صراط: این روزها سخن یکی از اصلاحطلبان، در قالب یک چرخش دراز مدت 180 درجهای، که پیشتر نیز در میان برخی از اصلاحطلبان مشاهده شده بود، رخ نمایی کرد. اینبار عیسی سحرخیز از فعالان اصلاحطلب، مدیرکل مطبوعات داخلی وزارت ارشاد دولت اصلاحات و از حامیان موسوی و بازداشتی فتنه 88 در گفتوگو با یک سایت ضدانقلاب تأکید کرده است: "خیلی از اصلاحطلبان بهخلاف اول انقلاب دیگر علاقهای به آقای خمینی ندارند". او همچنین "تغییر قانون اساسی"، "تغییر ساختاری قوه قضاییه" و "حذف نهاد ولایت فقیه" را جزئی از اصلاحات دانسته و میگوید: ما در اول انقلاب اشتباه کردیم که با خوشبینی بسیار و اولیه به آیتالله خمینی، به ولایت فقیه هم باور داشتیم.
حجتالاسلام صدرالدین شریعتی رئیس سابق دانشگاه علامه طباطبایی، از جمله کسانی است که نسبت به این دیدگاه واکنش نشان داد. شریعتی در خصوص عقاید این فعال سیاسی اصلاحطلب، گفت: این عدم مرزبندی شائبههای زیادی را در مورد جریان اصلاح طلب ایجاد کرده است. بالاخره آیا اصلاحطلبان نسبت به اندیشههای امام راحل عظیمالشأن حساس هستند یا اینکه فقط در جایی از افکار امام راحل بهرهمند هستند که برایشان سودمند باشد؟ اینکه مدام مسیر امام و واکنشهای امام در برابر رویدادها را یادآوری کنند اما جای دیگر معلوم شود که عدهای اصلاً از اساس اعتقادی به نظام کشور و امام راحل ندارند موجب میشود که فضای سیاهی برای اصلاح طلبان باز شود و عدم اعتماد به این جریان ایجاد شود.
شریعتی ادامه داد: الان هم بسیاری از جریانهای ارزشی با نگاه حساسی نسبت به اصلاح طلبان برخورد میکنند به این دلیل است که اصلاحات، خود را مبری نمیکند. بنابراین کل مجموعه اصلاحطلبان برای اینکه از آنها رفع اتهام شود باید موضع بگیرد.
وی افزود: آیا جریان اصلاحطلب سخنان سحرخیز را قبول دارد یا خیر؟ اگر قبول دارد که تکلیفشان در مقابل مردم مشخص است، یعنی مردم آنها را خارج از شبکه اعتقاد به ولایت میدانند. اگر این موضع را قبول ندارند باید به شدت آقای سحرخیز را محکوم کند، خروج از دایره رهبری امام راحل که به تبع آن خروج از دایره راهبری مقام معظم رهبری نیز خواهد بود، اعتقاد به حذف اصل ولایتفقیه را به دنبال خواهد داشت، این همان بحثی است که در مجلس ششم اتفاق افتاد، در مجلس ششم عدهای تحصن کردند برای تغییر قانون اساسی، خب تغییر قانون اساسی چه بود؟ میخواستند اصل ولایت فقیه را از آن بگیرند.
شریعتی با بیان اینکه باید گروه طرفداران اصلاحات در این مورد موضعگیری کنند و اگر موضع نداشته باشند یعنی کل آنها نسبت به این موضوع دید مساوی دارند، تصریح کرد: در مورد اینکه از ترس اینکه پایگاه اجتماعیشان ضعیف شود، موضعی نگیرند دو نکته وجود دارد، اولا این دیدگاهها و مواضعی که امثال سحرخیز بیان میکنند بیتردید، تنها کارکردی که برای اصلاحات دارد این است که دید بخش اعظم متعهد به کشور را نسبت به جریان اصلاحطلب، مکدر و ناامن میکند، نکته دیگر اینکه در این صورت، وقتی مرزبندی وجود ندارد، بهاییها و سلطنتطلبها هم میتوانند از تریبون اصلاحات انواع اظهارنظرها را داشته باشند، اما آیا اصلاحات چنین افرادی را در درون خود خواهد پذیرفت.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در پاسخ به این پرسش که در صورت ادامه این روند، آینده اصلاحات به کجا خواهد رسید، تاکید کرد: اینها باید سریع مسئله را محکوم کنند، اصلاحطلبان با همه وجود باید به جنگ این تفکر بروند و در غیر این صورت دیگر اصلاحطلب واقعی پیدا نمیشود اگر واقعا نظامات جمهوری اسلامی از مجلس و دولت و قوه مجریه و همچنین اصل ولایت فقیه، نظام اسلامی و قانون اساسی را قبول دارند، باید به شدت مقابل این داستان بایستند و اگر نایستند یعنی اندیشه امثال سحرخیز را قبول دارند.
