پنجشنبه ۰۶ دی ۱۴۰۳ - ساعت :
۰۴ آبان ۱۳۹۳ - ۱۵:۰۴

مطالبات رهبری از شورای‌ انقلاب فرهنگی

قائم‌مقام فرهنگستان علوم اسلامی می‌گوید اعتدال به این معنا نیست که عده‌ای از انقلابیون از انقلابی‌گری‌شان دست بردارند و عده‌‌ای از معارضان از تعارضشان کوتاه بیایند و یک جریان جدید شکل بگیرد که اسم افرادش را بگذاریم «معتدلان»!
کد خبر : ۲۰۴۷۴۱
صراط: قائم‌مقام فرهنگستان علوم اسلامی می‌گوید اعتدال به این معنا نیست که عده‌ای از انقلابیون از انقلابی‌گری‌شان دست بردارند و عده‌‌ای از معارضان از تعارضشان کوتاه بیایند و یک جریان جدید شکل بگیرد که اسم افرادش را بگذاریم «معتدلان»!

مقام معظم رهبری در آستانه آغاز دوره جدید فعالیت شورای‌عالی انقلاب فرهنگی، با صدور حکمی، بر مدیریت راهبردی چالش‌های حوزه فرهنگ با «استفاده کامل و کارآمد و هم‌افزا از همه فرصت‌ها و ظرفیت‌ها»، «مهار تهدیدها و آسیب‌ها با نگاه حکیمانه و معقول» و «مواجهه هوشمندانه با معارضه‌های مهاجمان و ستیزه گران» به‌عنوان تکالیف اصلی شورای‌عالی انقلاب فرهنگی تأکید کردند.

حجت‌الاسلام علیرضا پیروزمند، کارشناس کارگروه مدیریت کلان دستگاه‌های فرهنگی دبیرخانه شورای‌عالی انقلاب فرهنگی و عضو هیئت علمی و قائم‌مقام فرهنگستان علوم اسلامی است. او در گفت‌وگو با تسنیم دیدگاه‌های خود را در خصوص تبیین برخی از فقرات مطرح شده در حکم اخیر مقام معظم رهبری به این شورا مطرح کرده است که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید:

انقلاب فرهنگی امری پایان یافته‌ نبوده، نیست و نخواهد بود

این استاد دانشگاه و پژوهشگر برجسته فرهنگی در خصوص «اهمیت شورای‌عالی انقلاب فرهنگی»، مفهوم «انقلاب فرهنگی» و «رویارویی دو جبهه فرهنگی دینی و غیردینی» اظهار کرد:

شورای‌عالی انقلاب فرهنگی جایگاه و وظیفه بی‌بدیلی را در عرصه فرهنگ به‌عهده گرفته است و به همین مناسبت هم اسم آن شورای انقلاب فرهنگی مقرر شده است. از این جهت، انقلاب فرهنگی یک جریان مستمر و پویا است که باید دائم در تلاش بود تا انقلاب فرهنگی اتفاق بیفتد و انقلاب فرهنگی یک امر تمام‌شده و پایان یافته‌ای نبوده، نیست و نخواهد بود.

وقتی از انقلاب فرهنگی صحبت به میان می‌آوریم، این موضوع در درون خود این مفهوم را به‌همراه دارد که فرهنگ معارضی وجود دارد که کشور در معرض نفوذ آن فرهنگ است و یا رسوبات آن فرهنگ از رژیم گذشته در کشور باقی مانده است. پس برای نهادینه شدن جریان اسلام و حوزه‌های اسلامی در زوایای مختلف تصمیم‌گیری‌ها و ساختارها بر نسل‌های جامعه باید انقلاب فرهنگی صورت گیرد. پس بر این اساس، بنا بر عنوان شورای انقلاب فرهنگی و فلسفه وجودی آن مواجهه با جبهه معارض و شناسایی آن در مقابل جبهه اسلامی و انقلابی و خودی، امری است که به‌صورت مستمر و شایع باید اتفاق بیفتد.

منتها نکته‌ای که در حکم اخیر مقام معظم رهبری بر آن تأکید داشته‌اند، «با توجه به جبهه‌بندی جدی میان هواداران فرهنگ انقلابی و اسلامی و معارضان باانگیزه آن، شورای‌عالی انقلاب فرهنگی باید با برخورد فعال و مبتکرانه با این جبهه‌بندی آشکار فرهنگی، دل‌بستگان فرهنگ دینی و انقلابی را در داخل و خارج کشور دلگرم و امیدوار و مطمئن و معارضان را نگران و ناامید کند.» ایشان با این بند در حکم‌شان به اعضای شورای‌عالی انقلاب فرهنگی مسئولیت واگذار می‌کنند.

