سردار سلامی جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی گفت: فاتحانی که در دفاع مقدس حماسه آفریدند کسانی بودند که از آرزوهای خویش با افتخار گذشتند تا آرزوهای یک ملت جامه عمل به خود بپوشاند. فاتحان قلههای بزرگ؛ قهرمانان جاودانه این ملت کسانی هستند که آفرینشگر هویت عظیم ما در عصرحاضر بودند. آنها که اعتبار و شخصیت ما را به ارتفاعی رفیع و عظیم در جهان امروز بالا بردند. به ویژه فرماندهان بزرگ شهیدی که از نزدیک در قلب حوادث با آرامش تمام حضور می یافتند و نبرد را تا انتها ادامه میدادند مثل شهید همت. کسی که این همایش با نام مبارک و روح ملکوتی و نورانی او زینت یافته است شاید یکی از دقیق ترین تعابیری که می تواند شخصیت اش را به تصویر کشاند همان "همت" است. این فرماندهان آموخته بودند که باید با بنبستها با غیرممکن ها کشتی بگیرند. در منطق آن ها هیچ مسیر بسته ای وجود نداشت همه چیز ممکن بود. آن ها اقتدار کلمه غیر ممکن را شکسته بودند. هیچ خطی با هر عمقی از موانع نبود که در افق نگاه این عزیزان غیر قابل شکست باشد هیچ رودخانه، دریا و باتلاقی مانع از اراده آنها برای پیمودن افق های بلند وجود نداشت.
فرماندهان ما تدبیرمحور بودند نه فناورمحور
سردار سلامی افزود: خلاقیت، نوآوری، تغییر تاکتیک، تغییر محیط عملیات، تفکر فراتر از حد تصور دشمن، اندیشیدن در ورای انتظارات دشمن، عبور از مرز پیش بینیها، از خصوصیات فرماندهانی همچون شهید همت بود. هر عملیات تاکتیک خاص خود را داشت هیچ چیز تکرار نمی شد. تفکر این ها هم تکرار نمی شد. آن ها فضاهای وسیعی را میگشودند، با تفکر برنامه ریزی می کردند، سلاح ها و ایدههای جدید؛ آموخته بودند سلاحها بیجانند قادر به فکر کردن نیستند این انسانها هستند که به سیستم ها حیات میبخشند. آنها فناورمحور عمل نمی کردند بلکه تدبیر محور کار می کردند چیزی که امروز دشمنان شان تازه به آن رسیده اند که می گویند «تکنولوژی تضمین کننده پیروزی نیست». این ایده ها هستند که آفرینشگر موفقیتها هستند.
جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تصریح کرد: روح بلند فرماندهان ما به آنها این امکان را می داد که صحنه ها را از نزدیک اداره کنند. آگاهی های وضعیتی چیزی بود که آن ها از قرار گرفتن در قلب خطر به دست می اوردند وجود آن ها در سخت ترین صحنه ها اعتماد به نفس و ایمان به جنگ را تقویت می کرد. اینها مردانی با هدفهایی فراتر از نیازهای شخصی خود بودند. دامنه آرزوهایشان بسیاری رفیع بود با آرمانها زندگی می کردند دنیا در مردمک چشمانشان کوچک بود. از فضاهای بزرگ به جهان می نگریستند به همین دلیل همه چیز برای آنها ممکن بود. شجاعت ایستادگی، از جان گذشتگی مهربانی، عطوفت، سادگی، اراستگی، کلام، ادب، تواضع، نبرد با خودشیفتگی، پرهیز از خود محوری دوری از شهرت طلبی و آسمانی اندیشیدن جزء خوصوصیات آن ها بود. جنگ با سرشت اراده و ایمان فرماندهان اینگونه عجین شد و به موفقیت رسید.
هشت سال جنگ تحمیلی، یک استراتژی جهانی علیه ملت انقلابی ایران بود/این جنگ از لحاظ زمان و مقیاس طولانیترین و جهانیترین جنگ قرن بیستم بود
وی با بیان اینکه حقیقتا جنگ یک سناریو، یک توطئه و یک استراتژی جهانی علیه ملت انقلابی و مسلمان ایران بود، ادامه داد: در قرن بیستم این از جنبه "زمان" طولانی ترین جنگ تاریخ قرن بیستم و از حیث "مقیاس" جهانی ترین جنگ قرن بیستم بود که در آن همه قدرتهای بزرگ، همه ابرقدرتها و همه متحدین منطقه ای آنها با هم در یک جبهه علیه یک ملت تازه انقلاب کردهای که هنوز دارای ساختار سیاسی دفاعی محکمی نبود جنگ بزرگی را آغاز کردند. این بخشی از آن واقعه بزرگ بود.
