صراط: آنچه در جنجال تبلیغاتی اسیدپاشی اصفهان تعمداً از دید مخاطبان پنهان ماند، هماهنگی معنادار زمان وقوع این حملات با «گزارش اکتبر سال ۲۰۱۴ گزارشگر ویژه ملل متحد در خصوص وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران» بود.
طرح جملاتی مثل «پس از حملات متعدد با اسید و اعدام، اینک ایران از سوابق حقوق بشری خود دفاع هم میکند» ترجمه تنها یک نمونه از عناوین تبلیغات ضد ایرانی است که پس از اعتراض ایران به آنچه در رسانههای غربی به عنوان گزارش اکتبر سال 2014 گزارشگر ویژه ملل متحد درباره وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران نامیده میشد هزاران مرتبه در پربینندهترین سایتهای انگلیسی زبان جهان باز نشر شد.
ربط دادن موضوع «بدحجابی به حملات اسیدی» نیز یکی دیگر از تبلیغات ضد ایرانی است که پیش از اعلام رسمی این اعتراض در اکتبر سال 2014 بارها توسط مدیران سایتهای پرمخاطب انگلیسی زبان جهان تکرار شد.
اگر چه بلافاصله پس از انتشار اخبار مربوط به حملات اسیدی شهر تاریخی و توریستی اصفهان، رسانههای ضد ایرانی داخلی و خارجی از هیچ تلاشی برای مرتبط معرفی کردن این حملات با قانون در حال بررسی «امر به معروف و نهی از منکر» در مجلس شورای اسلامی فروگذار نکردند، آنچه در این جنجال تبلیغاتی تعمداً از دید مخاطبان پنهان می شد هماهنگی معنادار زمان وقوع این حملات با انتشار آنچه در رسانههای غربی «گزارش اکتبر سال 2014 گزارشگر ویژه ملل متحد در خصوص وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران» نامیده میشود بود چراکه گزارش گزارشگر ویژه ملل متحد بدون حملات اسیدی اصفهان، صرفاً متشکل از اکاذیب مطرح شده توسط جنایتکاران مرتبط با سازمانهای تروریستی بود که در مقاطعی به منظور دریافت بودجه تشویقی از حامیان غربی و عربی ناگزیر به ارائه رسمی گزارش عملکرد سازمان متبوع خویش بودند، آشکارا مسئولیت به خاک و خون کشیدن 15 هزار نفر از ایرانیان بی گناه را آن هم با اتهاماتی از قبیل «فعال بودن در مسجد محل» یا «داشتن تصویر امام (ره) در محل کسب» به عهده گرفته بودند.
چهار قربانی جنایتهای اکتبر سال 2014 اصفهان با هیچ توجیهی نمیتوانستند مشکل آرایش یا حجاب نامتعارف داشته باشند نه فقط به این دلیل که یکی از آنها از چادر به عنوان حجاب استفاده می کرد بلکه اساساً به این دلیل که به طور معمول کسی نمیتواند بلافاصله بعد از خروج از استخر عمومی دارای آرایش چندانی بوده باشد. این قربانیان نه به خاطر نوع حجاب که بر اساس جنسیت و به دلیل قرار داشتن در آسیبپذیرترین شرایط برای تهاجم (نشسته در خودروی پارک شده/حین صحبت با تلفن همراه) برای حمله توسط تیم تروری که از کلاه ایمنی برای پوشاندن چهره و از موتور برای نزدیک شدن به محل جنایت و سپس فرار از آن استفاده می کردند انتخاب شده بودند.
همانطور که مشاهده می کنیم ارتباطی غیر قابل انکار با تروریسم ضد ایرانی هم در خصوص محل وقوع این حملات (شناخته شدهترین و توریستی ترین شهر تاریخی واقع در ایران) و هم زمان وقوع (در هماهنگی کامل با زمان ارائه گزارش اکتبر سال 2014 گزارشگر ویژه ملل متحد) قابل شناسایی بوده و وجود این ارتباط، فرضیه جنون آمیز بودن این جنایات را قویاً رد میکند. البته وجود این ارتباط خبر بدی هم برای عاملان این جنایت است چراکه تحت چنین شرایطی برای سفارش دهندگان این گونه قساوتهای سازماندهی شده با هدف ایجاد فضای رسانهای، بدون شک سر به نیست کردن عاملان مطمئنترین شیوه برای تضمین ناشناس باقی ماندن دستهای پشت پرده می باشد.
