پنجشنبه ۰۶ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۸ آبان ۱۳۹۳ - ۱۱:۴۳

روسیه به ایران نیرومند محتاج است

روسیه بر خلاف ایالات متحده به ایران نیرومندی علاقه‌مند است که بتواند در برابر فشار تجاوزکارانه از سوی آمریکا، اتحادیه اروپا، ناتو، اسرائیل و پادشاهی‌های خلیج فارس ایستادگی کند.
کد خبر : ۲۰۵۴۶۲
صراط: روسیه بر خلاف ایالات متحده به ایران نیرومندی علاقه‌مند است که بتواند در برابر فشار تجاوزکارانه از سوی آمریکا، اتحادیه اروپا، ناتو، اسرائیل و پادشاهی‌های خلیج فارس ایستادگی کند.

به موازات نزدیک شدن تاریخ 24 نوامبر که قرار است مسأله توافقات نهایی درباره پرونده هسته ای ایران در عوض رفع تحریم های بین المللی از جمهوری اسلامی ایران حل شود، تنش پیرامون این مسأله رو به افزایش گذاشته است. از یک سو، بدبینی درباره امضای نهایی موافقتنامه بین تهران و گروه 1+5 در این مواعد بر فضای اجتماعی مستولی شده است و از سوی دیگر، ایرانیان بسیار امیدوارند که این سند به موقع امضا شود.

درباره موضع گیری روسیه

باید بی پرده گفت که مسکو با قاطعیت تمام بر رفع هرچه سریع تر تحریم ها پافشاری می کند و معتقد است که تهران تا حالا نهایت تلاش های خود را به عمل آورده است. سرگئی ریابکوف رئیس هیأت نمایندگی روسیه اظهار داشت: «پیشرفت به عمل آمده است، ما در یک جا پا به پا نمی شویم ولی در زمینه مسایل اساسی تغییرات وجود ندارد». وی اعتراف کرد که تنها مسایل شناخته شده برنامه غنی سازی اورانیوم ایران، جدول زمان بندی رفع تحریم ها و راکتور آینده در اراک نیستند که «حل نشده اند». دیپلمات گفت: «علاوه بر آنها، 

سلسله موضوعاتی وجود دارند که فعلاً نمی توانند در ردیف مسایل کاملاً هماهنگ شده و قید شده روی کاغذ گذاشته شوند. از جمله مسایل راستی آزمایی و شفافیت، مهلت اعتبار موافقتنامه در دست تهیه و بعضی موضوعات دیگری که بدون حل و فصل آنها نمی توان به سازش و بسته نهایی دست یافت». به عبارت دیگر، سرگئی ریابکوف مسایلی را ذکر کرد که آمریکایی ها به عنوان شرط رسیدن به توافق نهایی مطرح می کنند. ولی در عین حال باید خاطرنشان کرد که در واشنگتن صریحاً می فهمانند که انعقاد این موافقتنامه به معنی لغو اتوماتیک تحریم ها نیست زیرا مدتی برای کنترل اجرای تعهدات ایران لازم است. ولی تهران بر این اعتقاد است که انعقاد موافقتنامه به معنی لغو اتوماتیک تحریم هاست.

چه چیزی برای روسیه ضروری و سودمند است؟

در عمل، تنها روسیه و چین در زمینه پرونده هسته ای ایران «بازی صادقانه ای» می‌کنند. مسکو هرگز حل و فصل این مسأله را با تغییرات در نظام سیاسی فعلی تهران مرتبط نکرده است. این تفاوت رفتار مسکو با ایالات متحده است که از مناقشه پیرامون برنامه هسته ای ایران برای سرنگونی انقلابی رژیم ایران و عوض کردن آن با رژیم دست نشانده غربی و وابسته به اراده سیاسی واشنگتن استفاده می کند. آمریکایی ها همزمان با مذاکرات با ایران درباره پرونده هسته ای، مبانی حکومت فعلی ایران را متزلزل می کنند و با استفاده از موضوع تحریم هایی که خود آمریکا تحمیل کرد، مخالفت های داخلی را تحریک می کنند و نیز در کشور چندین قومی ایران مناقشات بین قومی را دامن می زنند. حمایت از ستون پنجم لیبرال و دفاع از اقلیت های قومی و مذهبی، بسته استاندارد روش های واشنگتن در جهت بی ثبات کردن رژیم های مغضوب است.

