چنانچه این فرد، برای دومین بار قانون منع برقع را زیر پا بگذارد، دستگیر و به کلاسهای بازآموزی اجباری فرستاده میشود و اگر این قانون توسط فردی برای سومین بار نقض شود، پلیس فرانسه میتواند او را دستگیر و روانه زندان نماید.
در قانون منع پوشیدن برقع یا آن چیزی که مجلس فرانسه با عنوان ممنوعیت «پوشاندن کامل صورت (Full Face Veils)» با246 رأی موافق سال گذشته آن را تصویب کرد، هیچ اشارهای به اسلام یا مسلمانان نشده، ولی دولت نیکلا سارکوزی میگوید که این قانون را تصویب کرده تا اجازه ندهد کسی زنان فرانسوی را مجبور به پوشیدن برقع یا نقاب به شیوه زنان مسلمان نماید.
«نیکلا سارکوزی» تیر ماه سال قبل طی سخنانی در مجلس فرانسه در مقابل نمایندگان و سناتورها در ورسای گفت:«حجاب برقع یک مشکل مذهبی نیست بلکه مشکل آزادی و مشکل شأن و منزلت زن است و نمادی از ارزش پایینتر آنهاست.» به گفته سارکوزی از حجاب برقع در فرانسه استقبال نمیشود؛ چرا که ما آن را نشان یأس و ناامیدی میدانیم.
طبق قانون منع پوشش کامل صورت، هر کسی هم که زنی را مجبور کند به پوشاندن کامل صورت نماید، 30 هزار یورو جریمه و به یکسال زندان محکوم خواهد شد. به جز فرانسه، مجلس سفلی بلژیک هم ماه اوریل سال قبل، ممنوعیت پوشش حجاب( یعنی حتی پوشاندن بخشی از سر و صورت) را تصویب کرد، ولی قبل از اینکه این قانون به تصویب مجلس علیا برسد، مجلس سفلی منحل شد و در نتیجه این قانون به مرحله اجرا در نیامد. به این ترتیب، دولت سارکوزی را باید اولین دولت اروپایی محسوب کرد که قانون منع پوشش برقع را به شکل و شمایل فعلیاش تصویب میکند. با این حال به نظر میرسد، احتمالاً کشورهایی مثل ایتالیا، آلمان، انگلیس نیز بعد از فرانسه به این سمت حرکت کنند.
منابع اروپایی روز سهشنبه، یعنی به فاصله یک روز بعد از لازم الاجرا شدن قانون منع برقع در فرانسه اعلام کردند که دولت فرانسه اولین زن مسلمان را به خاطر استفاده از این پوشش دستگیر و او را 150 یورو جریمه کرد. یک روز مانده به لازم الاجرا شدن قانون منع برقع نیز تعدادی از زنان برقع پوش محجبه و مسلمان فرانسوی علیه اجرای این قانون اعتراض کردند که پلیس فرانسه 61 نفر از آنها را دستگیر کرد.با توجه به اینکه دستگیری این زنان قبل از لازم الاجرا شدن قانون منع برقع بوده، پلیس فرانسه اعلام کرد که آنان را نه به خاطر استفاده از این پوشش، بلکه به خاطر اعتراض به این قانون دستگیر کرده است. شهر پاریس و برخی نقاط دیگر فرانسه هم روز بیست ودوم فروردین در اولین روز اجرایی شدن قانون منع برقع شاهد کشمکشهای پراکنده بین برخی زنان برقعپوش ومحجبه مسلمانان و پلیس فرانسه بود.یک زن فرانسوی برای نشان دادن اعتراض خود به این قانون، از جنوب فرانسه راهی پاریس شد و در مقابل کلیسای جامع نوتردام در پاریس به اعتراض پرداخت. همچنین شماری از زنان برقع پوش فرانسوی در اولین روز اجرایی شدن این قانون، در اماکن عمومی حاضر شدند که بر اساس برخی گزارشها دو نفر و طبق برخی گزارشهای دیگر، 12 نفر دستگیر شدهاند. همه اینها نشان میدهد که دولت نیکلا سارکوزی قادر نخواهد بود قانون منع پوشش کامل صورت در اماکن عمومی را به آسانی اجرا نماید.
برقع: حجاب یا سنتی فرهنگی؟
تقریباً هیچ کدام از مذاهب اصلی اسلامی چه شیعه و چه سنی، برقع و پوشاندن کامل صورت را مبنای حجاب نمیدانند و بیشتر به نظر میرسد که سنتی فرهنگی است در برخی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و جنوب ایران رایج است. روایاتى از سوى رسول خدا(صلى الله علیه وآله) در محدوده حجاب بیان شده است. به عنوان نمونه در روایتى آمده است که نمایان ساختن تمام بدن براى زوج رواست و سر و گردن را مى توان در برابر پسر و برادر آشکار کرد، اما در برابر نامحرم باید از چهار پوشش استفاده کرد: پیراهن(درع)، روسرى(خمار)، پوششى وسیعتر از روسرى که روى سینه مى افتد(جلباب) و چادر(ازار).»