در خصوص نحوه تامین اهداف طراحان خارجی این گونه حملات توسط رسانههای داخلی نکته ناشناختهای وجود ندارد چراکه شیوه متداول در این گونه موارد سالهاست که دیکته مزورانه به فارسی و باز نشر خبیثانه به انگلیسی بوده و این امر در فضا سازی های مربوط به جنایات اکتبر 2014 اصفهان هم کاملاً مشهود است گو این که در خبری که با عنوان «حملات اسیدی به زنان در ایران به داشتن حجاب بد مرتبط بوده» توسط آژانس فرانس پرس منتشر شد تلاش شده بود تا به بهانه مقایسه ابعاد میدان نقش جهان اصفهان با میدان «تیانانمن» چین، بین رویدادهای سال 2014 اصفهان با حوادث سال 1989 ارتباط معناداری برقرار شود.
تصویری که اغلب رسانههای غربی در گزارشهای مربوط به حوادث اسیدپاشی اصفهان منتشر کردند نشانگر زنی است که تلاش کرده چهره خود را پشت ماسک جراحی و عینک آفتابی مخفی کند.
وی پشت به جمعیت و رو به عکاس پوستر طراحی شده موسسه هندی «حملات اسیدی را متوقف کنید ـ در سال 2013 ـ» را بالای دست گرفته است. تصویری که احتمالاً نه عکاس و نه مدل عکاسی هرگز قادر نخواهند بود توضیح دهند به چه دلیل نماینده این موسسه هندی تنها قربانی اسید پاشی در جهان است که در چهارم مارس سال 2014 دقیقاً «هشت ماه قبل از حملات اسیدی اصفهان از همسر رئیس جمهور آمریکا جایزه شهامت گرفته است».
طرح جملاتی مثل «پس از حملات متعدد با اسید و اعدام، اینک ایران از سوابق حقوق بشری خود دفاع هم میکند» ترجمه تنها یک نمونه از عناوین تبلیغات ضد ایرانی است که پس از اعتراض ایران به آنچه در رسانههای غربی به عنوان گزارش اکتبر سال 2014 گزارشگر ویژه ملل متحد درباره وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران نامیده میشد هزاران مرتبه در پربینندهترین سایتهای انگلیسی زبان جهان باز نشر شد.
ربط دادن موضوع «بدحجابی به حملات اسیدی» نیز یکی دیگر از تبلیغات ضد ایرانی است که پیش از اعلام رسمی این اعتراض در اکتبر سال 2014 بارها توسط مدیران سایتهای پرمخاطب انگلیسی زبان جهان تکرار شد.
اگر چه بلافاصله پس از انتشار اخبار مربوط به حملات اسیدی شهر تاریخی و توریستی اصفهان، رسانههای ضد ایرانی داخلی و خارجی از هیچ تلاشی برای مرتبط معرفی کردن این حملات با قانون در حال بررسی «امر به معروف و نهی از منکر» در مجلس شورای اسلامی فروگذار نکردند، آنچه در این جنجال تبلیغاتی تعمداً از دید مخاطبان پنهان می شد هماهنگی معنادار زمان وقوع این حملات با انتشار آنچه در رسانههای غربی «گزارش اکتبر سال 2014 گزارشگر ویژه ملل متحد در خصوص وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران» نامیده میشود بود چراکه گزارش گزارشگر ویژه ملل متحد بدون حملات اسیدی اصفهان، صرفاً متشکل از اکاذیب مطرح شده توسط جنایتکاران مرتبط با سازمانهای تروریستی بود که در مقاطعی به منظور دریافت بودجه تشویقی از حامیان غربی و عربی ناگزیر به ارائه رسمی گزارش عملکرد سازمان متبوع خویش بودند، آشکارا مسئولیت به خاک و خون کشیدن 15 هزار نفر از ایرانیان بی گناه را آن هم با اتهاماتی از قبیل «فعال بودن در مسجد محل» یا «داشتن تصویر امام (ره) در محل کسب» به عهده گرفته بودند.