روسیه بر خلاف ایالات متحده به ایران نیرومندی علاقه مند است که بتواند در برابر فشار تجاوزکارانه از سوی آمریکا، اتحادیه اروپا، ناتو، اسراییل و پادشاهی های خلیج فارس ایستادگی کند. نتایج این فعالیت تخریبی واشنگتن و متحدانش عیان شده است: عراق، لیبی، سوریه، افغانستان و کشورهای دیگر به منشأ بی ثباتی منطقه ای و جهانی، میدان گسترش تروریسم و خطر برای صدور حامل های انرژی به اروپا و آسیا تبدیل شده اند. اگر مناقشه داخلی در ایران شعله ور شود، با توجه به ابعاد کشور و جمعیت آن و نیز موقعیت در مرکز ذخایر اساسی جهانی حامل های انرژی فاجعه عظیمی رخ خواهد داد. روسیه حاضر است در عمل به تقویت جمهوری اسلامی ایران و قبل از همه از طریق تحکیم قابلیت دفاعی این کشور و صدور مدرن ترین انواع تسلیحات و جنگ افزار، به خصوص وسایل ضد هوایی، هواپیماهای جنگی، ادوات زرهی، ناوها و غیره مساعدت کند. در این صورت تهران دلیلی برای نگرانی از تهدیدها و شانتاژ غرب، اسراییل و پادشاهی های خلیج فارس نخواهد داشت.

بدیهی است که زمان گذر به کار عملی در این زمینه فرا رسیده است. به این منظور باید راه هایی پیدا کرد که روسیه از رژیم تحریم های ضد ایران خارج شود یا برای جامعه جهانی و سازمان ملل ثابت کند که حفظ رژیم تحریم ها امر غیرقانونی است. در حال حاضر مسکو باید بهتر از هر کشور دیگری بی عدالتی تحریم های آمریکا و اتحادیه اروپا را بفهمد زیرا چنین تحریم هایی به بهانه تخیلی مداخله نظامی در امور داخلی اوکراین علیه روسیه اعمال شده است. در حقیقت امر فدراسیون روسیه و جمهوری اسلامی ایران در یک قایق نشسته اند. آنها باید تشریک مساعی کرده و کشورهای دیگری را به خود جالب کنند که اصولاً می توانند به هدف تحریم های غرب تبدیل شوند. باید بر تشکیل ساختار نیرومند منطقه ای امنیت از جمله بر اساس سازمان همکاری شانگهای که از محتوای نظامی – سیاسی و دفاعی برخوردار شود، 

تأکید کرد. می توان نظام جدید امنیت منطقه ای را با مشارکت روسیه، آسیای مرکزی، قفقاز بزرگ و ایران به وجود آورد. گزینه دیگر، تشکیل سازمان جدید با مشارکت روسیه، ایران، سوریه و عراق با مقر در تهران است. به مرور زمان کشورهای دیگر هم می توانند به این سازمان ملحق شوند. این کار جوابگوی نظریه سیاست خارجی روسیه است که جدیداً توسط ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه در مجمع والدای در سوچی اعلام شد. رئیس جمهور روسیه اظهار داشت: «راه منطقی، راه تعاون کشورها و جوامع و جستجوی پاسخ های جمعی به چالش های فزاینده و مدیریت مشترک خطرات است. جهان به پایه های حقوقی، سیاسی و اقتصادی نظم جدید جهانی احتیاج دارد که ثبات و امنیت را تأمین کرده و در عین حال رقابت سالم را تشویق کند».

ایران آینده دار ترین شریک در زمینه همکاری نظامی فنی است

باید هرچه زودتر مدرن ترین سامانه های تسلیحاتی را که بتوانند جلوی هر گونه فشار نظامی  قبل از همه از سوی ایالات متحده را بگیرند، به ایران صادر کرد تا جمهوری اسلامی ایران به شریک واقعی فدراسیون روسیه در مقابله با خط تجاوزکارانه غرب تبدیل شود. قبل از همه پیشرفته ترین سامانه های ضد هوایی نظیر اس-300 و اس-400، پانتسیر و غیره مد نظر هستند. واشنگتن نیک می فهمد که اگر ایرانیان بتوانند تقریباً همه جنگنده ها و موشک های آمریکایی مستقر در خلیج فارس را از بین ببرند،  کارایی حضور نظامی آمریکایی در این منطقه برابر صفر شده و نفوذ عربستان سعودی، قطر و سایر متحدان آمریکا در منطقه تضعیف خواهد شد. به منظور افزایش قابلیت دفاعی نیروهای مسلح ایران باید همچنین تعداد قابل توجه جنگنده های چندین منظوره میگ-29 آخرین سیستم، هواپیما های شکاری میگ-31 و هواپیماهای شکاری سنگین سوخوی-30 نسل +4 را به این کشور صادر کرد که در این صورت اقدام هر متجاوزی که بخواهد ایران را هدف خود قرار دهد، خنثی خواهد شد. باید از طریق افزایش ادوات زرهی نظیر تانک های T-90 و نفربرهای زرهی و توپخانه موشکی مدرن، نیروی زمینی ایران را تقویت کرد.

