برای کشور نداشته و حتی یک لیوان آب هم به دست مردم نداده است».
لسآنجلس تایمز میافزاید: دیگر سخنران این کنفرانس «صادق زیبا کلام» بود که یک دانشگاهی صریحاللهجه و جسور و از نزدیکان به جناح اصلاحطلب محسوب میشود. زیبا کلام هم با بیان دیدگاههای مشابه فوق عنوان کرد «آنقدر که برنامه هستهای به کشور صدمه زده است، جنگ تحمیلی خسارت بار نیاورده است».
عضو شورای روابط خارجی آمریکا سپس با تمجید از مواضع مشابه کسانی چون عبدالله نوری و رضا خاتمی مینویسد: جنبش سبز در سال 2009 به همین هزینههای گیج کننده برنامه هستهای اشاره داشت. عبدالله نوری در سال 2012 اظهار داشت «ما نباید مشکلاتی که برنامه هستهای بر زندگی و معیشت مردم تحمیل کرده است را کم اهمیت بدانیم و اجازه دهیم تنها یک موضوع هر چند هم بسیار مهم همه منافع ملیمان را تهدید کند».
تاکیه سپس مینویسد: چرا تفکرات یک چنین سیاستمداران چپگرای موجهی مهم است؟ همواره گمان رسانههای غربی بر این بود که موضوع هستهای یک مسئله ملی است و مردم پشت سر حکومتند و الزامات و دستور کار هستهای حاکمیت را با همه مشکلاتش قبول دارند. اما دیدگاههای تاریک برخی چهرههای مشهور سیاسی راجع به برنامه هستهای و لزوم توجه به هزینههای گیج کننده این برنامه، ثابت کرد که تصور رسانهها و مفسران سیاسی غرب پیرامون حواشی این برنامه غلط بوده است.
ری تاکیه با بیان اینکه رهبر جمهوری اسلامی ایده اقتصاد مقاومتی را برای مقابله با فشارهای غرب مطرح کرده مینویسد: این ایده هر چند ریاضتی است اما امتیازش این است که کشور از فشارهای خارجی مستقل خواهد بود. در این مدل ایران برنامه هستهای خود را به عنوان دروازه رشد و پیشرفت علمی حفظ میکند.
وی در پایان مینویسد: روحانی خود یکی از معماران برنامه هستهای ایران و در حقیقت در دستگاه حاکمیت ایران یک «خودی» است و اساساً به نظر نمیرسد قصد به چالش کشاندن معیارهای رهبر عالی ایران را داشته باشد. اما چالش اصلی حاکمیت، هنوز هم چپگراها هستند.
تحلیلهای اینهورن و تاکیه نشان میدهد که رصدگران اطلاعاتی و سیاسی در آمریکا بسیار به مواضع زاویهدار یا مخالفخوان علاقمند هستند تا این اظهارنظرهای انگشتشمار را در تحلیلهای خود به جای ملت ایران و منطق مقاومت او بنشانند و بر آن اساس مقاومت یا تسلیم ایران را نتیجه بگیرند. خروجی این مدل نیز تشدید فشارها است. در حقیقت تسلیمطلبان دشمن را جسورتر میکنند.
رابرت اینهورن مدعی شد مذاکرات گرفتار اختلافات داخلی در ایران است. ریتاکیه نیز مدعی شده براساس این اظهارات، باید تحلیل و تفسیر غرب مبنی بر اینکه قاطبه ملت ایران حامی برنامه هستهای هستند را تغییر داد!
اظهارات اینهورن و تاکیه در حالی است که با وجود نرمشهای متعدد طرف ایرانی در مذاکرات وین و مسقط و ژنو، لجاجت آمریکا و برخی کشورهای غربی موجب بنبست در مذاکرات شد. طرف غربی اذعان داشت که حتی با وجود واگذاری برخی امتیازهای مهم از سوی ایران تحریمها را لغو نخواهد کرد.
با وجود این واقعیت روشن در تحلیل بنبست مذاکرات، اکنون رابرت اینهورن مشاور ارشد و سابق دولت اوباما به المانیتور میگوید مذاکرات گرفتار اختلافات داخلی در تهران است و همین امر مانع پیشرفت مذاکرات شده است.
اینهورن مدعی شد اختلافات در ایران بین «حسن روحانی» رئیس جمهوری ایران که به دنبال مصالحه است و منتقدان تندروی وی، مانع پیشرفت در مذاکرات شده است.
وی افزود: مذاکره کنندگان ایرانی آزادی عمل چندانی ندارند و ظاهراً فاقد اختیاراتی برای بکار بستن انعطافپذیری لازم جهت دستیابی به توافق هستند(!) آنها با استفاده از برخی مفاهیم تلاش کردهاند انعطافپذیری خود را نشان دهند اما تمایلی ندارند مسئله کاهش ظرفیت غنیسازی را که شالوده توافق نهایی را تشکیل میدهد، بپذیرند.
به گفته علی اکبر صالحی رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان «غربیها میگویند پس از اورانیوم 20 درصد، اورانیوم تا 15 درصد غنی شده را هم تبدیل کنید»!