برخورد فعال با جبهه معارض زمانی رخ می‌دهد که شورا طرفین جبهه فرهنگی را بشناسد

حال باید ببینیم که این «برخورد فعال و مبتکرانه» چگونه می‌تواند توسط شورا اتفاق بیفتد! این برخورد فعال زمانی رخ می‌دهد که شورای انقلاب فرهنگی وجود این دو جبهه فرهنگی را به رسمیت بشناسد، یعنی در درجه اول ابعاد مواجهه و معارضه این دو جبهه فرهنگی و مواضع اختلاف و چالش‌برانگیز بین این دو جبهه را مورد شناسایی و بررسی قرار دهد و بعد کنش‌گران و فعالان مؤثر در این دو جبهه را، چه در میدان ملی و چه در مقیاس بین‌المللی مورد شناسایی قرار دهد و میزان فهم و نقش بالفعل و حتی بالقوه آنها را مورد ارزیابی و بررسی قرار داده باشد. در نتیجه در گام‌های بعدی بتواند، برای فعال‌سازی و نقش‌آفرینی و هم‌افزایی نیروهای انقلابی و در نقطه مقابل ایجاد تشتت و افتراق از جبهه معارض انقلاب، نقش‌آفرینی کند.

نقش قرارگاهی شورای‌عالی انقلاب فرهنگی، نقش مدیریت راهبردی است

تمام مواردی که گفته شد، دارای یک راهبرد محوری است که بر آن حکومت می‌کند و اینکه شورای‌عالی انقلاب فرهنگی همان‌گونه که رهبری در فرمایشات سال گذشته خود، خطاب به شورا فرمودند: «باید این نهاد به‌عنوان قرارگاه شناخته شود». نقش قرارگاهی نقش مدیریت راهبردی است که در حکم اخیر هم ایشان بر این تعبیر تصریح کردند که مدیریت راهبردی چالش‌های فرهنگی از طریق توجه به امور اتفاق می‌افتد، پس می‌توان بیان کرد که نقش قرارگاهی شورای‌عالی مدیریت راهبردی است.

نوع مدیریت شورای‌عالی انقلاب فرهنگی دو نتیجه جانبی می‌تواند داشته باشد: اول، اگر شورای‌عالی انقلاب فرهنگی به‌نحوی در عرصه فرهنگ کشور حضور داشته باشد که کنش‌گران فرهنگی حضور شورای‌عالی فرهنگی را احساس نکنند، معنی آن این است اساساً در صحنه مدیریت راهبردی کشور حضور فعالی ندارند. دوم، در نقطه مقابل اگر شورای‌عالی انقلاب فرهنگی به‌عنوان نیروی کنش‌گر مستقیم در عرصه فرهنگ ظاهر گردد، این هم طبیعتا معنی‌اش این است که از سطح قرارگاهی خودش را پایین‌تر آورده و در میدان وارد شده است.

شورا، جایگاهش را در حد یک دستگاه‌ فرهنگی تقلیل ندهد

پس شورای عالی انقلاب فرهنگی باید این توجه را داشته است که به جای دستگاه‌های فرهنگی، فعالیت فرهنگی انجام ندهد، منتها آن چیزی که در فرازهای حکم اخیر رهبری توجه شده است و از طریق تاکید بر نقش حمایتی برای تکمیل، تشکیل و الهام‌بخشی فعالیت‌های خودجوش مردمی از آن یاد کردند، تاکید بر نقش قرارگاهی شورا است. این موضوع بر این صحه می‌گذارد که شورا به جای خودش نشسته است و نقش خودش را ایفا می‌کند، تا بتواند کنش‌گران حقوقی و حقیقی فرهنگی در جبهه انقلاب را به فعالیت وا دارد و از ظرفیت آنها استفاده کافی و وافی کند.