 با عنایت به طول خط ساحلی ایران و حضور ناوهای ناوگان پنجم ایالات متحده مستقر در بحرین در خلیج فارس، جا دارد که روسیه به ایران در زمینه ایجاد سامانه مطمئن پدافند هوایی کمک کند که شامل سامانه های پدافند ساحلی بر اساس وسایل موشکی ساحلی کا300 «باستیون» باشد. این سامانه مخصوص از بین بردن ناوهای سطحی مختلف از ترکیب واحدهای دریابرد، ستون های کشتی 

ها، گروه های ضربتی ناوها و ناوهای هواپیمابر و ناوهای انفرادی و اهداف زمینی قابل تشخیص به وسیله رادار در شرایط مقابله شدید به وسیله آتش و وسایل رادیو الکترونیکی است. در این صورت نه تنها تمام ناوگان پنجم آمریکا بلکه نیروی دریایی کشورهای خلیج فارس که به ایران خصومت می ورزند، خلع سلاح خواهند شد. در عین حال باید به نیروی دریایی ایران ناوهای سطحی و زیردریایی طبقات مختلف را صادر کرده و از نظر فنی واحدهای تفنگداران دریایی را تقویت کرد. به خصوص به وسیله گروه های تقویت شده بالگرد ها که شامل بالگردهای هوابرد و باری و بالگردهای رزمی کا29 و کا52 باشند. بهای جمعی همکاری نظامی فنی روسیه با ایران می تواند از حد 25 میلیارد دلار بگذرد.  در حال حاضر ایران بزرگ ترین بازار برای محصولات نظامی فنی می باشد.

همکاری های اقتصادی: سود عظیم برای هر دو کشور

مسکو همچنین باید بفهمد که ایران در حال حاضر به سه چیز یعنی رفع تحریم ها، سرمایه گذاری ها و فناوری های جدید، احتیاج مبرم دارد. اگر روسیه به سرعت و با قاطعیت اقدام نکند، شرکت های غربی و لابی های سیاسی می توانند قراردادهای به روز آوری و توسعه اقتصاد ایران را در بخش های سودآوری چون نفت و گاز، پتروشیمی، انرژی، ارتباطات و حمل و نقل و صنایع را دریافت کنند. به عنوان مثال، طرح «جریان جنوبی»، بزرگترین میدان گازی و گاز مایع در فلات قاره خلیج فارس می تواند به «الماس نفیس در نگین» بخش نفتی و گازی ایران تبدیل شود. روسیه با عنایت به سرعت عمل محافل بازرگانی غربی و آسیایی برای پس نماندن باید از حالا به بررسی هر چه مفصل تر شرکت کمپانی های دولتی و خصوصی روسیه در بهره برداری از بازار حجیم و آینده دار ایران بپردازند که این کار باید با حمایت نیرومند رهبران عالی سیاسی هر دو کشور انجام شود. «پارس جنوبی» می تواند به طرح آزمایشی اولیه همکاری روسی- ایرانی تبدیل شود که به ایجاد محور گازی روسی- ایران مساعدت نماید. این محور قادر است جو بازار گازی جهان را تعیین کرده و شرایط خود را به دیگران تحمیل کند در حالی که مجمع کشورهای صادر کننده گاز با مقر در دوحه بی کفایتی از خود نشان داده و به مکانیزمی تبدیل نشده است که مسکو و تهران بتوانند از طریق آن منافع گازی خود را از جمله در زمینه قیمت گذاری این نوع سوخت و سهمیه بندی صادرات آن، پیش ببرند.