با این حال احتمالاً عده بسیار قلیلی از علمای مسلمان وجود دارند که پوشیدن برقع را لازمه حجاب قلمداد میکنند. امام قرطبی در کتاب تفسیرش میگوید:«جلباب پیراهنی است که تمام بدن را بپوشاند.» ابن عباس و قتاده گفته اند:« جلباب نوعی مقنعه است که آن را بر پیشانی محکم میکنند و آن را از بالای بینی آویزان کرده، به طوری که بخش اعظمی از صورت و سینه هایشان را نیز بپوشاند » امام ابن کثیر نیز در کتاب تفسیرش نظر چند نفر از صحابه را نقل کرده که همگی متفق القول هستند که جلباب پارچهای است که سر و صورت و سینهها را بپوشاند به طوری که فقط جلوی چشمها باز بماند. برقع یک واژه عربی است، جمع آن«براقع» میشود و در لغت عرب چنین آمده است که«ما تستر به المراه وجهها» یعنی برقع است که زنان روی خود را به آن میپوشانند، برقع یا مقنعه یا نقاب مورداستفاده افرادی است که نمیخواهند شناخته شوند.
در مقابل، برخى محققان منکر پشتوانه دینى براى نقاب زدن و برقع بر چهره افکندن شدهاند و آن را رسمى دانستهاند که از دیگر ملل وارد فرهنگ اسلامى شده است. به طور مثال آن طوری که در کتاب دایره المعارف لاروس آمده این پوشش در زنان یونان باستان دیده شده است. «بعضی از زنان یونان قدیم از حجاب مخصوصی که روبهروی چشمها دو سوراخ داشته است، استفاده میکردند. این نوع پوشش به طرز بسیار جالبی بافته میشده و ظاهری شفاف و درخشان داشته است.. چنانکه هم اکنون برقع مورد استفاده زنان خلیج فارس شفاف و درخشان و آغشته به نیل است».
عباس انجم روز – محقق و پژوهشگر- هم در کتاب برقع پوشان خلیج فارس و دریای عمان منشأ اصلی این پوشش را یونان میداند:« از یونان به اسپانیا سپس به صحرای طوارق و بربر و کرانههای عربستان، عمان و بالاخره به کرانههای شمالی خلیج فارس انتقال یافته است. در طوارق و بربر برقع تنها حجاب و روگیری نداشته بلکه استعمال آن بیشتر به خاطر حفظ چهره از بادهای گرم موسمی و سپس جلوگیری از تابش آفتاب صحرا بوده است».
انتقاد از دو جبهه: لیبرال ها، مسلمانان و حتی چپها
روزهای پایانی هفته قبل، وقتی شبکههای تلویزیونی صحنه اعتراضات به قانون منع پوشش برقع را به سراسر دنیا مخابره کردند، در کنار زنان برقع پوش فرانسوی، تعداد زیادی از زنانی حضور داشتند که نه تنها از پوشش برقع استفاده نمیکردند، بلکه حجاب متعارف اسلامی هم نداشتند. این اعتراضات، انعکاس این واقعیت آشکار است که مخالفان قانونی که نیکلاسارکوزی و تیم همراهانش آن را به اجرا گذاشته اند، فقط پنج، شش هزار زن (البته بنا به آمار دولت فرانسه) مسلمان نیستند که در جامعه فرانسه از برقع و پوششهای شبیه به آن استفاده میکنند. هرچند بر اساس آمار غیر رسمی، شمار زنان برقع پوش فرانسوی بیش از آن چیزی است که دولت فرانسه اعلام میکند، ولی نکته مهم این است که معترضان به قانون منع برقع فقط مسلمانان فرانسوی نیستند، بلکه این قانون در شرایط کنونی لااقل از دو جبهه هدف انتقادهای تند و تیز قرار گرفته است. مسلمانان فرانسوی معتقدند که قانون منع برقع اولین گام به سمت ادغام جامعه مسلمان فرانسه و مقابله با گسترش اسلام در این کشور اروپایی است، سناریویی که در در کشورهایی مانند اتریش و سوئیس به شکل ممنوعیت منارههای مساجد اجرا شد و در کشورهایی مانند هلند، انگلیس و آلمان در چارچوب سیاستهای ضد مذهبی احزاب اسلام ستیزی مانند حزب آزادی به رهبری گرت ویلدرز دنبال میشود. هر چند در شرایط فعلی فرانسه که چیزی حدود 5 میلیون مسلمان،بیش از هفت درصد جمعیت آن را تشکیل میدهند، به سمت ادغام فرهنگی این اقلیت بزرگ گام برداشته، ولی اجرای محدودیتهای جدید در سایر کشورهای بزرگ اروپایی مانند آلمان، فرانسه، هلند و ایتالیا نیز منتفی نیست.به طور مثال،در هلند، حزب افراطی راستگرای آزادی در حال لابی کردن در پارلمان است تا به همان شکل و شمایل فرانسوی ها، پوشش کامل صورت را ممنوع کند.
