صراط: اریک
فروم جامعه شناس و روانشناس نامدار قرن بیستم از فوتبال با عنوان «نبردی
اندکی متمدنانه تر از جنگ» یاد می کند و مادر ترزا آرزو می کرد که مردم
جهان روزی را ببینند که بزرگترین جنگ بین ملت ها فوتبال است.
اینها در کنار هم ثابت می کند که چه خوشمان بیاید و چه نیاید، فوتبال شبیه سازی یک جنگ کامل است؛ جنگی که قرار است اندکی - و فقط اندکی! - نسبت به جنگ واقعی متمدنانه تر و کم خطرتر باشد و البته گاهی چنان بی تمدن و بی رحم از آب درمی آید که اسکوبار ترور می شود و استادیوم های ترکیه و انگلیس و مصر و ... فجایع وحشتناکی را در خاطره های سیمانی شان به ثبت می رسانند!
با وجود همه این واقعیات باید قبول کرد که جنگ هم گاهی صحنه های زیبایی دارد. در جنگ های کلاسیک بارها دیده ایم که سرداران یک سوی جبهه چنان از سوی مردان طرف دیگر جنگ مورد احترام قرار گرفته اند که بعضا حتی تبدیل به قهرمانان آنها شده اند. این سرداران یا بیش از حد شجاع و دلاور بوده اند یا به سجایای خاصی چون عدل و مردانگی آراسته.
مورد احترام بودن در اردوی حریف افتخاری نیست که نصیب هر سربازی شود. برای رسیدن به این افتخار باید به معنای واقعی و در وجه مثبت کلمه، «خاص» بود. امروز نگاهی داریم به مردان خاص تاریخ شبه جنگ سرخابی های تهران؛ آنهایی که شاید به همان میزان که در اردوی خودی محبوب بودند، در اردوی رقیب هم هوادار داشتند.
سرداران خاص سرخپوش
1- شادروان دکتر امیر مسعود برومند
بزرگترین مرد تاریخ باشگاه شاهین و پرسپولیس؛ موسس شاهین و مولد پرسپولیس بود. او بود که پس از انحلال سیاسی شاهین تهران، نزد علی عبده رفت و با مذاکره با او اسباب کوچ دسته جمعی ستاره های شاهین به تیم دست سومی پرسپولیس شد و غول سرخ تولد یافت.
اینها در کنار هم ثابت می کند که چه خوشمان بیاید و چه نیاید، فوتبال شبیه سازی یک جنگ کامل است؛ جنگی که قرار است اندکی - و فقط اندکی! - نسبت به جنگ واقعی متمدنانه تر و کم خطرتر باشد و البته گاهی چنان بی تمدن و بی رحم از آب درمی آید که اسکوبار ترور می شود و استادیوم های ترکیه و انگلیس و مصر و ... فجایع وحشتناکی را در خاطره های سیمانی شان به ثبت می رسانند!
با وجود همه این واقعیات باید قبول کرد که جنگ هم گاهی صحنه های زیبایی دارد. در جنگ های کلاسیک بارها دیده ایم که سرداران یک سوی جبهه چنان از سوی مردان طرف دیگر جنگ مورد احترام قرار گرفته اند که بعضا حتی تبدیل به قهرمانان آنها شده اند. این سرداران یا بیش از حد شجاع و دلاور بوده اند یا به سجایای خاصی چون عدل و مردانگی آراسته.
مورد احترام بودن در اردوی حریف افتخاری نیست که نصیب هر سربازی شود. برای رسیدن به این افتخار باید به معنای واقعی و در وجه مثبت کلمه، «خاص» بود. امروز نگاهی داریم به مردان خاص تاریخ شبه جنگ سرخابی های تهران؛ آنهایی که شاید به همان میزان که در اردوی خودی محبوب بودند، در اردوی رقیب هم هوادار داشتند.
