صراط: دنیا میخواست، بداند رئیس دولت مقتدرترین کشور خاورمیانه که امروز از هر گوشه آن آتشی به هوا برخاسته است، دولتی که 6 کشور مدعی بزرگی و تفرعن، در پشت میز مذاکره با او قرار گرفتهاند و شخصی که انقلابش، کشورش و دولتش در تقابل بزرگ هژمونیک با آمریکا قرار دارد؛ چه در چنته آماده کرده است؟
افکار عمومی، رسانهها و مقامات بلندپایه کشورهای جهان سراپاگوش بودند تا ببینند «پرزیدنت روحانی» در مصاحبه با رسانهها، در دیدار با رجال دولتهای مختلف جهان و البته در سخنرانیاش در مجمع عمومی سازمان ملل چه خواهد گفت و نظراتش را چگونه بروز خواهد داد؟!
*شکست عملیات کمین علیه روحانی
در سوی دیگر ماجرا اما عدهای هم بودند که به ظاهر خندان و حامی! اما برای روحانی کمین کشیده بودند.
آنهایی که در مقابل برخی اشتباهات دولت، سوت و کفشان به هوا میرفت و هرجا دولت یازدهم پای گزینه «حاشیه» و «اقدام نابجا» را طی بیش از یکسال گذشته تیک زد؛ برایش هورا کشیدند اما در مقابل اقدامات اصول و انقلابیاش غیر از اَخم و سکوت کار دیگری نداشتند.
آنها زمانی که روحانی گفته بود عتبات عالیات خط قرمز ما هستند، روزی که به دست داشتن غرب در تقویت و تسلیح تروریستهای منطقه اشاره کرد و آنهنگام که به تأکیدات همین عده مبنی بر «لزوم ترمیم کابینه» و «اوجب واجب بودن سیاستبازی داخلی»! روی خوش نشان نداد؛ نیز اخم کرده بودند و منتظر بودند تا شاید در سفر نیویورک رئیس جمهور ایران اتفاقی ولو کوچک بیافتد که دنیا به کامشان بشود اما اینطور نشد.
*مردی که شجاع ماند
به گزارش فارس، روحانی اما به نیویورک رفت و آنقدر کنایههای رُکّ و صریحی به آمریکا و غرب و سایر همپیمانان آنها زد که همه معنای حرفهایش را متوجه باشند.
او در مجمع عمومی سازمان ملل از این گفت که برخی کشورها در پیدایش گروههای تروریستی نقش داشتهاند.
رئیس جمهور روحانی صریح و بیپرده به وجود مفهوم «غربستیزی» اشاره کرد و اینطور گفت که حامیان جنگ و تروریسم و تحریم باید غربستیزی را بعنوان یک تاوان پذیرا باشند.
او وقتی در مجمع عمومی سازمان ملل از این گفت که برخی از سازمانهای اطلاعاتی، تیغ را به دستِ زنگی مست دادهاند! همه فهمیدند چه کسی مورد خطاب رئیس جمهور اسلامی ایران قرار دارد.
روحانی در گفتوگو با کریستین امانپور معروف، هماو که میگویند هرجا امانپور باشد؛ جنگ هم همانجاست نیز عملیات روانی خود علیه آمریکا را با به سخره گرفتن ائتلاف آمریکایی ضد داعش ادامه داد و از این گفت که «گروههای تروریستی مدام در حال حرکت هستند و یک ارتش منظم نیستند که با یک بمباران صدمه ببینند؛ عملیات هوایی بیشتر حالت روانی و نمایشی دارد.»
آقای حقوقدان در نشست خبری خود در نیویورک هم نه تنها از موضعگیری علیه حمایتهای آمریکا از تروریستها دست برنداشت بلکه مثل خیلی از صحبتهای دیگرش در نیویورک بر رعایت خطوط قرمز مذاکرات هستهای با این جمله تأکید کرد که «هر توافقی که مسئله پایان تحریم به صراحت و قاطعانه در آن بیان نشده باشد، از دید مردم ایران قابل قبول نخواهد بود.»