المانیتور ضمن مصاحبه با اینهورن اظهارات روحانی در همایش اقتصاد ایران و از جمله وصل نبودن آرمان به سانتریفیوژ را برجسته کرد و نوشت آیتالله خامنهای رهبر عالی ایران معتقد است نمیتوان به آمریکا اعتماد کرد.
همزمان ری تاکیه عضو شورای روابط خارجی آمریکا در لسآنجلس تایمز نوشت: هزینههای برنامه هستهای زمزمه اعتراض برخی چهرههای اصلاحطلبان را موجب شده است.
تاکیه با اشاره به کنفرانس اقتصاد ایران نوشت: روحانی در این نشست از انزوا انتقاد کرد و رشد اقتصادی را در گرو توافق با قدرتهای بزرگ دانست منتهی او در عین حال میگوید ما باید تابع رهنمودهای رهبر معظم باشیم.
تاکیه آنگاه وارد موضوع اصلی میشود و مینویسد: دانشگاه تهران در ماه دسامبر شاهد برپایی کنفرانسی بود که در آن جمعی از چهرههای نسبتاً موجه اصلاحطلبان از دیدگاه حاکمیت، در اظهاراتی بیسابقه لب به بیان انتقادهایی کوبنده از خسرانهای جبرانناپذیر امیال و جاهطلبیهای هستهای ایران گشودند. در غرب همواره تصور مفسران سیاسی و رسانهای بر این بوده است که برنامه هستهای رژیم ایران از حمایت قاطبه ملت برخوردار است. ]نظرسنجیهای غربی همواره همین ارزیابی را ثابت کرده است[ اما انکار این برنامه از سوی نمایندگان مترقیترین جناح سیاسی ایران، گواه بر این مدعاست که مواضع مبارزهطلبانه هستهای پایگاه حمایت مردمی متزلزلی دارد(!) یکی از سخنرانان کنفرانس برپا شده در دانشگاه تهران، «احمد شیرزاد» از نمایندگان سابق مجلس بود که با جسارت تمام به این موضوع ورود کرد و گفت که «برنامه هستهای تا به حال هیچ مزیتی برای کشور نداشته و حتی یک لیوان آب هم به دست مردم نداده است».
لسآنجلس تایمز میافزاید: دیگر سخنران این کنفرانس «صادق زیبا کلام» بود که یک دانشگاهی صریحاللهجه و جسور و از نزدیکان به جناح اصلاحطلب محسوب میشود. زیبا کلام هم با بیان دیدگاههای مشابه فوق عنوان کرد «آنقدر که برنامه هستهای به کشور صدمه زده است، جنگ تحمیلی خسارت بار نیاورده است».
عضو شورای روابط خارجی آمریکا سپس با تمجید از مواضع مشابه کسانی چون عبدالله نوری و رضا خاتمی مینویسد: جنبش سبز در سال 2009 به همین هزینههای گیج کننده برنامه هستهای اشاره داشت. عبدالله نوری در سال 2012 اظهار داشت «ما نباید مشکلاتی که برنامه هستهای بر زندگی و معیشت مردم تحمیل کرده است را کم اهمیت بدانیم و اجازه دهیم تنها یک موضوع هر چند هم بسیار مهم همه منافع ملیمان را تهدید کند».
تاکیه سپس مینویسد: چرا تفکرات یک چنین سیاستمداران چپگرای موجهی مهم است؟ همواره گمان رسانههای غربی بر این بود که موضوع هستهای یک مسئله ملی است و مردم پشت سر حکومتند و الزامات و دستور کار هستهای حاکمیت را با همه مشکلاتش قبول دارند. اما دیدگاههای تاریک برخی چهرههای مشهور سیاسی راجع به برنامه هستهای و لزوم توجه به هزینههای گیج کننده این برنامه، ثابت کرد که تصور رسانهها و مفسران سیاسی غرب پیرامون حواشی این برنامه غلط بوده است.
ری تاکیه با بیان اینکه رهبر جمهوری اسلامی ایده اقتصاد مقاومتی را برای مقابله با فشارهای غرب مطرح کرده مینویسد: این ایده هر چند ریاضتی است اما امتیازش این است که کشور از فشارهای خارجی مستقل خواهد بود. در این مدل ایران برنامه هستهای خود را به عنوان دروازه رشد و پیشرفت علمی حفظ میکند.
وی در پایان مینویسد: روحانی خود یکی از معماران برنامه هستهای ایران و در حقیقت در دستگاه حاکمیت ایران یک «خودی» است و اساساً به نظر نمیرسد قصد به چالش کشاندن معیارهای رهبر عالی ایران را داشته باشد. اما چالش اصلی حاکمیت، هنوز هم چپگراها هستند.
تحلیلهای اینهورن و تاکیه نشان میدهد که رصدگران اطلاعاتی و سیاسی در آمریکا بسیار به مواضع زاویهدار یا مخالفخوان علاقمند هستند تا این اظهارنظرهای انگشتشمار را در تحلیلهای خود به جای ملت ایران و منطق مقاومت او بنشانند و بر آن اساس مقاومت یا تسلیم ایران را نتیجه بگیرند. خروجی این مدل نیز تشدید فشارها است. در حقیقت تسلیمطلبان دشمن را جسورتر میکنند.