چهار قربانی جنایتهای اکتبر سال 2014 اصفهان با هیچ توجیهی نمیتوانستند مشکل آرایش یا حجاب نامتعارف داشته باشند نه فقط به این دلیل که یکی از آنها از چادر به عنوان حجاب استفاده می کرد بلکه اساساً به این دلیل که به طور معمول کسی نمیتواند بلافاصله بعد از خروج از استخر عمومی دارای آرایش چندانی بوده باشد. این قربانیان نه به خاطر نوع حجاب که بر اساس جنسیت و به دلیل قرار داشتن در آسیبپذیرترین شرایط برای تهاجم (نشسته در خودروی پارک شده/حین صحبت با تلفن همراه) برای حمله توسط تیم تروری که از کلاه ایمنی برای پوشاندن چهره و از موتور برای نزدیک شدن به محل جنایت و سپس فرار از آن استفاده می کردند انتخاب شده بودند.
همانطور که مشاهده می کنیم ارتباطی غیر قابل انکار با تروریسم ضد ایرانی هم در خصوص محل وقوع این حملات (شناخته شدهترین و توریستی ترین شهر تاریخی واقع در ایران) و هم زمان وقوع (در هماهنگی کامل با زمان ارائه گزارش اکتبر سال 2014 گزارشگر ویژه ملل متحد) قابل شناسایی بوده و وجود این ارتباط، فرضیه جنون آمیز بودن این جنایات را قویاً رد میکند. البته وجود این ارتباط خبر بدی هم برای عاملان این جنایت است چراکه تحت چنین شرایطی برای سفارش دهندگان این گونه قساوتهای سازماندهی شده با هدف ایجاد فضای رسانهای، بدون شک سر به نیست کردن عاملان مطمئنترین شیوه برای تضمین ناشناس باقی ماندن دستهای پشت پرده می باشد.
در خصوص نحوه تامین اهداف طراحان خارجی این گونه حملات توسط رسانههای داخلی نکته ناشناختهای وجود ندارد چراکه شیوه متداول در این گونه موارد سالهاست که دیکته مزورانه به فارسی و باز نشر خبیثانه به انگلیسی بوده و این امر در فضا سازی های مربوط به جنایات اکتبر 2014 اصفهان هم کاملاً مشهود است گو این که در خبری که با عنوان «حملات اسیدی به زنان در ایران به داشتن حجاب بد مرتبط بوده» توسط آژانس فرانس پرس منتشر شد تلاش شده بود تا به بهانه مقایسه ابعاد میدان نقش جهان اصفهان با میدان «تیانانمن» چین، بین رویدادهای سال 2014 اصفهان با حوادث سال 1989 ارتباط معناداری برقرار شود.
تصویری که اغلب رسانههای غربی در گزارشهای مربوط به حوادث اسیدپاشی اصفهان منتشر کردند نشانگر زنی است که تلاش کرده چهره خود را پشت ماسک جراحی و عینک آفتابی مخفی کند.
وی پشت به جمعیت و رو به عکاس پوستر طراحی شده موسسه هندی «حملات اسیدی را متوقف کنید ـ در سال 2013 ـ» را بالای دست گرفته است. تصویری که احتمالاً نه عکاس و نه مدل عکاسی هرگز قادر نخواهند بود توضیح دهند به چه دلیل نماینده این موسسه هندی تنها قربانی اسید پاشی در جهان است که در چهارم مارس سال 2014 دقیقاً «هشت ماه قبل از حملات اسیدی اصفهان از همسر رئیس جمهور آمریکا جایزه شهامت گرفته است».