و مردم ایران یعنی جامعهای بزرگ که رئیس جمهور و کابینه هم بخشی از آنها هستند...
*مجمع عمومی سازمان ملل، پژواک خط قرمزهای اتمی از زبان روحانی
تالار عمومی سازمان ملل در روز سخنرانی روحانی پژواکهایی را هم از خط قرمزهای اتمی جمهوری اسلامی ایران شنید.
پژواکهایی که رئیس جمهور روحانی در یکی از رساترین آنها خطاب به حضّار گفت: ما به ادامه برنامه هستهای صلحآمیز خود، شامل اِعمال حق غنیسازی و سایر حقوق هستهای در خاک ایران، در چارچوب مقررات بینالمللی، مصممیم.
و این در حالی بود که روحانی در مصاحبه مطبوعاتی خود در نیویورک هم با تأکید بر اینکه ایران هیچگاه از فعالیت صلحآمیز هستهای دست برنخواهد داشت، گفت: هر توافقی که در آن غنی سازی ملحوظ نشده باشد، از نظر ما قابل قبول نخواهد بود. همچنین تحریمها باید برداشته شود و هر توافقی که مسئله پایان تحریم به صراحت و قاطعانه در آن بیان نشده باشد، از دید مردم ایران قابل قبول نخواهد بود.
و هم او بود که در روزهای پایانی سفر خود به نیویورک در گفتوگو با شبکه خبری سیانان مشخصاً گفت: برای هر کشوری، مرزهایی وجود دارد که عبور از آن مرزها غیرقابل قبول است...
و شیخ دیپلمات، آب پاکی درباره تحریمها را هم اینطور روی دست یک کانال تلویزیونی آمریکایی ریخت که «وقتی راجع به تحریم صحبت میکنیم، مقصود ما همه تحریمهایی است که از نظرمان غیر قانونی است؛ چه تحریمهای یکجانبه آمریکا، چه تحریمهای اتحادیه اروپا و چه قطعنامههایی که مربوط به شورای امنیت است؛ باید در توافق به طور کامل برداشته شود.»
و شاید همین صحبت مصمم آخری بود که سرگئی لاوروف روس، وزیر خارجه کاخ کرملین را به این تحلیل رساند که در صحبتهایش بگوید مذاکرات حتی اگر تا 95 درصد هم پیشرفت کرده باشد اما در 5 درصد باقیمانده «شیطان» خانه کرده است.
یعنی اینکه لاوروف هم فهمیده بود، خط قرمزهایی مثل لزوم لغو تمام تحریمها و ضرورت حفظ غنی سازی ایران در میزان فعلی، چیزی نیست که حسن روحانی بخواهد از آن دست بردارد.
*حامی حزبالله و حماس
روحانی اما در نیویورک چند باری هم ژست حقوقدانی و دیپلماتیاش را کنار گذاشت و خرقه انقلابیگریاش را هم از زیر آستین بیرون آورد.
آنجا که یک تنه به دفاع از حزبالله و حماس پرداخت و در پاسخ به سؤال نامؤدبانه خبرنگار «یواسای تودی» مبنی بر اینکه شما فقط تندروهای سنی را تروریست میدانید، گفت: ما اولین بار منافقین که یک گروه به ظاهر شیعه است را گروه تروریستی خواندیم که اکنون در برخی کشورهای غربی لانه کرده اند.