شریعتی ادامه داد: اصلاح طلبان با عدم شفافیت موضع خود نه تنها پایگاه اجتماعیشان رشد نخواهد کرد بلکه تردیدی وجود ندارد که مردم در برابر حرفهای رادیکال که بنیان همه چیز را زیر سئوال میبرد واکنش منفی نشان میدهد، چون اگر واقعا مخالف رهبری امام و قانون اساسی و ولایت فقیه باشند یعنی کل مسئله انقلاب و نظرات امام(ره) و کل نهضت و قیام از 15 خرداد تا حالا را مخدوش دانسته و زیرسئوال بردهاند و باید موضع بگیرند. اینکه سلطنتطلبها و عناصر ناباب مانند بهاییها به دنبال آنها بیایند، این یک نان به نرخ روز خوردن است و نمیتواند یک عقیده باشد. این یک بازی سیاسی است که احزاب برای حفظ طرفداران خود حرفهایی را میزنند و یا نمیزنند.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه ما در دین اعتقاد داریم دیانت ما عین سیاست ما است، خاطرنشان کرد: واقعا اگر کسی اصلاحطلب واقعی است، اصلاحطلب واقعی کسی است که آرمانهای امام(ره) و راه امام(ره) و جانشین امام خمینی و قانون اساسی و اصل مترقی ولایت فقیه را قبول داشته باشد و بر شعار نه شرقی و نه غربی بودن نظام که امام آن را طرح کرد نیز قائل باشد.
وی در پایان خاطرنشان کرد: اصلاحطلب حقیقی باید استقلال فکری و فرهنگی و سیاسی و اجتماعی نظام را قبول داشته باشد در حالی که سحرخیز، همه این موازین را زیر سئوال برده و اگر در مقابل این رفتار عکسالعمل نشان ندهند و این اندیشه را محکوم نکنند، یعنی چیزی تحت عنوان اصلاحات اصولی در چارچوب نظام ایران اصلا وجود خارجی ندارد.
حجتالاسلام صدرالدین شریعتی رئیس سابق دانشگاه علامه طباطبایی، از جمله کسانی است که نسبت به این دیدگاه واکنش نشان داد. شریعتی در خصوص عقاید این فعال سیاسی اصلاحطلب، گفت: این عدم مرزبندی شائبههای زیادی را در مورد جریان اصلاح طلب ایجاد کرده است. بالاخره آیا اصلاحطلبان نسبت به اندیشههای امام راحل عظیمالشأن حساس هستند یا اینکه فقط در جایی از افکار امام راحل بهرهمند هستند که برایشان سودمند باشد؟ اینکه مدام مسیر امام و واکنشهای امام در برابر رویدادها را یادآوری کنند اما جای دیگر معلوم شود که عدهای اصلاً از اساس اعتقادی به نظام کشور و امام راحل ندارند موجب میشود که فضای سیاهی برای اصلاح طلبان باز شود و عدم اعتماد به این جریان ایجاد شود.
شریعتی ادامه داد: الان هم بسیاری از جریانهای ارزشی با نگاه حساسی نسبت به اصلاح طلبان برخورد میکنند به این دلیل است که اصلاحات، خود را مبری نمیکند. بنابراین کل مجموعه اصلاحطلبان برای اینکه از آنها رفع اتهام شود باید موضع بگیرد.