بخش حمل و نقل برای دو کشور اهمیت ویژه ای دارد زیرا سرزمین ایران کوتاه ترین راه ترانزیت برای روسیه به آسیای جنوبی و جنوب شرقی را فراهم می کند. روسیه به نوبه خود، سرزمین ترانزیتی در جهت مذکور برای اروپای مرکزی و شمال غربی (آلمان، لهستان، چک، 

اسلواکی، مجارستان، کشورهای بنیلوکس، اسکاندیناوی و بالتیک) است. در حال حاضر محموله های بازرگانی از مناطق مذکور در حرکت خود به هند، پاکستان، بنگلادش، ویتنام، مالزی، فیلیپین، اندونزی، استرالیا و غیره مجبورند راه پیچیده و طولانی و به تبع آن، راه پرهزینه را طی کنند که راه بازگشت نیز به همین اندازه دشوار است. این مسیر دور آفریقا یا از مدیترانه و کانال سوئز (که بابت عبور از آن عوارض بالایی اخذ می گردد) و غیره می گذرد. در این رابطه ناگزیر باید طرح 20 سال پیش به اصطلاح کریدور حمل و نقل جنوبی را به خاطر آورد که ناظر بر متصل کردن یکی از بنادر سلطنت عمان در دریای عرب متعلق به اقیانوس هند از طریق خلیج فارس و راه آهن عراق و ایران به دریای خزر و بنادر خزر، گره های راه آهن و شبکه کانال های رودخانه ای روسیه بود. در این صورت زمان ارسال محموله ها 3 برابر کمتر و هزینه های این کار 4 برابر کمتر از مسیری می شد که از هند، اقیانوس هند، دریای سرخ، مدیترانه و دریای سیاه تا بندر نووروسیسک یا تواپسه یا دور آفریقا و از طریق اقیانوس اطلس به دریای بالتیک، سن پترزبورگ، ریگا، کلایپدا، تالین، استوکهلم، هلسینکی و غیره از طریق دریاهای شمالی تا بنادر نروژ و مورمانسک می گذشت.

در شرایط جاری، با عنایت به تحولات ژئوپلتیکی به عمل آمده و قبل از همه «انقلاب های عربی»، کریدور جنوبی را می توان کاهش داده و ده برابر ارزان تر کرد. به این منظور باید در ساحل ایرانی دریای عرب در نزدیکی پاکستان یعنی در واقع در ساحل اقیانوس هند بندر بزرگی ساخته و آن را در عمل به کراچی پاکستانی متصل کرد و سپس راه آهن سریع السیر با ظرفیت بزرگ را تا بندر رشت ایران واقع در ساحل دریای خزر ساخت. از آنجا می توان خط نیرومند رو-رو راه انداخت که بتواند واگن راه آهن را تا آستراخان یا هر بندر دیگر روسیه با استفاده همزمان از کشتی های «رودخانه – دریا» ایجاد کرد. علاوه بر آن می توان به نوسازی و توسعه راه آهن ایران پرداخت که در این رابطه صدور انواع واگن های ساخت کارخانه «اورال واگن» به این شرکت شایان تأمل است. باید همچنین به ساخت کشتی های رودخانه – دریا در واحدها شرکت متحد کشتی سازی روسیه اشاره کرد که بتوانند در خزر و شبکه رودخانه های روسی در چارچوب «کریدور حمل و نقل جنوبی» مورد استفاده قرار گیرند.

**********

 هم اکنون باید بی درنگ به اجرای طرح های مشترک اقتصادی پرداخت که در پروتکل نهایی جلسه اخیر (9-8 سپتامبر 2014) کمیسیون دائمی مشترک همکاری های بازرگانی – اقتصادی بین روسیه و ایران و موافقتنامه «کالاهای روسی در عوض نفت ایرانی» که در ماه اوت قید شد. از زمان امضای پروتکل حدود دو ماه گذشته است ولی تا کنون هیچ حرکتی در جهت اجرای آن مشاهده نشده است. دیوان سالاری نهادی، لابی غربی و «ستون پنجم» هم اکنون جلوی اجرای طرح ها را می گیرند. و این در حالی است که روسیه از زمینه های حائز اولویت برخوردار است که در آن فناوری های ما از فناوری های غربی بدتر نیست که در این رابطه انرژی اتمی، تولید نیروی برق، تولید حامل های انرژی، راه آهن، ساخت خطوط لوله انتقال نفت و گاز، آبیاری و بخش آبی و غیره شایان ذکر است. این همکاری فشار منگنه تحریم ها بر ایران را تضعیف کرده و روند برقراری همکاری های واقعی بازرگانی و اقتصادی بین مسکو و تهران را راه اندازی خواهد کرد که در حال حاضر به هیچ عنوان جوابگوی سطح بالای گفتگوی سیاسی نیست.

منبع: ایران رو