صراط: حسین علیزاده، آهنگساز و موسیقیدان، با انتشار نامهای سرگشاده از دریافت نشان شوالیه از دولت فرانسه انصراف داد.
متن نامه به شرح زیر است:
به نام آنکه هنر را آفرید
شاید نوشتن این نامه، دشوارترین و زیباترین لحظه عمرم را رقم میزند.
از روزهایی دور، از کوچه پس کوچههای خیابان خیام تا دبستان حافظ. از خیابان خواجه نظام الملک تا هنرستان موسیقی. از خیابان درختی تا مسیر دانشگاه تهران، از مسیری تا مسیری سیر شد...
از صدها کوچه و شهر و دیار گذشتم اما به شوق هفت شهر عشق در خم کوچهای به انتظار ماندم و میمانم. چه با شکوه است یاد مادرم و یاد پدرم که برایم خودآموز عشقاند. و چه با شکوه است ستایش آموزگارانی که واژه مقدس هنر را در من دمیدند. سالهاست به پاس حقشناسیشان دل مینوازم و چه بزرگ مردمی که دل میدهند، میسازند و میپرورانند هنرمندشان را.
هنر فراتر از هر مرزی حکایتی است آشنا برای هر انسان. پیامآور عشق، صلح، دوستی، برادری و برابری. نقشی است تا ابد برای هر دلی که میتپد در دیار من و دیاری دگر. هنرمند در دیار خود ساخته میشود تا بپروراند جهانی را.
موسیقی کهن ایران، طنین تاریخ مردمی است با شکوه. عشق، شجاعت و ایثار از تک تک نغمههایش جاری است. و افتخار واژهایست که مردم به هنرمند هدیه میدهند؛ همان طور که ما به هنرمندان بزرگ خود و جهان افتخار میکنیم، مردم هنردوست جهان نیز به بزرگان ما افتخار میکنند. مرا مردم هنردوست و هموطنان عزیز و بزرگم بارها به اوج افتخار رساندهاند. افتخاری که در بلندای وجود و در دستان گرمشان بود و حالا...
نغمه عشق و محبت و سپاس از دیاری دگر با عنوان و معنی خاص. نه در ستایش من، بلکه در ستایش هنر و هنرمند و چه زیباست نام ایران بر بال هنر، در پرواز از دیاری به دیاری و از مردمی به مردمی. اگر سیاهی جنگ و کینه و نابرابری در دنیای قدرت حاکم است، نغمههای عشق در دل مردم جهان فراتر و با قدرتی جاودانه نیز حاکم است. اگر سفیر سیاسی و فرهنگی کشور فرانسه، هدیه ملت با فرهنگ فرانسه را به سینه هنرمندان بزرگ ما نصب میکند، آن را ارج مینهیم و ما نیز ستایش میکنیم ستارگان پر افتخار تاریخ خود را.
شاید اگر در دیار ما توجه و درک از هنر والای موسیقی همان طور که نزد مردم است، نزد مسئولان ـ که باید خدمتگزاران تاریخ و فرهنگ و هنر باشند ـ میبود، یک هدیه و عنوان غیر خودی این همه انعکاس نداشت.
وقتی در فضای هنری نور کافی نباشد، چراغی کوچک خورشید میشود.
و اما من ضمن قدردانی از مسئولین کشور و سفارت فرانسه، به احترام مردم هنر پرور و هنر دوست ایران، به نام حسین علیزاده قناعت کرده و تا آخر عمر به آن پیشوند و یا پسوندی نخواهم افزود.
در آخر ضمن تبریک به تمام بزرگان ایران و جهان که نشان با ارزش شوالیه را دریافت کردهاند، خود را بینیاز از دریافت هر نشانی دانسته، همچنان اندر خم کوی دوست و به شوق عشق تا آخر عمر خواهم ایستاد.
با سپاس از تمام مردم هنردوست ایران و جهان
حسین علیزاده
متن نامه به شرح زیر است:
به نام آنکه هنر را آفرید
شاید نوشتن این نامه، دشوارترین و زیباترین لحظه عمرم را رقم میزند.
از روزهایی دور، از کوچه پس کوچههای خیابان خیام تا دبستان حافظ. از خیابان خواجه نظام الملک تا هنرستان موسیقی. از خیابان درختی تا مسیر دانشگاه تهران، از مسیری تا مسیری سیر شد...
از صدها کوچه و شهر و دیار گذشتم اما به شوق هفت شهر عشق در خم کوچهای به انتظار ماندم و میمانم. چه با شکوه است یاد مادرم و یاد پدرم که برایم خودآموز عشقاند. و چه با شکوه است ستایش آموزگارانی که واژه مقدس هنر را در من دمیدند. سالهاست به پاس حقشناسیشان دل مینوازم و چه بزرگ مردمی که دل میدهند، میسازند و میپرورانند هنرمندشان را.
هنر فراتر از هر مرزی حکایتی است آشنا برای هر انسان. پیامآور عشق، صلح، دوستی، برادری و برابری. نقشی است تا ابد برای هر دلی که میتپد در دیار من و دیاری دگر. هنرمند در دیار خود ساخته میشود تا بپروراند جهانی را.
موسیقی کهن ایران، طنین تاریخ مردمی است با شکوه. عشق، شجاعت و ایثار از تک تک نغمههایش جاری است. و افتخار واژهایست که مردم به هنرمند هدیه میدهند؛ همان طور که ما به هنرمندان بزرگ خود و جهان افتخار میکنیم، مردم هنردوست جهان نیز به بزرگان ما افتخار میکنند. مرا مردم هنردوست و هموطنان عزیز و بزرگم بارها به اوج افتخار رساندهاند. افتخاری که در بلندای وجود و در دستان گرمشان بود و حالا...
نغمه عشق و محبت و سپاس از دیاری دگر با عنوان و معنی خاص. نه در ستایش من، بلکه در ستایش هنر و هنرمند و چه زیباست نام ایران بر بال هنر، در پرواز از دیاری به دیاری و از مردمی به مردمی. اگر سیاهی جنگ و کینه و نابرابری در دنیای قدرت حاکم است، نغمههای عشق در دل مردم جهان فراتر و با قدرتی جاودانه نیز حاکم است. اگر سفیر سیاسی و فرهنگی کشور فرانسه، هدیه ملت با فرهنگ فرانسه را به سینه هنرمندان بزرگ ما نصب میکند، آن را ارج مینهیم و ما نیز ستایش میکنیم ستارگان پر افتخار تاریخ خود را.
شاید اگر در دیار ما توجه و درک از هنر والای موسیقی همان طور که نزد مردم است، نزد مسئولان ـ که باید خدمتگزاران تاریخ و فرهنگ و هنر باشند ـ میبود، یک هدیه و عنوان غیر خودی این همه انعکاس نداشت.
وقتی در فضای هنری نور کافی نباشد، چراغی کوچک خورشید میشود.
و اما من ضمن قدردانی از مسئولین کشور و سفارت فرانسه، به احترام مردم هنر پرور و هنر دوست ایران، به نام حسین علیزاده قناعت کرده و تا آخر عمر به آن پیشوند و یا پسوندی نخواهم افزود.
در آخر ضمن تبریک به تمام بزرگان ایران و جهان که نشان با ارزش شوالیه را دریافت کردهاند، خود را بینیاز از دریافت هر نشانی دانسته، همچنان اندر خم کوی دوست و به شوق عشق تا آخر عمر خواهم ایستاد.
با سپاس از تمام مردم هنردوست ایران و جهان
حسین علیزاده