شورای عالی انقلاب فرهنگی باید تعامل کنش‌گران و فعالان فرهنگی زمینه را بیش از پیش فراهم کند، و از طریق این تعامل یک هم‌افزایی در توانمندی نیروها ایجاد کند، بنابراین همان‌گونه که در جایگاه‌های مشابه در کشور مشاهده می‌کنیم به‌عنوان مثال «نقشی که شورای اقتصاد در کشور، یا پول و اعتبار ایفا می‌کند چه نقشی است؟»، «نقش شورای امنیت ملی در کشور چیست؟» یعنی، آنها باید نگاهی به صحنه داشته باشند اما مداخله‌شان به صحنه، مستقیم نباشد. باید آینده‌نگری داشته باشند، اما خودشان به‌عنوان کنش‌گر در میدان وارد نشوند.

همان‌گونه که شورای پول و اعتبار، نرخ سود بانکی را معین می‌کند و بلافاصله اثرش در ساختار اقتصادی نمایان است و فعالان اقتصادی گوش به زنگ هستند که آنها چه سیاستی را در مسائل مالی و پولی اتخاذ می‌کنند تا رفتار اقتصادی خود را متناسب با تصمیم‌گیری‌های راهبردی اقتصادی تنظیم ‌کنند به‌دلیل این است، که می‌دانند اگر این همراهی و توجه نباشد ضرر می‌کنند و در اقدامات اقتصادی خود ناکام خواهند ماند.

مشابه این مسئله باید در عرصه فرهنگ هم اتفاق بیفتد. البته، وقتی می‌گوییم مشابه این امر در شورای‌عالی انقلاب فرهنگی به وجود آید باید این توجه را داشته باشیم که شورای‌عالی انقلاب فرهنگی چه معنایی دارد! شورای‌عالی انقلاب فرهنگی، متشکل از اشخاص حقیقی و حقوقی است که امتیازات اشخاص حقیقی، به‌عنوان نقش تصمیم‌سازی فعالیت می‌کنند و از کارشناسان برجسته هستند که «عرصه فرهنگ را به‌خوبی می‌شناسند»، «کنش‌گران فرهنگی را می‌شناسند»، «آینده‌نگری فرهنگی دارند»، «آسیب‌های فرهنگی را می‌شناسند»، «تحولات فرهنگی را می‌دانند»، «نقاط قوت و ضعف جبهه انقلاب را می‌دانند» و در مقابل «جبهه معارض را هم می شناسند». این اشخاص بر اساس شناسایی و توانایی‌ای که دارند، می‌توانند یک حرکت هوشمندانه و هدفمند را در عرصه فرهنگ تعقیب کنند.

بخش دیگر شورای‌عالی انقلاب فرهنگی که بخش حقوقی آن است، شأن نزولش در شورای‌عالی این است که بتواند در عین اینکه واقعیت‌های فرهنگی جامعه را در اختیار سایر اعضا قرار می‌دهد، هم در مقام تصمیم‌گیری درست برآید و همچنین پس از تصمیم‌گیری، ابزار اجرای این سیاست‌ها و مدیریت راهبردی در صحنه واقعی فرهنگ باشد.

به‌عقیده من، این دو نقشی که به‌نحو پیشینی و پسینی اعضای حقوقی شورای‌عالی باید ایفا کنند، هنوز به‌خوبی ایفا نمی‌شود. البته این ضعف ناشی از نقش دبیرخانه شورای‌عالی انقلاب فرهنگی نیست، بلکه باید خود دستگاه‌ها احساس مسئولیت افزون‌تری داشته باشند و همکاری مجدانه‌تری را با دبیرخانه شورای‌عالی انقلاب فرهنگی رقم بزنند و توان خودشان را چه در مقام تصمیم‌سازی به‌نحو پیشینی برای اطلاع رسانی درست از وضعیت فرهنگی، متناسب با اهداف شورای‌عالی انقلاب فرهنگی ایفا کنند. همچنین باید مسئولیت‌پذیری مناسبی پس از تأثیر سیاست‌ها توسط شورای‌عالی انقلاب فرهنگی داشته باشند.

نقش‌آفرینی شخصیت‌های حقیقی هم نباید تابع تغییر رویکرد دولت‌ها باشد و با تغییر آن دستخوش نوسانات جدی شود و توقف ایجاد کند. اینکه مقام معظم رهبری در این حکم جدید نسبت به مسئله «جبهه‌بندی جدی میان هواداران فرهنگ انقلابی و اسلامی و معارضان عنود باانگیزه آن» اشاره می‌کنند و تأکید دارند که «شورای‌عالی انقلاب فرهنگی باید با برخورد فعال و مبتکرانه با این جبهه‌بندی آشکار فرهنگی، دل‌بستگان فرهنگ دینی و انقلابی را در داخل و خارج کشور دلگرم و امیدوار و مطمئن و معارضان را نگران و ناامید کند» بر این مهم تصریح دارد که ایشان نسبت به این موضوع در عرصه فرهنگی کشور نگران هستند و احتمال بروز آسیب‌های این شرایط را در صحبت‌های‌شان با دولت‌مردان هم اظهار فرمودند.