سرداران خاص سرخپوش
1- شادروان دکتر امیر مسعود برومند
بزرگترین مرد تاریخ باشگاه شاهین و پرسپولیس؛ موسس شاهین و مولد پرسپولیس بود. او بود که پس از انحلال سیاسی شاهین تهران، نزد علی عبده رفت و با مذاکره با او اسباب کوچ دسته جمعی ستاره های شاهین به تیم دست سومی پرسپولیس شد و غول سرخ تولد یافت.
شادروان دکتر امیر مسعود برومند، کاپیتان تیم های شاهین، پرسپولیس و تیم ملی، هافبک نفوذی بود. شخصیت کاریزماتیک و منحر به فرد وی هرگز به هواداران رقیب اجازه نمی داد که توهینی نثارش کنند.
دکتر برومند که سال ها معاونت هویدا و سرپرستی اداره امور اداری و استخدامی را هم برعهده داشت، شخصیتی علمی - سیاسی - ورزشی بود و مورد احترام همگان قرار داشت. او بی شک محترم ترین و محبوب ترین پرسپولیسی تاریخ در نزد تاجی ها بود. خدایش بیامرزد!
2- هادی طاووسی
دروازه بان خوب و با اخلاق تیم های شاهین و پرسپولیس از آن دست مردانی بود که تا آخر فوتبالش به پیراهن تیمش وفادار ماند و هرگز حول و حوش اردوی رقیب پیدایش نشد اما در جمع آبی پوشان و آبی دوستان، محبوبیت قابل توجهی داشت. تاجی های متعصب آن زمان هرگز به طاووسی توهین نکردند و برایش شعار نساختند. علت اصلی این امر شخصیت موقر، متین و بی حاشیه طاووسی بود. او در اوایل انقلاب مدتی ریاست فدراسیون فوتبال ایران را هم برعهده داشت و در یکی از اقدامات خوبش مهندس حسین کلانی را رئیس هیات فوتبال تهران کرده بود.
3- هنریک سرکیسیان
ارامنه زیاد قرمزپوش نشدند و سرکیسیان بعد از ادموند بزیک مهمترین و موفق ترین ارمنی تاریخ باشگاه سرخپوش است. او هافبکی شوتزن و قدرتی بود و گل های زیادی را با استفاده از قدرت شوتزنی خودش برای سرخ ها به ثمر رساند.
سرکیسیان که از آرارات به جمع سرخ ها اضافه شده بود، حمایت و تشویق دائمی ارامنه فوتبالدوست تهران را پشت سر خود داشت و به همین دلیل اقلیت بودن خیلی در چشم و محبوب بود.
تاجی های آن زمان هرگز به او بی احترامی نمی کردند و حساب او همیشه از سایر سرخ هایی که به واسطه رنگ پیراهن شان مجبور به فحش خوردن می شدند، جدا بود!
4- کاظم رحیمی
رحیمی از مذهبی ترین بازیکنان تاریخ پرسپولیس بود و به واسطه طرح جالب دکتر برومند مبنی بر استفاده از بازیکنان شاهین شهرستان ها در شاهین تهران، از شاهین قم به پایتخت آمد و ماندگار شد.
جالب است بدانید که با تمسک به این طرح، محمود یاوری از شاهین اصفهان و حمید جاسمیان از شاهین آبادان به پایتخت کوچ کردند و تا امروز در فوتبال ایران مانده اند.
رحیمی شخصیت مثبتی داشت و از جمله سرخ هایی بود که مورد احترام فراوان آبی دوستان قرار می گرفت. رحیمی در شاهین قم همبازی سید احمد خمینی بود و بعد از انقلاب باعث و بانی آن دیدار معروف ورزشکاران با امام شد.