و در ادامه به کنایه همیشگی غرب و آمریکا مبنی بر تروریست بودن حزبالله و حماس نیز اینطور پاسخ داد: «مایه تعجب است که شما حزبالله را که در دولت و مجلس لبنان عضو دارد و مورد احترام همه مردم و شخصیتهای سیاسی این کشور است تروریست می خوانید. آیا مقاومت یک مردم در برابر دشمن خارجی تروریسم است؟! مگر حماس در انتخابات مردمی رای بدست نیاورده است، چطور میتوانید اینها را تروریست بنامید؟»
*پاسخی که روحانی یکسال برایش صبر کرد
و در همین مصاحبه هم بود که رئیس جمهور بالاخره فنّ بدلش را در مقابل ذوقزدگیهای کاخ سفید از یک تماس تلفنی نابجا در سفر نیویورکی سال گذشته، رو کرد و در پاسخ به سؤال خبرنگار «سیانان» که از او پرسید: «شما ناراحت نمیشوید اگر امسال کسی پس از پایان سفرتان به شما تلفن نکند» پاسخ داد: مکالمه تلفنی چیز مهمی نیست...
پاسخی که مثل خیلی از رفتارها و سخنان دیگر روحانی در سفر نیویورکی اخیرش؛ بعضیها را در داخل کشور هم حتی آنطور ناراحت کرد که برای جبران؛ در صحبتهای خود در یک نشریه اصلاحطلب نوشتند: اینکه ما غرب را متهم کنیم که مشکلات امنیتی و تروریسم در خاورمیانه نتیجه سیاستهای آنهاست، گرهی را باز نخواهد کرد! به نظر ما صحبتهای ایشان حاوی پیام زیادی برای غرب نبود!
اما نظر آنها هرچه باشد ولی ضمیر مرجع خود را یافته است و حرفهای روحانی درباره خطوط قرمز ایران در مذاکرات هستهای، کوبش حامیان تروریسم و حمایت از محور مقاومت آنقدرها صریح بود که آنها که باید، متوجه همه پیامهای روحانی شده باشند.
و خلاصه سفر رئیس جمهور روحانی در نیویورک به سر رسید و دستاورد آن ماند برای خوانش و قضاوت تاریخ.
اما سفر روحانی یک دستاورد دیگر را هم در مقابل چشم تحلیلگران قرار داد.
کنایههای او به آمریکا درباره حمایتهایش از تروریسم و ضرورت لغو تمام تحریمها که با بازیگردانی آمریکا وضع شدهاند؛ فرجام مذاکرات هستهای ایران و غرب را بیش از پیش قابل رؤیت کرد.
شاید فصل تازهای از توجه به ظرفیتهای داخلی کشور در راه باشد...
افکار عمومی، رسانهها و مقامات بلندپایه کشورهای جهان سراپاگوش بودند تا ببینند «پرزیدنت روحانی» در مصاحبه با رسانهها، در دیدار با رجال دولتهای مختلف جهان و البته در سخنرانیاش در مجمع عمومی سازمان ملل چه خواهد گفت و نظراتش را چگونه بروز خواهد داد؟!
*شکست عملیات کمین علیه روحانی
در سوی دیگر ماجرا اما عدهای هم بودند که به ظاهر خندان و حامی! اما برای روحانی کمین کشیده بودند.
آنهایی که در مقابل برخی اشتباهات دولت، سوت و کفشان به هوا میرفت و هرجا دولت یازدهم پای گزینه «حاشیه» و «اقدام نابجا» را طی بیش از یکسال گذشته تیک زد؛ برایش هورا کشیدند اما در مقابل اقدامات اصول و انقلابیاش غیر از اَخم و سکوت کار دیگری نداشتند.
آنها زمانی که روحانی گفته بود عتبات عالیات خط قرمز ما هستند، روزی که به دست داشتن غرب در تقویت و تسلیح تروریستهای منطقه اشاره کرد و آنهنگام که به تأکیدات همین عده مبنی بر «لزوم ترمیم کابینه» و «اوجب واجب بودن سیاستبازی داخلی»! روی خوش نشان نداد؛ نیز اخم کرده بودند و منتظر بودند تا شاید در سفر نیویورک رئیس جمهور ایران اتفاقی ولو کوچک بیافتد که دنیا به کامشان بشود اما اینطور نشد.