علاوه بر مسلمانان، لیبرالهای فرانسوی هم انتقادهای تند و تیزی به قانون منع پوشش کامل صورت دارند. در حالی که دولت فرانسه میگوید که این قانون تضمینکننده ماهیت سکولار دولت در فرانسه است، لیبرالهای فرانسوی ممنوعیت پوشش برقع و هر پوشش دیگری را نقض آزادیهای اساسی مصرّح در قانون اساسی این کشور میدانند. شورای قانون اساسی فرانسه هشتم اکتبر سال قبل با وجود همه پیشبینیهای موجود اعلام کرد که ممنوعیت پوشاندن صورت در مجامع عمومی بر خلاف قانون اساسی این کشور نیست و محدودیتی برای آزادیهای مذهبی ایجاد نمیکند، مگر اینکه در مساجد هم اعمال شود، ولی بسیاری معتقدند که این قانون ناقض قانون اساسی این کشور است.در بند اول قانون اساسی فرانسه آمده است:« فرانسه باید یک جمهوری یکپارچه، سکولار، دموکراتیک و اجتماعی باشد. این(جمهوری) باید برابری تمام شهروندان در پیشگاه قانون را بدون تمایز ریشه، نژاد یا مذهب(آنها) تضمین نماید. این(جمهوری) باید به همه عقاید احترام بگذارد.» بر خلاف شورای قانون اساسی فرانسه، شورای دولتی این کشور در مارس 2010 با اشاره به همین بند قانون اساسی، هشدار داد که اجرای قانون منع پوشاندن کامل صورت، ناقض قانون اساسی این کشور است، مگر اینکه فقط در اماکن بسیار حساس(High Risk Zones) اجرا شود. به نظر این شورا، ممنوعیت کامل برقع یا نقاب میتواند ناقض قانون اساسی فرانسه و کنوانسیون اروپایی حمایت از حقوق بشر و آزادیهای اساسی باشد. شورای دولتی گفته است:« به نظر میرسد... مشروعیت چالش ناپذیر قانونی برای اجرای این ممنوعیت وجود ندارد.» به عقیده این شورا، ممنوعیت نقاب همچنین میتواند تبعیضآمیز باشد.
السا رزق الله طی مقالهای در کامن گروندز، ضمن مقایسه شباهت این بند قانون اساسی فرانسه با قانون اساسی کانادا این سؤال را مطرح کرده است که چگونه است که یک کشور میتواند بین حقوق مردمش با آزادیهای مذهبی مصالحه برقرار کند، ولی یک کشور دیگر نمیتواند؟ او مینویسد:« چیزی که برخی نمیتوانند درک کنند این است که اجرای این قانون علیه پوشیدن برقع، زنان را از پوشیدن آن بازنمی دارد، بلکه یک زن نمیتواند در خارج از خانه آن( برقع) را بپوشد. ولی این موضوع موجب ایجاد یک مشکل بزرگ تر، یعنی منزوی شدن زنان مسلمان میشود. انکار ابراز حق آزادی عقیده و مذهب زن مسلمان و روشی که آنها دوست دارند، فقط باعث افزایش احساس انزوای آنان میشود. بنابراین، هرچند هدف قانون منع برقع در فرانسه، حمایت از برابری جنسی، امنیت و ارزشهای جمهوری فرانسه است، ولی با این کار گوناگونی( فرهنگی) محدود میشود.»
یکی از موضوعاتی که مقامهای فرانسوی درباره منع برقع مطرح میکنند، مسائل امنیتی و بحث تروریسم است. آنها میگویند که این موضوع باعث میشود که یک مرد یا فردی که هویت او قابل شناسایی نیست، دست به عملیات تروریستی بزند، ولی جدای از اینکه چنین سناریویی در جامعه فرانسه سابقه نداشته، به نظر میرسد که دولت نیکلا سارکوزی در این مورد هم آسانترین راه را انتخاب کرده است. السا رزق الله در مقاله خود با اشاره به تجربه کانادا در اینباره مینویسد:« کانادا تاریخی بلند از عقلانیت سازگاری دارد و وقتی که که باید( حق) اعمال مذهبی و فرهنگی اجرا شود، معنایش این است که تطابق اقلیتهای باید همراه با عقلانیت باشد.... به طور مثال در ایالت کبک کانادا، حکومت محلی به زنان اجازه میدهد که برقع را در اماکن عمومی بپوشند، ولی آنها را ملزم میکند که اقدامات خاصی انجام دهند از جمله اینکه چهرهخودشان را روی کارت مخصوص سلامتی نشان دهند.»