5- دکتر محمد دادگان
مدافع مستحکم پرسپولیس با وجود فوتبال قدرتی اش هرگز اخطار نگرفت و هر وقت مرتکب خطا می شد، بالای سر حریف می رفت و عذر می خواست. دادگان در یکی از دربی های حساس تهران هنگامی که عربشاهی مرتکب خطایی شدید روی بازیکن استقلال شد، از بازیکن حریف حمایت کرد و از داور خواست به ضیاء اخطار بدهد!
این حرکت آبی دوستان حاضر در استادیوم را وادار به تشویق او کرد و دادگان از آن به بعد محبوب شد و محبوب ماند. او در دوران ریاست فدراسیون هم با رعایت اعتدال در استفاده از نیروهای نخبه سرخابی و خرید ساختمان برای هر دو باشگاه نشان داد که یک پرسپولیسی متعصب نیست و خشک نگاه نمی کند.
6- کریم باقری
هافبک قدرتمند و شوتزن پرسپولیس در تمام سال هایی که ژنرال میانه میدان سرخ ها بود، مورد احترام هواداران استقلال قرار داشت. باقری با درخشش در تیم ملی و گلزنی در مواقع حساس برای فوتبال ایران، خودش را در دل هواداران استقلال جا کرد و توانست جایگاه خودش را از سایر همبازیانش جدا کند.
محبوبیت باقری حتی در دوره هایی نزد هواداران دو آتشه پرسپولیس هم کاهش یافته بود اما آبی ها در هر شرایطی او را به عنوان یک قهرمان ملی دوست داشتند و به او احترام می گذاشتند. کریم حتی در دورانی که روی نیمکت پرسپولیس قرار داشت هم مورد بی احترامی آبی ها قرار نگرفت و همچنان جایگاهش را به عنوان یک قهرمان ملی فراتر از رنگ ها حفظ کرده است.
7- مهدی مهدوی کیا
مهدوی کیا این شانس را داشت که فوتبالش را با درخشش در بُعد ملی آغاز کند. عنوان جوان اول آسیا برای اینکه هواداران سرخابی و همه فوتبالدوستان ایران به کیای خودشان بنازند کافی بود و شخصیت آرام و قابل احترام او مزید بر علت شد تا کیا در اوج احترام بماند و همچون ستاره بدرخشد. حتی بعد از خداحافظی غریبانه اش!
حتی شایعات سیاهی که در ارتباط با زندگی خصوصی کیا مطرح شده بود هم نتوانست مهدی را از اوج محبوبیت به زیر بکشد. مهدوی کیا آنقدر در بوندس لیگا درخشید که دیگر درخشش او برابر با درخشش نام ایران شده بود و مسلم است که در چنین شرایطی دیگر همه ایرانی ها فارغ از رنگ تیم محبوب شان به او عشق می ورزند و شرایط برای جاودانه شدنش خود به خود مهیا می شود.
8- یحیی گل محمدی
مدافع آرام و با شخصیت پرسپولیس در دو دوره برای سرخ ها توپ زد و یک دوره هم سرمربی این تیم بود اما در هیچ کدام از این دوره ها مورد بی احترامی و توهین آبی دوستان قرار نگرفت.
یحیی که هم زننده تلخ ترین گل ملی فوتبال ایران به ایرلند است و هم یکی از معدود ایرانی هایی که در جام جهانی موفق به گلزنی شده اند، آنچنان آرام و متین رفتار می کرد که کسی به خودش اجازه نمی داد علیه وی شعار بدهد.
استقلالی ها هم حرمت او را نگه می داشتند و هرگز در شعارهایشان به او توهین نکردند. در واقع این یحیی بود که با شخصیت محجوب خودش برای خودش احترام خرید و خودش را به هواداران استقلال حقنه کرد!
سرداران خاص آبی پوش
1- حشمت مهاجرانی
دفاع خوش استیل تاج سابق، آنقدر دموکرات مآب و خوش برخورد بود که دوستانش در میان هواداران تیم رقیب اصلا کم تعداد نبودند. مهاجرانی را همه دوست داشتند چون حتی با هواداران پرسپولیس هم مودبانه بحث می کرد و برایشان وقت می گذاشت.