وی افزود: آیا جریان اصلاحطلب سخنان سحرخیز را قبول دارد یا خیر؟ اگر قبول دارد که تکلیفشان در مقابل مردم مشخص است، یعنی مردم آنها را خارج از شبکه اعتقاد به ولایت میدانند. اگر این موضع را قبول ندارند باید به شدت آقای سحرخیز را محکوم کند، خروج از دایره رهبری امام راحل که به تبع آن خروج از دایره راهبری مقام معظم رهبری نیز خواهد بود، اعتقاد به حذف اصل ولایتفقیه را به دنبال خواهد داشت، این همان بحثی است که در مجلس ششم اتفاق افتاد، در مجلس ششم عدهای تحصن کردند برای تغییر قانون اساسی، خب تغییر قانون اساسی چه بود؟ میخواستند اصل ولایت فقیه را از آن بگیرند.
شریعتی با بیان اینکه باید گروه طرفداران اصلاحات در این مورد موضعگیری کنند و اگر موضع نداشته باشند یعنی کل آنها نسبت به این موضوع دید مساوی دارند، تصریح کرد: در مورد اینکه از ترس اینکه پایگاه اجتماعیشان ضعیف شود، موضعی نگیرند دو نکته وجود دارد، اولا این دیدگاهها و مواضعی که امثال سحرخیز بیان میکنند بیتردید، تنها کارکردی که برای اصلاحات دارد این است که دید بخش اعظم متعهد به کشور را نسبت به جریان اصلاحطلب، مکدر و ناامن میکند، نکته دیگر اینکه در این صورت، وقتی مرزبندی وجود ندارد، بهاییها و سلطنتطلبها هم میتوانند از تریبون اصلاحات انواع اظهارنظرها را داشته باشند، اما آیا اصلاحات چنین افرادی را در درون خود خواهد پذیرفت.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در پاسخ به این پرسش که در صورت ادامه این روند، آینده اصلاحات به کجا خواهد رسید، تاکید کرد: اینها باید سریع مسئله را محکوم کنند، اصلاحطلبان با همه وجود باید به جنگ این تفکر بروند و در غیر این صورت دیگر اصلاحطلب واقعی پیدا نمیشود اگر واقعا نظامات جمهوری اسلامی از مجلس و دولت و قوه مجریه و همچنین اصل ولایت فقیه، نظام اسلامی و قانون اساسی را قبول دارند، باید به شدت مقابل این داستان بایستند و اگر نایستند یعنی اندیشه امثال سحرخیز را قبول دارند.
شریعتی ادامه داد: اصلاح طلبان با عدم شفافیت موضع خود نه تنها پایگاه اجتماعیشان رشد نخواهد کرد بلکه تردیدی وجود ندارد که مردم در برابر حرفهای رادیکال که بنیان همه چیز را زیر سئوال میبرد واکنش منفی نشان میدهد، چون اگر واقعا مخالف رهبری امام و قانون اساسی و ولایت فقیه باشند یعنی کل مسئله انقلاب و نظرات امام(ره) و کل نهضت و قیام از 15 خرداد تا حالا را مخدوش دانسته و زیرسئوال بردهاند و باید موضع بگیرند. اینکه سلطنتطلبها و عناصر ناباب مانند بهاییها به دنبال آنها بیایند، این یک نان به نرخ روز خوردن است و نمیتواند یک عقیده باشد. این یک بازی سیاسی است که احزاب برای حفظ طرفداران خود حرفهایی را میزنند و یا نمیزنند.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه ما در دین اعتقاد داریم دیانت ما عین سیاست ما است، خاطرنشان کرد: واقعا اگر کسی اصلاحطلب واقعی است، اصلاحطلب واقعی کسی است که آرمانهای امام(ره) و راه امام(ره) و جانشین امام خمینی و قانون اساسی و اصل مترقی ولایت فقیه را قبول داشته باشد و بر شعار نه شرقی و نه غربی بودن نظام که امام آن را طرح کرد نیز قائل باشد.
وی در پایان خاطرنشان کرد: اصلاحطلب حقیقی باید استقلال فکری و فرهنگی و سیاسی و اجتماعی نظام را قبول داشته باشد در حالی که سحرخیز، همه این موازین را زیر سئوال برده و اگر در مقابل این رفتار عکسالعمل نشان ندهند و این اندیشه را محکوم نکنند، یعنی چیزی تحت عنوان اصلاحات اصولی در چارچوب نظام ایران اصلا وجود خارجی ندارد.