سردار سلامی ادامه داد: جهان غرب و ابرقدرتها در این جنگ تحمیلی آمده بودند تا انقلاب ما را در دامنه های دفاع مقدس با شکست مواجه کنند تا از شکل گیری نظامی متفاوت از اراده قدرتهای بزرگ جلوگیری کنند. میخواستند از تولید مدل سیاسی موفقی که نه به غرب و نه به شرق اتکا دارد و می تواند فرمولی به عنوان الگو برای جهان غرب بسازد جلوگیری کنند. آنها آمده بودند تا تفکر سیاسی و استراتژیک جهان مدرن را با ساختن مصداق شاهد مثال تغییر دهند. آنها آمده بودند تا اجازه ندهند انقلاب اسلامی الگوهای تفکر نوین ملتهای تحت استعمار تغییر دهند. و اینها هدفهای بزرگی بود که در ورای این پدیده شگفت انگیز تعقیب میشد به همین دلیل رفتار قدرت ها در آن دوره کاملا متمایز از مدلهای رفتار دوران جنگ سرد بود.
جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در ادامه سخنانش عنوان کرد: این جنگ وقتی صورت گرفت که امریکا و شوروی در همه حوادث جهانی درست نقطه مقابل هم بودند در هر حادثه یکی از این دو در یک طرف و دیگری در طرف دیگر بودند این حادثه تنها حادثه ای بود که در دوره جنگ سرد از خود واکنش نشان دادند و با هم متحد شدند. این جنگ از لحاظ عمق سیاسی کاملا همه قدرتهای بزرگ را درمقابل ملتهای انقلابی و مسلمان قرار داد برای همین بود در جنگ با همه سیستمهای قدرتهای جنگ افزار غرب و شرق در جنگ بودیم. از خطوط مستحکم دفاعی ترسیم شده توسط انگلیسی ها عمیق چند لایه با موانعی الهام یافته از جنگ جهانی تا سیستمهای شیمیایی و میکروبی آلمان ها تا حمایتهای اطلاعاتی، مدیریت سیاسی، حمایت روانی و رهبری جهانی این جنگ توسط امریکایی ها تا صدها قبضه توپ، صدها فروند هواپیما، هزاران تانک و نفربر هزاران مستشار در عراق، توپهای اتریشی و... همه به عنوان بخشی از حمایت قدرتهای بزرگ بود قدرتهایی چون دلارهای نفتی عربستان و کویت که همه سازماندهی سیاسی، اقتصادی، نظامی روانی و اطلاعاتی این جنگ را شکل می داد.
وی افزود: حتی در پایان جنگ هم شوروی و هم امریکا علیه ما در خلیج فارس وارد عمل شدند تا اقتصاد حامی دفاع ما را با بحران مواجه کنند. حادثه آنقدر بزرگ بود که می توانست برای همیشه پرونده استقلال خواهی، آزادی طلبی، اعتبار و شخصیت ملت ما را در خود فرو ببرد. ما با دستهای خالی محاصره شده در جهان، منزوی شده از لحاظ سیاسی درگیر چنین جنگی بودیم. چه چیزی می توانست این میدان ناموازنه را به نفع ملت ایران تغییر دهد؟ این چه استعداد و ظرفیتی بود که توانست بر این همه صورت بندی سیاسی اقتصادی غلبه کند و این جنگ را خاتمه دهد؟ در حالی که برای اولین بار در طول سیصد چهارصد سال گذشته یک وجب از این خاک در اختیار بیگانه قرار نگرفت.
سردار سلامی در ادامه سخنانش اظهار داشت: در نگاه نخست ریشه اصلی این پیکره قدرت که توانست ظرفیتهای پنهان را بیدار کند موازنه قوا را به نفع نظام تغییر دهد آرامش، اعتماد، استحکام بینش ژرف هدایتهای راهبردی عمیق امامِ انقلاب ما بود که توانست این چنین ملت را در یک نبرد بزرگ به حرکت درآورد و جنگ با این وضع خاتمه پیدا کند که به عنوان یک نقطه افتخار یک تاریخ درخشان، یک هویت جاودانه، نقطه آغاز تولد روح مقاومتی پایان ناپذیر در پیکره ملت مسلمان شود و عبرتی فراموش نشدنی برای همه قدرتها تولید کند.
درس بزرگ جنگ این بود که چگونه اعتقادات دینی یک ملت مسیر یک جنگ جهانی را تغییر میدهد
وی ادامه داد: این جنگ نشان داد که حتی اگر کشور در نقطه تلاقی استراتژی های بزرگ قرار گیرد و به او حمله شود از موجودیت استقلال از ارزشها و تمامیت ارضی حیثیت و اعتبار خود میتواند با نمایش دل انگیزی از یک مقاومت پایان ناپذیر دفاع کند درس بزرگ جنگ این بود که نشان داد چونه اعتقادات دینی یک ملت می تواند مسیر یک جنگ جهانی را تغییر دهد. این درسها فقط مربوط به آن دوره نبود.
جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در این بخش از سخنان خود توضیح داد: جنگ خاتمه یافت اما سیاستهای دشمنان ما خاتمه نیافت. این تقابل راهبردی بعد از جنگ مهم ترین مشخصه منازعات جهانی را در جهان اسلام بین ما و دشمنان بزرگمان همچنان شکل داد. تحریم های اقتصادی فشرده تر شد. تهاجمات فرهنگی به ارزش ها، اعتقادات و سنتها ادامه یافت. انزواسازی سیاسی جمهوری اسلامی یک دستور کار جدی نظام سلطه شد. محاصره علمی ترور دانشمندان، مهار استراتژی کشور ما برای دستیابی به تراز جدید از قدرت در جهان جزء اهداف اصلی دشمنان ظرف سی سال گذشته بعد از دفاع مقدس بوده اما به رغم همه چالشها ملت ما، در همه زمینهها به پیشرفتهای کاملا ملموس و خیره کننده ای دست یافته است.
وی گفت: شما به نفوذ منطقه ای جمهوری اسلامی ایران نگاه کنید در دوران دفاع مقدس ما را در مرزهای ملی مان درگیر کرده بودند تلاش آنها این بود که هرآنچه آتش می بارد در این سرزمین منافع تاسیسات ثروتها و سرمایه های مادی این ملت را نشانه گیرد اما امروز دشمنان مان را در هزاران کیلومتر آن سوی مرزهای ملی با بحران مواجه کردیم. چگونه این روند معکوس شد؟ چگونه ما توانستیم مرزهای تقابل مان را تا شرق مدیترانه ادامه دادیم؟ چگونه انقلاب ما تا شمال آفریقا حرکت کرد و دشمن با تنگنای حرکتی رو به رو شد؟ چگونه توانستیم ابزارهای تسلط بر امنیت انرژی جهانی را به دست آوریم و انحصار امنیت انرژی که خون اقتصاد جهانی است را در سیطره خود بگیریم؟ چگونه به عنوان متغیر محوری در حل معادلات امنیتی کلیدی منطقه شویم و دشمنان را که قبلا بازیگران محوری این منطقه بودند به بازیگرانی در حاشیه تبدیل کنیم؟ چگونه توانستیم از مرز پیامدهای ابهام انگیز اقتصادی عبور کنیم بدون اینکه هیچ چالشی را در سیتسم اقتصاد ملی بپذیریم؟ چگونه ما توانستیم از ارتفاع اراده سیاسی دشمن بگذریم به گونه رفتار کنیم که آثاری از جاری بودن اراده دشمن را در تغییرات منطقه نبینیم و منافذ تاکتیکی و معابر عملیاتی و گذرگاه های استراتژیک را به روی دشمنان بستیم؟
آمریکا با نبردی 95 ساله شوروی را ازهمپاشید اما در مبارزات با ما درگیر «سکون ذهنی» میشود
سردار سلامی ادامه داد: سخت می توان باور کرد که یک ملت 36 سال با همه سناریو ها و استراتژی ها مسلط و پیچیدهای که توسط دشمنان مجرب اداره می شد توطئه ها را خنثی کند. آیا این توطئه ها واقعیات روی زمین نبود؟ آیا امریکا واقعیت شناخته شده ای نیست که با هر ابزاری جز جمهوری اسلامی را نقش بر زمین کرده است؟ آمریکا حتی شوروی را در نبردی 95 ساله فرو پاشید اما همین آمریکا اما چرا وقتی در مبارزات مستقیم یا نیابتی با ما قرار می گیرد رهیافتی برای تعقیب آرزوهای خود نمی بیند؟ او با ابهام راهبردی و به تعبیری گیج بودن و ناتوانی در تدبیرسازی مواجه میشود. آنگونه که امروز بزرگترین قدرت سیاسی، اقتصادی، نظامی و فرهنگی جهان را در سیر نزول و زوال قدرت قرار داده است آنگونه که خود آمریکایی ها معتقدند و نام این را «سکون ذهنی» گذاشتند.