حشمت خان با تعدادی از بازیکنان پرسپولیس رفت و آمد خانوادگی داشت و عکس هایی که از این مراودات در نشریات آن زمان به چاپ می رسید، محبوبیت حشمت خان را بیشتر می کرد. همین محبوبیت باعث شده بود که سرخ ها حضور او را روی نیمکت تیم ملی در جام جهانی تاب بیاورند و گوش به فرمانش باشند. حشمت خان محبوب ترین مرد آبی ها میان قرمزدوستان بود.
2- مرحوم کامبیز جمالی
هافبک خوش تکنیک تاج که ستاره آبی ها در میانه میدان بود، در زمان حضور شاهین تهران مورد احترام شاهینی ها بود و بعد از تبدیل شاهین به پرسپولیس نیز همچنان محبوب ماند. از محبوبیت جمالی همین بس که دکتر امیر مسعود برومند دو آتشه ترین پرسپولیسی تمام تاریخ، او را تنها آبی پوش تاریخ ساخت که توسط وی در سازمان امور اداری و استخدامی کشور استخدام شده! این در حالی بود که دکتر برومند در همان زمان جماعت کثیری از سرخ ها را - از ممد بوقی گرفته تا ...!- در این سازمان استخدام کرده بود. مرحوم جمالی بر اثر بیماری دار فانی را وداع گفت.
3- مرحوم ناصر حجازی
ناصر حجازی از محبوب ترین بازیکنان تاریخ استقلال بود. قرمز دوستان در زمان بازی کردن و مربیگری حجازی به وی احترام می گذاشتند اما هر چه از عمر وی بیشتر می گذشت بر محبوبیت اش نزد سرخ ها افزوده می شد.
حجازی از مرز رنگ ها عبور کرده و تبدیل به زبان مردم شده بود. قهرمان ملی عرصه ورزش در عرصه مشکلات اجتماعی هم گلوی گویای حرف حق شد تا قهرمان باقی بماند و به ابدیت پیوند بخورد.
سرخ ها با شرکت گسترده در مراسم سوگواری ناصرخان نشان دادندکه به او علاقه قلبی شدیدی پیدا کرده اند، حتی آنهایی که در زمان بازی یا مربیگری وی در استقلال هوادارش نبودند!
4- سعید مراغه چیان
مدافع قدرتمند استقلال حجب و حیای خاصی داشت و تماشاگران قرمز و آبی عاشق این حیا بودند. درست مثل یحیی گل محمدی! مراغه چیان دفاع چپ بود و در روزهای ابتدایی وقتی از سوی هواداران پرسپولیس مورد توهین قرار می گرفت تا گردن سرخ می شد و متواضعانه جلویشان تعظیم می کرد. این رفتار بزرگوارانه که جلوتر از فرهنگ زمان خودش بود، جای او را در قلب قرمزها باز کرد و آنها نه تنها دیگر به او توهین نکردند که حتی گاهی دست به تشویق اش هم می زدند. سعید مراغه چیان با سلاح حیا و استفاده از قانون «اگر کسی به تو سیلی زد، آن سوی صورتت را جلو بگیر!» رقیب را شرمنده کرد و به قلب قرمزها وارد شد و ماند.
5- گودرز حبیبی
برادران حبیبی (حسن، منوچهر و گودرز) همگی فوتبالی بودند. حسن حبیبی بازیکن و مربی پاس بود و مدتی سرمربی تیم امید هم شد. منوچهر هم در پاس توپ می زد و ضمنا رییس کلانتری پامنار بود. در میان این برادران، تنها گودرز بود که در تاج سابق بازی کرد؛ هر چند که این اتفاق هم سبب نشد تا هواداران پرسپولیس حرمتش را بشکنند و به او توهین کنند.