*مردی که شجاع ماند
به گزارش فارس، روحانی اما به نیویورک رفت و آنقدر کنایههای رُکّ و صریحی به آمریکا و غرب و سایر همپیمانان آنها زد که همه معنای حرفهایش را متوجه باشند.
او در مجمع عمومی سازمان ملل از این گفت که برخی کشورها در پیدایش گروههای تروریستی نقش داشتهاند.
رئیس جمهور روحانی صریح و بیپرده به وجود مفهوم «غربستیزی» اشاره کرد و اینطور گفت که حامیان جنگ و تروریسم و تحریم باید غربستیزی را بعنوان یک تاوان پذیرا باشند.
او وقتی در مجمع عمومی سازمان ملل از این گفت که برخی از سازمانهای اطلاعاتی، تیغ را به دستِ زنگی مست دادهاند! همه فهمیدند چه کسی مورد خطاب رئیس جمهور اسلامی ایران قرار دارد.
روحانی در گفتوگو با کریستین امانپور معروف، هماو که میگویند هرجا امانپور باشد؛ جنگ هم همانجاست نیز عملیات روانی خود علیه آمریکا را با به سخره گرفتن ائتلاف آمریکایی ضد داعش ادامه داد و از این گفت که «گروههای تروریستی مدام در حال حرکت هستند و یک ارتش منظم نیستند که با یک بمباران صدمه ببینند؛ عملیات هوایی بیشتر حالت روانی و نمایشی دارد.»
آقای حقوقدان در نشست خبری خود در نیویورک هم نه تنها از موضعگیری علیه حمایتهای آمریکا از تروریستها دست برنداشت بلکه مثل خیلی از صحبتهای دیگرش در نیویورک بر رعایت خطوط قرمز مذاکرات هستهای با این جمله تأکید کرد که «هر توافقی که مسئله پایان تحریم به صراحت و قاطعانه در آن بیان نشده باشد، از دید مردم ایران قابل قبول نخواهد بود.»
و مردم ایران یعنی جامعهای بزرگ که رئیس جمهور و کابینه هم بخشی از آنها هستند...
*مجمع عمومی سازمان ملل، پژواک خط قرمزهای اتمی از زبان روحانی
تالار عمومی سازمان ملل در روز سخنرانی روحانی پژواکهایی را هم از خط قرمزهای اتمی جمهوری اسلامی ایران شنید.
پژواکهایی که رئیس جمهور روحانی در یکی از رساترین آنها خطاب به حضّار گفت: ما به ادامه برنامه هستهای صلحآمیز خود، شامل اِعمال حق غنیسازی و سایر حقوق هستهای در خاک ایران، در چارچوب مقررات بینالمللی، مصممیم.
و این در حالی بود که روحانی در مصاحبه مطبوعاتی خود در نیویورک هم با تأکید بر اینکه ایران هیچگاه از فعالیت صلحآمیز هستهای دست برنخواهد داشت، گفت: هر توافقی که در آن غنی سازی ملحوظ نشده باشد، از نظر ما قابل قبول نخواهد بود. همچنین تحریمها باید برداشته شود و هر توافقی که مسئله پایان تحریم به صراحت و قاطعانه در آن بیان نشده باشد، از دید مردم ایران قابل قبول نخواهد بود.
و هم او بود که در روزهای پایانی سفر خود به نیویورک در گفتوگو با شبکه خبری سیانان مشخصاً گفت: برای هر کشوری، مرزهایی وجود دارد که عبور از آن مرزها غیرقابل قبول است...
و شیخ دیپلمات، آب پاکی درباره تحریمها را هم اینطور روی دست یک کانال تلویزیونی آمریکایی ریخت که «وقتی راجع به تحریم صحبت میکنیم، مقصود ما همه تحریمهایی است که از نظرمان غیر قانونی است؛ چه تحریمهای یکجانبه آمریکا، چه تحریمهای اتحادیه اروپا و چه قطعنامههایی که مربوط به شورای امنیت است؛ باید در توافق به طور کامل برداشته شود.»