شورای‌عالی انقلاب فرهنگی با ارائه تعریف درستی از اعتدال پا به عرصه فرهنگ بگذارد

نگرانی ایشان از این است که به‌بهانه اعتدال، انقلابی‌گری مورد تخطئه قرار گیرد و انقلابیون مورد انزوا قرار گیرند، از همین رو، به شورای‌عالی انقلاب فرهنگی برای پیشگیری این مسئله مسئولیت می‌دهند.

بنابراین، یکی از راهکارهایی که شورای‌عالی انقلاب فرهنگی می‌تواند از این طریق نقش خودش را بهتر ایفا کند، این است که نسبت به تعریف صحیح مفهوم اعتدال در عرصه فرهنگ پا به میدان بگذارد. این را هم بدانیم که دقیقاً اعتدال فرهنگی یعنی همین مطالبه مقام معظم رهبری از شورای‌عالی انقلاب فرهنگی. «اعتدال فرهنگی دقیقاً یعنی تقویت جبهه فرهنگی انقلاب و تضعیف و ناامید کردن جبهه معارض».

اعتدال به این معنا نیست که عده‌ای از انقلابیون از انقلابی‌گری خودشان دست بردارند و عده‌‌ای از معارضان از تعارض خودشان کوتاه بیایند و در این میان یک مسیر جدید و جمع جدیدی شکل بگیرد که اسمشان را بگذاریم افراد معتدل، خیر، این‌گونه نیست. اعتدال یعنی منطقی، حکیمانه، معقول و واقع بینانه عمل کردن بر مبنای ارزش‌های اسلامی، تا در همه صحنه‌ها، متناسب با همه شرایط با همه ظرفیت و توان از این ارزش‌ها بهره ببریم. اگر این اعتدال را شورای‌عالی انقلاب فرهنگی معنا کند و الزاماتش را تعقیب کند، به نظر می‌آید بتوان رهنمودهای رهبری را با جدیت دنبال کرد.

همکاری همه دستگاه‌های فرهنگی با هم باعث تحقق منویات رهبری می‌شود

بر این نکته تأکید می‌کنم که دبیرخانه شورای‌عالی انقلاب فرهنگی در سالیان اخیر تلاش مجدانه‌ای را برای پیگیری دستورات رهبری و احکام گذشته ایشان رقم زده است و با مشارکت نخبگان و فعال‌سازی بیشتر ظرفیت اعضای شورای‌عالی انقلاب فرهنگی و تشکیل کارگروه‌هایی به‌منظور پیگیری مواد حکم رهبری در گذشته تحرک مناسبی را در دبیرخانه شورای‌عالی انقلاب فرهنگی ایجاد کرده است، که بخشی از خروجی آن سندهای موجود است، که تحت عناوین «سند جامع علمی»، «نقش مهندسی فرهنگی»، «نقش آموزش و پرورش» و... به تصویب رسید و حضرت آقا این موضوعات را مورد توجه قرار دادند و مطالبه پیگیری تحقق این سندها را به انجام رسانده‌اند.

منتها در حکمی که رهبری به شورای‌عالی ابلاغ کردند و مطالباتی را مطرح فرمودند، به اموری در عرصه تولید علم، تبیین سبک زندگی اسلامی، اصلاح نظام آموزشی، تقویت نظام پژوهش، بهبود فرهنگ عمومی و امثال اینها اشاره دارد. به‌عقیده من اگر دستگاه‌های فرهنگی زیرمجموعه دولت، همچنین دستگاه‌های زیرمجموعه رهبری با یک ساماندهی و هم‌افزایی هدفمند بتوانند توان خود را روی یکدیگر بریزند، مطمئناً در مقابل جبهه معارض اثربخشی بهتری خواهیم داشت. و اگر در این مسئله دستگاه‌های فرهنگی همکاری بیشتری با دبیرخانه شورای‌عالی انقلاب فرهنگی داشته باشند، می‌توانیم شاهد تحقق بهتر منویات رهبری باشیم.

منبع: تسنیم