میزان احترام سرخ ها به گودرز تا حدی بود که برایش شعری ساخته بودند و طی آن از وی درخواست می کردند که مثل برادرانش به پاس ملحق شود تا شخصیت اش را حفظ کرده باشد! گودرز هم به تیم ملی راه یافت و سال ها هم در رده های پایه مربیگری کرد.
6- کارو حق وردیان
حکایت محبوبیت کارو شباهت زیادی به قصه هنریک سرکیسیان داشت. کارو هم مثل هنریک از آرارات آمده بود و به همین دلیل به صورت پیش فرض از حمایت ارامنه تهران برخوردار بود. حق وردیان هافبکی قدرتی و شوتزن محسوب می شد و بارها با تکیه بر قدرت شوتزنی خودش دروازه حریفان را باز کرده بود. اقلیت بودن برای کارو هم، مثل سرکیسیان، سپری محکم شد برای مورد توهین قرار نگرفتن و به او مصونیتی بخشید که تا پایان عمر فوتبالی اش با او ماند.
7- جواد زرینچه
زوج رویایی جواد زرینچه و مجید نامجومطلق آنقدر در استقلال و تیم ملی برای جماعت فوتبالی این دیار درخشیدند که هیچ قرمزدوستی به خودش اجازه نمی داد به آنها توهین کند. اگر نامجومطلق در دوره ای پیراهن سرخ را پوشید با پیش زمینه همین محبت ها بود.
جواد زرینچه هم که شخصیت خوبی داشت و آنقدر آرام و منطقی با اتفاقات حاشیه ای و داخل زمین برخورد می کرد که به مذاق همه خوشایند بود.
زرینچه برخلاف زوج رویایی اش به پیراهن آبی وفادار ماند و هرگز حول و حوش اردوی رقیب پرسه نزد و با این همه نزد سرخ ها هم محبوب بود و ماند. او هنوز هم با وجود حضور روی نیمکت استقلال مورد احترام قرمزهاست و توهین نمی شنود.
8- علیرضا منصوریان
سرمربی امروز نفت تهران که خودش را برای حضور روی نیمکت استقلال گرم می کند هم جزو بازیکنان باشخصیت فوتبال ایران بود. علی منصور در دورانبازی کردنش هم آنقدر برای سرخ ها محترم بود که وقتی جلوی آنها ریش گرو می گذاشت تا به بازیکن دیگری از استقلال توهین نکنند، حرفش را گوش می کردند.
علی منصور این محبوبیت را در کنار رفتار پخته و منطقی اش مدیون موضع گیری هایش علیه هواداران تندروی استقلال است. در آن زمان هر گاه صدای توهین تماشاگران استقلال به سرخ ها بلنده می شد، این علیرضا منصوریان بود که دست هایش را به هوا می برد و آنها را دعوت به سکوت می کرد. علیرضا منصوریان امروز هم مورد احترام هواداران پرسپولیس است و تاکنون مورد توهین آنها قرار نگرفته.
دورنگ ها حذف شدند!
در میان بازیکنان استقلال و پرسپولیس بازیکنان دیگری هم بودند که می توانستند در این لیست جای داشته باشند اما یا در طول فوتبال شان پیراهن هر دو تیم را بر تن کردند یا در برهه ای از زمان مورد بی حرمتی قرار گرفته بودند یا مدت زمان زیادی در سرخابی ها حضور نداشتند. مثلا محبوبیت فرارنگی احمدرضا عابدزاده بر هیچ کس پوشیده نیست اما او هم پیراهن آبی پوشید و هم قرمز یا علی پروین، علی کریمی و علی دایی با وجود آنکه همگی جزو محبوب های آبی ها هستند اما در دوره ای توهین شنیدند یا وحید هاشمیان که با وجود احترامی که از هر دو طرف می دید اما سابقه زیادی در پرسپولیس نداشت.