و شاید همین صحبت مصمم آخری بود که سرگئی لاوروف روس، وزیر خارجه کاخ کرملین را به این تحلیل رساند که در صحبتهایش بگوید مذاکرات حتی اگر تا 95 درصد هم پیشرفت کرده باشد اما در 5 درصد باقیمانده «شیطان» خانه کرده است.
یعنی اینکه لاوروف هم فهمیده بود، خط قرمزهایی مثل لزوم لغو تمام تحریمها و ضرورت حفظ غنی سازی ایران در میزان فعلی، چیزی نیست که حسن روحانی بخواهد از آن دست بردارد.
*حامی حزبالله و حماس
روحانی اما در نیویورک چند باری هم ژست حقوقدانی و دیپلماتیاش را کنار گذاشت و خرقه انقلابیگریاش را هم از زیر آستین بیرون آورد.
آنجا که یک تنه به دفاع از حزبالله و حماس پرداخت و در پاسخ به سؤال نامؤدبانه خبرنگار «یواسای تودی» مبنی بر اینکه شما فقط تندروهای سنی را تروریست میدانید، گفت: ما اولین بار منافقین که یک گروه به ظاهر شیعه است را گروه تروریستی خواندیم که اکنون در برخی کشورهای غربی لانه کرده اند.
و در ادامه به کنایه همیشگی غرب و آمریکا مبنی بر تروریست بودن حزبالله و حماس نیز اینطور پاسخ داد: «مایه تعجب است که شما حزبالله را که در دولت و مجلس لبنان عضو دارد و مورد احترام همه مردم و شخصیتهای سیاسی این کشور است تروریست می خوانید. آیا مقاومت یک مردم در برابر دشمن خارجی تروریسم است؟! مگر حماس در انتخابات مردمی رای بدست نیاورده است، چطور میتوانید اینها را تروریست بنامید؟»
*پاسخی که روحانی یکسال برایش صبر کرد
و در همین مصاحبه هم بود که رئیس جمهور بالاخره فنّ بدلش را در مقابل ذوقزدگیهای کاخ سفید از یک تماس تلفنی نابجا در سفر نیویورکی سال گذشته، رو کرد و در پاسخ به سؤال خبرنگار «سیانان» که از او پرسید: «شما ناراحت نمیشوید اگر امسال کسی پس از پایان سفرتان به شما تلفن نکند» پاسخ داد: مکالمه تلفنی چیز مهمی نیست...
پاسخی که مثل خیلی از رفتارها و سخنان دیگر روحانی در سفر نیویورکی اخیرش؛ بعضیها را در داخل کشور هم حتی آنطور ناراحت کرد که برای جبران؛ در صحبتهای خود در یک نشریه اصلاحطلب نوشتند: اینکه ما غرب را متهم کنیم که مشکلات امنیتی و تروریسم در خاورمیانه نتیجه سیاستهای آنهاست، گرهی را باز نخواهد کرد! به نظر ما صحبتهای ایشان حاوی پیام زیادی برای غرب نبود!
اما نظر آنها هرچه باشد ولی ضمیر مرجع خود را یافته است و حرفهای روحانی درباره خطوط قرمز ایران در مذاکرات هستهای، کوبش حامیان تروریسم و حمایت از محور مقاومت آنقدرها صریح بود که آنها که باید، متوجه همه پیامهای روحانی شده باشند.
و خلاصه سفر رئیس جمهور روحانی در نیویورک به سر رسید و دستاورد آن ماند برای خوانش و قضاوت تاریخ.
اما سفر روحانی یک دستاورد دیگر را هم در مقابل چشم تحلیلگران قرار داد.
کنایههای او به آمریکا درباره حمایتهایش از تروریسم و ضرورت لغو تمام تحریمها که با بازیگردانی آمریکا وضع شدهاند؛ فرجام مذاکرات هستهای ایران و غرب را بیش از پیش قابل رؤیت کرد.
شاید فصل تازهای از توجه به ظرفیتهای داخلی کشور در راه باشد...