بدون تدبیر درستی قدرت بزرگ هم فرسوده میشود/کشور انقلابی بسیار کمتر از آنچه که نشان میدهد آسیبپذیر است
وی با اشاره به ایتکه امریکا میگوید ما صاحب بزرگترین قدرتها هستیم، توضیح داد: درست است شاید در مقایسه ای، از تمام قدرتهای جهانی در شرایط فعلی بالاتر باشد هنوز 20درصد ثروت فعلی را آمریکا تولید می کنند هنوز دارای قدرت نظامی است و در سیاست مسلط است. هنوز کنترل رقبا را در دست دارد و از نظر فرهنگی هم سازنده اکثر فیلمها، سایت ها و شبکه های ماهواره ای است. هنوز تفکر سیاسی بسیاری در جهان تابع اینهاست اما این اجزاء منفصل قدرت وقتی تحت تدبیر به کار گیری قرار می گیرد در استاتیک، بزرگ اما درمرحله دینامیک عکس خود عمل می کند. این یعنی فقدان عقل استراتژیک. وقتی تدبیر درستی وجود ندارد قدرت بزرگ خود را فرسوده می کند مثلا سه هزار میلیارد دلار درعراق هزینه می کنند و بعد عراق را ترک می کنند خلا قدرتت ایجاد میکنند و رقیب سرسخت آنها این خلا قدرت را بدون صرف هیچ هزینه ای پر میکند. در افغانستان همین وضعیت تکرار می شود. در سوریه گروه بزرگ تروریستی را پرورش می دهند حمایت تسلیحاتی میکنند دستور کار راهبردی میدهند و بعد از چندسال برای نابود کردن او دست به دامن همه از جمله دشمنان شان می شوند این چرخشهای 180 درجه ای نشان دهنده مغشوش بودن فضای ذهن اینهاست. ما را در تحریم قرار می دهند کشور انقلابی بسیار کمتر از آن چیزی که وضعیت ظاهری او نشان میدهد اسیب پذیر است.
وقتی در جنگ قرار داریم قاعده های پیروزی را باید خودمان بسازیم
اراده ها را در ما تقویت می کنند ملت ایران را به حیثیتهای درونی خود بیشتر متوجه می کنند. تکیه گاههای مارا از محیط بیرونی با دست خود برمیدارد این برای ما فرصت است و ما به ظرفیت های خود بیشتر فکر می کنیم که چطور از درون تولید قدرت کنیم وقتی در جنگ قرار داریم قاعده های پیروزی را باید خودمان بسازیم چون بزرگ هستیم ظرفیت های فوق العاده ای برای بزرگ بودن در اختیار داریم هرگز شکست نمی خوریم این را نه فقط روحیه ما بلکه تاریخ به ما یاد داده است تجربه دلیل روشنی است که هر ملتی همانگونه که آرزو میکند موفق می شود. هیچ چیز خارج ازحافظه ملی وجود ندارد همه ملتهای شکست خورده در روح و روان خود اول شکست خوردند.
جنگ، تقابل اراده ها و منازعه باورهاست و این دست مایه هایی برای موفقیت امروز و فردای ماست این را هم بدانید موازنه امروز در اختیار ماست حل بحرانها متکی بر اراده ماست اینها واقعیتهای روی زمین است احساسات نیست. دشمن گاهی آنها را اعتراف می کند هرچند که سخت است برایشان. امروز حقیقت قدرت ما شناخته شده امروز مدیرانی خلاق با تفکری خلاقانه داریم این یعنی قدرت تدبیر با هر وضعیتی. نمیتوانیم همه شرایط آن طور که می خواهیم تغییر دهیم اما میتوانیم خود را با آن تطبیق دهیم. اعتماد به نفس، باور نهراسیدن از دشمن، خود را در مقابل آن کوچک ندیدن، مشخصه مدیران خلاق است کسانی که قدرت ریسک پذیری، انعطاف پذیری، عبور از مرز ناممکن ها، اندیشیدن به هدفهای بلند، گام گذاشتن در مسیر آرمانها را وجهه خود قرار میدهند.
جهاد اقتصادی امروز بخشی از نبرد ماست/رهبر ما بزرگترین وجه تفاضل ما با قدرتهای بزرگ است/خود دشمن اعتراف کرده بزرگترین ضعف آمریکا فقدان رهبری، روحانی است
جهاد اقتصادی امروز بخشی از نبرد ماست و مردان این عرصه شما هستید، نه به مفهوم جنسیت مرد. زنان و مردانی که تصمیم گرفته اند آرزوهای دشمن را دفع کنند. این ممکن خواهد بود ما دارای یک رهبری بزرگ هستیم و این بزرگ ترین وجه تفاضل ما با قدرتهای بزرگ است منبع اصلی قدرت ساز ماست. خود دشمن ما در نقطه ضعفهای اساسی شان این عبارت را طرح میکنند که بزرگترین ضعف آمریکا فقدان رهبری روحانی است که بتواند بر اراده ها و قلب ها نفوذ کند. نگرش ها اعتقادات باورها همت ها را به جنبش آورد. در امریکا چنین چیزی وجود ندارد اما ما بهرهمندیم. و این رهبری به ما شجاعت، امید اعتماد به نفس، تحرک، جوشش، آرمان انگیزه نیرو میبخشد.